
به گزارش مشرق، مرکز خبر حوزه نوشت: حضرت آيتالله مکارم شيرازي در پاسخ به سوالي پيرامون اعمال مرتاضان و نيز تفاوت آن با معجزه با استناد به آيات و روايات اهل بيت(ع) نظر خود را مرقوم داشتند.
متن سوال و پاسخ اين مرجع تقليد به شرح ذيل است.
سوال: اعمالي که از مرتاضين ديده مي شود با معجزه چه فرقي دارد؟
پاسخ: در پاسخ اين سوال، نخست بايد تعريف فشرده اى از سحر داشته باشيم؛ در اين که سحر چيست و از چه تاريخى به وجود آمده است، بحث هاى فراوانى وجود دارد .مشکل است تاريخ معيّنى بتوان براى آن تعيين کرد؛ ولى مى توان گفت: سحر در اصل به معناى: «هر کار و هر چيزى است که سرچشمه آن پنهان باشد» و معمولا به کارهاى خارق العاده اى مى گويند که با استفاده از وسايل مختلف انجام مى شود و هدف از آن اغفال و فريب مردم است.
گاهى از عوامل تلقينى در آن استفاده مى کنند، يعنى با تلقين هاى قوى و موثر؛ مسايلى را در نظر عوام منعکس مى کنند که واقعيّتى ندارد و گاه از تردستى و خدعه و نيرنگ و به اصطلاح چشم بندى بهره مى گيرند. به اين ترتيب که بينندگان را سرگرم مسائلى کرده سپس با سرعت و مهارت چيزهايى را جابه جا و دگرگون مى سازند که ببينندگان هرگز متوجّه اين جابجايى و دگرگونى ها نشوند؛ بلکه آن را يک خارق عادت مى پندارند.
گاهى از خواصّ ناشناخته فيزيکى و شيميايى بعضى از اجسام، يا مسائلى مربوط به چگونگى تابش نور از زواياى مختلف بهره مى گيرند؛ به طورى که بينندگان، امور خارق عادتى را در برابر خود مى بينند که از اسرار آن بىخبرند.
خلاصه آنکه آنها از طريق ارتباط با ارواح و کمک گرفتن از شياطين، امور خارق العاده اى را انجام مى دهند و همه اينها در مفهوم جامع لغوى کلمه «سحر» درج است.
کارهاى مرتاضان غالبا که از طريق تمرين هاى شاقّ و تمرکز نيروهاى روحى و جسمى انجام مى گيرد را نيز مى توان نوعى سحر شمرد؛ هرچند گاهى آن را خارق عادتى در برابر سحر قرار مى دهند.
به هر حال انجام اين امور، از سوى بعضى از انسان ها غير قابل انکار است. مهم آن است که ويژگى هاى معجزات و سحر و خارق عادات مرتاضان را در نظر بگيريم، تا تفاوت آن با معجزات انبياء کاملاً روشن شود.
در اين جا به چند تفاوت روشن برخورد مى کنيم:
?- معجزات؛ متکّى به نيروى الهى است، در حالى که سحر و خارق عادت ساحران و مرتاضان از نيروى بشرى سرچشمه مى گيرد؛ لذا معجزات بسيار عظيم و نامحدود است در حالى که سحر و خارق عادت مرتاضان محدود مى باشد. به تعبير ديگر آنها فقط کارهايى را انجام مى دهند که تمرين کرده اند و براى انجام آن آمادگى دارند؛ اما هر کارى که به آنها پيشنهاد شود انجام نمى دهند؛ و تاکنون ديده نشده است که مرتاض يا ساحرى بگويد: من آماده ام که هرچه بخواهيد انجام دهم، چرا که هر کدام در رشته اى تمرين و آگاهى دارند.
?ـ معجزات چون از سوى خدا است نياز به تعليم و تربيت خاصّى ندارد در حالى که سحر و رياضت هاى ساحران هميشه مسبوق به يک رشته تعليم و تمرين هاى مستمر است به گونه اى که اگر شاگرد به خوبى تعليمات استاد را فرا نگرفته باشد ممکن است در مجلسى که در حضور مردم تشکيل مى دهد به خوبى از عهده آن بر نيايد و رسوا شود. به تعبير ديگر معجزات الهى در هر لحظه اى و بدون هيچ سابقه اى ممکن است انجام گيرد؛ در حالى که خارق عادات بشرى امورى هستند که به طور تدريجى و با مرور زمان نسبت به آنها آشنايى و مهارت حاصل مى شود و هيچ گاه به طور دفعى و ناگهانى انجام پذير نيستند.
در داستان فرعون و موسى (عليه السلام) نيز به اين مسأله اشاره شده که فرعون ساحران را متّهم مى کند که موسى (عليه السلام) بزرگ شما است و او اسرار سحر را به شما تعليم داده است «اِنَّهُ لَکَبِيرُکُمُ الَّذى عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ»؛ (?)(مسلّماً او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است).
?- طريق ديگر براى شناخت معجزات الهى از خارق عادات بشرى، مقايسه حال آورندگان اين دو است. آورندگان معجزه از سوى خدا مأموريت هدايت مردم را دارند لذا اوصافى متناسب با آن را دارند؛ در حالى که ساحران و کاهنان و مرتاضان، نه مأمور هدايتند و نه چنين اهدافى را دنبال مى کنند و هدف آنها معمولا يکى از امور سه گانه زير است:
?- اغفال مردم ساده لوح.
?- کسب شهرت در ميان توده عوام.
?- کسب درآمد مادّى از طريق سرگرم ساختن مردم.
هنگامى که اين دو گروه (پيامبران و ساحران و مانند آنها) وارد ميدان مى شوند، هرگز نمى توانند براى مدّت طولانى منويّات و اهداف خود را مکتوم دارند؛ چنانکه ساحران فرعونى قبل از آن که وارد ميدان شوند از فرعون درخواست اجر و پاداش مهم کردند و او هم به آنها وعده اجر مهمّى داد: «قَالُوا اِنَّ لَنَا لَأََجْراً اِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغالِبينَ ـ قَالَ نَعَمْ وَ اِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ).(?)(وَ مَا اَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ اَجْر»: (من براى اين (دعوت،) هيچ پاداشى از شما نمى طلبم)(?)"اين تعبير در چندين آيه قرآن مجيد درباره چندين پيامبر آمده است".
اصولا همين که مى بينيم ساحران در خدمت فرعون ظالم و مستکبر هستند، براى شناخت «سحر» از «معجزه» کافى مىباشد. و ناگفته پيدا است که انسان هر قدر مهارت در پرده پوشى بر افکار و اهداف خود داشته باشد باز قيافه واقعى نيّاتش از خلال اعمالشان ظاهر مى شود.
کوتاه سخن اين که مطالعه در سوابق زندگى اين گونه اشخاص و بررسى چگونگى استفاده از خارق عاداتى که انجام مى دادند و همچنين توجّه به هم سويى آنها نسبت به طيف هاى مختلف اجتماعى و نيز طرز رفتار و اخلاق آنها، راهنماى خوبى براى شناخت سحر از معجزه است و قطع نظر از تفاوت هاى ديگرى که در بالا ذکر شد تشخيص معجزات از سحر و ديگر خارق عادات از اين طريق کار آسانى است.(?)
(?). سوره طه، آيه ??.
(?). سوره اعراف، آيات ??? و ???.
(?). سوره شعراء، آيه ???.
(?). پيام قرآن جلد ?، ص ???.