مقام معظم رهبري هيچ مخالفتي با نقد و انتقاد نکرده اند بلکه بر لزوم انتقاد تصريح داشته و در عين حال تاکيد دارند که موضوع اظهارات يک فرد- حتي اگر رئيس دفتر رئيس جمهور باشد- يا اقدامات و سوابق يک فرد –حتي اگر معاون اول رئيس جمهور باشد- نبايد تبديل به مساله

حامد طالبي در جديدترين مطلب وبلاگ "خبرنگار مسلمان" نوشت: بعضي ها يا از اين طرف پشت بام مي افتند، يا از آن طرف.
طرف تا ديروز مخالف گريبان چاک فردي بود و حالا او را در آغوش همان فرد مي يابيم؛ شايد اين مساله از همان "بي بصيرتي" ناشي مي شود، چرا که معمولا عبور از مواقع دشوار با تصميمات درست، تنها براي بابصيرت ها ممکن است و "بصيرت" موهبتي است که به آساني به دست نمي آيد.
پس از فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار دانشجويان درباره "موضوع مشايي و ناراحتي و اعتراضات به سخنان او"، تحليل عده اي از دوستان- تاکيد ميکنم "دوستان"- اين است که از اين پس بايد در مقابل همه اقدامات برخي اطرافيان رئيس جمهور خصوصا آقاي مشايي دم فرو بست؛ که البته اين تحليل بسيار مورد استقبال دوستان و نزديکان آقاي مشايي قرار گرفته است و با گسترش اين تحليل عرصه را براي جولان هرچه بيشتر فراهم مي بينند.
اما تحليل ديگري که نزديک تر به واقعيت به نظر مي رسد، اين است که مقام معظم رهبري هيچ مخالفتي با نقد و انتقاد نکرده اند بلکه بر لزوم انتقاد تصريح داشته و در عين حال تاکيد دارند که موضوع اظهارات يک فرد- حتي اگر رئيس دفتر رئيس جمهور باشد- يا اقدامات و سوابق يک فرد –حتي اگر معاون اول رئيس جمهور باشد- نبايد تبديل به مساله اصلي کشور شود، بلکه اينها مسائل فرعي هستند.
به اين جمله مقام معظم رهبري در همان سخنراني دقت کنيد. ايشان فرمودند: " يک سؤال اين بود که آيا جريان دانشجوئى ميتواند آنجائى که ايرادى به نظرش مى‌آيد، سؤال کند؟ پاسخ اين است که بله، بايد سؤال کنيد. ايرادى ندارد که سؤال کنيد"
به متن کامل پاسخ مقام معظم رهبري درباره خون دل خودن از دست راست و چپ رئيس جمهور دقت کنيد:
" يکى از دوستان گفتند ما از دست چپ و راست رئيس جمهور دلمان خون است. خوب، حالا دل شما خون - که خدا نکند خون باشد - اما به شما عرض بکنم؛ اينها جزو مسائل تعيين کننده و اصلى نيست. ممکن است ايراد و اشکال وارد باشد - من در اين مورد هيچ قضاوتى نميخواهم بکنم - ممکن است کسى به يک شخصى يا به يک کارى ايراد داشته باشد؛ منتها بايد توجه کنيم که مسائل را اصلى - فرعى کنيم. مسائل درجه‌ى دوم جاى مسائل اصلى را در انگيزه‌هاى ما، در همت ما، در صرف انرژى‌اى که ميشود، نگيرد. من عرضم فقط اين است؛ والّا من نه اعتراض ميکنم به اينکه شما چرا از زيد يا عمرو خوشتان مى‌آيد يا بدتان مى‌آيد؛ نه، ممکن است خوشتان بيايد، ممکن است بدتان بيايد - ايرادى ندارد - و نه اعتراض ميکنم که چرا آن ايراد را يک وقت به شکلى که يک مفسده‌اى نداشته باشد، بر زبان آورديد؛ آن هم به نظرم اشکالى ندارد. فقط توجه کنيد که اين جاى مسائل اصلى را نگيرد. مسائل اصلى ما چيزهاى ديگرى است".
ايشان مي فرمايد که ايرادي ندارد از فردي خوشتان يا بدتان بيايد و اعتراض نمي کنم که چرا ايرادتان را بدون مفسده بيان کنيد؛ پس اگر ايرادي به صورت منطقي در مورد آقاي مشايي يا هرکس ديگر مطرح شود، تعارضي با فرمايشات مقام معظم رهبري نخواهد داشت.
نکته جالب اينجاست که در همين سخنراني مقام معظم رهبري يک شاهد مثال در همين زمينه مي توان يافت؛ ايشان در بخشي از فرمايشات خودشان به شيوه اي بسيار ظريف از مسئولان فرهنگي دولت – که شامل آقاي مشايي هم مي شود- انتقاد کردند و فرمودند: " هم به صدا و سيما، هم به وزارت ارشاد، هم به سازمان تبليغات و حوزه‌ى هنرى. ما با اينها نشست و برخاست هم داريم. من مى‌نشينم بحث ميکنم، استدلال ميکنم؛ يعنى کارى که بعضى از مسئولين اجرائى بايد بکنند، متأسفانه من ناچار خودم اين کار را بر عهده ميگيرم".
پس حواسمان باشد از آن سوي پشت بام نيفتيم ...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس