
به گزارش مشرق به نقل از فارس، سردار عليرضا اکبرشاهي در تشريح جزئيات اين خبر گفت: صبح روز اول فروردين سال 90 پروندهاي به دايره جنايي اسلامشهر ارجاع شد که حکايت از ناپديد شدن رئيس يکي از شعب بانکهاي اسلامشهر داشت.
وي ادامه داد: در بررسيهاي مقدماتي مشخص شد همسر وي در طرح شکايت خود مدعي شده است ساعت 8.30 دقيقه صبح روز 29 اسفند پيامکي به تلفن همراه همسرم رسيد که نشانگر آن بود که خودپرداز بانک داراي مشکل است.
همسرم با ديدن اين پيامک بلافاصله از خانه خارج و راهي بانک شد و بيان داشت که تا ساعت 11ظهر به خانه باز ميگردد اما بعد از ساعت 11 هرچه به تلفن همراهش زنگ زدم کسي جوابگو نبود و همين باعث نگرانيام شد به همين خاطر ماجرا را به پليس خبر دادم.
سردار اکبرشاهي افزود: در ادامه بررسيهاي پليس مشخص شد يکي از کارمندان بانک که از دوستان نزديک رئيس بانک است روز حادثه به بانک مراجعه کرده، به اين ترتيب وي شناسايي و براي بازجوييهاي مقدماتي به اداره آگاهي انتقال يافت. در تحقيقات اوليه از وي، مدعي شد روز حادثه همسر عبدلله تلفني ماجراي ناپديد شدن رئيس بانک را به من اطلاع داد.
همين باعث شد به بانک بروم. به محض رسيدن به بانک نظافتچي بانک که داوود نام داشت را به همراه دوستش اکبر در بانک مشاهده کردم وقتي دليل حضورش را پرسيدم، وي مدعي شد با دستور شفاهي رئيس بانک براي نظافت مراجعه کردم و دقايقي قبل رئيس بانک براي تعمير خودپرداز مراجعه کرد و رفت.
فرمانده انتظامي استان تهران و البرز ادامه داد: با اين اظهارات بود که فرضيه پليس مبني بر اينکه نظافتچي از راز ناپديد شدن رئيس بانک با خبر است شکل گرفت و وي به اداره آگاهي اسلامشهر احضار شد.
سردار اکبرشاهي اضافه کرد: اين در حالي بود که پليس در بررسي از بانک متوجه چند لکه خون در پشت پيشخوان بانک شده بود از طرفي در حالي که بررسيهاي اوليه از داوود در اداره آگاهي آغاز شده بود، کارآگاهان متوجه لکههاي خون برروي لباس وي شده بودند از طرفي چند آثار خراشيدگي و کبودي برروي دست و بازوي چپ نظافتچي جوان بيانگر درگيري خونين بود.
به اين ترتيب داوود در بازجويي ها درخصوص آثار ضرب و شتم برروي بدنش مدعي شده بود که در حين آمدن به بانک در مسير تصادف کرده و با راننده اتومبيل درگيري و مشاجره پيدا کرده است.
فرمانده انتظامي استان تهران و البرز گفت: در حالي که تحقيقات علمي و پليسي کارآگاهان نشان ميداد که لکههاي خون متعلق به رئيس بانک است، فرضيه به قتل رساندن وي توسط نظافتچي بانک قوت بيشتري گرفت.
به اين ترتيب داود با دستور قضايي بازداشت شد. از طرفي خودروي رئيس بانک در حالي که چند خيابان آن طرفتر از محل کارش رها شده بود نيز کشف شد.
سردار اکبرشاهي تصريح کرد: به اين ترتيب داود با توجه به دلايل محکمه پسند و تناقضگوييهايش مجدداً تحت بازجويي فني و پليسي قرار گرفت و زماني که تمام راههاي فرار را بسته ميديد، لب به اعتراف گشود و به سرقت خونين و قتل رئيس بانک با همدستي اکبر دوستش اعتراف کرد.
وي در اظهارات اوليهاش با اشاره به اينکه نقشه قتل را از 6 ماه قبل طراحي کرده بود بيان داشت: از آنجايي که مطمئن بودم بانک دوربين مداربسته ندارد و به حساب اعتمادي که رئيس بانک به من داشت و کليد در ورودي بانک در اختيارم بود نقشه سرقت را طراحي کردم و با دوستم اکبر آن را درميان گذاشتم.
داوود ادامه داد: عصر روز 28 اسفند زماني که تمام کارهاي بانک و امور مالي از سوي کارمندان بانک انجام شد، متوجه شدم رئيس بانک مبلغ 2 ميلياردو 300 ميليون ريال را داخل دستگاه خودپرداز گذاشته و هريک به خانههايشان رفتند در همان لحظه بود که احساس کردم بهترين فرصت براي اجراي نقشه سرقتم است.
داوود افزود: به همين خاطر با اکبر هماهنگ کردم و صبح روز حادثه وارد بانک شديم. از آنجايي که ميدانستم درصورت اخلال در سيستم خودپرداز بانک بلافاصله پيامکي براي رئيس بانک ارسال خواهد شد، کاغذ دستگاه خودپرداز را برداشتم تا از طريق سيستم تلفني و اينترنتي به مدير بانک اعلام اخلال شود بعد هم در محل مناسبي در بانک به کمين نشسته و از آنجا که يک ميله آهني همراه خودم به داخل بانک برده بودم، وقتي رئيس بانک وارد شد از پشت سر ميله آهني را به سرش زدم سپس او در حالي که زنده بود و التماس ميکرد با چسب دست و پا و دور دهانش را بستم به طوري که نتواند نفس بکشد وقتي از مرگ وي مطمئن شديم او را داخل قاليچهاي که در بانک بود پيچانديم و به داخل خودرو انتقال داديم و با برداشتن پولها پيکر بيجان رئيس بانک را در داخل يک گودال در نزديکي رودخانه دفن کرديم و سپس متواري شديم.
سردار اکبرشاهي ادامه داد: با اعترافات داوود بود که تلاش براي دستگيري همدستش اکبر آغاز شد که وي در شهرستان قم شناسايي شد در حالي که اکبر از دستگيري همدستش خبر داشت صبح روز سوم فروردين در حالي که تمامي پولها در اختيارش بود به مقر پليس مراجعه و خود را تسليم پليس کرد.
فرمانده انتظامي استان تهران و البرز در پايان با اشاره به اعترافات اکبر گفت: متهمان با قرار بازداشت به زندان تحويل شدند.