
همه حاشيه سازيها و جريان سازيهاي معطوف به بحران توسط طيف انحرافي و با مديريت رئيس دفتر رئيسجمهور رقم خورده و احمدينژاد بايد هر چه زودتر حساب خود را از اين جريان جدا کند. اما آيا احمدينژاد اين فرصت را پاس ميدارد و آن ميکند که اکثر طرفدارانش انتظار دارند؟
با توجه به کيفيت جبهه منتقدان و مخالفان دولت و جريان انحرافي، به نظر ميرسد که جبهه مذکور از يک تنوع سياسي، مذهبي و فرهنگي برخوردار است و صرفا محدود به برخي رقابتهاي سياسي درون گروهي نميشود. در چند هفته گذشته، از فرمانده سپاه گرفته تا برخي اعضا و چهرههاي برجسته اصولگرا در نهادهاي مختلف مثل مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبري و شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي و فعالان سياسي و حزبي تا چهرههاي مذهبي و علماي بزرگ، مستقيم و غير مستقيم نسبت به حاشيهسازيهاي جريان انحرافي که معطوف به بحرانسازي است، هشدار دادهاند.
حال در پي اين هشدارهاي پياپي و بيتوجهي رئيسجمهور به آنها و حمايت از رحيم مشايي، لحن هشدارهاي توصيهاي تغيير ميکند و همزمان با آغاز برخورد دستگاه قضايي با پروندههاي مختلف متصل به اين حلقه حاشيهساز، از ضرورت بازداشت سرسلسله جريان مذکور سخن گفته ميشود.
با اين وجود هر چند به نظر ميرسد برخي پيشبينيها که از هفته گذشته و توسط عباس سليمي نمين در دانشگاه تهران مبني بر احتمال بازداشت رحيم مشايي شروع شده بود، به واقعيت نزديک ميشود، اما يک نکته همچنان در زير و بم گمانهها و تحليلها و پيشبينيها بيجواب مانده است. «بالاخره رئيسجمهور با رئيس دفتر خود چه ميکند؟»
تا کنون منتقدين دولت و مخالفان جريان انحرافي سعي کردهاند گمانه «تفکيک بين احمدينژاد و مشايي» را همچنان برجسته نگه دارند تا راه براي جدايي احمدينژاد و مشايي و ادامه کار دولت بدون حاشيه باز بماند.
بر اساس اين نظر همه حاشيه سازيها و جريان سازيهاي معطوف به بحران توسط طيف انحرافي و با مديريت رئيس دفتر رئيسجمهور رقم خورده و احمدينژاد بايد هر چه زودتر حساب خود را از اين جريان جدا کند.
اما آيا احمدينژاد اين فرصت را پاس ميدارد و آن ميکند که اکثر طرفدارانش انتظار دارند؟ پاسخ به اين سوال در روزهاي پيش رو مشخص خواهد شد و قطعا کيفيت مواجهه و پاسخ احمدينژاد به اين پرسش و دغدغه طرفدارانش سمت و سوي تحولات سياسي را جهت خواهد داد.