
اميرالمومنين در اولين حکمت نهج البلاغه يکي از روشهاي برخورد با فتنه ها را توضيح داده اند. علي عليه السلام در اين حکمت خطاب به مومنين مي فرمايد به هنگامه فتنه ها مانند فرزند شتر باشيد و نه خود شتر! کن في الفتنة کابن اللبون، لاظهر فيرکب و لاضرع فيحلب؛ به هنگامه فتنه ها مانند بچه شتر باشيد، نه پشت و کوهاني دارد که از او سواري بگيرند و نه پستاني تا شيرش را بدوشند. اين که مومن در ميانه فتنه ها بتواند به گونه اي عمل کند که ديگر جريانات باطل نتوانند از او بهره اي ببرند را بايد عين بصيرت دانست.
برخي اين روايت را به معناي سکوت در وقت فتنه تفسير مي کنند و مي گويند وقتي فتنه اي بر پا شد، براي اين که کسي از ما شيري ندوشد و سوراي نگيرد بايد سخني نگوييم و سکوت کنيم. در حالي که اين روايت شريف بدين معناست که در وقت فتنه بايد بصيرت داشت و موضعي را اتخاذ کرد که هيچ جرياني نتواند از شما بهره ببرد.
اين يادداشت در پي آن است تا از منظر ديگري به وضعيت موجود بپردازد. همه ما شاهد بوديم که رفتار ناپسند رئيس جمهور در برخورد با حکم حکومتي رهبر انقلاب درباره ابقاي وزير اطلاعات، بهترين بهانه به دست دشمنان انقلاب اسلامي شد تا سالها پس از پايان حاکميت اصلاح طلبان، در رسانه هاي خود موضوع حاکميت دوگانه را تبليغ کنند. اکنون دو دسته به دنبال اثبات و علني کردن اين تقابل هستند، دسته اي از درون دولت که ما آنها را جريان انحرافي مي ناميم و دسته اي ديگر که به جريان خواص مردود در فتنه 88 مشهور شدند.
جريان انحرافي و جريان مردود هر چند با دو هدف به دنبال نشان دادن اين تقابلند، اما در سرعت بخشيدن و علني کردن آن، وحدت رويه دارند. جريان انحرافي از آنجا که مأموريتش انحراف در مباني و اهداف نظام است با گذر از مانع ولايت فقيه اهدافش را دست يافتني ميبيند. جريان مردود هم با نشان دادن اين تقابل و علني کردن آن به دنبال تبرئه خود از عملکرد ناصوابش در فتنه 88 است. جريان مردود که در فتنه 88 يا سکوت کرده و يا با مواضع دو پهلوي خود تنفس مصنوعي به جريان فتنه مي داد، امروز به دنبال يارگيري از درون جريان حزب الله و اصولگرايان منتقد خود است. اين جريان دائماً در تلاش است تا به بدنه جريان اصولگرايي و نيروهاي حزب اللهي که منتقد رفتار آنها در فتنه 88 بودند، يادآور شود: «ديديد انتخاب ما غلط نبود و شما نبايد از احمدي نژاد حمايت مي کرديد، ما از ابتدا هم مي دانستيم که برخي ولايت را باور ندارند و ...» سرزنشهايي از اين دست در اين روزها مهمترين محور سخنان جريان مردود در محافل سياسي است تا با القاي ندامت و تأسف و اشتباه بودن تصميم بدنه جريان اصولگرايي در انتخاباتهاي نهم و دهم در دو مقطع سالهاي 84 و 88 ، براي انتخابات مجلس در سالهاي 90 و رياست جمهوري 91 يارگيري کنند.
اما آيا واقعا تصميم جريان حزب الله و بدنه تفکر اصولگرايي در انتخابات سال 84 و همچنين در انتخابات دهم اشتباه بود؟ بي ترديد بايد گفت بهترين تصميم در دو انتخابات قبل رياستجمهوري – بر خلاف آنچه برخي از ژنرالهاي جريان اصولگرايي مي گفتند - از سوي بدنه اين جريان اتخاذ شد؛ همانطور که امروز اگر مجدداً به همان زمان و همان شرايط بازگرديم، تنها تصميم مبتني بر معيارهاي اصولگرايانه، همان تصميم قبل است. کدام يک از ما شعارها و روشهاي انتخاباتي کانديداهاي انتخابات نهم را از ياد برده ايم؟ کدام يک از ما صحنه هاي تلخ ذبح ارزشهاي ديني و انقلابي در انتخابات دهم را از ياد بردهايم، صحنه هايي که همين جريان مردود يا محافظه کارانه در برابرش سکوت کرد يا با مواضع دو پهلوي خود و حتي حمايتهاي پيدا و پنهان، بلکه تبريک گفتن در بعد از ظهر انتخابات، در تشديد آن نقش داشت.
جريان ترديد، امروز به دنبال القاي اشتباه به کساني است که در انتخابات 88 بر اساس ملاکهاي اصولگرايانه و تکليف شرعي خود احمدي نژاد را برگزيدند و امروز نيز وقتي رفتارهايي از جمله مقاومت در برابر اجراي حکم رهبري را مي بينند قاطعانه به احمدي نژاد هشدار مي دهند دست از اين مقاومت بردارد و الّا بدنه اصولگرايان همانطور که از آن خواص مردود عبور کردند از او هم عبور خواهند کرد.
بنابراين بدنه جريان اصولگرايي و نيروهاي صديق رهبري بايد مراقب باشند تا در فرار از جريان انحرافي، فريب سرزنشها و طعنههاي خواص مردود را نخورند و به دامن جريان ترديد نيفتند. از ياد نبريم جريان ترديد در فتنه 88 وقتي رهبري فرياد «أين عمّار» سر مي داد و بر همه تکليف کرد که صريح و روشن از فتنه برائت بجويند، سکوت کرد؛ ولي امروز که رهبري براي مديريت تحرکات جريان انحرافي همه را دعوت به آرامش و نکشاندن موضوع اخير به جامعه مي کند، در تلاش است تا با تحرکات خود هر چه زودتر اين تقابل را رسمي و علني کند.
جريان حزب الله از ياد نبرَد همانطور که ديروز گوش به فرمان رهبري در برابر فتنه گران ايستاد و پيروز ميدان بود، امروز هم بايد گوش به فرمان رهبري در برابر فتنه جديد بايستد تا پيروز ميدان شود که به گفته امير مؤمنان: «کُن في الفتنه کابن اللَّبون لا ظَهر فيُرکب و لا ضَرع فيُحلب ...»