
جيمبو رو از رده خارج کردن و بعد اجاره دادندش به ايران اير !!
ايکيوسان کراکي شده و مخش تعطيل تعطيله!
دامبو، پلنگ صورتي، پسر شجاع، خانوم کوچولو، گوريل انگوري، شيپورچي، يوگي و دوستاش همه توي يه سيرک بزرگن!
تام و جري دو تا دوست صميمي شدن!
تام ساير حسابي باکلاس شده و موهاشو مدل جوجهتيغي درست ميکنه!
بالتازار و زبلخان آلزايمر گرفتن.
حنا خانوم دکتر شده، مادرش هم از آلمان برگشته کنارش!
آنشرلي آرايشگر معروفي شده و توي جردن و چند تا محلهي بالاي شهر شعبه زده و حسابي جيب مردم رو خالي ميکنه به اسم گريم و رنگ موهاي عالي ...
بامزي يه خرس بزرگ شد و شکارش کردن!... شلمان هنوز هم خوابه!
تنتن توي يه روزنامه خبرنگار بود، الان تو يه شرکت تبليغاتي داره فعاليت ميکنه!
پت پستچي بازنشسته شده و الان تو خونهي سالمندان منتظر مرگشه!
خپل رو از باغ گلها انداختنش بيرون, اونجا يه برج 1000 طبقه ساختن! (چند روز پيش کنار يه سطل آشغال ديدمش - خيلي لاغر شده!)
بنر رو يادته؟ پوستشو توي خيابون منوچهري 30000 تومن فروختن!
چوبين خيلي وقته که مادرش رو پيدا کرده و دنبال يه وامه تا ازدواج کنه!
الفي ديگه از هيچي نميترسه!
گربهسگ عمل کردن و جدا شدن!
مارکو پولو تو ميدون راهآهن يه باقالي پلويي زده ، ميگن کارش خيلي گرفته!
معاون کلانتر از يه بانک اختلاس کرد و فرار کرد رفت خارج !
خانوادهي دکتر ارنست همسايه مونن، هر سه تا بچهاش رفتن خارج، همسر دکترخيلي مريضه!
سوباسو و کاکرو قهرمان جهان شدن، خب که چي؟!
ملوان زبل الان ديگه يه دزد دريايي معرف شده در خليج عدن!
هيچکي نفهميد گاليور عاشق فلرتيشياست!
آليس شوهر کرده، دو تا بچه داره و يه زندگي حقير توي يه آپارتمان ?0 متري ساده.
لوک خوششانس طي يه بدشانسي، اشتباهي تو يه صحنه قتل دستگير شد و نتونست خودشو تبرئه کنه و الان هم سلولي دالتون ها شده!
کايوت، بالاخره ردرانر رو گرفت ولي از شانس بدش آنفولانزاي مرغي گرفت و مرد!
پت و مت دکتراي مهندسي عمران گرفتند و الان جزو هيئت علمي دانشگاه آزادند!
رابينهود رو توي اسلامشهر گرفتنش - به جرم شرارت!- هفتهي ديگه اعدامش ميکنن!
آقاي نجار الان به جرم قطع غيرمجاز درختان تحت تعقيبه و وروجک هم قايم شده!
آقاي پتيبل تو ميدون شوش يه بنکدار کلهگندهس!