شامگاه ۲۴ تیرماه سال ۱۳۸۹ مردم استان سیستان و بلوچستان و اهالی شهر زاهدان شاهد حادثه تروریستی بودند که طی آن ۲۷ تن از هم‌وطنان بی‌گناهمان به شهادت و ۲۷۰ نفر مجروح شدند.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شامگاه 24 تیرماه سال 1389 مردم استان سیستان و بلوچستان و اهالی شهر زاهدان شاهد حادثه تروریستی بودند که طی آن 27 تن از هم‌وطنان بی‌گناهمان به شهادت رسیده و 270 نفر مجروح شدند. قرار گرفتن در این بازه زمانی بهانه‌ای شد که در این مطلب در کنار بازخوانی آن واقعه، به طور مختصر به تاریخچه و برخی از اقدامات گروهک جندالشیطان (جندالله) بپردازیم.

***جزئیاتی از حادثه انفجار مسجد جامع زاهدان***


شامگاه پنجشنبه مورخ 24 تیر 1389 بعد از اقامه نماز جماعت و مولودی‌خوانی به مناسبت میلاد پر‌برکت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) در مسجد جامع زاهدان دعای کمیل با حضور محبین اهل‌بیت(ع) برگزار شد. بازماندگان گروهک ریگی با نیت هدف قرار دادن نماز جماعت به خیابان آزادی زاهدان آمده بودند تا شاید با حضور در صحن مسجد جامع، بتوانند حادثه مسجد علی‌ابن ابی‌طالب(ع) را تکرار کنند اما با دیدن گیت بازرسی و امنیت ورودی درب مسجد نتوانستند اقدام کور خود را در زمان برگزاری نماز انجام دهند؛ با این اوصاف به دنبال فرصتی برای ورود به مسجد شدند.

عوامل تروریستی با مشاهده وضعیت حفاظت و امنیت مسجد تصمیم می‌گیرند از گیت خواهران به داخل مسجد ورود پیدا کنند. حدود ساعت 21:15، اسد‌اللهی یکی از خواهران بسیجی حاضر در گیت خواهران، وقتی می‌بیند فردی اصرار دارد بدون بازرسی وارد مسجد شود این موضوع را با شهید «محمد گلدوی» نیروی بسیجی مستقر در گیت در میان می‌گذارد. شهید گلدوی با رشادت مانع ورود این تروریست به محوطه مسجد می‌شود که عامل تروریست با مشاهده این وضع مجبور می‌شود ضامن انفجاری را بکشد و پس از انفجار اول، شهیدان «محمد گلدوی، علیرضا ویزش‌فر‌، علیرضا کرد، رضا شهرکی و مسعود شجاعی باغینی» از دیگر افراد در محوطه گیت‌، به شهادت می‌رسند.

 پس از انفجار اول

صدای انفجار اول کاملاً در زاهدان پیچیده بود، همین امر باعث تجمع خیل عظیم مردم از دور و نزدیک برای یاری رساندن به حادثه‌دیدگان مسجد شد. با وضعیت موجود عامل تروریستی دوم همچنان به دنبال ورود به مسجد بود تا بتواند اقدام کور خود را در صحن مسجد عملی سازد که شاید بتواند کارنامه ننگین زندگی‌اش را برای اربابانش پرنگ‌تر جلوه دهد، اما حضور مردم و تیم‌های امنیتی در صحنه باعث شد نتواند وارد مسجد جامع شود و نهایتاً در خیابان میان جمعیت با کشیدن ضامن جلیقه انتحاری، خویش ر‌ا منفجر کرد و باعث به شهادت رسیدن 22 نفر  و مجروحیت حدود 270 نفر شد.

دقایقی بعد از انفجار

صدای آژیر آمبولانس‌ها و خودروهای امنیتی جایگزین نوای مولودی، دقایق سپری‌شده شب میلاد حضرت عباس(ع) شده بود. کسی فریاد یا ابوالفضل سرمی‌داد و دیگری با بغضی شکسته و چهره‌ای بهت‌زده تنها به صحنه نگاه می‌کرد. کودکی به دنبال پدر و زنی به دنبال همسر و برادری به دنبال برادر می‌گشت.

تاریکی حاصل از موج انفجار، سوی چراغ‌های ورودی مسجد را برده بود و نمی‌گذاشت پیکر شهدا بخوبی شناسایی شود. البته هر از گاهی نور فلاش‌های دوربین عکاسان حاضر، قطعه‌ای را روشن می‌کرد تا علاوه بر حافظه دوربین‌های خبرنگاری در ذهن حاضرین در صحنه همیشگی عمرشان ثبت بماند.

کلیه بیمارستان‌های زاهدان به حالت آماده‌باش در‌می‌آیند و بلافاصله تمامی شهدا و مجروحان به بیمارستان‌ها منتقل می‌شوند و امکانات بهداشتی درمانی به آنان ارائه می‌شود.

جندالشیطان مسئولیت این جنایت را به عهده گرفت

ساعتی بعد از انفجار، گروهک تروریستی جندالشیطان ـ‌ که خود را «جندالله» نامیده‌اند، با صدور بیانیه‌ای مسئولیت این جنایت هولناک را به عهده می‌گیرد و با سناریویی از قبل طراحی شده با افتخار، عکس‌های دو عامل انتحاری که حادثه مسجد جامع رقم زدند را در وبلاگ خود منتشر می‌کند.

این گروهک مدعی می‌شود که این افراد به نام‌های «عبدالباسط ریگی» معروف به اسلام جان و «محمد ریگی» معروف به جنیدجان عملیات تروریستی انتحاری خود را در مقابل مسجد جامع زاهدان انجام داده‌‌ و به هلاکت رسیده‌اند.

 

 آنچه در این میان توجه را به تصاویر عوامل تروریستی جلب می‌کند سن کم عوامل انتحاری است. استفاده از جوانان و نوجوانان کم‌سن و سال برای اقدامات تروریستی بویژه عملیات‌های انتحاری بعد از شست‌وشوی مغزی آنها از جمله اقدامات ویژه ‌مورد نظر گروهک جندالشیطان و سایر وهابیون به شمار می‌رود. همچنین این پروسه مستلزم زمان و آموزش‌های ویژه است و استان سیستان و بلوچستان به دلیل نزدیکی به کشور پاکستان در معرض خطر اینگونه تعلیمات هستند.

عکس‌العمل رسانه‌های بیگانه

VOA و BBC در ساعات اولیه تنها به پوشش خبر این حادثه و تعداد شهدا و مجروحان پرداختند. اما در این میان نقش تلویزیون العربیه -که ارتباط نزدیکی با گروهک تروریستی ریگی داشته - پس از این جنایت در بزرگ‌نمایی این حادثه پرنگ‌تر از قبل می‌شود.

این رسانه با پخش بخشی از فیلم‌ها و اخبار آرشیوی مربوط به عملیات‌های تروریستی گذشته این گروهک بویژه عملیات‌های شخص عبدالمالک معدوم، مصاحبه‌های اختصاصی با رهبران تروریست این فرقه پلید ترتیب می‌دهد و در خبری فوری اعلام می‌کند جندالله این جنایت را بر عهده گرفته است و تصاویر عاملین انتحاری را به نمایش می‌‌گذارد.

اعلام 3 روز عزای عمومی در سیستان و بلوچستان

استانداری سیستان و بلوچستان در پی عملیات تروریستی مسجد جامع زاهدان و شهادت و زخمی شدن جمعی از هم‌وطنان، سه روز عزای عمومی در این استان و تاریخ تشییع پیکر شهدا را 26 تیر ماه اعلام می‌کند.

«علی‌محمد آزاد» استاندار وقت سیستان و بلوچستان، در این بیانیه‌ای اعلام کرد: مردم مسلمان و شهیدپرور استان سیستان و بلوچستان عمال محارب و حلقه به‌گوشان استکبار جهانی بار دیگر خشم و عداوت خود را از وحدت و انسجام آحاد امت مسلمان نشان دادند و این بار در شب ولادت علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس(ع) در یک اقدام تروریستی و ددمنشانه تعدادی از فرزندان این دیار را با هدف ایجاد تفرقه و نفاق بین شیعه و سنی به شهادت رساندند.این بار در شب ولادت علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس(س) در یک اقدام تروریستی و ددمنشانه تعدادی از فرزندان این دیار را با هدف ایجاد تفرقه و نفاق بین شیعه و سنی به شهادت رساندند.

 در این بیانیه ضمن ابراز همدردی مجدد با خانواده‌های شهدای جنایت تروریستی آمده بود: «استان سیستان و بلوچستان از امروز جمعه بیست و پنجم تیر ماه به مدت سه روز عزای عمومی است.»

***چگونگی شکل‌گیری جندالشیطان***

از دیرباز یکی از اقدامات دشمنان ایران اسلامی، تحریک مردم مناطق مرزی علیه حکومت بوده است. حاشیه‌های مرزی، محل تجمع گروه‌های نژادی و مذهبی است و از این نظر استان سیستان و بلوچستان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. حضور قابل توجه فرق‌ مختلف اهل سنت در این استان، همجواری با پاکستان و شیخ‌نشینان خلیخ فارس و مواجهه با تبلیغات وسیع وهابیت، عواملی است که می‌تواند برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی برای اختلاف‌افکنی جذاب باشد. علی‌رغم تبلیغات گسترده غرب در این مناطق، تا کنون نتایج رضایت‌بخشی برای عناصر تفرقه‌افکن حاصل نشده است، بنابراین با تشکیل گروهک‌ها، در این مناطق اقدام به خرابکاری و آشوب می‌کنند؛ جالب این است که برای توجیه این تحریکات، لباس شرع و مذهب نیز بر اعمال و رفتار خود می‌پوشانند.

بعد از پیروزی انقلاب، غرب که همواره از ایران اسلامی به عنوان یک تهدید یاد می‌کرد، برای ایجاد اغتشاش و ناامنی در داخل کشور تلاش گسترده‌ای را برای بهره‌گیری از تفاوت‌های فرهنگی و نژادی بکار گرفت.

از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، رد پای غرب و در رأس آن ایالات متحده در بسیاری از آشوب‌های داخلی که عمدتاً رنگی قومی و قبیلگی داشت، هویدا و مشهود بود و در طول سه دهه گذشته نیز مستنداً می‌توان دست‌های عوامل بیگانه را در بسیاری از تحریکاتی که مربوط به اقلیت‌ها است پیدا کرد.

از گروهک‌هایی که با کمک‌ کشورهای خارجی در این منطقه تشکیل شده‌اند می‌توان به حزب الفرقان و گروهک ریگی اشاره نمود. این گروهک‌ها به دلیل اینکه مقبولیت چندانی در منطقه سیستان و بلوچستان نداشتند، اقدام به فعالیت‌های خرابکارانه، گروگان‌گیری، اخاذی و تجارت مواد مخدر  کردند تا اینگونه بتوانند نام خود را در منطقه مطرح کنند. این گروهک‌ها به حمایت برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی پشت‌گرم بودند و برای ترساندن و ارعاب مردم به وحشیانه‌ترین اعمال دست می‌زدند.

در همین شرایط، ایران توسط رئیس‌جمهور وقت آمریکا محور شرارت نام گرفت. پاکستان نیز به دلیل مجاورت قبایل حامی طالبان در مرز مشترک با افغانستان دارای شرایط خاصی برای این گروهک‌ها بود. ایران مخالف سیاست‌های اشغال‌گرانه آمریکا در افغانستان بود ولی رابطه‌ای با طالبان نیز نداشت، اما این باعث نمی‌شد تا ایران از ضربه‌های امنیتی در امان بماند.

وجود نیروهای آمریکایی در افغانستان فرصت مناسبی بود تا ایران هزینه حمایت‌های خود در قبال مقاومت فلسطین و لبنان را حس کند، به همین دلیل بهترین منطقه‌ای که می‌توان این پروژه را در آن پیاده کرد استان سیستان و بلوچستان است.

از همان ابتدا سازمان اطلاعات آمریکا به دنبال یک مهره و کاندیدا در این منطقه می‌گشت؛ شخصی که دارای ویژگی منحصر به فرد برای انجام اقدامات امنیتی و نظامی در ایران باشد. حلقه وصل سیا با ایران، سازمان اطلاعات و امنیت عربستان است و این امر سه دلیل دارد: اول این که این سازمان نقشی اساسی در ظهور القاعده و طالبان در پاکستان و افغانستان داشته است. دومین دلیل این که این سازمان برای نابودی القاعده با سیا همکاری می‌کند و دلیل سوم، این سازمان همچنان ارتباط خود را با برخی از لایه‌های القاعده و طالبان حفظ کرده تا امکان عملیات نظامی علیه منافع عربستان در داخل و خارج را به حداقل برساند. از همه مهم‌تر روابط بسیار عمیق و بی‌نظیر بین این سازمان با سازمان اطلاعاتی پاکستان وجود دارد، چرا که عربستان برای منافع و مصالح خود ناچار است تا با حفظ روابط عمیق با سازمان اطلاعات پاکستان و برخی از عناصر کلیدی آن، حرکات القاعده را در پاکستان و ورود و خروج‌های آن را تحت کنترل بگیرد.

