وي ادامه داد: «در جلسه اخير جامعه وعاظ با رييس دفتر رييسجمهوري حتي برخي از طلاب جوان از وي خواستند که يک سال حرف نزند و تنها مديرت کند که وي پاسخ داد من انتقادپذيرم.»
به گزارش مشرق، پنجره نوشت: نام بعضيها با جنجال و خبرسازي عجين شده است؛ گويي که چيزي جز حاشيه از آنان ظهور و بروز پيدا نميکند! البته در دنياي سياست، تاکتيک برخي سياستمداران بر ستون حاشيه و خبرسازي استوار است و اين امکان هم وجود دارد که از اين حواشي، منفعتهاي بسيار به آنان برسد.
ديماه 1388 بود که جامعه وعاظ اعلام کرد اظهارات و عملکرد يکي از دولتمردان سبب ايجاد شک و شبههها و سئوالاتي براي آنان شده و جامعه وعاظ قصد دارد براي رفع اين تشکيکات از اين سياستمدار توضيح و جواب بخواهد. واضح است که اين دولتمرد کسي نبود جز اسفنديار رحيممشايي، رييس دفتر دکتر محمود احمدينژاد، که از او با عنوان اثرگذارترين و پرنفوذترين چهره حاضر در دولت ياد ميشود.
ميخواهيم شفافسازي کنيم
هجدهم ديماه 1388، حجتالاسلام جعفر شجوني، دبيرکل جامعه اسلامي وعاظ، اعلام کرد که طي نامهاي از آقاي رحيممشايي دعوت کردهاند تا با حضور در جمع روحانيون جامعه اسلامي وعاظ، به سئوالات آنها درخصوص اظهاراتش در مورد امام زمان(عج) پاسخ دهد.
شجوني تأکيد کرد که اکثر سئوالهاي روحانيون جامعه وعاظ به اظهارات اعتقادي مشايي برميگردد. چراکه وي درخصوص مباحث اعتقادي مردم سئوالات فراواني را در ذهن آنها بهوجود آورده است که جامعه وعاظ تلاش دارد درخصوص اين شبهات شفافسازي کند.
اما کدام شبهه؟ بدون شک، اين شبهات در اثر اظهارات مشايي درخصوص انبياي الهي، نقد وي نسبت به مديريت انبياء و همچنين ديدارهاي او با برخي هنرپيشهها ايجاد شده بود.
دو هفته بعد، خبري منتشر شد که بر مبناي آن، مشايي به دعوت جامعه وعاظ پاسخ مثبت داده بود. اين خبر را حجتالاسلام محمد اميريفر، عضو شوراي مرکزي جامعه اسلامي وعاظ، اعلام کرد.
مشايي در ميان جامعه کنجکاو و جوياي حقيقت وعاظ اسلامي
چند روز پس از اعلام اين خبر، مشايي، در ميان اعضاي جامعه وعاظ حاضر شد. در ظاهر امر و چند روز پس از اين ديدار، همه چيز رو به راه بود و خبري از فحواي اين نشست به بيرون درز پيدا نکرد. اظهارات شجوني، دبير کل جامعه وعاظ، هم هرچند از به خير و خوشي تمام شدن اين جلسه خبر ميداد، اما از عمق سخنانش دامن نزدن به اين مسئله و مصلحتانديشي براي پيشگيري از جنجالهاي رسانهاي استنباط ميشد. نتايجي که اين ديدار در پي داشت و واکنشهايي که نسبت به آن صورت گرفت، بازخواني و بررسي اين مسئله را توجيهپذير ميکند؛ بهويژه اگر يکي از نتايج اين نشست، ايجاد شکاف در جامعه وعاظ باشد. از اينرو، واکاوي اين موضوع را بايد از درون خود اين ديدار جست و طلب کرد؛ زيرا واکنشهاي بيروني بهنوعي بازتاب واکنشهاي دروني نسبت به اظهارات ميهمان است.
مشايي چه گفت؟
نخستين فردي که با انجام مصاحبه، عدم رضايت کليت اعضاي جامعه وعاظ از پاسخهاي مشايي را آشکار کرد، خود حجتالاسلام شجوني بود. او طي مصاحبهاي تصريح کرد که سئوالات زيادي مانده که هنوز از مشايي پرسيده نشده است.
حجتالاسلام جعفر شجوني با بيان اينکه درخصوص ديدار هديه تهراني و رحيممشايي از او سئوال کرده است، گفت: «رحيممشايي گفت که براي ديدن نمايشگاه هديه تهراني به اين نمايشگاه رفته و خطاب به خانم تهراني گفته که عکسهاي شما توحيدي است و انسان را ياد خدا مياندازد، که در اين حال خانم تهراني گريه کرد و خطاب به مشايي گفته است که شما اولين کسي هستيد که اين مسائل را به من ميگويد.»
شجوني افزود: «مشايي درخصوص عکس خود با هديه تهراني نيز گفت که برخيها شيطنتکرده و با امکانات کامپيوتري فاصله من با خانم تهراني را در اين عکس نزديک کرده بودند که بايد گفت که اين عکس غيرواقعي است.»
فقط براي يک سال در خصوص اين موضوعات اظهارنظر نکنيد
در ادامه يکي از روحانيون معترض به سخنان مشايي، خطاب به وي ميگويد: شما مدعي هستيد از سن 13 سالگي سخنراني ميکنيد. آقاي رحيممشايي اين درست است که با سخنان شما روزنامهها و مردم حساس شوند و در اين وضعيت شرايط براي دولت سخت شود؟ آيا فقر و بيکاري و مشکلات مردم حل شده است که شما با اين اظهارات خود بر سر راه دولت و نظام مانع درست ميکنيد؟ من به شما دوستانه ميگويم و به شما پيشنهاد ميدهم که يک سال درخصوص اين موضوعات سخن نگوييد، شما رييس دفتر رييسجمهوري هستيد و کار خودتان را انجام دهيد.» اظهارات اين فرد با تشويق حاضران مواجه ميشود.
يکي ديگر از حاضرين هم خطاب به مشايي ميگويد اگر شما علاقه به نظريهپردازي داريد بهکار نظريهپردازي مشغول شويد. ما که پاي سخنراني شما نشستيم، روحانيون معمولي نيستيم. بنده بهعنوان يک روحاني به اندازه وزن شما کتاب و مقاله دارم.
اميريفر: تعدادي از منتقدان مشايي از او طلب حلاليت کردند
يک هفته بعد، حجتالاسلام اميريفر عضو شوراي مرکزي جامعه وعاظ اظهار کرد که مشايي از جمله افراد ولايتمداري است که در مسير ولايت قرار دارد و اين جلسه باعث شد تا سوءتفاهمهايي که بهوجود آمده بود از بين برود.
اميريفر افزود: «اين جلسه سبب شد که افرادي که منتقد سخنان مشايي بودند، قانع شوند؛ بهطوري که پس از پايان جلسه، تعدادي از آنان از وي طلب حلاليت کردند. بنده آخرين نفري بودم که جلسه را ترک کردم، نديدم کسي از اين جلسه ناراضي باشد و يا قانع نشده باشد.»
حجتالاسلام اميريفر گفت: «در اين جلسه مشايي با سعهصدر تمام به سئوالات و انتقادات مطرح شده پاسخ گفت که همين امر باعث شد که افراد حاضر در جلسه راضي باشند.»
وي درخصوص ولايتمداري رحيممشايي گفت: «مشايي در اين جلسه بارها و بارها تأکيد کرد که سرباز ولايت است و بهطور کامل از رهبري تبعيت دارد و سخنان ايشان را بهعنوان فصلالخطاب ميداند.»
