مانی که جغرافیای آن، کردستان و غرب ایران است و زبان به تشریح وقایع و اتفاقاتی می‌گشاید که از سال‌های جنگ و اقدامات کومله آغاز می‌شود و تا حمایت‌های وهابیت و سعودی‌ها از طالبان و ارتباطات آنها با سایر گروهک‌های تجزیه‌طلبِ کرد در کردستان عراق و ایران امتداد می‌یابد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق -  تاروخ مقابل در ایستاد. سرش تا تیرهای چوبی سقف، فاصله‌ای نداشت و نورلامپ تا سینه‌اش را روشن کرده و صورت برافروخته‌اش در تاریکی فرو رفته بود. باپیر چشم در چشم او گفت: «ما به تو پول می‌دهیم که با ما کار کنی! حاضریم ده شغال بدهیم تا یک گرگ نصیب‌مان شود. ماهی هزار دلار! البته برای اول کار!» تاروخ بر خود لرزید. فکر چنین ثروتی دیوانه‌اش می‌کرد. باپیر گفت: «از فردا کارت شروع می‌شود. ما میهمان‎‌های مهمی داریم! قرار است کانی‌چاو پایگاه مهمی در جذب نیرو برای طالبان باشد. طالبان یعنی تریاک، مرفین، پول نقد، دینارهای دست نخورده!» تاروخ نگاهش را از مین به باپیر دوخت و گفت: «باید بدانم چه کاری است.» باپیر گفت: «تو رابط میان ما و افراد آنها در سیستان و بلوچستان می‌شوی. مزدور می‌بری و پول می‌آوری. همین!»

اینها سطرهایی از رمان «عریان در برابر باد»، نوشتۀ احمد شاکری است. رمانی که جغرافیای آن، کردستان و غرب ایران است و زبان به تشریح وقایع و اتفاقاتی می‌گشاید که از سال‌های جنگ و اقدامات کومله آغاز می‌شود و تا حمایت‌های وهابیت و سعودی‌ها از طالبان و ارتباطات آنها با سایر گروهک‌های تجزیه‌طلبِ کرد در کردستان عراق و ایران امتداد می‌یابد. شاکری که سابقۀ داستان‌نویسی و داوری چند دورۀ جایزه‌های مهم ادبی را در کارنامۀ خود دارد، در این اثر کوشیده ضمن روایت داستان، درون فرهنگ کردها هم سَرَک بکشد. گردنه‌ای که تا حد زیادی سربلند از آن بیرون آمده است.

«عریان در برابر باد» حول محور یوسف و همرزمان او می‌چرخد که در سال‌های جنگ در تلاش برای زدن جاده برای یکی از روستاهای مرزیِ کردستان، در کوهستان و برف و کولاک در کمین کومله گرفتار می‌آیند و همه جز یوسف به شهادت می‌رسند. او که بعد از جنگ معلمِ همان روستا شده، ارتباطاتی با ماموستای اهل تسننِ روستا هم دارد که به مذاق بعضی اهالی خوش نمی‌آید که سابقۀ همکاری با کومله و تجزیه‌طلبانِ را دارند. باز شدن پای عوامل وهابیت به منطقه که با هزینۀ سعودی‌ها در پی جذب نیرو برای گروه‌هایی مانند طالبان هستند نیز بر جذابیت داستان افزوده است. ادامۀ کتاب نیز شرح اصطکاک‌ها و برخوردها و داستان‌هایی است که میان این اضلاعِ داستان روی می‌دهد.

اصطکاک و اختلافاتِ میانِ روحانیِ سنیِ روستا با عوامل وهابیت و گروهک‌های تجزیه‌طلب از دیگر محورهای کلیدی کتاب است که نویسنده به آن اشاره می‌کند. ملاادریس که ماموستایِ کانی‌چاو محسوب می‌شود و دانش‌آموختۀ الازهر مصر است بعد از وقایع کودتای 28 مرداد به ایران باز می‌گردد. پسر و  همسرش را از دست می‌دهد و حالا در سال‌های پیری، باز گروهک‌ و وهابیت برای او دردسرهای تازه‌ای ایجاد می‌کنند. کتاب با نثری ساده و روانی نوشته شده و از کشش و جذابیت لازم برخوردار است. هرچند مخاطب با اتمام دو ثلث اول کتاب تا حدی نتیجۀ پایانی را حدس می‌زند اما با این حال، نوع روایت و داستان‌پردازی و هم‌چنین قوت قلمِ نویسنده در ترسیمِ فرهنگ کردها در یک روستایِ دورافتادۀ مرزی در غرب ایران در کردستان، او را کسل نکرده و به خواندن ادامۀ کتاب تشویق می‌کند. مطالعه این رمان می‌تواند دنیای جذابی را در جهت آشنایی با فرهنگ کردها و ترسیم فضای فکری و فرهنگی آنها داشته باشد. «عریان در برابر باد» به قلم احمد شاکری در 336 صفحه و قیمت 11 هزار و 900 تومان توسط انتشارات سوره مهر روانۀ بازار نشر شده است .
*کیهان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس