حاتمیکیا: مهندس ضرغامی را با مرام دیدم
ابراهیم حاتمیکیا کارگردان سینما درباره مدیریت مهندس ضرغامی در صدا و سیما طی یادداشتی در روزنامه «جام جم» نوشت:
من بچه پامنارم و مهندس ضرغامی بچه نازی آباد. هر دو محله های قدیمی و لوطی پرور که به وقت جنگ نامشان به محله های شهید پرور تغییر یافت. این روزها بازار بدرقههای نا لوطی زیاد شده. خصلتِ خوش استقبالی و بد بدرقه بودن ، رسم جوانمردی نیست. من هم به نوبه خودم حرفها دارم که جایش در این روزهای بدرقه نیست؛ اما اگر دفعتأ از من بپرسید چه خصلتی از مهندس ضرغامی در روح و ذهنتان ته نشین شده ، یک صفت بسرعت ظاهر می شود؛ لوطیصفتی. مهندس ضرغامی را لوطی دیدم . با مرام دیدم.
در این ده سال مدیریت ایشان را ده بار هم ندیدم ، ده ساعت هم مراوده نداشتم، اما هر بار دیدم یا نامه ای نوشتم از پاسخش بوی لوطی صفتی می تراوید. خدا نگهدارتان آقا مهندس. هر جا رفتی دعای خیر ما بدرقه راهت.
عبدی: ضرغامی ما را حاجی کرد
اکبر عبدی در پایان دوره 10 ساله مدیریت مهندس ضرغامی در رسانه ملی طی یادداشتی که در اختیار رسانه ها گذاشته است. اینگونه نوشت:
درباره آقای ضرغامی خیلی خاطرات و نکتهها برای گفتن دارم که همهشان خوشمزه و خوشگل است، هیچ خاطرهای از ایشان ندارم که همراه با بیمهری و کملطفی باشد.
آنچه بیشتر از همه در ذهنم مانده این است که ایشان ما را حاجی کرد، دورانی بود که ایشان در وزارت ارشاد مسئولیت داشتند، یک برنامهای را تدارک دیدند تا هنرمندان بدون نوبت و با نرخ دولتی و البته با هماهنگی سازمان اوقاف و حج و زیارت راهی مکه و مدینه شوند، یادم است آن موقع من از خدا شفای مادر و همسرم را میخواستم و ایشان هماهنگی کردند تا همراه همسر، مادر و فرزندم به سفر حج مشرف شویم، هنوز دعاگویش هستم.
یک بار هم به دفترشان در صدا و سیما رفتم برای عرض ادب و خسته نباشید، البته بدون هماهنگی و وقت قبلی رفتم، ایشان مهمانانی خارجی داشتند اما وقتی مسئول دفترشان گفتند فلانی آمده است، بلافاصله از اتاق خارج شدند دست من را گرفتند و با خودشان به داخل دفتر بردند و پس از آنکه با احترام من را به مهمانانشان معرفی کردند ،گفتند اجازه دهید تا جلسه تمام شود و ناهار را با هم بخوریم. برای من هنرمند همین احترام کافی است، احترامی که متاسفانه کمتر از سوی برخی مدیران میبینیم، ولی آقای مهندس ضرغامی همواره برای کارمندانش و هنرمندان کشور حرمت خاصی قائل هستند و نوع رابطه دوستانه و صمیمانهشان با بنده و دیگر همکاران زبانزد و الگوست. امیدوارم خدا امثال ایشان را برای انقلاب و نظام و کشور زیاد کند.
هنرمند با حسش زندگی میکند و این نوع برخورد آقای ضرغامی بالاتر از هر مبحث مالی و مادی برای من دلگرمکننده است و اکنون از به پایان رسیدن دوره خدمتشان واقعا ناراحتم، اگرچه میدانم بلافاصله در جایگاهی دیگر قرار میگیرند و هرجا هم که بر روند آن سازمان و نهاد را احیا میکنند و میدانم برکه در اتاقشان روی امثال ما باز است.
فخیم زاده: من ضرغامی را رفیقی لوطی منش میدانم و نه رئیس
مهدی فخیمزاده کارگردان سینما و تلویزیون هم از عملکرد ده ساله مهندس ضرغامی تشکر کرد.