شجوني: حلاليت طلبيدنها از ته دل نبود
اما حجتالاسلام شجوني، دبيرکل اين جامعه، نظري غير از نظر اميريفر داشت. شجوني بلافاصله پس از اظهارات اميريفر طي مصاحبهاي با سايت خبرآنلاين با صراحت هرچه تمامتر گفت: «نميتوان گفت کساني که از مشايي حلاليت طلبيند از ته دل اين کار را کردند.»
شجوني با بيان اينکه «من از آقاي مشايي خواستم که بهجاي ادامه سخنراني به سئوالات پاسخ دهد»، در پاسخ به اينکه آيا همه اعضاي جامعه وعاظ حاضر در جلسه اخير اين تشکل با رييس دفتر رييسجمهوري از توضيحات وي در مورد مسايل مختلف رضايت داشتند، اظهار داشت: «لغت همه درست نيست. در اين جلسه حدود 170 نفر از پيرمردها و جوانها حضور داشتند که جوانها با صداي بلند يا نوشته اعتراض خود را نشان دادند که آقاي مشايي به برخي از سئوالات پاسخ گفت.»
وي با اشاره به مقدمه طولاني مشايي در اين نشست اظهار داشت: «با توجه به محدوديت زماني، من از آقاي مشايي خواستم که بهجاي ادامه سخنراني به سئوالات پاسخ دهد.»
شجوني با بيان اينکه وي از توضيحات مشايي قانع نشده است، گفت: «سئوالي که هنوز براي من و خيليها باقي است اين است که چرا بايد فردي که وارد يک مجموعه شده جنجال بيافريند و اصولگرايان يا آقاي احمدينژاد را زير سئوال ببرد. ايشان بايد در حد مديريت خودشان مديريت کند.»
وي ادامه داد: «در جلسه اخير جامعه وعاظ با رييس دفتر رييسجمهوري حتي برخي از طلاب جوان از وي خواستند که يک سال حرف نزند و تنها مديرت کند که وي پاسخ داد من انتقادپذيرم.»
دبير جامعه وعاظ با تأکيد بر اينکه سئوال ما از آقاي مشايي همچنان باقي است، خاطرنشان کرد: «قرار بود که ايشان بار ديگر نيز در جلسه جامعه وعاظ حضور پيدا کرده و به بقيه سئوالات پاسخ بگويد.»
وي با اذعان به قانع شدن برخي از اعضاي جامعه وعاظ از توضيحات مشايي گفت: «اين سخن که برخي از وي حتي حلاليت طلبيدند، درست است ولي آيا ته دل همه اين بوده، نميتوانيم بگوييم. بنده هنوز هم عقيده دارم که آقاي مشايي چه داعيهاي براي بيان حرفها و سخنهاي سئوال برانگيز، چند پهلو و ابهامانگيز دارد؟»
رفتن رييسدفتر به جامعه همان و انشقاق در جامعه همان
واکنشها به اظهارات مشايي در اين جلسه تنها در حد مصاحبه و انتقاد باقي نماند. رفتن او به اين نشست در نهايت سبب انشقاق در جامعهاي شد که سالهاي سال مسيرش را در يکپارچگي طي کرده بود. اوايل تيرماه 1389 جامعه وعاظ رسما به دو جامعه بدل شد؛ جامعه وعاظ قديم و جامعه وعاظ جديد (با نام جامعه وعاظ ولايي).
هرچند در ظاهر، مخالفت شجوني، دبيرکل جامعه وعاظ، به جهت حضور حجتالاسلام والمسلمين حيدر مصلحي، وزير اطلاعات، در جلسه هفتگي اين جامعه سبب اين انشعاب اعلام شد، اما ريشه انشعاب از جاي ديگري آب خورده بود. حجتالاسلام ابراهيم بهاري، عضو تشکل انشعابي از جامعه وعاظ، در گفتوگويي که مهر آن را منتشر کرد با اشاره به اين جلسه و احتمال لغو آن بهدليل عدم هماهنگي با شجوني گفت: «با اين وجود، اين جلسه بهدليل کثرت حضار تشکيل و مقرر شد در مکان جديدي برگزار شود.»
