به گزارش مشرق به نقل از خبر آنلاین اتفاقاتی که دیشب در برنامه نود داغ دل احمد رضا عابدزاده را تازه کرد:«به دایی گفته بودم چنین بلایی را سرت می آورند،اما او فکر کرد چون من را اخراج کرده است این حرف ها می زنم و فقط به من خندید.»
از آن رو زمان زیادی نمی گذرد و عابدزاده حالا خوشحال است که مردم فهمیده اند دلیل اعتراضات او و مصاحبه هایی که انجام می داده چه چیزی بوده است.با این حال او هنوز هم می گوید دایی دوست و رفیق قدیمی اش است و در کنار او بهترین دوران فوتبالی ایران را رقم زده است.
اما به نظر از علی دایی دلخوری؟
دلخور نیستم اما روزی که دایی به پرسپولیس آمد خودم رفتم و با او صحبت کردم.به او گفتم علی،اگر نمی خواهی من در پرسپولیس باشم به خودم بگو.اما دایی چنین برخوردی نکرد و تصمیمی گرفته نشد.بعد از آن من سر تمرین حاضر شدم که معاون باشگاه جلو آمد و گفت اجازه تمرین کردن نداری و دایی تو را نمی خواهد!حرف من این بود که آقایان نمی توانستند صبر کنند و پس از پایان تمرین این حرف را بزنند؟چرا باعث شدند تا حرمت من شکسته شود؟برای کرانچار که یک مربی خارجی بود کلی مراسم گرفتند،لوح تقدیر دادند و ...اما برای من چه کار کردند؟
با این وجود آیا دایی را مقصر تمام این اتفاقات می دانی؟
گفتم بحث دلخور بودن یا انداختن گناه گردن این و آن نیست.علی رفیق من است،اما می خواهم از او بپرسم که چرا خودش به من نگفت از پرسپولیس برو؟چرا مستقیم با من روبرو نشد؟یک زمانی شاید من هم وارد گود مربیگری شود و اخلاقم با بقیه کادر فنی نخواند و نتوانم کار کنم،اما مستقیم حرفم را به آنها می زنم.من و علی بهترین سالهای فوتبال ایران را در کنار هم بودیم.هیچ چیز نمی تواند رفاقت ما را از بین ببرد.
مسئله ای که دایی در مورد شیث پیش کشید را قبول دارم.چرا بازیکنی که از تیم اخراج شده است باید 90 درصد از رقم قراردادش را بگیرد؟من را خود دایی نخواست و آنها پولم را نداند.این به نظر من یکی از موضوعات مهم برنامه دیشب بود که مردم خیلی از چیزها را دیدند و فهمیدند.همه فهمیدند که من در آن زمان چرا مصاحبه می کردم.شما ببینید دایی یک فوتبالی بود و در برنامه دیشب فقط با یک ورقه رفته بود اما آقایان پرونده و کتاب با خودشان برده بودند، انگار رفته اند کتابخانه.
راستی چرا اسمت در لیست مربیان دارای مجوز کار نبود؟ مگر مدرک مربیگری A نداری؟
من که مدرکم را با بچه های هم دوره ام مثل استیلی و پیروانی گرفتم اما وقتی دیدم اسمم نیست به کفاشیان زنگ زدم و تعجب کرد که چرا اسمم نیست. بعد زنگ زدم به معینی و او گفت مسئولش کس دیگری است. نمی دانم چطور آقایان اسم خودشان یادشان نرفته. یا مثلا اسم این مربی هایی که اسمی هستند و جنجال می کنند را از یاد نمی برند.