سعید راد در جدیدترین شماره نشریه خبری تحلیلی«سینما رسانه» در گفتگویی مفصل با علیرضا پور صباغ از حس و حال خود نسبت به سینمای دفاع مقدس و جریان سینمای ایران سخن گفته است.

گفتگوی خواندنی علیرضا پورصباغ با سعید راد/ سینمای جنگ حقش ادا نشده است/ دوست دارم نقش ضرغامی را در لباس پاسداری بازی کنمبه گزارش مشرق - شماره چهارصد و پنجاه و پنجم  از ماهنامه «سینمارسانه» با پرونده‌ای درباره سینمای دفاع مقدس همزمان با اکران شیار ۱۴۳ منتشر شد.

درپرونده ویژه دفاع مقدس تازه ترین شماره ماهنامه سینما رسانه، سعید راد (بازیگر)،مجتبی راعی (کارگردان )،محسن علی اکبری (تهیه کننده)،محمدتقی فهیم (منتقد)و اردلان شجاع کاوه آرا،نظرات و خاطرات خود درباره سینما دفاع مقدس را به صورت مشروح و تفصیلی در این شماره بیان کرده اند . این شماره از ماهنامه «سینمارسانه» با پرداختن به آراء و نظرات سینماگران، به چالش های بسیار مهم در حوزه سینمای دفاع مقدس می پردازد .  پرونده‌ تلویزیون این شماره به نقدی بر تبلیغات صدا و سیما،حلقه گمشده قوانین رسانه ای و بررسی شبکه امام حسین (ع) می پردازد .

نقد فیلم های نمایش داده و نیم پرونده سینمای زیست فناوری از بخش های  مهم تازه ترین شماره ماهنامه سینما رسانه به شمار می رود.سید محمد حسینی سردبیر ماهنامه مذکور با یادداشتی تحت عنوان ژان والژان یا یونس ،صدیقه یا فانتین به نقد فیلم امروز میرکریمی پرداخته است که یادداشت مذکور عکس روی جلد این شماره را در بر می گیرد .به گزارش روابط عمومی موسسه شهید آوینی، شماره ۴۵۵ ماهنامه فرهنگی هنری سینمارسانه در ۹۶ صفحه با بهای ۳۰۰۰ تومان در پیشخوان روزنامه فروشی‌ها در دسترس است.

این گزارش حاکیست در این شماره از سینمارسانه، علیرضا پورصباغ منتقد و روزنامه‌نگار گفتگوی خواندنی و مفصلی با سعید راد بازیگر باسابقه سینمای ایران دارد که مشروح آن از نظر خوانندگان گرامی می گذرد:

دریک دسته بندی ژنریک سعید راد بازیگر عمدتا درکارنامه فعالیت های پس از انقلابش در فیلم هایی با مضمون دفاع مقدس حضور یافته است . فیلم های شاخص و پر فروشی مثل عبور از «میدان مین» ،«عقابها» ،«برزخی ها و .... .راد پس از دو دهه غیبت در سینمای ایران همچنان با حضور در آثار شاخصی که در حوزه دفاع مقدس در آنها حضور پیدا کرده است شناخته می شود .«چ» آخرین ساخته بزرگ و ماندگار ابراهیم حاتمی کیا از آن دسته آثاری است که راد بازی ماندگاری را در متن اثر ارائه داده است .«راد» خیلی به دوران دفاع حساسیت وعرق عجیبی دارد .با شور و شعف راجع به دوران هشت سال دفاع مقدس حرف می زند . این حرارت را در یک گفتگوی دوستانه متوجه شدم و به بهانه حضور در آثار دفاع مقدسی با او گرم و صمیمانه اما با حرارت بسیار به گفتگو نشستیم .

*اگر کارنامه سینمایی شما را بعد از انقلاب بررسی کنیم شما بیشتر به عنوان بازیگر آثار دفاع مقدسی شناخته می شوید ،در همان اوایل انقلاب «عقابها» ،«برزخی ها » ،« عبور از میدان مین » و«مرز» را بازی کردید و حالا اوج درخشش شما در مقام بازیگر بازهم در فیلمی از سینمای دفاع مقدس متجلی می شود . می خواهم در ابتدای گفتگو درباره این علقه  شما به فیلم هایی با مضمون دفاع  گپ بزنیم .

- فیلم های جنگی من یا به عبارت بهتر آثاری که در گونه دفاع مقدس بازی کردم  هنوز حرف اول را در کارنامه کاری من  می زنند. بدون اینکه ادعایی داشته باشم، من اخلاق این کار را دارم. نمی گویم من جبهه بودم و خانواده ام دو تا شهید تقدیم انقلاب کرده اند. لزومی ندارد بگویم.اما عاشق فیلم هایی از این جنس هستم و هرموقع، مجالی پیش آمده بهترین پیشنهاد در گونه دفاع مقدس را پذیرفته ام . منتها در انتخاب آثاری از این جنس تفاوت هایی وجود دارد ،مثل « لیلی با من است » که من نمی توانم در آن بازی کنم .لیلی با من است فیلم بسیار خوبی است اما جای کار برای من ندارد،همین مورد در مورد  «آژانس شیشه ای » مصداق پیدا می کند . اما فیلم «چ» و «دوئل» آثاری هستند که می توانم در مقام بازیگر  در این آثار خودی نشان دهم .من به عنوان بازیگر این تلقی را دارم در مجموعه آثار دفاع مقدس می توانم نقش های خاصی را ایفا کنم ،البته پذیرش حصور در فیلم «چ» دلایلی دیگری دارد .

*دلیلش علاقه به ابراهیم حاتمی کیاست ؟

حقیقت این است که ابراهیم حاتمی کیایی که قبل از همکاری در فیلم «چ» می شناختم با ابراهیمی که با او همکاری کردم تفاوت بسیاری دارد . آقای حاتمی کیا در جریان ساخت فیلمش منش خاصی را به من نشان داد که من به احترامش  کلاهم را برای او بر می دارم. حاتمی کیا با رفتار متفاوتش به یک عده از آدمها اجازه نداد که کوچکترین لطمه ای به فریبرز عرب نیا (که من چندتا از بازی هایش را دوستش دارم ) بزنند. متاسفانه آقای عرب نیا از نگاه من در این فیلم،به سینمای ایران نامرادی کرد، چون برای فینال فیلم نیامد.. این فیلم، فیلم درستی بود. فیلم ضعیفی نبود که بخواهیم اینگونه رفتار کنیم. کجای دنیا در کدام سینما ،اعم از سینمای آمریکا ، فرانسه  و بریتانیاو... شنیده اید که بازیگر برای فینال فیلم نرود؟! بنا براین نصف فیلمهای دنبا باید نیمه کاره تمام شود.گاهی هنرپیشه وسط کار می میرد خب آن یک حرف دیگری است.

*آقای راد! قبل از انقلاب شما را با فیلمهای به اصطلاح موج نوی فیلمسازانی مثل کامران شیردل فریدون گله ،هادی صابر و  امیر نادری می شناختند. الان با کارنامه ای که پس از انقلاب  از خود به جا گذاشته اید بیشتر شما را بازیگر سینمای جنگی  می شناسند. این عنوان را می پسندید؟

من بعد از بیست سال برگشتم و در همان بدو ورود  درویش به من اطمینان کرد تا به عنوان  بازیگر با او همکاری کنم . اما نکته مهمتر این است که فیلمهای خوب سینمای ایران عمدتا دفاع مقدسی هستند. حالا یک عده ای این گونه را سیاه می سازنند ، می شوددر موردش بحث کرد .البته تصور می کنم سیاه نمایی راجع به جنگ به این دلیل است که سازنده این دست آثار کارشان را  بلد نیستند. چه کسی می تواند فیلمی مثل « دوئل » بسازد؟ دوئل را در فستیوال سئول کره جنوبی پخش کردند می گفتند:« شما خودتان در ایران این فیلم را نساخته اید ،دیگران برایتان ساخته اند!» ،یعنی باورشان نمی شد سینمای ایران اینقدر در فرم و محتوا به رشد چشمگیری رسیده باشد .در این شرایط به من حق بدهید ناراحت شوم که چرا فیلمبردار یا آهنگساز فیلم های ایرانی را از خارج می آوریم! مگر ما با همین عوامل داخلی خودمان همه چیز نشدیم ؟ با همین زحمت کشان سینما می توانیم  دنیا را فتح می کنیم؟ راستی از فتح گفتم منظورم از فتح با این فیلم های درجه 2 و 3 آپارتمانی نیست منظورم با فیلمهایی از جنس دفاع مقدس است و در گونه های متعالی سینمایی .   

*آیا شما نسبت به سینمای دفاع مقدس عرق دارید؟

صد در صد! چون من خودم جبهه بودم. با فضای آنها آشنا هستم. سینمای ما می تواند بسیار غنی به سینمای دفاع بپردازد . من با فیلم خوب آقای میرکریمی مخالف نیستم ولی اثر ایشان زیادی اسلو است . ما ا سوژه های ناب دفاع مقدسی را نباید نادیده بگیریم .

*جنگ به نظر شما در نسبت با سوژه  های مرسوم ناب تر  نیست؟

صد در صد هست . هنوز سینمای آمریکا از سوژه های جنگی تغذیه می شود. هزاران فیلم درست کرده اند و یکی از دیگری موفق تر (البته این معنای تائید محتوای این آثار نیست ).

*آقا راد این نگرش متعصبانه شما نسبت به سینمای دفاع دلیلش چیست ؟ با این عرق و  تحلیل  متعصبانه کاملا به جا ی شما در مقام بازیگر نسبت به آثار دفاع مقدس  کم محلی سینمای ایران نسبت به ساخت آثار معقول و استاندار جنگی را چگونه تحلیل می کنید ،تا کنون به این مسئله فکر کردید چرا سینمای ایران  هنوز در مورد فتح خرمشهر فیلمی نساخته است ؟   

-اگر به این رویداد مقدس نپردازیم، خیانت کرده ایم. شما نمی دانید مسئله جنگ ما یعنی چه ! در اتاقهای خودتان با یک خودکار ، کاغذ و میکروفون ضبط نشسته اید و در خصوص چیزهایی می نویسید بدون اینکه عمق ماجرا را درک کرده  باشید و از آن اطلاع درستی هم ندارید. اما من از تمام اصحاب رسانه می خواهم به این مهم دقت کنند .هر چه فیلم جنگی بسازیم ، هرچه قدر هم  خوب بسازیم و برای آن پروپاگاند کنیم، کم ساخته ایم .با ساختن فیلم جنگی خوب و تراز دنیا می فهمد ما چقدر فیلم شناس هستیم و  فیلمساز و سوژه های نابی برای تولید داریم. آروزی من در سینمای ایران این است که درخصوص فتح خرمشهر ده ها  فیلم خوب ساخته شود و این فیلم ها در دنیا مطرح شود ؟چرا راجع به خرمشهر نمی سازیم؟ چون فیلمسازخوب نداریم. دو سه تا فیلمساز خوب داریم آنها هم بالاخره پیر می شوند. مگر چند تا فیلم می توانند بسازند؟

*از میان فیلم های دفاع مقدسی که در آن بازی نداشته اید کدام فیلم را دوست دارید؟

فیلم روز سوم محمد حسین  لطیفی .سینمای ناب جبهه بود، فیلمی بود که تماشاگر داشت، هیجان داشت، درام داشت،اکشن داشت.حالا سئوال من از متولیان امر این است که  چرا امثال این سوژه ها کار نمی شود؟ من فریاد می زنم رها کنید موضوعات خانوادگی ، عاشقی ، طلاق ، دزدی وغیره را  .... . بیایید مثل حاتمی کیا فیلم جنگی خوب بسازید . متاسفانه سناریو نویس های درگیرسوژه های عامه پسند هستند . وقتی شما فیلم « دوئل» ، « آژانس شیشه ای » و سایر فیلمهای خوش ساختی مثل « چ » را می بینید دیگر کسی جرأت نمی کند الکی طرف سینما بیاید.

*شما فکر می کنید سینمای جنگ می تواند آوردگاهی باشد که عیار کارگردانی سنجیده شود؟

فیلم جنگ باید توسط کارگردانهای خوب ساخته شوند باید اعتبار و بودجه کافی به آن داده شود و بر آن پایمردی کنند. ما آنقدر در این زمینه سوژه داریم که انتهایی ندارد،  عرصه فیلم جنگی نباید محل آزمون و خطا باشد . ضمن اینکه از منظر تکنیکال در حوزه ساخت فیلم جنگی ما از صعنت سینمای جهان آنچنان عقب نمانده ایم . من 6-5 فیلم دفاع مقدس –از نظر خودم – می شناسم که استاندارهای جهانی را رعایت کرده اند و این دسته آثار قابلیت پخش جهانی دارند .ما باید این دسته آثار را برای جهانیان به نمایش بگذاریم تا  دنیا ببینند در یورش ارتش عراق بر رزمندگان ما چه گذشته و از سوی دیگر قدرت سینمای ایران را درک کنند .آنچه به نظر من مهم است از بازار های عرضه جهانی عقب مانده ایم و گرنه سینمای جنگ ما و فیلمسازان سطح تراز و مشخصی را در عرصه سینمای جنگ ارائه داده اند .این حرف درست است که می گویند فیلم های مهم و مطرح در فستویال های دنیا مثل اسکار بیشتر به توجه به ابعاد انسانی توجه  دارند اما سئوالم این است که در فیلمهای جبهه و دفاع مقدس یک رزمنده ما نماینده یک انسان کامل با اخلاق و انسان است که همین حالا می توان آنها را در گوشه و کنار ایران مشاهده کرد . حتما قرار نیست که با رابطه های خانوادگی و عشقی از و با چالش کشیدن اخلاق انسانی ، فیلم برای فستیوال های دنیا بسازیم .باور کنید مردان جبهه ما پر از حس هستند .که عشاق ترین ِآنها برای رفتن به خط اول جبهه با رفیق خود رقابت داشتند . شما کجای دنیا چنین فرهنگی غنی پیدا کنید، چرا نباید دنیا فرهنگ ایرانی را اینگونه بشناسد ؟

* آقا راد به نظر شما برای اعتلای سینمای دفاع مقدس باید چه کرد ؟

ساخت فیلم جنگی به نظر من نیار به مراقبت بیشتری دارد . بر خلاف گونه های دیگر، سرپرستی و هنربانی بیشتر می طلبد . بنیاد فارابی، تلویزیون یا گروههای فرهنگی که بودجه در اختیار دارند در تصمیم گیری ها کلان باید با دقت عمل کنند . من معتقدم ساخت فیلم جنگی نیاز به تخصص ویژه دارد  به قول آقای رامین فر –طراح صحنه- :«سینمای ما حرفه ای نیست.» دلیل دارم ، مثلا فیلمی مثل چ  که حساب شده  می درخشد و همگان متوجه آن می شوند ، تازه می فهمند سطح ما حرفه ای نیست. سینمای ما باید حرفه ای بشود، وقتی حرفه ای شد شما دیگر نیازی ندارید در خصوص سینمای دفاع مقدس با بازیگری مثل من صحبت کنید.چون سیاق حرفه ای باآدمهای متخصص  راه خودش را پیدا می کند . بعد از هشت سال ما فقط دو اثر قابل تعمق تکنیکال داشته ایم، فیلم های حرفه ای دیگری ساخته شده و موفق بوده اما  صحبت من با شما لزوما  درمورد فیلمهای دفاع مقدس است.

