به گزارش مشرق به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همواره با نزدیک شدن به دوران انتخابات، برخی از شخصیتهای سیاسی منتسب به جریان اصلاحطلب اظهاراتی را در خصوص فرآیند قانونی شورای نگهبان در زمینه نظارت این شورا بر انتخابات مطرح میکنند.
مسئولیتی که قانون اساسی کشور بر عهده اعضای شورای نگهبان گذاشته است که طبق آن قانون، اعضای این شورا براساس نظارت استصوابی به احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات میپردازند. انتقادها به نظارت قانونی شورای نگهبان در حالی از سوی اصلاحطلبان صورت میگیرد که باید نحوه احراز صلاحیتها را از دیدگاه تئوریسینها و شخصیتهای اصلی آنها بررسی کرد.
* ردصلاحیت به روش موسویخوئینیها
انتقادها به نظارت قانونی شورای نگهبان در حالی توسط اصلاحطلبان صورت میگیرد که باید نحوه احراز صلاحیتها را از دیدگاه تئوریسینها و شخصیتهای اصلی آنها بررسی کرد. برای این منظور میتوان به اولین انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد که سیدمحمد موسوی خوئینیها (دبیر فعلی مجمع روحانیون مبارز)، رئیس کمیته نظارت بر تبلیغات ریاست جمهوری میشود. موسویخوئینیها برای احراز صلاحیتها مشی و روشی به مراتب تندتر و سختتر از رویه امروز که مورد انتقاد جریان متبوعش است را در پیش میگیرد و حتی تکثر کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری را توطئهای علیه انقلاب اسلامی عنوان میکند.
وی همچنین در مورد سبک و روش خود در رد صلاحیتها تاکید میکند که باید کاندیداهایی تایید شوند که صددرصد مورد تأکید باشند. خوئینیها در تریبون نماز جمعه تهران میگوید: «من افرادی را که صددرصد واجد صلاحیت نیستند حذف میکنم. افراد باقی مانده هم اجازه تبلیغات خواهند داشت... کاری که من خواهم کرد حذف افراد فاقد صلاحیت است.»
بر همین اساس بود که در انتخابات ریاست جمهوری اول 106 نفر از نامزدها توسط موسوی خوئینیها رد صلاحیت شدند و تنها عده انگشت شماری برای رقابت باقی ماندند. جالب اینجاست که نتیجه آن انتخابات نشستن بنیصدر بر کرسی ریاست جمهوری بود؛ کسی که اسنادی از ارتباط وی با سازمان سیا وجود داشت و به گفته معصومه ابتکار برخی از اسناد کشف شده در سفارت آمریکا این موضوع را تأئید میکرد.
* نادیده گرفتن خیانت بنیصدر در دوره احراز صلاحیت
معصومه ابتکار در صفحه 150 کتاب "تسخیر" که به شرح وقایع تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 میپردازد، در این رابطه مینویسد:"برخی از اسناد بازسازی شده دارای پیامدهای درازمدتی بودند. برخی حتی به روشن شدن حوادث سیاسی که طی دهه بعد اتفاق افتاد کمک میکردند. یکی از این اسناد درباره فردی بود که سازمان سیا از او به عنوان SD LURE نام میبرد. در دیماه 58 (یک ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری) در گاوصندوق اتاق رئیس پایگاه سیا در تهران، هفت سند درباره این فرد پیدا کردیم. در این اسناد شماره تلفن او ذکر شده بود. با کنترل این شماره تلفن متوجه شدیم متعلق به منزل جناب بنیصدر است که به زودی به ریاست جمهوری ایران برگزیده میشد. سند دیگر از او به عنوان یک منبع اطلاعاتی و تماس بالقوه نام میبرد.»
طبق اسناد کشف شده از لانه جاسوسی، مامور سیا با نام رمزی گای راذرفورد چندین بار با بنیصدر مخفیانه دیدار کرده بود. یکی از اسناد گزارش ملاقات راذرفورد با بنیصدر در 29 آگوست بود که در آن بنیصدر مخالفتهای خود با امام خمینی(ره) را به روشنی بروز داده بود. علاوه بر این بنا بر مندرجات کتاب تسخیر، یکی دیگر از ماموران عالی رتبه سیا در تهران به نام تامس آهرن نیز به ارتباط بنیصدر با این سازمان اعتراف کرده بود. بنابر اسناد کشف شده بنیصدر موافقت کرده بود تا در ازای دریافت دستمزد 1000 دلار در ماه به عنوان مشاور به سیا خدمت کند.
لازم به ذکر است این اسناد در حالی کشف و ضبط میشود که موسوی خوئینیها مسئولیت مستقیم اقدام دانشجویان پیرو خط امام (ره) برای تسخیر لانه جاسوسی را بر عهده داشته و به عنوان رابط و هدایت کننده اصلی دانشجویان در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا بود. اما وی بدون توجه به اسناد کشف شده در سفارت آمریکا و با همان روش و سبکی که تعریف کرده است بنیصدر را تأیید کرده و تعداد کثیری از کاندیدهای دیگر را رد صلاحیت میکند.
به هرحال بنیصدر که براساس آرمانهای انقلاب اسلامی میبایست جزو رد صلاحیت شدگان باشد با مهر تائید موسوی خوئینیها وارد قوه مجریه شد. این درحالی بود که علاوه بر ارتباط با سیا، بنیصدر روابط نزدیکی با گروهک مجاهدین خلق نیز داشت. با این وجود هرگز مشخص نشد که چرا خوئینیها با وجود آنکه اسنادی مبنی بر همکاری بنیصدر با سفارت آمریکا از آن سفارت یافته بود، هرگز آن مدارک را منتشر نساخته و در بررسی صلاحیت بنیصدر اینگونه شواهد را نادیده گرفت.
گذشته از این، اندکی بعد یعنی در زمان مطرح شدن عدم کفایت بنیصدر از سوی مجلس، خوئینیها به مخالفت با بنیصدر پرداخته و عنوان میکند که: «اینجانب پیش از شروع انتخابات ریاست جمهوری به بسیاری از دوستان، نظر خودم را درباره آقای بنیصدر گفتهام. بنده به بسیاری از دوستان روحانی گفتم که آقای بنیصدر خطری برای اسلام و انقلاب است و ایشان را ترویج نکنید»؛ این اظهارات در حالی مطرح میشود که وی بدون در نظر گرفتن اسناد و مدارکی که در سفارت آمریکا کشف شده بود یا حتی وقتی پیش از انتخابات ریاست جمهوری میداند که بنیصدر خطری برای انقلاب و اسلام است بنیصدر را تأیید میکند تا وارد فضای رقابت انتخاباتی شود.