تونلهای حماس در جنگ تابستان گذشته، نیروهای رژیم صهیونیستی را اسیر کرد
نویسندگان قانون مذکور در مجلس نمایندگان میگویند این فناوریهای دفاعی ضدتونل میتواند برای حفاظت از پایگاههای نظامی آمریکا و مرزهای این کشور با مکزیک و کانادا نیز مورد استفاده قرار بگیرد. اصلاحیههای متمم، ترکیبی از لایحههای پیشنهادی دو نماینده به نامهای "گوئن گراهام" (نماینده دموکرات فلوریدا) و "داگ لامبورن" (نماینده جمهوریخواه کلورادو) است.
اهمیت مقابله با تونلهای مقاومت چه اندازه است؟ چرا لابی اسرائیلی در کنگره آمریکا، به این فکر افتاده که بخشی از بودجه هنگفت پنتاگون را نه صرفاً به مقابله با نیروهای مقاومت، بلکه خصوصاً به مسئله مقابله با تونلهای حماس و حزبالله اختصاص دهد؟ تا پیش از ورود موشک به محاسبات جنگی و ،تسلیحاتی، نیروهای زمینی بودند که در نظریههای امنیتی و دفاعی، جایگاه ویژهای را داشتند. اصولاً جنگهای سنتیتر، بیش از هر چیز متکی بر نیروی زمینی و زرهی بودند.
آنچه در مورد جنگ اسرائیل علیه نیروهای حرکت مقاومت اسلامی (حماس) در فلسطین و حزبالله در لبنان طی ماهها و چند سال اخیر خودنمایی کرده، بحث ساخت تونل توسط مقاومت بوده است. تا زمانی که برتری هوایی رژیم صهیونیستی بر فراز نوار غزه و جنوب لبنان برقرار بود، عملاً اسرائیلیها میتوانستند هر نقطهای را که میخواستند، از آسمان هدف قرار دهند، بدون آنکه با مقاومت یا عامل بازدارنده مواجه باشند.
از سوی دیگر، مقاومت به استثنای موارد خاص، امکان دستیابی به نقطه ضعف راهبردی در سرزمینهای اشغالی را نداشت. این در حالی است که اکنون پدیدهای به نام تونلهای مقاومت یا جنگ تونلها موجب شده تا بسیاری از جنگافزارهای مدرن و پیشرفته اسرائیلی در مقابله با تسلیحاتی که در اختیار مقاومت منطقهای است، بیاثر شود.
سبک رزمی و جنگی حزبالله در لبنان و حماس در نوار غزه شاید توانسته باشد معادل تحولی را در عرصه محدودتر مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بگذارد که هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد) در عرصه نظامی و جنگی در سطح جهان ایجاد کرد.
جنگ تونلها، به خصوص در مقاومت غزه مقابل نیروهای اسرائیلی ثابت کرده که صهیونیستها اگرچه در جنگی نابرابر شرکت میکنند، اما در همین جنگ هم بهرغم همه امکانات نظارتی و جاسوسی که از بزرگترین ارتش دنیا دریافت کردهاند، همچنان در برخی عرصهها در شناسایی عناصر مقاومت و هدف قرار دادن آنها به شکل مؤثر ناتوان هستند.
فناوری ضدتونل مدنظر صهیونیستها را باید واکنشی به یک "فناوری تونل" معرفی کرد که روز به روز در حال پیشرفت است. امروزه دیگر مقاومت نیازی نمیبیند تا به تونلهای ابتدایی در مرز رفح برای انتقال تسلیحات و تجهیزات مورد نیازش، متکی باشد.
تجربه تونلهای صدها کیلومتری زیر نوار غزه، امکان اتوبانسازی زیرزمینی تا صدها کیلومتر دورتر از نوار غزه را به مقاومت داده است. این تونلها نه تنها هزینه مالی و غیرمالی کمتری از عملیات روی سطح زمین روی دست مقاومت میگذارد، بلکه امکان انتقال مقادیر گستردهای از امکانات مورد نیاز را به نیروهای حماس میدهد که در غیر این صورت امکان حمل آنها وجود نداشت.
دستگاههای حفاری سریع که برای حفاری در عمقهای 50 متری زیر زمین ساخته شده، میتوانند مسیرهای بسیار طولانی را برای حرکت قطارهای سریعالسیر و بدون سرنشین مقاومت به منظور انتقال انواع تجهیزات و وسایل مورد نیاز حماس، در مساحتی بسیار گستردهتر فراهم کنند. اکنون میتوان انقلابی در دستگاههای حفاری و تونلسازی متصور شد که به سرعت با لایههای بتن آرمه، ایمنی مسیرهای تحرک و تردد را فراهم میکنند.
بدین شکل دیگر نیازی به برنامهریزیهای نظامی پیچیده و ویژه برای هدف قرار دادن پایگاههای رژیم صهیونیستی در فواصل جغرافیایی قابل دسترس توسط نیروهای مقاومت نیست، چراکه قابلیتهای تونلی برای دسترسی به این پایگاهها به خصوص با تأثیرگذاری بیشتر و هزینهای ابتدایی در اختیار حماس و حزبالله قرار دارد.
گوئن گراهام نماینده آمریکایی، با اشاره به همین پیشرفتها و امکانات نوار غزه است که میگوید: "نزدیکترین متحد ما در خاورمیانه یعنی اسرائیل تحت تهدید دائم حملات "تروریستی" از تونلهای زیرزمینی زندگی میکند. لایحه همکاری ضدتونل آمریکا و اسرائیل، ابتکار بیسابقهای برای محافظت از اسرائیل از این تهدید خطرناک را آغاز میکند. برای تضمین صلح، اول باید به اسرائیل کمک کنیم تا کشور خود را در مقابل حملات تضمین کند. گنبد آهنی زندگی غیرنظامیهای بیشماری را نجات داده است و سپر دفاع ضدتونل هم زندگیهای بیشمار دیگری را نجات خواهد داد."
نیروهای رژیم صهیونیستی تنها طی جنگ تابستان گذشته علیه حماس، 32 تونل را کشف کردند که توسط نیروهای مقاومت حفر شده بود. آنچه قطعاً مقامات اسرائیلی را هم شگفتزده کرده این بود که 14 عدد از آن تونلها به طور مستقیم وارد سرزمینهای اشغالی میشد. بهرغم تمام تلاشهای رژیم صهیونیستی برای تخریب تونلهای مقاومت، داگ لامبورن از تونلها با عنوان "تهدیدی قدیمی که به شکلی بسیار خطرناک دوباره ظهور پیدا کرده" یاد میکند.
وی حرف دیگری هم زد که نشان میدهد عمق نگرانیهای مقامات اسرائیلی و آمریکایی شاید از عمق تونلهای مقاومت هم بیشتر باشد: "پس از تلاش موفقیتآمیز حماس در استفاده از تونل برای حملات تروریستی، فقط باید صبر کنیم و ببینیم چه زمانی، تروریستها در جاهای دیگر هم برای اقدامات خود به استفاده از تونل روی میآورند."
رزمندگان مقاومت از تونلهای ساخته شده زیر غزه تنها برای انتقال سلاح و تجهیزات استفاده نمیکنند
لامبورن از همین استدلال برای توجیه لایحه پیشنهادی خود استفاده میکند و سعی دارد منافع اسرائیل را به گونهای با منافع آمریکا گره بزند: "تونلها همین الآن هم یک "تهدید جدی" در مرزهای جنوبی آمریکا و همچنین علیه پایگاهها و سفارتخانههای ما در سراسر جهان هستند." وی ادامه میدهد: "تمام این دلایل نشان میدهد کار عاقلانه این است که مانند کاری که درباره سپر دفاع موشکی انجام دادیم، باز هم با اسرائیل همکاری کنیم تا همراه با آنها چگونگی دفاع در برابر تونلها را یاد بگیریم."
نتیجه این بازارگرمیها این بود که مدیران امور دولتی کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکایی یا همان لابی اسرائیلی آیپک در کنگره آمریکا، از قانون لامبورن-گراهام تمجید کردند و گفتند که این لایحه باعث ترویج "همکاری واقعی و تقسیم هزینه میان واشنگتن و تلآویو در مورد این چالش کلیدی" میشود.