*نکته دیگر این است که سینمای دفاع در پروسه تولید و  نمایش با بی مهری مسئولان مواجه می شود یا مثلا همین «چ» که فیلم بزرگی است در جشنواره فجر مورد بی مهری قرار می گیرد.

ببین عزیز من ما کلا در همه سطوح ، اصول اولیه را رعایت نمی کنیم .فیلمساز حاضر نیست حین دریافت جایزه اش کت و شلوار بپوشد و بیایید روی سن .کسی نیست به این دوستان بگوید سیزده به در که نیامده اید، سینما حرمتی  دارد . تصورم این است که در همه سطوح حرمت سینماشکسته شده است . باشلوار و یک پیراهن آمده و می گوید:« در پارک بودیم بچه ام یادم انداخت باید بیایم اینجاجایزه ام را بگیرم ، فکرش را بکن! مثلا می خواهد وانمود کند ما خیلی سیاسی هستیم. اصلا قواعد رسمی سینما را شوخی گرفته اند ، قواعد بازی سینما عوض شده است. وقتی من مدام از درویش و حاتمی کیا نام می برم ، خیلی ها به همین جهت به من می توپند . یک جا در جشنی نام دو نفر را بردم و گفتم من کلاهم را برای این دو نفر بر می دارم  این دو نفر به گردن سینمای ایران خیلی حق دارند و به من چیزهای زیادی یاد دادند. نصف این سینما با من بد شدند . حتی گوش ندادند ببینند من چه می گویم . من گفتم:"این دو نفر به گردن من حق دارند . می خواهم از آنها یادی بکنم و امیدوارم شاگرد خوبی برای آنها باشم." فقط می خواهند از همین شرایط موجود آپارتمانی زده تعریف کنی ، نه سینمای متعالی . حالا شما از کجا فهمیدید من آقای حاتمی کیا را اینقدر دوست دارم.

*چون رفتار شناسی یک بازیگر از روی فیلم قابل تشخیص است دیدم که تمام انرژی خود را در فیلم گذاشته اید. آن صحنه ای که  از عکسهای مهم فیلم است و شما ملحفه سفیدی ممهور به خون شهیدی  را بالا برده اید  معلوم است که تمام آن برون ریزی حسی در شما نمود داشته است. این مسئله خیلی کم پیش می آید،به نظرم با همه وجود برای ابراهیم حاتمی کیا کار کرده اید ؟

بالا بروی و پایین بیایی تنها کسی که جایزه نقش مکمل را می توانست بگیرد من بودم . خوشحالم این اتفاق افتاد و من جایزه را نگرفتم یک عده خیالشان راحت شد ، چرا؟ چون همان صحنه ای که آقای حاتمی کیا برای من چیده بود اصلا یک صحنه دیگری بود. گفتم: « آقای حاتمی کیا با این کنش ها صحنه و آکسیون در نمی آید ، شما با این فیزیک خاص من  دارید به من بازی می دهید . من یک فرمانده ارتش هستم و بغض هم در گلوی من نشسته است، بر خلاف  اسکندر دوئل که خودش پرسوناژ ناراحتی است و روحیه خوبی ندارد،کاراکتر من در «چ» ارتشی تابع نظام است.اصلا تیمسار نمی خواسته بیاید، شرایط دارد خفه اش می کند . به آقای حاتمی کیا گفتم بگذار بغضش را خالی کند گفت: مثلا چه طور؟ گفتم :" یک اتود برایش گرفتم .چون اقای حاتمی کیا موقع فیلمبرداری پلان را در اختیار بازیگر می گذارد که اگر عیب و ایرادی داشت باهم روتوش و تصیح کنند .وقتی اتود مد نظرم را برایش اجرا کردم که شما به این پلان و عکس موردنظرتان اشاره کردید .شما تصور می کندی آقای حاتمی کیا چه جایزه ای به من داد ، شانه مرا بوسید . این سیاق تبادل آدمهای حرفه ای در سینماست . من این بوسه را جز جایزه های بزرگ زندگیم می دانم. کما اینکه این اتفاق با آقای کیمیایی در سفر سنگ ،در موردی خاص با آقای درویش در فیلم دوئل ،در دادشاه از طرف نعمت حقیقی به عنوان فیلمبردار  ، برای پلانهای خاصی  تحسین شدم و این ها جوایز سینمایی من است .من اولین جایزه ام برای فیلم چ بوسیدن ابراهیم بود . همین اتفاقات و تصدیق های از طرف آقای جوزانی در سریال در چشم باد اتفاق افتاد .این بزرگان  جز حرفه ای های سینماهستند .  

کارگردان های خوش فکر ، به حرفهای آدم باتجربه ای مثل من گوش می کنند. من بادی لنگوایج بلدم  یعنی با زبان بدنم حرف می زنم. یکی از کسانی که درست از این ویژگی من استفاده کرد آقای درویش بود در فیلم «دوئل».  از پرسوناژ من در تنگنا گرفته تا صادق کرده تقوایی در پرسوناژ اسکندر دوئل متجلی است  . درویش از بنده  خوب استفاده کرد و کارش را بلد بود. اسلحه اش هم من بودم و خوب جواب دادم. بازهم اشاره می کنم سینما تعریف خودش را دارد.

* چه چیزی موجب تنبلی در تولید آثار دفاع مقدس می شود ؟


 فیلمهای ملودرام خانوادگی که الی ماشاءالله از تلویزیون گرفته تا بینهایت در سینما.یکی از عوامل اصلی عدم تنوع سوژه در سینمای و تلویزیون است که عامل  تنبلی شده است . چون همان بازیگران و همان سوژه ها و همان کارگردانان و تهیه کننده ها برای هر دو مدیوم کار می کنند. تلویزیون تنبل است وبرای اینکه تایم بیشتری تولید کند ، سوژه را کش می دهند . چون روال پلان ها آهسته حرکت می کند سریالی که می تواند در 5 قسمت تمام شود به  30 قسمت می انجامد . البته ماهر هم هستند ا! دستشان هم درد نکند.

*شما در چه مقطعی جنگ را تجربه کردید؟


در شروع جنگ ، من برای جریانی رفتم اهواز،کار شخصی داشتم . در جلوی دانشکده کشاورزی و  استانداری اهواز آقای چمران و تعدادی از همراهانشان را دیدم.  تعدادی از جوانان رشیدمان را دیدم که آماده ، تب کرده و هیجان زده بودند که با دیدن آنها روی من کم شد و با خودم گفتم:"کجا می روی سعید؟! عراق به ما حمله کرده !" من از عراق متنفرم. همین الان هم هستم . اصلا آشتی یعنی چی؟ اینها همان کسانی هستند که آن سالها جوانان مارا پر پر کردند، چه تجاوزهایی به ما کردند،راستش من هنوزم هم از بعثی ها بدم می آید. همانجا خبر دادند که به سوسنگرد پاتک زده اند من هم یک خودروی رنجروور داشتم که استتارش کرده بودم .آنجا پرسیدند چه کسی می تواند کمک کند ؟ من گفتم می توانم کمک کنم .

بیشتر با بچه های بسیجی بودید؟

بله.

*چه مدت در جبهه جنوب بودید؟

دو ماه . هر کمکی از دستم بر می آمد می کردم مثلا در انتقال هموگلوبین و بانک خون  مورد نیاز بیمارستانها می کردم و کمک هایی از این قبیل. با جان و دل هم کمک کردم.

*چه تجربه ای از آن آدمها دارید؟

آن بچه بسیجی ها و سربازان رشید ارتش هر کدامشان یک سینما هستند. اینکه شما در مسیر سوسنگرد به اهواز باید چراغ خاموش بروی و بیایی و چندمجروح هم در ماشینت نشسته اند خود این روایت ، سینماست. دنیا این سینما را می فهمد. من حداقل 20 مرتبه با صدای انفجار خمپاره ها در اطراف ماشین ترس را با تمام وجودم حس کردم. اما حالا شما می بینید در فیلمهای دفاع مقدسی ما به صورت آمریکایی تیراندازی می کنند! اسلحه را طور خاصی تکان می دهند، اصلا  همه توی ژست هستند، همه شیک و تر و تمیز هستند،جنگ ما اصلا اینطور نبود.

ما متأسفانه ظرفیت این را نداریم قدر آن عزیران  را بدانیم و ارج بگذاریم. در  ورزش و در سینما هم همین است. یک فرصتی برای من پیش آمد در جشنی که فارابی گرفته بود در تجلیل از دست اندرکاران « چ » که در آنجا گفتم اجازه بدهید من صورت آقای حاتمی کیا را ببوسم. گفتند: " آقای راد ببخشید می خواهیم با شما شوخی کنیم ؛ این بوسیدن برای گرفتن رل بعدی است؟!"  ببینید! تا این حد این جریان، کوچک و حقیر است و واقعا جریان کوچکی است . من قرار بود نقش حر  را برای آقای درویش بازی کنم آقای درویش خودش هم حی و حاضرند می تواند شهادت بدهند. من دو سال به دفتر آقای درویش رفت و آمد داشتم تا اینکه یک جریانی پیش آمد که ایشان گفت:"سعید من نمی خواهم شرمنده تو باشم . یک مسائلی پیش آمده که من نقش حر را نمی توانم به تو بدهم." گفتم:"خدا نکند شما شرمنده باشید .سینما یعنی همین !" دیگر هم به دفترشان نرفتم اما باز هم برای من همان آقای درویش است. همانی که فیلم « دوئل » را با او کار کرده ام و خیلی برای من باارزش است . دوئل جزو کارهای خوب من در سینمای ایران است.

*شما در تمام فیلمهایی که بازی کرده اید از « عقابها » تا « عبور از میدان مین» و... نقش یک فرد ارتشی را بازی کرده اید. چرا نقش فرماندهان بسیجی و پاسدار را بازی نکرده اید؟

پیش نیامده است وگرنه بازی می کردم.

*پس تمایل داشتید که با تغییر فیزیک صورت و چهره ، نقش فرمانده بسیجی و پاسدار را هم بازی کنید؟


بله . چرا که نه. در مصاحبه دیگری هم گفته ام که من داستان ، کادر ،کارگردانی و جریان فیلمسازی برایم مهم است .. حتی افسر عراقی هم می توانم بازی کنم. منتها  لباس و استایل ارتشی بیشتر به من می خوردو دوست دارم در اینگونه نقش ها بیشتر بکار گرفته می شوم. یک بار عکسی از آقای ضرغامی دیدم با لباس پاسداری که واقعا از دیدن آن حظ کردم. تو را به خدا این عکس را پیدا کنید، در یکی از این مجلات چاپ شده بود، واقعا حظ کردم. اینقدر خوش استایل بود که با خودم گفتم کاش این نقش را به من می دادند تا نقش پاسداری اشان را بازی کنم. بهرحال من بازیگری هستم که نقش های مختلفی بازی کرده ام مثل خلبان ، فرمانده نیروی زمینی ارتش و ... حالا ممکن است برخی دوستان بگویند از آن عکس آقای ضرغامی تعریف کرد که در تلویزیونی رل بگیرد .من در شرایطی این حرف را زدم که ایشان کرسی مدیریت تلویزیون را ترک می کنند و اصلا قصد دیگری ندارم .  سینمای ما با این همین حرفها حقیر می شود . ما هیچ وقت خنده و خوشبختی را در سینما برای کسی دیگری نخواسته ایم . نخواستیم عرضه و لیاقت های خود را به نمایش بذاریم . الان سینمای ما پر از نیروی انسانی است . از فیلمبردار تا بازیگر و کارگردان و .....شما در این غوغا چند تا حرفه ای می توانید پیدا کنید . من اینجا موظفم باز هم از کلاس های بازیگری که به عقیده من جز فروختن رویا و بلاتکلیفی برای جوانان ما به ارمغان نمی آورد گله کنم . مگر سینما چقدر به نیروانسانی بازیگری نیاز دارد که در شهرستانها شعبه زده اند.

*چرا وقتی اینقدر درخصوص سینمای جنگ حرف می زنیم تا این حد متعصبانه و با حرارت حرف می زنید؟


برای اینکه سینمای جنگ حقش ادا نشده است.برای اینکه سینمای جنگ مهجور مانده است.سینمای جنگ، کارشناس می خواهد ، عاشق می خواهد . فیلمساز دفاع مقدس باید عاشقانه مملکتش را دوست داشته باشد . سازندگان باید بدانند دفاع مقدس به چه معناست. ما یک سری تعاریفی شنیده ایم که خودمان را در پشت آنها پنهان می کنیم. برخی از این فیلمهای مستند دفاع مقدس که خیلی قدیمی است -16 میلیمتری- را گاهی نگاه می کنم که واقعا موهای تنم سیخ می شود و از خودم خجالت می کشم . وقتی از بهشت زهرا برمی گردید عکسی از یک بسیجی نصب شده است که سرش کج شده و در حال احتضار است (شهید امیر حاج امینی) ،آقا به والله ، این عکس خود سینماست. فقط لازم است یک نفر برود دنبال اینکه ببیند این آدم چه کسی بوده و چگونه به چنین مرتبه زیبایی از قربانی شدن در راه خدا رسیده است . او هم در زندگیش عشق داشته ، فرزند داشته . ما چقدر دین داریم به این آدمها! من نه آدم سیاسی هستم و نه سیاستگذار سینماهستم ولی می دانم ساخت  این فیلم ها با سخت افزارهایی که در ایران داریم فوق العاده مشکل هستند. آقای درویش دو واگن را آتش زدو دو تا میگ29 را پرواز داد و همزمان روی زمین ، تیراندازی اتفاق می افتاد . از آسمان  میگ ها آتشباران می کردند و روی سطح زمین تیراندازی بود . واقعا خلق این صحنه ها مشکل است و فوق العاده خلاقیت می خواهد . آقای حاتمی کیا که این سه هلی کوپتر را در پاوه پرواز می داد شما نمی دانید یعنی چه،واقعا  قدرت انجام و اجرای خاصی می خواهد . من قدر این زحمات را می دانم. من به آقای عرب نیا گفتم: " فریبرز من با تو دشمنی ندارم اما تو دل سینما را شکستی، من هم شاکی شدم. من نگاه کردم دیدم در فینال فیلم ، جای تو کنارم خالی است و نیستی تا با هم فیلم را به پایان برسانیم. من به چه کسی می توانم اعتماد کنم؟ " به ایشان گله گذاری کردم و هنوز هم می کنم و هر وقت یاد این قضیه می افتم ناراحت می شوم .

*خیلی فیلم چمران روی شما تأثیر گذاشته است. کاراکتر چمران را در این فیلم چگونه ارزیابی می کنید؟

یک مسائلی در فیلم چمران به وجود آمد که خود فیلم را به حاشیه برد. یک طرف قضیه ، همان عوض کردن عرب نیا بود. چرا باید کار به جایی برسد که حاتمی کیا دو مرتبه مجبور شود تصمیم بگیرد عرب نیا را تعویض کند. این حواشی خیلی به فیلم لطمه زد. یعنی حواس همه را پرت کرده بودولی وقتی در فینال عرب نیا حاضر نشد ، من به آقای حاتمی کیا گفتم: " اگر عرب نیا را تعویض می کنید لطفا مرا هم عوض کنید" یعنی منظورم این بود که شما الان عصبانی هستید این کار را نکنید، من از این مسائل زیاد دیدم. آقای حاتمی کیا خیلی آدم محترم و خوبی است . من خانواده و فرزندانش را هم دیده ام و زندگیش را هم دیدم . چقدر این مرد درویش است. خیلی راحت است که بگوید من الان در چنین مرتبه ای هستم و بخواهد خودش را بگیرد اما واقعا شخصیت زیبایی دارد.همه در این سینما از ابتدا عاشق سینما بوده اند! وقتی هم دو تا فیلم ساخته اند دیگر نمی شود با آنها حرف زد. خب معلوم است سینما همین می شود دیگر! چرا اینقدر از تماشاگران توقع دارد ؟ والله تماشاگران ما مثل تماشاگران فوتبال خیلی نجیب هستند که هنوز هم سینما می آیند . آخر بیایند که چه ببینند؟ خود من هم پر از اشتباه هستم. خود من هم فیلمهایی بازی کرده ام که می خواهم به مردم بگویم: " ببخشید از دستم در رفت. اشتباه کردم ." اصلا سینما اینطور نیست. همه چیز در سینما از تعادل خارج شده است . الان آقای ایوبی یک حرفهایی در خصوص سینما می زنند که بنده  لذت می برم. اما انجام دادن این حرفها می دانید یعنی چه؟ یعنی صبرایوب آقای ایوبی. یعنی هشت سال. اصلا مردم نمی دانند چه بکنند و چه بگویند . کم مانده است سینمای ما مثل ترکیه از بین برود و فقط تلویزیون بماند و سریال پخش کند، واقعا حیف است، ما هنرمندان مستعدی داریم. سینما دیجیتال شده است.، به تکنیک های خوبی دست یافتیم . باید فرصت و امکانات در اختیار نیروها قرار داد و خوش سلیقه ها را گلچین کرد و به بقیه هم آهسته پیغام فرستاد که: " آقا اشتباهی وارد این عرصه شده ای برو! برو با خودت شوخی نکن". اینجا اصلا کسی به سینماگر کاری ندارد ، به خدا آزادترین مملکت دنیااست. به خدا کلینت ایستوود هم بعد از این همه سابقه بازی اگر بخواهد کارگردانی کند در سازو کار هالیوود اصلا کار راحتی برایش نیست ، به همین راحتی نمی تواند فیلم بسازد  ،مگر الکی است؟ در فستیوال دهه فجر مابخاطر فیلم «چ» سفرهای زیادی می رفتیم یک آقایی  را دیدم که در یکی از فیلم های همان فستیوال بازی کرده بود و بازی خوبی هم کرده بود. گفتند او تصمیم دارد وارد حیطه کارگردانی بشود. به او گفتم:"تو یک استعدادهایی داری! اگر بیشتر تلاش کنی و با کمک کارگردان بتوانی حس بیشتری در اجراهایت به کار ببری خیلی موفق خواهی بود . اگر وقتت را در بازیگری بگذاری موفق خواهی بود چرا اصرار داری سراغ کارگردانی بروی؟"  گفت: "دوست دارم!!"  یک نفر به من گفت: چرا کارگردانی نمی کنی؟ گفتم : « مگر کار سینما به همین سادگیست؟ بله من می توانم بعنوان کارگردان کار کنم اما روال این نیست» شما می دانید که من  برای 16 کارگردان ، کار اولی کار کرده ام . از امیر  نادری تا حبیب کاوش ، هادی صابر، و کامران شیردل.سیروس الوند و... سوژه هایی که به من داده می شود خوب هستند ،اما وسط کار خراب می شود. وقتی هم به آنها اعتراض می کنی می گوید:"عزیزم من تجربه دارم این قسمت نباید اینگونه باشد"  قبول نمی کنند . چه بگویم؟ چرا توی ذوقش بزنم. سینمای ما باید حرفه ای شود.

*به نظر من هم اگر در خصوص سینمای جنگ بتوانیم فیلم خوب بسازیم ، سینمای ما حرفه ای می شود. چون در آن دکوپاژ و میزانسن وسترن و سینمای محض وجود دارد؟


- تولید فیلم جنگی باعث سبب می شود سینمای ما ارتقا پیدا کند .در سینما دو تا آسیستان خوب در پروسه تولید فیلم جنگی به راحتی می توانند کارگردان شوند  . البته یک عده که اهل این کار نبودند خیلی زود از این ژانر خارج شدند اما آنهایی که در این ژانر ماندند و کار را ادامه دادند الان فیلمسازان خوبی هستند.سینمای جنگ شاگردانی را به مرحله استادی می رساند ، چه بازیگر چه کارگردان و چه فیلمبردار. امتیازهای خوبی در سینمای جنگ مستتر است .  اگر کسانی که متولی سینمای جنگ هستند  حقیقت مطلب را ادا کنند و بدرستی  در موردش فیلم بسازند و دنیا آن را قبول کند و بتواند حداقل پخش جهانی را داشته باشد سینمای ما به سرمنزل مقصود رسیده است . ما باید صندلی جهانی برای فیلمهای خود پیدا کنیم آنوقت می توانیم بگوییم سینمای ما جهانی شده است .با حضور در  این جشنواره های تب کرده که سینمای ما جهانی نمی شود .

*یعنی با سینمای جنگ می توانیم صندلی جهانی پیدا کنیم؟

حتما. من چند نمونه فیلم معرفی می کنم که از « سرباز رایان» هم قوی تر ساخته شده اند. فقط موضوع این است که خود را باور نداریم و تبلیغ هم بلد نیستیم وبازار جهانی هم را نمی فهمیم .رقابت و مقایسه چیز خوبی است ولی دیده شدن آثار جنگی خودمان در سطح جهان را  نباید فراموش کنیم. سکوی پرتاب ما خیلی وسیع است. الان تمام فیلم های ما که در آن طرف هم موفق هستند و جوایزی کسب می کنند بهرحال  در مورد مسائل اجتماعی است که به قول معروف تا حدی هم تب کرده اند ، معمولا همین فیلم تب کرده را از ما می پذیرنذ. ما در اجتماع خودمان شادی های خوبی داریم . آقا من یک تعریفی بکنم؛ عادل فروسی پور و عواملش در جام جهانی به گونه ای تیم ایران را لانسه کردند که علیرغم اینکه شکست خورده بودیم اما مردم ریختند بیرون و بوق می زدند و فکر می کردیم فاتحیم.چون با تبلیع مردم را می شود  به حرکت درآورد .بهرحال ما بودجه داریم ، سفارت فرهنگی داریم و... ما باید به دنیا بگوییم آقا ما فیلمسازهای خوبی داریم و سوژه ای داریم که از لحاظ انسانی خیلی غنی است.

*عده ای می گویند چون جنگ تمام شده دیگر دوره این حرفها گذشته است.

من از سینما صحبت می کنم . وقتی شما سوژه ای دارید که شما را دچار شعف می کند بهتر سراغ این سوژه بروی ،اتفاق مقوله دفاع مقدس را می توان از ابعاد مختلفی بررسی کرد ، اتفاقا تابو شکنی مجموعه اخراجی ها به این دلیل بود که پیامش را عرضه می کرد و از ذکر مصیبت پرهیز کرد .

*عده ای به همین دلایل با قسمت اول اخراجی ها مخالف بودند چون باعث خندیدن مخاطب می شود.

تابحال در این خصوص صحبت نکرده بودم. الان صرفا به شما می گویم  .آقای ده نمکی را که دو سه مرتبه ملاقات کرده ام متوجه شدم که بسیار فرد باهوشی است . فیلمش را هم با هوش ساخته است. چرا؟ به این دلیل که توانسته اینهمه تماشاچی برای تماشای فیلم بیاورد.حتما یک چیزی در فیلم هایش بوده. حتما نکاتی را دیده که دیگران ندیده اند. فیلمهایش هم دفاع مقدسی هستند،

*به جای تشویق،  سنگبارانش می کنند.

اصلا فضای نقد در کشور متشنج شده است ،مخصوصا در حوزه نقد مکتوب ،آنچه می نویسند را عمدتا  عوامل سازنده فیلم می خوانند نه مردم . اصلا این منتقدها به فیلم کاری ندارند بلکه فقط به هم پز می دهند که تو موافقی و من مخالفم. جالب این است که همه مدعی اند سینمای دنیا را دنبال کرده اند .کجای سینمای دنیا چنین روشهای نقدی وجود داشته است؟ اصلا نقد نوشتاری است نه گفتاری .به هر حال دوست عزیز من صحبت من با شما پایانی ندارد چون تو از هم آن جنس منتقدانی هستی که مخالف سینمایی آپارتمانی هستی.پس حرف من شما پایانی ندارد .اما بگذار نکته ای را در پایان گفتگو بگویم  هنرمندان سینمای ایرانی را نباید مرز بندی کرد ، هنرمند سینمای ایران ،هنرمند سینمای ایران است . چون قواعد بازی بهم ریخته هنرمندان خوب سینمای ایران کنار گذاشته شده اند .یا آنقدر خسته شان کرده اند که عطای سینمای را به لقایش بخشیده اند  .من پر از یاد گرفته هایی از  سینمای ایران هستم، پر از حس و فراگیری .حالا کجا باید مصرف شوم این سئوال بزرگی است در مورد آدمهای حرفه ای مثل من . همیشه از یک چیز دفاع کرده ام سینمای ما قهرمان می خواهد  و این قهرمان را فقط می توان در بستر سینمای دفاع مقدس پیدا کرد .این مهم را باور کنید .

منبع : سینما پرس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس