رئیس جمهور در نشست خبری خود عنوان کردند که چون توافق هستهای امضا نشده و همچنین دیگر کشورها برای خود چنین تعهدی را ایجاد نکردهاند لزومی برای تصویب برجام در کشور وجود ندارد؛ ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
استدلال آقای رئیس جمهور استدلال خیلی قوی نبود؛ نکته که ایشان مطرح کردند این بود که در اصل 77 و 125 قانون اساسی آمده اگر رئیس جمهور یا نماینده وی معاهدهای امضاء کند آنگاه مجلس باید آن را تصویب کند و بعد ایشان تاکید کردند که ما معاهدهای را امضاء نمیکنیم پس مجلس هم نیاز به تصویب آن ندارد این درحالی است که اگر به متن قانون اساسی مراجعه کنید در اصل 77 اصلاً موضوع امضاء مطرح نشده و اصل 125 نیز گفته که رئیس جمهور حق امضاء تعهدی را ندارد مگر اینکه مجلس آن را تأیید کرده باشد این به معنای این است که اینگونه نیست که اول رئیس جمهور امضاء کند بعد مجلس تأیید کند و بعد چون رئیسجمهور امضاء نمیکند مجلس نیاز به تأیید ندارد بلکه بحث ورود و تأیید قوه مجریه را منوط به تأیید مجلس کرده و اصل 77 هم اصلاً کلمه امضاء در مورد تعهدات و توافقنامهها ندارد.
در اصل قانون اساسی کلمات توافقنامه، معاهده و تمام کلمات مشابه آن آمده تا کسی نتواند بگوید این معاهده یا توافقنامه است و بیرون از این اصل محسوب میشود بلکه هر چیزی که تعهد ایجاد میکند نیاز به تأیید مجلس دارد و از این جهت اگر دولت مخالفت خود نسبت به ورود مجلس به برجام را ادامه دهد در حقیقت خلاف قانون اساسی عمل کرده و چون یکی از وظایف رئیس جمهور اجرای قانون اساسی است پس به وظایف خود عمل نکرده که این موضوع حالت مطلوبی ندارد.
در رابطه با این بحث که تصویب برجام در مجلس برای کشور تعهد ایجاد میکند؛ نکته ایشان این است که اگر مجلس ما بیاید برجام را تأیید کند این تصویب ما را متعهد میکند اما نکته این است که دوستان این تعهد را با پذیرش برجام پذیرفتهاند و توافقی انجام دادند که این توافق تعهداتی را برای کشور ایجاد کرده و توسط دولت نیز این تعهدات قبول شده که اجرا کند.
ما اکنون هم برجام و هم قطعنامه را داریم که برای کشور تعهداتی ایجاد کرد و اکنون سوال این نیست که برای ما تعهدی ایجاد میشود یا نمیشود، سوال این است که با وجود اینکه در عمل به خاطر این توافقات تعهدی ایجاد شده آیا این تعهدات به نفع کشور هست یا خیر؟ این موضوع را مجلس شورای اسلامی باید بر اساس قانون اساسی بررسی کند و ببیند این مذاکراتی که قوه مجریه انجام داده به نفع کشور هست یا نیست.
افرادی که قانون اساسی را نوشتند هدفشان از اصل 77 و 125 قانون اساسی این بوده است که مجموعهای درون دولت که حالا رئیس جمهور، وزیر اموخارجه یا چند نفر دیگر هستند نروند برای کشور تصمیماتی بگیرند و مسیر کشور را به سمتی که میخواهند ببرند؛ افرادی که قانون اساسی را نوشتند متوجه بودند که برای مباحث و تعهدات کلان نیاز به یک عقل جمعی است و مسئول این عقل جمعی را مجلس موظف کردند.
اگر به اصول 77 و 125 قانون اساسی نگاه کنید این موارد به شکل مطلق است و نیامده که اگر در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی باشد مجلس نباید کاری داشته باشد بلکه به صورت مطلق گفته که مجلس باید بدون هیچ حاشیه، تبصره یا محدودیتی ورود پیدا کند و از این در نهایت مجلس باید تصمیم بگیرد که این تعهدی که برای کشور ایجاد شده به نفع کشور است یا به نفع کشور نیست، یا آیا این مجوز را به دولت میدهد که این تعهدات را اجرا کند یا مجوز را به دولت نمیدهد که این تعهدات را اجرا کند.
در بحث تأیید یا رد توافق، این توافق انجام شده و محدودیتهایی هم ایجاد
شده است اما اگر مجلس ورود پیدا نکند و شورای عالی امنیت ملی هم که رأی
اکثریت آن در دست دولت است آن را تصویب کند این تعهدات اجرا خواهد شد ولی
سوال اینجاست که این تعهد به نفع ما هست یا خیر.
اشاره کردید که ما تعهدی کردهایم و قرار است انجام شود از طرف دیگر دولت این استدلال را مطرح میکند که طرف آمریکایی در حال سوق دادن شرایط به سمتی است که حتی این توافق در کنگره این کشور مطرح هم نشود و عملا با عدم تصویب این توافق در کنگره حتی تعهدی برای خود یا مجلس خود به وجود نمیآورد.
طرف آمریکایی و در حقیقت وکلای اوباما هوشمندانه عمل کردند و هیچ نوع تعهدی برای دولت آمریکا ایجاد نکردند تا پس فردا رئیسجمهور بعدی و کنگره به راحتی بتوانند زیر میز بزند که این هوشمندی طرف مقابل را نشان میدهد اما سوال این است که چرا تیم مذاکره کننده به طرف مقابل این اجازه را داده که هیچ الزام حقوقی در اجرای این توافق نداشته باشد.
آقای رئیس جمهور دارد برعکس برخورد میکند و میگوید چون ما امضاء نکردیم پس تعهد نداریم، سوال این است که برای چه باید طرف مقابل امضاء نکند و برای چی بالای برجام داوطلبانه نوشته شده؛ برای چه ما این شرط را قبول کردیم؟ زمانی که ما برجام را داوطلبانه مینامیم برای ما که داوطلبانه نیست چون ما قطعنامه 2231 را داریم بلکه این توافق برای طرف مقابل داوطلبانه است که قطعنامه 2231 بر علیه خودش ندارد؛ در تاریخ سازمان ملل هیچ قطعنامهای بر علیه آمریکا صادر نشده چون آنجا حق وتو دارند.
دوستان کار اشتباهی در متن برجام انجام دادند که هم قطعنامه و هم محدودیت
خاصی در قطعنامه را پذیرفتند و این اشتباه را دارند با اشتباه دیگری توجیه
میکنند؛ قدم قبلی اشتباه بوده نباید در ابتدای برجام قید میکردیم که
داوطلبانه هست؛ چون ما که نمیتوانیم برجام را اجرا نکنیم که البته دوستان
وزارت خارجه میگویند ما میخواهیم اجرا کنیم ولی در مورد اینکه ایشان
میفرماید توافق سعدآباد و ژنو هم به مجلس نرفت خوب آنها هم باید میرفت؛
اگر به بحث سعدآباد در مجلس توجه شده بود شاید خطایی که در توافق سعدآباد
داشتیم که منجر به تعلیق دو سال و نیم برنامه هستهای کشور شد و در آخر هم
چیزی نصیت کشور نشد توسط مجلس جلوگیری میشد و شاید اگر توافق ژنو به مجلس
میرفت و با دقت و درستی بررسی میشد آنگاه این مشکلاتی که در توافقات وین
داشتیم کاهش پیدا میکرد با وجود این کارهای
خطایی که توسط دولت انجام شده به جای اینکه دوستان در دولت توضیح بدهند که
چرا این کارهای خطا را انجام دادند، به همان خطای قبلی استناد میکنند تا
خطای بعدی را انجام بدهند که این خیلی عجیب هست.
می فرمائید که بحث تعهدات ایران با تعهدات آمریکا مانند همدیگر نیست تا اگر طرف آمریکایی تعهدی را انجام نداد، ما هم مانند آن اعلام کنیم که انجام نمیدهیم؛ دلیل شما در این خصوص چیست؟
چون ما قطعنامه داریم، شما اگر قطعنامه یا برجام را اجرا نکنید طرف مقابل امکان برخورد با شما را دارد چون رفتهاید برجام را پذیرفتهاید و الآن نمیخواهید اجرا کنید.
در برجام قطعنامه را پذیرفتهاید و نمیخواهید اجرا کنید اما از این جهت مجلس باید ورود پیدا کند و سوالی که مجلس پاسخ دهد این است که آیا این برجام به طور کلی به نفع منافع کشور است یا خیر، اگر نه که رد کند چون وقتی که باید انجام شود الآن است.
اگر اکنون توافق این را پذیرفتید، پس فردا نمیتوانید بگویید که اینجا را اجرا میکنم و آنجا را اجرا نمیکنم و به همین دلیل به طور کلی مجلس باید ببیند که این به نفع کشور یا خیر اگر نیست که رد کند و اگر دید بعضی از بخشهای آن قابل انجام است و بخشی دیگر غیرقابل انجام نیست.
چه در مورد قطعنامه و چه برجام این مجلس است که باید در مورد آن نظر دهد؛ چون اگر الآن نگفتیم مانند مثل قدیمی میشود که میگفتند سکوت علامت رضایت است و دقیقاً اتفاقی که خواهد افتاد این است که میگویند شما آن زمانی که فرصت صحبت 90 روزه به شما دادیم در این 90 روز به صورت رسمی و مکتوب به بخشهایی که نمیخواهید اجرا کنید اعتراض نکردید و از این جهت اگر مجلس شروطی دارد باید به شکل مشخص و مکتوب اعلام کند.
ما در شرایط کنونی دو بحث جدی داریم که هنوز دیده نشده است، بحث جدی اول این است که چه چیزی باید در متنی که در نهایت توسط چه مجلس و چه شورای عالی امنیت ملی به عنوان نظر رسمی کشور اعلام میشود وجود داشته باشد؛ این موضوع هنوز دیده نشود و اگر آن را ضعیف بنویسیم و دقیق باشد مشکلی در کشور ایجاد نمیکند.
موضوع دیگر اجرای برجام است که هنوز کارش شروع نشده البته دوستان میخواهند شروع کنند ولی هنوز شروع نشده ما بحث برجام را پذیرفتهایم ولی در اجرائیات برجام نکات متعددی وجود دارد یعنی طرف مقابل قطعاً سعی خواهد کرد آن چیزی را که پای میز مذاکره دلش میخواست بگیرد و نگرفت را در زمان اجرا این منافع را تأمین کند و در تأمین منافع خودش از برجام هم فراتر برود که این موضوع باید دقت شود و برهمین اساس مجلس باید دقت کند چون دوستان دولت که جلو جلو معتقد هستند باید همه اینها را بدون تعهد و شرط بپذیریم.
دولت نشان داده در این حوزه کوچکترین دغدغهای ندارد و اینطور که دوستان دارند صحبت میکنند کاملاً در اختیار توافق برجام هستند؛ از این جهت مجلس باید به عنوان یکی از سه قوه مملکت دقت کند که آیا کاری که قوه مجری کرده به طور کلی به نفع است و اگر به نفع نیست باید رد کند و اگر هم فکر میکند که بخشهایی از آن به نفع است باید بخشهایی که میتواند برای کشور مشکل ایجاد کند حل شود.
نکتهای که در فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با هیات دولت این بود که ایشان تأیید کردند خوب است که داستان فیصله پیدا کرد و باید این داستان به هر حال باید به یک سرانجامی میرسید منتهی اگر مشکلاتی وجود دارد که بنده هم اعتقاد دارم که وجود دارد باید حل شود.
به نظر من دولت در این دو سال نشان نداده که توانمندی دقت در حل این مشکلات را ندارد لذا مجلس باید ورود پیدا کند.