
به گزارش مشرق، برنا به نقل از پايگاه خبري العربيه نوشت: دستگاههاى اطلاعات و امنيت امريکا، با سرعت و به شدت در جستجوى محتويات کامپيوتر و اسنادى هستند که از رهبر سابق القاعده برجاى مانده است.
اين در حالي است که در مدارک باقى مانده، زبانهاى مختلف بکاررفته و از رمز و کدگذارى نيز استفاده شده است، با توجه به اين مسئله اين جستجو پيش از آنکه القاعده اى ها تغييرات لازم را در خود دهند، اهميت بسيار دارد و کمى دشوار مى نمايد.
بر اساس اين گزارش، سرنخ ها نه تنها مى توانند به کشف خانه هاى امن القاعده اى ها کمک کنند و روشهاى ارتباطى و امکانات آنها را روشن سازند، بلکه شايد به شناخت جانشين بن لادن بيانجامند.
بامداد روز دوشنبه هفته گذشته وقتى کماندوهاى ويژه امريکايى به مقر حضور اسامه بن لادن و 4 همراهش در ابوت آباد واقع در نزديکى اسلام آباد حمله کردند، مى دانستند که القاعده به رغم شکست بزرگ، براى حفظ ظاهر هم که شده، رهبر ديگرى را برخواهد گزيد يا شايد هم جانشين اسامه، از پيش تعيين شده باشد.
در حالى که جستجوگران به بررسى اسناد مى پردازند و برنامه هاى بازيابى محتويات کامپيوتر را به کار مى گيرند و کاشفان رموز نيز مشغول سرهم بندى کردن علايم اند، تحليلگران به گمانه زنى پرداخته اند که نفر اول القاعده به عنوان يک شبکه جهانى چه کسى خواهد بود؟
دکتر ايمن الظواهرى، پيرمرد ريش سفيدى که معمولا بر صفحه تلويزيونها ظاهر مى شود و انواع تهديدها و رهنمودها را باهم تحويل بينندگان مى دهد، يک احتمال است. اما از او محتمل تر "ابو يحيى ليبيايى" است.
نخستين بار نام ابو يحيى مسئول تبليغات القاعده، زمانى رسانه اى شد که وى از زندان امريکايى ها در باگرام افغانستان گريخت. اين واقعه در 10 ژوئيه 2005 روى داد. او چهره اى محبوب در ميان القاعده اى ها دارد و علوم حوزوى را هم در موريتانى کسب کرده است.
گروه ويژه بررسى مدارک روزنامه "لس انجلس تايمز" در شماره روز پنجشنبه به نقل از "مايک راجرز" از مسئولان برجسته سازمان امنيت ملى امريکا نوشت که گروه ويژه اى مامور آن شده است که با بررسى مدارک دريابد نقشه هاى بعدى القاعده چيست، منابع مالى آن کدام است و مخفيگاههاى رهبرانش کجايند؟
ظاهراً "سى آى اى" حتى تلاش فراوان کرده است، شخصيت ها و عناصر دل بسته به القاعده را از طريق واکنشهاى آنها در برابر قتل بن لادن شناسايى کند. کارشناسان تروريسم در ايالات متحده نگران عمليات انتقام جويانه بازماندگان القاعده در پى اين حمله اند. لذا آنان مى خواهند پيش از آنکه عناصر القاعده خود را بازيابند و از اثرات اين ضربه ناگهانى و سخت بيرون آيند، اقدامات مؤثر ديگرى را عليه القاعده انجام دهند.
اين که القاعده شاخه شعبه هاى مختلفى دارد و بر بسترهاى متفاوت اجتماعى در نقاط جغرافيايى پراکنده شکل و قوام گرفته است، براى کارشناسان امور امنيتى هم فرصتى مغتنم است و هم کاري سخت. لذا شناختن و ضربه زدن به شخصيت کاريزمايى بعدى القاعده که مى تواند اين پراکندگى را وحدت و انسجام بخشد، در اين برهه اهميت بالايى يافته است.
ابو يحيى مانند الظواهرى امکان رهبرى را دارد و در مواردى از او بالاتر است، ليکن عناصر خليج فارسي القاعده آن طور که بايد، او را قبول ندارند. حتى نحوه فرار او از زندان باگرام با سه اسلامگراى ديگر هاله اى از ابهام را بر گرد چهره او افکنده است.
ابو يحيى ليبيايى عاشق اطلاعات استابو يحيى که در دهه چهارم عمر خويش است، يک برنامه ريز استراتژيک القاعده بشمار مى آيد. او در نوارهاى ويديويى بسيارى ظاهر شده و در صحبت هايش به اطلاعات و فناورى هاى آن توجه بسيار نشان داده است.
در اوريل 2008 روزنامه نيويورک تايمز به نقل از گاريت براشمن، تحليلگر سابق "سى آى اى" و مدير پژوهشهاى مرکز مبارزه با تروريسم در وست پوينت نوشت: ابو يحيى مرد "کارهاى دشوار القاعده" است. او هم رزمنده است، و هم شاعر، مغز متفکر، نقاد و فرمانده نظامى است. لذا نامزد مناسبى براى جانشينى بن لادن مى تواند باشد.
ابو يحيى جوان و پرتوان است و از امکان و مهارتى برخوردار است که ساير رهبران القاعده بجز بن لادن و الظواهرى از آن بهره چندانى ندارند و آن "آگاهى به علوم شرعيه" است. او دو سال تحصيلات مذهبى در موريتانى در کارنامه اش دارد. او عمامه سياهى بر سر مى گذارد و همچون يک "واعظ" سخن مى گويد.
او و برادرش عضو يک گروه ليبيايى بودند که براى جنگ با نيروهاى کمونيست و اتحاد شورپى سابق به افغانستان رفتند. ابو يحيى پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 در امريکا، توسط ماموران پاکستانى بازداشت و به امريکايى ها سپرده شد. او با نامهاى حسن قائد و يونس سهراوى نيز زيسته است. به نظر مى رسد وى در مناطق مرزى پاکستان- افغانستان بسر مى برد.