شاید هنوز مردم تبریز ندانند میزبان عالمی از تراث گرانقدر حوزه‌های علمیه بودند که در صورت رد تکالیف انقلابی می‌توانست در زمره مراجع طراز اول جهان تشیع قرار گیرد.

میراث ناشناخته حوزه به گزارش مشرق، شاید هنوز مردم تبریز ندانند میزبان عالمی از تراث گرانقدر حوزه‌های علمیه بودند که در صورت رد تکالیف انقلابی می‌توانست در زمره مراجع طراز اول جهان تشیع قرار گیرد. غائله آذربایجان و ماجرای تنش‌های حامیان آیت الله شریعتمداری امر مهمی بود که به واسطه حضو تأثیرگذار آیت الله ملکوتی از بسیاری اتفاقات تلخ جلوگیری شد.

تولد و تحصیلات مقدماتی

آیت الله مسلم ملکوتی متولد ۱۳۰۳ شمسی (هفدهم صفر ۱۳۴۳ قمری) در یکی از روستاهای اطراف سراب استان آذربایجان شرقی است. پدر وی کشاورز اما عمیقا متدین و معتقد به تحصیل فرزند بود. او مسلم چهارساله را قرآن و کتابت آموخت و پس از مدتی به مدرسه روستای هم‌جوار فرستاد.

مسلم در مکتب‌خانه کتاب‌های گلستان و بوستان و صرف میر و صمدیه را آموخت و با استاد خود که یک روحانی خلع لباس شده از سوی رضاخان بود مأنوس گردید. وی سپس برای آموختن علوم حوزوی به سراب رفت و کتاب‌های سیوطی، مغنی و جامی را نزد برخی از اساتید این شهر فراگرفت. این فراگیری با پیاده‌روی روزانه از روستا به شهر سراب همراه بود.

دوران سیاه اشغال ایران و استبداد رضاخانی

در هفده سالگی و به سال ۱۳۲۰ برای ادامه تحصیل به تبریز مهاجرت کرد، اما هم‌زمان با حضور او یکی از سیاه‌ترین روزهای تاریخ ایران رقم خورد؛ حضور اشغالگران روسی در تبریز و زندگی سخت مردم این منطقه. آیت الله ملکوتی در خاطرات خود می‌گوید: «تمام نانوایی‌ها و انبارهای گندم در اختیار ارتش روس بود. گاهی در صف نانوایی می‌ایستادم ولی پس از ساعتی معطلی خمیر تمام می‌شد و با شکم خالی و گرسنه در درس اساتید حاضر می‌شدیم». دشواری‌های طلاب و روحانیون دوچندان بود؛ چراکه رضاخان عملا فعالیت روحانیون را محدود و بسیاری از آنان را خلع لباس کرده بود و سایه بسیار سنگینی بر حوزه‌های علمیه حاکم بود.

اما در چنین شرایطی آیت الله ملکوتی از محضر حضرات آیات علی اکبر اهری، میرزا محمود انصاری و سیدمهدی انگجی و سیدعلی مولانا دروس مختلف حوزوی از جمله شرح لمعه و اصول را فراگرفت. رسائل را از آیت الله سیدکاظم شریعتمداری و مکاسب را از حضرات آیات میرزا محمود دوزدوزانی و آیت الله شهیدی فراگرفت.

هجرت به قم

آیت الله مسلم ملکوتی پس از چهارسال اقامت در تبریز در اواخر سال ۱۳۲۳ شمسی به حوزه علمیه قم رفت؛ حوزه‌ای که به خاطر سیاست‌های استبدادی رضاخان و رحلت آیت الله حائری یزدی دوران رکود خود را سپری می‌کرد. این اقامت پیش از ورود آیت الله العظمی بروجردی به قم بود و از نکات جالب زندگی آیت الله ملکوتی حضور وی در قم در چنین زمانی است. همین امر باعث شد تا از آغازین روزهای اقامت آیت الله العظمی بروجردی در قم، وی در درس ایشان حاضر شود و از اولین شاگردان این مرجع قرار گیرد.

وی در طی ۲۰ سال اقامت در قم از محضر حضرات آیات حجت کوهکمری، فیض قمی، امام خمینی و سیدحسین قاضی بهره برد. فلسفه و کلام را از حضرات آیات مهدی آشتیانی، علامه طباطبائی و امام خمینی آموخت. وی در این‌باره می‌گوید: «وقتی چند جلسه از شروع درس امام خمینی گذشته بود به بحث الهیات به معنی الاخص رسیدیم. ایشان از آقایان خواستند آن را تقریر کنند و بیاورند. بعد فرمودند: در ذیل تقریر هرکسی نوشتم تشریف نیاورید، دیگر به درس نیاید! ایشان در ذیل دفتر بنده نوشتند: درس را خوب یاد گرفتی و از آن زمان جزء شاگردان خصوصی ایشان شدم».

میراث ناشناخته حوزه

ورود به مکتب نجف

رحلت آیت الله العظمی حجت کوهکمری که استاد شاخص آیت الله ملکوتی بود او را مجبور کرد پس از ۱۲ سال تحصیل و تدریس در قم و بهره‌گیری از ده‌ها استاد، در سال ۱۳۳۴ شمسی به حوزه نجف مهاجرت کند. حوزه نجف در این سال‌ها زعامت حضرت آیت الله محسن حکیم را به خود می‌دید. از این رو مسلم ملکوتی در درس خارج وی و اساتید دیگری همچون حضرات آیات خوئی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحمود شاهرودی و شیخ حسن حلی حضور یافت و توانست اجازه اجتهاد از سوی حضرات آیات سیدمحسن حکیم و سیدعبدالهادی شیرازی را اخذ کند.

وی در همین سال‌ها با علامه امینی و آقابزرگ تهرانی مأنوس بود؛ مراوده‌ای علمی و اخلاقی که برکات زیادی برای وی داشته که از جمله آنها اجازه روایت از آقابزرگ تهرانی است.

آیت الله مسلم ملکوتی ۱۲ سال در حوزه نجف به تحصیل و تدریس پرداخت و تصمیم جدی داشت که همچنان در نجف ماندگار باشد. اما کودتا در عراق و تیرگی روابط ایران و عراق باعث شد وی که برای یک سفر کوتاه به ایران آمده بود نتواند مجددا به عراق بازگردد و به ناچار مجددا به حوزه قم بازگشت.

تألیف و تربیت شاگردان در قم

مسلم ملکوتی پس از بهره‌های علمی مختلف از مراجع ایران و نجف با کوله‌باری از دانش اندوخته خود به قم بازگشت و توانست از اواخر دهه چهل تا پایان عمر خود بیش از سی سال درس خارج فقه و اصول تدریس کند. وی شاگردان برجسته زیادی داشت و اگرچه از معرفی آنها خودداری کرده است اما در بررسی‌های صورت‌گرفته، این اسامی به چشم می‌خورد: شیخ جعفر سبحانی، مرحوم شیخ حسن تهرانی، شیخ محمدرضا مهدوی کنی، مسعودی خمینی، مرحوم علامه محمدباقر محمودی، سیدعلی اکبر قریشی و ده‌ها نفر از علمای برجسته دیگر حوزه علمیه ایران و سایر کشورها.

به گفته آیت الله ملکوتی وی اغلب دروس اساتید را یادداشت می‌کرده و به خاطر همین، از تقریرات درس آیت الله العظمی حجت کوهکمری، بروجردی، امام خمینی تا یک دوره کامل اصول و فقه آیت الله خوئی را تقریر کرده است. همچنین حاشیه بر عروه الوثقی، یک دوره کامل اصول فقه و حاشیه بر کتاب أسفار ملاصدرا و شفای ابوعلی سینا از جمله تألیفات علمی اوست.

وی علاوه بر کتاب‌های فقهی و فلسفی دیگر، تألیفاتی از جمله «مسجد مسجد شد» (دو جلد تاریخ کامل آذربایجان)، تفسیر سوره فاتحه و مقتل امام حسین را دارد.

همراهی با انقلاب در کنار جامعه مدرسین

وی در روزهای نخست بازگشت به ایران، همچون آیت الله راستی کاشانی به جلسات اعضای جامعه مدرسین دعوت شد. اعضای این تشکل علمای طراز اول حوزه بودند که تحت زعامت رهبری امام خمینی (ره) به مبارزه با دولت شاه می‌پرداختند. امضای مسلم ملکوتی پای بسیاری از اعلامیه‌های مهم جامعه مدرسین بین سال‌های ۵۰ تا ۵۷ دیده می‌شود. از جمله اعلامیه‌های مهم، خلع شاه از سلطنت بود که نخستین امضا متعلق به آیت الله مسلم ملکوتی است.

از سوی دیگر آیت الله مسلم ملکوتی همچون سایر فعالان انقلابی به شهرهای مختلف سفر کرده و پیام انقلاب را به شهرهای دوردست می‌رساند. از جمله منطقه سراب که شاهد حضور وی و تعقیب و گریزهای فراوان از سوی ساواک بوده است.

در اوج پیروزی انقلاب و بازگشت امام به ایران آیت الله ملکوتی با دیگر اعضای جامعه مدرسین ستاد استقبال از امام و همچنین تبلیغات انقلاب را تشکیل دادند.

جایگاه علمی آیت الله ملکوتی باعث شد وی تأثیر فراوانی بر شکل‌گیری دیدگاه انقلابی و صحیح آذری‌زبان‌ها داشته باشد. غائله آذربایجان و ماجرای تنش‌های حامیان آیت الله شریعتمداری امر مهمی بود که به واسطه حضو تأثیرگذار آیت الله ملکوتی از بسیاری اتفاقات تلخ جلوگیری شد.

میراث ناشناخته حوزه

انجام تکلیف انقلاب به امر امام

امام خمینی شناخت بسیار دقیقی نسبت به آیت الله ملکوتی داشت. وی از نخستین شاگردان امام و همراه وی در نجف بود و به همین واسطه پس از ترور شهید مدنی نماینده امام در آذربایجان شرقی، آیت الله ملکوتی مأموریت یافت به تبریز برود. وی علی‌رغم جایگاه بالای علمی در قم دستور امام را لبیک گفت و به تبریز رفت. شهر تبریز در این ایام غائله خلق مسلمان و حامیان شریعتمداری را تحمل می‌کرد و حضور مدبرانه آیت الله ملکوتی می‌توانست بسیاری از گره‌های سیاسی آذربایجان را باز کند.

حضور چهارده‌ساله آیت الله ملکوتی در قم خدمات فراوان فرهنگی، دینی و علمی از جمله ساماندهی حوزه‌های علمیه استان و رسیدگی به امور روحانیت استان‌های آذربایجان شرقی و غربی را در پی داشت.

اما شهر تبریز علی‌رغم بهره‌مندی از علمای گران‌قدری چون علامه طباطبائی و علامه امینی نتوانسته است قدر این بزرگان را بداند. واقعیت تلخی که دلایل آن هنوز رمزگشایی نشده و علی‌رغم گذشت زمان و تغییرات فرهنگی جامعه این واقعیت تلخ همچنان ادامه دارد. آیت الله ملکوتی نیز گویا برای این شهر نعمتی فزون بود و مورد قدرناشناسی قرار گرفت و در سال ۱۳۷۴ به درخواست جمعی از بزرگان حوزه وی مجددا به قم بازگشت.

شاید هنوز مردم تبریز ندانند میزبان عالمی از تراث گران‌قدر حوزه‌های علمیه بودند که در صورت رد تکالیف انقلابی می‌توانست در زمره مراجع طراز اول جهان تشیع قرار گیرد.

در این روزها برای آگاهی بیشتر از این واقعیت می‌توان به کتاب خاطرات وی که به کوشش محقق ارجمند عبدالرحیم اباذری گردآوری شده است مراجعه کرد؛ خاطراتی ناب و ارزشمند از ۹۰ سال عمر بابرکت آیت الله مسلم ملکوتی.

آیت الله ملکوتی، پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۹۳، برابر با ۲۴ جمادی الثانی، در سن ۹۰ سالگی به پایان عمر با برکت خود رسید و دار فانی را وداع گفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۸:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
    0 0
    خوشبحالشان که مردند و این روزهای ذلت و خفت را ندیدند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس