به گزارش مشرق، صادق رئیسی‌کیا کارشناس مدیریت ورزش در یادداشتی که در اختیار این رسانه قرارداده درخصوص تغییرات اساسنامه فدراسیون فوتبال مطالبی را بیان کرده که به شرح زیر است:
تغییرات قانونی، اقتصادی، علمی و اجتماعی، هر صنعتی را ناگزیر به پذیرش دگرگونی‌ها و اعمال تغییر در اهداف و حتی اساسنامه می‌نماید. مقصود اصلی از اصلاح اساسنامه یک سازمان، همراهی هوشمندانه با تغییرات پیرامونی، ارتقاء کارآمدی سازمان و دستیابی به سطوح بالاتری از عملکرد است.
تغییر اساسنامه هر سازمانی، یک اقدام راهبردی است و بدنبال درک نابسامانی های برآمده از ضعف یا خلاء در مقررات و نیازهای عینی، ضرورت می یابد و مستلزم تحلیل فرصت‌ها، تهدیدات، قوت‌ها و ضعف‌هاست و در نتیجه نیازمند بررسی‌های عمیق کارشناسی می‌باشد.
اتخاذ تصمیمات راهبردی باید از یک فرایند صحیح و شفاف پیروی کند و چون تغییر در اساسنامه فدراسیون یک تصمیم راهبردی است باید مبتنی بر ضرورت‌ها، مصالح و اصول آشکار باشد و طی یک فرایند شفاف و کارشناسانه انجام پذیرد و از هر گونه شائبه پنهان کاری و سطحی نگری، دور باشد.
بدلایل زیر، بهتر است طرح اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال، پس از انتخابات اسفندماه 94 فدراسیون فوتبال و طی یک فرایند شفاف و کارشناسانه دنبال شود نه در مقطع کنونی.
1- اصل طرح و گستره بزرگ موارد پیشنهادی از قوت و عقبه کارشناسی لازم برخوردار نیست و متکی به بررسی‌ها و بایسته های برآمده از تجارب و نیازهای واقعی فوتبال نمی‌باشد.
2- گستره بزرگ موارد پیشنهادی و ضرورت اختصاص وقت و صرف دقت بسیار، برای طرح و بررسی آن در مجمع فدراسیون، متناسب با زمان و شرایط برگزاری مجمع فدراسیون در اسفند 1394 نیست.
3- این حجم از موارد اصلاح، می‌بایستی پیش از قرار گرفتن در دستور رسمی کار مجمع فدراسیون، همراه با دلایل توجیهی و ضرورت های عینی برای تغییرات پیشنهادی، به اعضای مجمع فدراسیون و بدنه کارشناسی کشور ارائه می شد تا مورد تحلیل و بررسی، قرار گیرد.
4- طرح پیشنهاد اصلاح اساسنامه با چنین گستردگی در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال، از منظر مدیریتی، امری است شائبه برانگیز و خلاف مصالح و شئون ورزشی ایران.
5- طرح مکرر این داعیه، که اساسنامه فدراسیون فوتبال نیازی به تصویب و تایید دولت ندارد علاوه بر اینکه فاقد توجیه قانونی است به افزایش فاصله دولت و فوتبال در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال، انجامیده و دستاورد آن، سکون و سقوط فوتبال خواهد بود.
اصولا هر معاهده، ضابطه و حتی رویه بین المللی که بخواهد در ایران قابلیت اجراء پیدا کند نیاز به تایید مجلس یا دولت جمهوری اسلامی ایران دارد.
اساسنامه فدراسیون فوتبال، دربردارنده مقرراتی است که برای اشخاص ایرانی در قلمرو جمهوری اسلامی ایران ایجاد الزام، تعهد یا محدودیت می کند بنابراین باید برای کسب اعتبار و ضمانت اجراء به تایید مراجع ذیربط جمهوری اسلامی ایران برسد.
حتی اگر قرار باشد دولت متعهد شود که در فدراسیون فوتبال مداخلات اجرایی مستقیم نکند این تعهد نیز باید بوسیله یک مصوبه و تاییدیه قانونی باشد و چه بهتر که هیات وزیران با تصویب اساسنامه فدراسیون فوتبال بر این امر، صحه گذارد.
صحه گذاری دولت، به معنی تضمین اجرای تصمیمات و پیشبرد اهداف و برنامه های فدراسیون فوتبال و به معنی تعهد دولت به پشتیبانی از فوتبال خواهد بود و فوتبال را از سکون، خارج خواهد کرد.
6- فوتبال ایران، اکنون نیازمند تغییر در مدیریت است نه تغییر در اساسنامه. بدون شک، طی سالیان گذشته، ظرفیت های فعلی اساسنامه فدراسیون فوتبال در موارد متعددی مورد بهره برداری قرار نگرفته است. مردم و دولت از مدیران کنونی فوتبال ایران برای 8 سال مدیریتشان، نتیجه ملموس و شفاف می خواهند. ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فنی فوتبال نسبت به منابع و سرمایه هایی که صرف آن شده از رشد قابل توجهی برخوردار نبوده است. حمایت دولت، همراهی مردم، هم افزائی اقتصاد کشور و همنوایی بدنه کارشناسی ورزش با فوتبال کاهش یافته و از سوی دیگر نظام مالی و نظام دسترسی به اطلاعات فوتبال، در حد انتظار، به سمت شفافیت و جلب اعتماد عمومی سوق پیدا نکرده است.
طرح نابهنگام و غیر کارشناسانه اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال، در شرایط کنونی، چالش ها و ناهمراهی های اجتماعی بیشتری برای فدراسیون فوتبال بوجود می آورد و افکار عمومی و تمرکز مجمع فدراسیون فوتبال بر ارزیابی عملکرد فدراسیون فوتبال در 8 سال گذشته را در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال به جهات دیگری منحرف می کند و این مساله، به نفع فوتبال ایران نیست.
آنچه که در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال باید مورد توجه اهالی فوتبال ایران باشد درخواست از مدیران کنونی فوتبال برای عمل به مسئولیت های حرفه ای و ذاتی مدیریت در این مقطع، از جمله ارائه کارنامه 8 ساله، تشریح دستاوردها، توضیح درباره ناکامی ها، ارائه صورت های مالی شفاف و استاندارد، پاسخگوئی به مجمع فدراسیون فوتبال و پاسخگوئی به افکار عمومی پیرامون شکاف روزافزون فوتبال با دولت و مردم است.
تغییرات قانونی، اقتصادی، علمی و اجتماعی، هر صنعتی را ناگزیر به پذیرش دگرگونی‌ها و اعمال تغییر در اهداف و حتی اساسنامه می‌نماید. مقصود اصلی از اصلاح اساسنامه یک سازمان، همراهی هوشمندانه با تغییرات پیرامونی، ارتقاء کارآمدی سازمان و دستیابی به سطوح بالاتری از عملکرد است.
تغییر اساسنامه هر سازمانی، یک اقدام راهبردی است و بدنبال درک نابسامانی های برآمده از ضعف یا خلاء در مقررات و نیازهای عینی، ضرورت می یابد و مستلزم تحلیل فرصت‌ها، تهدیدات، قوت‌ها و ضعف‌هاست و در نتیجه نیازمند بررسی‌های عمیق کارشناسی می‌باشد.
اتخاذ تصمیمات راهبردی باید از یک فرایند صحیح و شفاف پیروی کند و چون تغییر در اساسنامه فدراسیون یک تصمیم راهبردی است باید مبتنی بر ضرورت‌ها، مصالح و اصول آشکار باشد و طی یک فرایند شفاف و کارشناسانه انجام پذیرد و از هر گونه شائبه پنهان کاری و سطحی نگری، دور باشد.
بدلایل زیر، بهتر است طرح اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال، پس از انتخابات اسفندماه 94 فدراسیون فوتبال و طی یک فرایند شفاف و کارشناسانه دنبال شود نه در مقطع کنونی.
1- اصل طرح و گستره بزرگ موارد پیشنهادی از قوت و عقبه کارشناسی لازم برخوردار نیست و متکی به بررسی‌ها و بایسته های برآمده از تجارب و نیازهای واقعی فوتبال نمی‌باشد.
2- گستره بزرگ موارد پیشنهادی و ضرورت اختصاص وقت و صرف دقت بسیار، برای طرح و بررسی آن در مجمع فدراسیون، متناسب با زمان و شرایط برگزاری مجمع فدراسیون در اسفند 1394 نیست.