او خاطرنشان کرد: «پس از اعلام مخالفت شجوني با حضور مصلحي بهدليل عدم هماهنگي بخشي از اعضاي تشکل با تغيير مکان اين مراسم به ساختمان سيدالشهدا در ميدان هفتتير اين انشعاب رسما آغاز شد.»
دبيرکل جامعه وعاظ نيز با عزل اميريفر شخص ديگري را بهعنوان دبير جامعه وعاظ انتخاب کرد. بهاري همچنين اشاره کرد که شجوني اتهام حمايت از مشايي را به اين بخش از جامعه وعاظزده است.
شجوني: نميخواستيم دولتي باشيم و از بيتالمال بهرهبرداري کنيم
در عينحال حجتالاسلام جعفر شجوني، دبيرکل جامعه اسلامي وعاظ تهران، دليل اين انشعاب را عزل دبير سابق اين جامعه عنوان کرد و به مهر گفت: «در پي عزل، تعدادي جوان طلبه، انشعابي به نام جامعه وعاظ ولايي کشور را تشکيل دادند.»
شجوني در بيان دلايل عزل اميريفر اظهار داشت: «هرچه ما گفتيم مايل نيستيم جلسه و کمکها دولتي باشد، وي (اميريفر) توجه نميکرد و اصلا معلوم نبود کمکهاي دولتي و غيردولتي را از کجا ميآورد! ديگر اينکه اين رفتارها روحانيت را گدا معرفي ميکرد و هر مهماني را که به جلسه جامعه وعاظ دعوت ميکردند به آنان ميگفتند براي روحانيت هديه بياوريد.» شجوني با اشاره به اينکه اين رفتار به معني تحقير روحانيت بود، افزود: «مثلا در جلسه چند وقت گذشته که يک رييس آموزش و پرورش را دعوت کرده بوديم، وي با خودش 200 چادر براي خانمهاي آقايان هديه آورده بود. اگر پول اين هدايا را خودش داده بود که هزينه سنگيني به وي تحميل شده و اگر از بيتالمال داده باشد که اين کار، حرام است.»
وابستگي به مشايي، اعتبارمان را از بين برد
چهاردهم تيرماه 1389، حجتالاسلام شجوني در گفتوگو با «تهران امروز»، از آخرين وضعيت فعاليتهاي جامعه وعاظ سخن گفت.
او در پاسخ به اين پرسش که بهنظر ميرسد که جامعه وعاظ نسبت به گذشته، نشستها و فعاليتهاي سياسياش کمرنگ شده است؟ خاطرنشان کرد که جامعه وعاظ مثل هميشه فعاليت ميکند و همچنان هم به فعاليتهايش ادامه ميدهد اما متأسفانه مشکلاتي پيش آمد که بسياري از اعضاي اصيل و قديمي آن را ناراحت کرد.
شجوني گفت: «برخي مشکلات باعث شد که اعضاي جامعه وعاظ بهجاي اينکه تمرکزشان را بر روي کارها و اهداف مهم و مدنظر جامعه وعاظ بگذارند، توجهشان به روي مسائل فرعي جلب شود و انرژيشان براي حل مشکلات صرف شود. آقاي اميريفر بهعنوان دبير اجرايي اين جامعه، عامل کمشدن فعاليت جامعه وعاظ است، چراکه در حاليکه جامعه وعاظ حتي پول کافي براي برگزاري يک جلسه کوچک را ندارد، ايشان با وابسته شدن به برخي افراد مثل آقاي مشايي، اعتبار اين جامعه قديمي و اصيل را از بين برد. نداشتن بودجه کافي و اينکه اعضاي اين جامعه ميخواستند وابسته به هيچ فرد يا گروهي نباشند، باعث برخي اختلافات شد که روي فعاليتهاي اين گروه تأثير زيادي گذاشت.»