مهدی فخیمزاده از کارگردانان بنام صدا وسیما در گفتوگویی گفت: از دورهای که مهندس ضرغامی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون سینمایی فعالیت میکرد، با وی آشنا و از همان زمان هم خیلی با او رفیق بودم و همیشه مرام محبتآمیزش را ستایش کرده و میکنم.
وقتی هم ایشان به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد، همین شخصیت خاکی، دوستداشتنی و مردمی خود را حفظ کرد و در هر شرایطی دوستانه و رفاقتی با ما برخورد میکرد. برخی مدیرانی هم که با ایشان همکاری میکردند رفتار و مسلکی مانند خود او داشتند و این، کار کردن با این سازمان را برای تهیهکنندگان و کارگردانان راحتتر میکرد.
اما در پنج سال گذشته فشار مالی بسیار زیادی بر سازمان صداوسیما تحمیل شد که بیسابقه بود.
این محدودیت مالی باعث شد تا دست مدیران سازمان در تولید برنامه بسته شود و در بخشهای فنی و تکنولوژی هم این کمبود بودجه مشکلات زیادی را به وجود آورد که بر روند سازمان صداوسیما تاثیر زیادی گذاشت.
مسلما اگر این کمبود بودجه و فشار مالی نبود، آقای ضرغامی در پنج سال دوم فعالیت خود هم میتوانست خیلی موفقتر عمل کند، اما با همه اینها بازهم خوب توانست این سازمان را مدیریت کند.
در مجموع من ضرغامی را رفیقی لوطی منش میدانم و نه رئیس.
دهنمکی: نظر شخصیاش را در موضع مدیریتیاش دخالت نمیداد
همچنین مسعود ده نمکی در همین مورد طی یادداشتی نوشت:
یادم میآید ساعت 6 صبح فردایی که «اخراجیها» در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بود، ایشان به من زنگ زد و از فیلم تعریف و تمجید کرد. ایشان در زمان مدیریت خودش حداقل پشت فیلمهای من ایستاد؛ آن هم در شرایطی که دیگران یک جو منفی نسبت به کارهای من به وجود آورده بودند. البته این باعث نمیشد نظر شخصیاش را درباره یک فیلم نگوید. آقای ضرغامی همانطور که پای «اخراجیها» ایستاد و گفت استقبال مردم از فیلمها به قبل و بعد از «اخراجیها» تقسیم میشود، اما این حمایت را از «رسوایی» انجام نداد، ولی بعد از دیدن فیلم بشدت متاثر شده بود و گفت این بهترین فیلمی است که درخصوص روحانیت ساخته شده است.
درواقع یکی از محاسن او این بود که نظر شخصیاش را در موضع مدیریتیاش دخالت نمیداد و اعمال نمیکرد. هر چند به هر دلیل موقع اکران «رسوایی» حمایت ویژهای از این فیلم نکرد، اما نظر شخصی خودش برای من بسیار مفید و ارزشمند بود
عبدی: ضرغامی ما را حاجی کرد
اکبر عبدی در پایان دوره 10 ساله مدیریت مهندس ضرغامی در رسانه ملی طی یادداشتی که در اختیار رسانه ها گذاشته است. اینگونه نوشت:
درباره آقای ضرغامی خیلی خاطرات و نکتهها برای گفتن دارم که همهشان خوشمزه و خوشگل است، هیچ خاطرهای از ایشان ندارم که همراه با بیمهری و کملطفی باشد.
آنچه بیشتر از همه در ذهنم مانده این است که ایشان ما را حاجی کرد، دورانی بود که ایشان در وزارت ارشاد مسئولیت داشتند، یک برنامهای را تدارک دیدند تا هنرمندان بدون نوبت و با نرخ دولتی و البته با هماهنگی سازمان اوقاف و حج و زیارت راهی مکه و مدینه شوند، یادم است آن موقع من از خدا شفای مادر و همسرم را میخواستم و ایشان هماهنگی کردند تا همراه همسر، مادر و فرزندم به سفر حج مشرف شویم، هنوز دعاگویش هستم.