3- این حجم از موارد اصلاح، می‌بایستی پیش از قرار گرفتن در دستور رسمی کار مجمع فدراسیون، همراه با دلایل توجیهی و ضرورت های عینی برای تغییرات پیشنهادی، به اعضای مجمع فدراسیون و بدنه کارشناسی کشور ارائه می شد تا مورد تحلیل و بررسی، قرار گیرد.
4- طرح پیشنهاد اصلاح اساسنامه با چنین گستردگی در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال، از منظر مدیریتی، امری است شائبه برانگیز و خلاف مصالح و شئون ورزشی ایران.
5- طرح مکرر این داعیه، که اساسنامه فدراسیون فوتبال نیازی به تصویب و تایید دولت ندارد علاوه بر اینکه فاقد توجیه قانونی است به افزایش فاصله دولت و فوتبال در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال، انجامیده و دستاورد آن، سکون و سقوط فوتبال خواهد بود.
اصولا هر معاهده، ضابطه و حتی رویه بین المللی که بخواهد در ایران قابلیت اجراء پیدا کند نیاز به تایید مجلس یا دولت جمهوری اسلامی ایران دارد.
اساسنامه فدراسیون فوتبال، دربردارنده مقرراتی است که برای اشخاص ایرانی در قلمرو جمهوری اسلامی ایران ایجاد الزام، تعهد یا محدودیت می کند بنابراین باید برای کسب اعتبار و ضمانت اجراء به تایید مراجع ذیربط جمهوری اسلامی ایران برسد.
حتی اگر قرار باشد دولت متعهد شود که در فدراسیون فوتبال مداخلات اجرایی مستقیم نکند این تعهد نیز باید بوسیله یک مصوبه و تاییدیه قانونی باشد و چه بهتر که هیات وزیران با تصویب اساسنامه فدراسیون فوتبال بر این امر، صحه گذارد.
صحه گذاری دولت، به معنی تضمین اجرای تصمیمات و پیشبرد اهداف و برنامه های فدراسیون فوتبال و به معنی تعهد دولت به پشتیبانی از فوتبال خواهد بود و فوتبال را از سکون، خارج خواهد کرد.
6- فوتبال ایران، اکنون نیازمند تغییر در مدیریت است نه تغییر در اساسنامه. بدون شک، طی سالیان گذشته، ظرفیت های فعلی اساسنامه فدراسیون فوتبال در موارد متعددی مورد بهره برداری قرار نگرفته است. مردم و دولت از مدیران کنونی فوتبال ایران برای 8 سال مدیریتشان، نتیجه ملموس و شفاف می خواهند. ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فنی فوتبال نسبت به منابع و سرمایه هایی که صرف آن شده از رشد قابل توجهی برخوردار نبوده است. حمایت دولت، همراهی مردم، هم افزائی اقتصاد کشور و همنوایی بدنه کارشناسی ورزش با فوتبال کاهش یافته و از سوی دیگر نظام مالی و نظام دسترسی به اطلاعات فوتبال، در حد انتظار، به سمت شفافیت و جلب اعتماد عمومی سوق پیدا نکرده است.
طرح نابهنگام و غیر کارشناسانه اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال، در شرایط کنونی، چالش ها و ناهمراهی های اجتماعی بیشتری برای فدراسیون فوتبال بوجود می آورد و افکار عمومی و تمرکز مجمع فدراسیون فوتبال بر ارزیابی عملکرد فدراسیون فوتبال در 8 سال گذشته را در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال به جهات دیگری منحرف می کند و این مساله، به نفع فوتبال ایران نیست.
آنچه که در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال باید مورد توجه اهالی فوتبال ایران باشد درخواست از مدیران کنونی فوتبال برای عمل به مسئولیت های حرفه ای و ذاتی مدیریت در این مقطع، از جمله ارائه کارنامه 8 ساله، تشریح دستاوردها، توضیح درباره ناکامی ها، ارائه صورت های مالی شفاف و استاندارد، پاسخگوئی به مجمع فدراسیون فوتبال و پاسخگوئی به افکار عمومی پیرامون شکاف روزافزون فوتبال با دولت و مردم است.
