
به گزارش مشرق، دکتر يدالله جواني در يادداشتي که سايت يالثارات منتشر کرد نوشت:
راننده اي که با خيال آسوده و راحت، در بزرگراه چهار بانده و هموار با سرعتي بالا و مطمئن در حال حرکت است، اگر ناگهان تابلوهاي هشدار دهنده پي درپي را ملاحظه کند، بلافاصله احساس خطر کرده، سرعت خود را کاهش داده و دقت خود را بيشتر مي کند تا دچار سانحه اي خطرناک نشود، اما اگر همين راننده به هر دليل علائم هشداردهنده در مسير را نبيند و يا پس از رويت، با بي خيالي، اعتنا نکرده و با همان سرعت بالا به حرکت خود ادامه دهد، به طور قطع گرفتار حوادث خطرناک و بعضاً جبران ناپذير مي شود.
شرايط کنوني ما در بزرگراه انقلاب چنين است که با تابلوها و علائم هشداردهنده جدي روبه رو شده ايم. اين هشدارها را بايد جدي گرفت تا از اين مقطع و مرحله نيز به سلامت عبور کنيم. البته در طول ?? سال گذشته، کاروان بزرگ انقلاب در مسير حرکت به سمت آرمان هاي الهي خويش همواره با خطرات مواجه شده و لکن با بصيرت و هوشياري از موانع و گذرگا ه هاي حادثه خيز عبور کرده است. خطري که اکنون انقلاب اسلامي ملت ايران را تهديد مي نمايد، خطر انحراف است. امام امت، عالمان دين و صاحب نظران ذي صلاح طي هفته هاي اخير، تابلوها و علائم هشداردهنده اي را در برابر ديدگان امت اسلامي قرار داده اند.
اين جمله مقام معظم رهبري در جمع مردم شيراز که فرمودند: «من تا زنده هستم نخواهم گذاشت ذره اي انحراف در مسير حرکت ملت ايران به سمت آرمان ها ايجاد شود»، را بايد به عنوان يک تابلوي هشداردهنده جدي مورد توجه قرار داد. معمولاً رهبران ديني هرگاه با يک خطر و انحراف بزرگ و جدي مواجه شوند از چنين ادبياتي براي هشدار دادن و آگاه ساختن پيروان استفاده مي کنند. حضرت امام خميني(ره) نيز اينگونه با امت خويش سخن گفتند و فرمودند: «من تا زنده هستم نخواهم گذاشت انقلاب به دست ليبرال ها و ملي گراها بيفتد.» آن عزيز سفر کرده آن قدر اين خطر را جدي ارزيابي مي نمود که خطاب به مردم فرمود: «من در ميان شما باشم يا نباشم نگذاريد انقلاب به دست نامحرمان و نااهلان بيفتد.»
مردم به خوبي مشاهده کردند آن خطري که حضرت امام(ره) را به شدت نگران ساخته بود، در چه بستري شکل گرفته بود. باند فاسد، شياد، قدرت گرا و شيطاني مهدي هاشمي معدوم با راهبرد نفوذ توانست فردي را که به دليل حاصل عمر امام بودن، مردم فقيه عاليقدرش مي ناميدند و خبرگان او را در جايگاه قائم مقام رهبري قرارش داده بودند، از مسير اصلي انقلاب منحرف و در نهايت در برابر نظام و امام قرار دهد. پيامدهاي سهمگين ناشي از اين انحراف، در نامه معروف حضرت امام(ره) به منتظري در تاريخ (?/?/????) اينگونه ترسيم مي شود: «از آنجا که مشخص شده است شما بعد از من اين انقلاب و نظام را به ليبرال ها و از کانال آنها به منافقين خواهيد داد ديگر صلاحيت رهبري را نداريد.» البته طبق نامه حضرت امام (ره) به نمايندگان مجلس سوم، ايشان دو سال خون دل خوردند تا کار به اين نقطه (عزل منتظري) نرسد، لکن در رهاسازي منتظري از چنگال آن باند منحرف و فاسد موفق نشدند.
علائم هشداردهنده امروز از سوي علما و صاحب نظران، خطر انحراف ديگري را با شکل و ماهيتي متفاوت نشان مي دهد. اکنون نيز يک باند فاسد، شياد، قدرت گرا و شيطاني با بهره گيري از راهبرد نفوذ و توفيق در جلب اعتماد برخي از صاحب منصبان، دغدغه هايي را در دلسوزان نظام پديد آورده و آنان بر اساس همين دغدغه ها، زنگ هاي خطر را به صدا درآورده اند. آنچه خطر اين جريان انحرافي را نگران کننده مي سازد، ماهيت ديني و اعتقادي انحراف است. حضرت آيت الله مصباح يزدي که به حق رهبر معظم انقلاب اسلامي از ايشان با عنوان مطهري زمان ياد فرمودند، اخيراً نسبت به ظهور فرقه اي منحرف شبيه فرقه ضاله بهائيت هشدار داده اند؛ فرقه اي که با تمسک به برخي از آموزه هاي ديني و باورهاي مذهبي، لکن با صحنه گرداني انگليسي ها پديد آمد. بنابراين عقل و شرع حکم مي کند همه دلسوزان اسلام و انقلاب، هشدارهاي داده شده در اين ايام نسبت به خطر انحراف يک جريان نفوذي را جدي بگيرند.