این عملیات یک روز پس از اعدام و خفه کردن یک راننده فلسطینی به دست شهرک نشینان یهود انجام شد.

در عملیات دو جوان فلسطینی در یک کنیسه در محله "هارنوف" در قدس اشغالی،6 صهیونیست از جمله یک خاخام به هلاکت رسیده و 13 نفر نیز زخمی شدند.

عملیات شهادت طلبانه که به دست دو جوان فلسطینی انجام گرفت، از نظر مکانی سمبلیک است زیرا در جریان آن یک کنیسه یهودی هدف قرار گرفت، به این معنی که  به این وسیله آشکارا  به شهرک نشینان و تندروها این پیام داده شد که تجاوز به مقدسات عربی، حمله به کنیسه ها و اماکن مقدس یهودی را به دنبال خواهد داشت.

همچنین این عملیات پیام دیگری داشت، مبنی بر اینکه فلسطینی ها به مقدسات سایر ادیان تعرض نمی کنند اما آماده اند به تمام کسانی که به مقدسات آنان بی حرمتی می کنند، پیام روشنی بدهند.

جرأت و شجاعت دو جوان فلسطینی در این عملیات شهادت طلبانه کاملا روشن و گویا است و عملیات آنان نیز جزء سلسله عملیات شجاعانه اخیر فلسطینی ها علیه اسرائیلی ها به ویژه در شهر قدس است، اما وجه تمایز این عملیات از عملیات قبلی در این است که عوامل شهادت طلبانه آن شجاعت زیادی از خود نشان دادند زیرا در جمع گروهی از صهیونیست ها حضور یافته و عملیات خود را اجرایی کردند.

پس از این عملیات رسانه‌ها اعلام کردند که این دو جوان فلسطینی از سلاح کمری استفاده کردند در صورتی که آنان فقط سلاح سرد و به عبارت بهتر چاقو در اختیار داشتند و به هر حال این عملیات شجاعانه به طور غیرمنتظره و بدون هشدار قبلی صورت گرفت.

این عملیات برخلاف توصیف آمریکایی ها و اسرائیلی ها و متحدان عرب آنان، در چارچوب تعاریف تروریستی نمی گنجد، بلکه اقدامی دفاعی و در راستای نجات ملت فلسطین است.

فلسطینی‌ها به ویژه اهالی قدس اشغالی اخیرا با اقدامات تجاوزگرانه پی در پی صهیونیست ها روبه رو شدند به گونه ای که شهرک نشینان در اقدامی تحریک‌آمیز به راحتی وارد مسجد الاقصی شده و به گونه ای رفتار کردند که گویی فلسطینی ها  وجود ندارند و تا آنجا که توانستند به پرده دری و بی حرمتی پرداختند و از رفت و آمد فلسطینی ها در شهرها و روستاهای کرانه باختری را نیز با مانع روبه رو کردند.

شادی وغرور فلسطینی ها از عملیات شهادت طلبانه قدس

در این شرایط فلسطینی ها با بدترین اهانت ها و تحقیرهای صهیونیست ها روبه رو شدند، آن هم در شرایطی که چندی پیش بسیاری از اهالی غزه در اثر حملات اسرائیلی جان خود را از دست دادند،  بنابراین اقدامات ضد اسرائیلی فلسطینی ها  – به گفته بیشتر فلسطینی ها- در دفاع از ملت فلسطین و انتقام از بی‌حرمتی به آنان صورت گرفت، به همین دلیل عملیات شهادت طلبانه اخیر موجب شادی و غرور فلسطینی ها شده و روحیه آنان را بالا برده  و قدرتشان را دو چندان کرد.

نکته قابل ملاحظه اینکه عوامل شهادت طلبانه، قاتل و یا مجرم نیستند بلکه برای آزادی و با این اعتقاد به مبارزه برمی خیزند که حتی اگر عربها و برخی فلسطینی‌ها با اسرائیلی ها همدست شده باشند، ملت فلسطین باید از خود دفاع کند.

جالب اینکه جان کری وزیر خارجه آمریکا در واکنش به عملیات شهادت طلبانه قدس این عملیات را کاملا به دور از انسانیت دانست، اما توضیح نداد اشغالگری چقدر با انسانیت مرتبط است؟

عجیب اینکه توصیف محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان از این عملیات چندان تفاوتی با اظهارات وزیر خارجه آمریکا نداشت زیرا او نیز عملیات مزبور را محکوم کرد.

دعوت مردم تحت اشغال به آرامش با هیچ منطقی سازگار نیست

بارها از فلسطینی ها خواسته شده است که به آرامش در منطقه پایبند باشند، اما این درخواست کاملا غیرمنطقی است زیرا بر اساس آن اشغالگری اسرائیل نادیده گرفته شده  و به این واقعیت توجه نشده است که هر کس به دنبال آرامش است باید با قاطعیت در برابر اشغالگران بایستد، زیرا اشغالگری عامل بی ثباتی و خشونت و جنگ است، از همین رو باید پرسید  این چه منطقی است که مردم تحت اشغال را به حفظ آرامش دعوت می کند؟

به عبارت دیگر اگر ملتی که تحت اشغال به سر می برد در صدد است توجه جهان را جلب کرده و دست اندرکاران را به جستجوی راه حل های رضایت بخش وا دارد، باید به طور مداوم اوضاع را متشنج کند تا نگاه‌ها به سوی آن جلب شود زیرا در تاریخ هیچ گاه آشتی و سازش با اشغالگران سازگاری نداشته و به نظر می‌رسد این وضعیت فلسطین بود که اصطلاع آرامش و آتش بس را وارد فرهنگ سیاسی کرد.

البته دعوت به تنش اوضاع به این معنی نیست که ساکنان سرزمین های اشغالی همواره درگیر جنگ و نبرد باشند، بلکه منظور این است که آنان باید اوضاع را ارزیابی کرده و در نهایت تشخیص دهند آیا امکانات موجود به آنان  اجازه رویارویی میدهد یا خیر؟

به عبارت بهتر ملتی که در اشغال به سر می برد باید مانع ثبات و امنیت اشغالگران شوند، زیرا در صورت برقراری آرامش دیگر هیچ کس برای حل مشکلات آنان به فکر چاره نخواهد بود و بهترین شاهد در این خصوص این است که از زمان شکل گیری تشکیلات خودگردان که حافظ امنیت اسرائیل است، آمریکا و کشورهای اروپایی هیچ اهمیتی برای قضیه فلسطین قائل نبوده اند.

به هر حال اکنون فرهنگ لغت سیاسی فلسطین پر است از عبارت هایی مانند منطق، آرامش و خویشتنداری و اصطلاحاتی شبیه تا جایی که از آنان خواسته می‌شود در حالی که سرزمین آنان اشغال شده، خویشتنداری خود را حفظ کرده و از تنش اوضاع جلوگیری کنند.

ترس و وحشت اسرئیل از عملیات شهادت طلبانه

در این میان اسرائیل عملیات شهادت طلبانه را بسیار خطرناک می داند زیرا شناسایی و پیگیری آن بسیار دشوار بوده و در نتیجه خنثی کردن آن ناممکن است.

آنچه شناسایی این عملیات را دشوار می کند این است که برنامه ریزی آن کاملا محرمانه و شخصی بوده و از یک یا دو نفر فراتر نمی رود از همین رو از نظر امنیتی کاملا غیر قابل نفوذ و شناسایی است و دستگاههای امنیتی فرصتی برای شناسایی آن ندارند زیرا در جریان اجرای آن نه تماسی برقرار می شود نه هماهنگی با شخص دوم صورت می گیرد در نتیجه از هیچ وسیله ارتباطی از جمله تلفن استفاده نمی شود تا امکان ردیابی و خنثی سازی آن وجود داشته باشد.

بنابراین طبیعی است که اسرائیل این عملیات را تهدیدی برای ثبات و نیز عامل تضعیف روحیه شهروندان خود بداند و در نتیجه کاملا در برابر آن ناتوان مانده و سلاحی جز تهدید ندارد که این اقدام نیز وخامت اوضاع را دو چندان کرده و به ضرر اسرائیل تمام خواهد شد.

در این شرایط است که بسیاری از یهودیان به دلیل احساس ناامنی به فکر ترک فلسطین اشغالی هستند و برخی از آنان به ویژه کسانی که توان مالی دارند، فلسطین را ترک کرده اند و چنانچه مقاومت ادامه پیدا کند روحیه اسرائیلی ها بیش از پیش تضعیف شده و راهی جز ترک فلسطین نخواهند داشت.