یک بار هم به دفترشان در صدا و سیما رفتم برای عرض ادب و خسته نباشید، البته بدون هماهنگی و وقت قبلی رفتم، ایشان مهمانانی خارجی داشتند اما وقتی مسئول دفترشان گفتند فلانی آمده است، بلافاصله از اتاق خارج شدند دست من را گرفتند و با خودشان به داخل دفتر بردند و پس از آنکه با احترام من را به مهمانانشان معرفی کردند ،گفتند اجازه دهید تا جلسه تمام شود و ناهار را با هم بخوریم. برای من هنرمند همین احترام کافی است، احترامی که متاسفانه کمتر از سوی برخی مدیران میبینیم، ولی آقای مهندس ضرغامی همواره برای کارمندانش و هنرمندان کشور حرمت خاصی قائل هستند و نوع رابطه دوستانه و صمیمانهشان با بنده و دیگر همکاران زبانزد و الگوست. امیدوارم خدا امثال ایشان را برای انقلاب و نظام و کشور زیاد کند.
هنرمند با حسش زندگی میکند و این نوع برخورد آقای ضرغامی بالاتر از هر مبحث مالی و مادی برای من دلگرمکننده است و اکنون از به پایان رسیدن دوره خدمتشان واقعا ناراحتم، اگرچه میدانم بلافاصله در جایگاهی دیگر قرار میگیرند و هرجا هم که بر روند آن سازمان و نهاد را احیا میکنند و میدانم برکه در اتاقشان روی امثال ما باز است.
فخیم زاده: من ضرغامی را رفیقی لوطی منش میدانم و نه رئیس
مهدی فخیمزاده کارگردان سینما و تلویزیون هم از عملکرد ده ساله مهندس ضرغامی تشکر کرد.
مهدی فخیمزاده از کارگردانان بنام صدا وسیما در گفتوگویی گفت: از دورهای که مهندس ضرغامی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون سینمایی فعالیت میکرد، با وی آشنا و از همان زمان هم خیلی با او رفیق بودم و همیشه مرام محبتآمیزش را ستایش کرده و میکنم.
وقتی هم ایشان به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد، همین شخصیت خاکی، دوستداشتنی و مردمی خود را حفظ کرد و در هر شرایطی دوستانه و رفاقتی با ما برخورد میکرد. برخی مدیرانی هم که با ایشان همکاری میکردند رفتار و مسلکی مانند خود او داشتند و این، کار کردن با این سازمان را برای تهیهکنندگان و کارگردانان راحتتر میکرد.
اما در پنج سال گذشته فشار مالی بسیار زیادی بر سازمان صداوسیما تحمیل شد که بیسابقه بود.
این محدودیت مالی باعث شد تا دست مدیران سازمان در تولید برنامه بسته شود و در بخشهای فنی و تکنولوژی هم این کمبود بودجه مشکلات زیادی را به وجود آورد که بر روند سازمان صداوسیما تاثیر زیادی گذاشت.
مسلما اگر این کمبود بودجه و فشار مالی نبود، آقای ضرغامی در پنج سال دوم فعالیت خود هم میتوانست خیلی موفقتر عمل کند، اما با همه اینها بازهم خوب توانست این سازمان را مدیریت کند.
در مجموع من ضرغامی را رفیقی لوطی منش میدانم و نه رئیس.
دهنمکی: نظر شخصیاش را در موضع مدیریتیاش دخالت نمیداد
همچنین مسعود ده نمکی در همین مورد طی یادداشتی نوشت:
یادم میآید ساعت 6 صبح فردایی که «اخراجیها» در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بود، ایشان به من زنگ زد و از فیلم تعریف و تمجید کرد. ایشان در زمان مدیریت خودش حداقل پشت فیلمهای من ایستاد؛ آن هم در شرایطی که دیگران یک جو منفی نسبت به کارهای من به وجود آورده بودند. البته این باعث نمیشد نظر شخصیاش را درباره یک فیلم نگوید. آقای ضرغامی همانطور که پای «اخراجیها» ایستاد و گفت استقبال مردم از فیلمها به قبل و بعد از «اخراجیها» تقسیم میشود، اما این حمایت را از «رسوایی» انجام نداد، ولی بعد از دیدن فیلم بشدت متاثر شده بود و گفت این بهترین فیلمی است که درخصوص روحانیت ساخته شده است.
درواقع یکی از محاسن او این بود که نظر شخصیاش را در موضع مدیریتیاش دخالت نمیداد و اعمال نمیکرد. هر چند به هر دلیل موقع اکران «رسوایی» حمایت ویژهای از این فیلم نکرد، اما نظر شخصی خودش برای من بسیار مفید و ارزشمند بود