وی افزود: در زمان ناصرالدین شاه 2 تفکر در ایران پیدا شد که هر کدام برای خود مسئولان و رهبرانی داشت. البته هر 2 معتقد بودند ایران از غافله تمدن و تکنولوژی غرب عقب مانده و باید پیشقراول کشورهای خاورمیانه باشد، این 2 تفکر معتقد بودند اگر میخواهیم ایران را توسعه دهیم باید از مغز سر تا ناخن پا غربی شود، اما تفکر نسل اول این بود که باید ترقی پیدا کنیم و در این زمینه میتوانیم فرهنگ بومی و اسلامی را رعایت کنیم، مانند مرحوم سیدجمالالدین اسدآبادی و علامه نائینی، آنان کسانی بودند که اعتقاد داشتند کشور عقب مانده است اما با حفظ مکتب تشیع میتوانیم کشور را پیش ببریم و توسعه دهیم.
عبدخدایی با یادآوری اینکه این تاریخ خودش گویاست و حرف میزند، تصریح کرد: میبینیم بعد از مشروطیت از آنجایی که مشروطهخواهان نتوانستند ایران را اداره کنند و کشور در حال تکه تکه شدن بود و هر کسی در هر استانی ادعای استقلال داشت و میخواستند حکومت کند، انگلیسیها به دنبال آن بودند که با یک شخصیت و یک نفر صحبت کنند و در حالی که ایران هم در آن شرایط ناامن بود، از این رو رضاخان را به میدان آوردند در حالی که دیکتاتوریاش به مراتب بدتر بود.
وی ادامه داد: رضاخان با چکمه وارد حوزه فرهنگ شد و قرآن و شرعیات را از مدارس برداشت، با چکمه وارد حوزه اقتصادی شد و قراردادهای ننگینی را امضا کرد و در سال 1318 ایران را بیطرف اعلام کرد، اما زمانی که رضاخان کمی خواست مستقل باشد باز او را از تاج و تخت پادشاهی برداشتند و فرزندش محمدرضا شاه را گماردند.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام در بخش دیگری از سخنانش گفت: بعد از سال 1320 فضای آزادتری در کشور ایجاد شد و سه گروه خداباورستیز، دینباورستیز و مذهبستیز و شیعهستیز در کشور به وجود آمدند.
وی خاطرنشان کرد: گروه اول خداباورستیز بودند که حزب توده اعضای آن را تشکیل میدادند و معتقد بودند دین شلاق جامعه است و بر فقیران میزند، دینباورستیزان هم خدا را قبول نداشتند و ملیگراهایی بودند که حزب ایران را تشکیل دادند، آنان معتقد بودند حکومت باید لائیک شود. مذهبستیز و شیعهستیز هم گروه سومی بودند که بعد از سال 1320 در ایران به وجود آمدند و به تشیع حمله کردند.
عبدخدایی تصریح کرد: این 3 دسته بعد از مشروطیت در حال جا باز کردن در نظام سیاسی ایران بودند، اما از آن طرف روحانیت به میدان آمدند، بعد از فوت آیتالله حائرییزدی حوزه علمیه به وسیله 3 مرجع اداره میشد اما در نهایت آیتالله بروجردی را به میدان آوردند و او حوزههای علمیه را اداره میکرد.
وی افزود: رضاخان مسجد گوهرشاد را به توپ بست، اما صدایی بلند نشد، شرعیات و قرآن را از مدارس برداشت اما باز هم صدایی از مردم بلند نشد، باید دید چه اتفاقی افتاد که 15 خرداد 42 یک مرجع تقلید به میدان آمد که توانست در ایران انقلاب کند.
عبدخدایی تأکید کرد: در آن زمان دانشگاههای ما دست حزب توده بود و دانشجویان بیدین، ملیگرا و کمونیسم تربیت میکردند، طلبهها از این درب دانشگاه نمازشبخوان وارد میشدند اما بیدین فارغالتحصیل میشدند، ولی آیتالله بروجردی چنان عمل کرد که از نظر فرهنگی و استعمارستیزی حوزههای علمیه متحول شدند.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام بر همین اساس یادآور شد: مظهر مبارزه با استعمار در آن روزها آیتالله کاشانی بود و اگر مردم را آماده نمیکرد صنعت نفت ملی نمیشد، در آرمانگرایی هم باید چهره شهید نواب صفوی را دید، عدهای از روحانیون در آن زمان فرهنگساز شدند، مانند شهید مطهری، آیتالله ناصر مکارمشیرازی و همچنین مقام معظم رهبری.
عبدخدایی ادامه داد: در تمام کشور و حوزههای علمیه طلبههایی که تا دیروز حق نداشتند حتی یک زبان خارجی بیاموزند، امروز علاوه بر تسلط بر زبان خارجی، به مبانی اصلی کمونیست و سوسیالیسم آگاه شدند و پاسخهای قانعکنندهای در مسائل مختلف دارند.
وی با بیان اینکه بیهوده نیست در سال 1338 مکتب اسلام منتشر شد و به مکتب مردم پرداخت، متذکر شد: شاهدیم در حوزههای علمیه یک تحول فرهنگی و تحول ضداستعماری به وجود آمد، همه باید بدانیم تاریخ هویت یک ملت است و باید آن را جز به جز مطالعه کرد تا بدانیم در کشورمان چه گذشته است.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام گفت: آیتالله کاشانی در امر ملی شدن صنعت نفت نقش بسیار مهمی ایفا کرد، امروز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مترقیترین قانون اساسی جهان است. تشخیص موضوع در شأن فقیه نیست، رأی هر شخصی «موضوعی» است و هر کسی باید «موضوعی» رأی دهد، رهبری همواره در انتخابات اعلام میکنند که حتی خانواده ایشان از رأی ایشان اطلاعی ندارند.
وی اضافه کرد: وقتی تشخیص افراد و داوطلبان و صلاحیت آنان برای ما مشکل است، باید به نظر کسانی که به آنان اعتماد داریم عمل کنیم و به افرادی رأی دهیم که این معتمدین به ما معرفی میکنند.
عبدخدایی همچنین با بیان اینکه آزادترین انتخابات در جمهوری اسلامی ایران برگزار میشود، به بیان خاطرهای درباره انتخابات ریاستجمهوری سال 88 پرداخت و توضیح داد: در انتخابات ریاستجمهوری چند سال قبل کلینتون گفته بود برخی کشورهای غربی میگویند در ایران آزادی نیست ولی باید پرسید وقتی این همه ایرانی در انتخابات شرکت میکنند و به هر کسی که دوست دارند رأی میدهند آیا این نشاندهنده آزادی در ایران نیست؟
وی ادامه داد: نمایندگان مجلس شورای اسلامی نماینده تمام ملت ایران هستند، امام ملیگرایی را کفر میدانست ولی بنیصدر قبلهاش مصدق بود. بنیصدر مقالهای 100 دلار به یکی از اساتید وابسته به سازمان سیا میداد تا درباره مصدق مقاله بنویسد، استاد بنیصدر سیا و بنیصدر عامل سیا بود.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: مجلس خبرگان رهبری دارای جایگاه بسیار مهمی در نظام سیاسی ایران است، این مجلس از میان قرآن و احادیث، قانونی استخراج میکند که به نفع ملت و علیه استعمار و استکبار باشد.
وی با تأکید بر اینکه 37 سال است که جمهوری اسلامی ایران با نهایت استقلال مقابل آمریکا ایستاده است، گفت: امروز هم با وجود گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی «فلسطین» حرف اول جمهوری اسلامی ایران است.
عبدخدایی تصریح کرد: اگر ما امروز در عراق، فلسطین و سوریه نباشیم کشورهای غربی مثل یک لقمه چرب سوریه، یمن، بحرین و تمام کشورهای اسلامی را قورت میدهند، این ما هستیم که پرچم اسلام را در دنیا بلند کردیم و به نام اسلام مبارزه میکنیم و میجنگیم و خستگی ناپذیریم.
وی در بخش پایانی سخنانش گفت: در انقلاب اسلامی ایران و حرکت مردم یک فرهنگسازی به وجود آمده که آیتالله بروجردی رهبری این فرهنگسازی را بر عهده داشته و تواسنته در قم روحانیت را تربیت کند، با تعالیم روحانیون انقلابی بود که در طول این سالها چهره کریه استعمار را به دنیا نشان دادیم.
دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام در پایان خاطرنشان کرد: امام فرهنگساز است، امام آیتالله مطهری تربیت میکند، امام در سال 42 هم فقیه بود، هم حکیم و هم استعمارستیز، ایشان در 15 خرداد 42 توانستند با یک سخنرانی کوبنده تمام نیروها را به دور خود جمع کنند، «جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه کم و نه یک کلمه» زیاد، شعار ما در این انقلاب است، این شعار به ما هویت بخشید و هویت شیعی را به ما بازگرداند.