دایره یا همان اداره کل ایران در سازمان اطلاعات عربستان که تحولات منطقه سیستان و بلوچستان را با دقت هر چه تمام‌تر پیگیری می‌کند و چگونگی کمک مالی و جاری کردن بودجه‌های تخصیص‌یافته عربستان به این منطقه را تسهیل می‌کند، عبدالمالک ریگی را که در یکی از مدارس دینی پاکستان آغاز به تحصیل کرده بود، شناسایی می‌کند. وی که پیش از رفتن به پاکستان سوابق مجرمانه داشته است، دارای ویژگی‌های لازم برای اجرای برنامه‌های امنیتی در ایران شناخته می‌شود. جوان سابقه‌دار و مجرمی که به دنبال به دست آوردن دلارهای سعودی، راه خانه و زندگی خود را گم کرد و به جنایت‌کاری درجه یک تبدیل شد. او از درون خاک پاکستان در قالب حضور در یک مدرسه دینی ندای نجات هم‌وطنان اهل سنت و بلوچ را سر می‌دهد. مدرسه‌ای که لایه‌های ارتباطی بین عربستان و القاعده - طالبان را تشکیل می‌دهد.

عبدالمجید ریگی معروف به عبدالمالک به زعم سرویس‌های امنیتی آمریکا و عربستان، بین سال 2002 و 2003 چند عملیات نظامی موفقیت‌آمیز در استان سیستان و بلوچستان انجام می‌دهد تا قابلیت‌های نظامی خود را به رخ دولت ایران بکشد. از این زمان به بعد عبدالمالک نام امیر می‌گیرد و دستگاه اطلاع‌رسانی سعودی یعنی شبکه العربیه به کمک او می‌آید و همه فعالیت‌های نظامی او را با نام جنبش «جندالله» تحت پوشش قرار می‌دهد.

محورهای اطلاعاتی و عملیاتی گروه عبدالمالک

1- مسئولیت یا به اصطلاح امیریِ بلوچ‌های ایرانیان مرتبط با القاعده

2- پشتیبانی از عناصر القاعده و خانواده‌هایشان در ایران

3- انتقال عناصر القاعده از زاهدان به شهرهای بزرگ از جمله تهران

4- جذب نیرو از ایران و اعزام به پاکستان برای طی دوره‌های آموزشی

5- تهیه و انتقال سلاح و مهمات از کردستان عراق به تهران، زاهدان و پاکستان

6- انجام عملیات‌های تروریستی و ایذایی در سیستان و بلوچستان و طراحی آن در تهران و تعدادی از استان‌ها

7- قاچاق مواد مخدر در استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و تهران

به لحاظ ریشه‌های اعتقادی می‌توان گروهک ریگی را نوعی تفکر انحرافی و متاثر از رویکردهای ضدشیعی القاعده و طالبان دانست. این نوع مواضع عقیدتی در دسته‌بندی تفکرات سلفی ـ تکفیری ضدشیعی‌ قرار می‌گیرد. گروهک تروریستی ریگی و الفرقان به سرکردگی عبدالجلیل قنبرزهی به جنایات و فعالیت‌های خشونت‌باری در منطقه سیستان و بلوچستان دست؛ از نکات تاسف‌بار حمایت کشورهای غربی از اقدامات تروریستی این گروهک‌ها،بوده است.

اما این فتنه‌انگیزی‌ها مدت زیادی به درازا نکشید و سربازان گمنام امام زمان(عج) در اسفند 1388 طی یک عملیات پیچیده اطلاعاتی توانستند عبدالمالک ریگی را دستگیر کنند. جمهوری اسلامی بعد از این اقدام، با اعلام عفو عمومی باعث شد که بسیاری از فریب‌خوردگان این گروهک به کشور بازگردند. اما با کمک برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی انشعاباتی از گروهگ ریگی ایجاد شد که همان رویه و فعالیت او را الگو قرار داده‌اند. این گروهک‌ها مدعی دروغین دفاع از هم‌وطنان ما در سیستان و بلوچستان‌اند اما در واقع به فعالیت‌های تروریستی، اخاذی، گروگان‌گیری و تجارت مواد مخدر می‌پردازند و برای به آشوب کشانیدن منطقه و ناامن جلوه دادن کشور در جهت تأمین منافع حامیانشان از هیچ اقدامی حتی اگر خلاف شرع باشد فروگذار نیستند.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس