کد خبر 36000
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۷

پخش يکصد فيلم سينمايي و چندين سريال تلويزيوني در تعطيلات نوروزي 1390 تلاش فراوان و هزينه سرسام‌آوري را نشان مي‌دهد که اگر صرفاً به منظور سرگرم کردن مخاطبان و منزوي کردن شبکه‌هاي مفسد انگليسي-آمريکايي انجام...

مشرق - قانون اساسي فلسفه وجودي رسانه‌ها و بويژه سازمان صدا و سيما را چنين توصيف کرده است: «وسائل ارتباط جمعي (راديو، تلويزيون) بايستي در جهت روند تکاملي انقلاب اسلامي در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامي قرار گيرد... و از اشاعه و ترويج خصلت‌هاي تخريبي و ضداسلامي جداً پرهيز کند.»
همين جا تأکيد مي شود که اين يادداشت فعلاً قصد نقد برنامه‌هاي صدا و سيما و يا ساير رسانه‌ها را ندارد و زحمات فراوان اهالي رسانه در سالي که گذشت را ناديده نمي‌گيرد و برنامه‌هاي متنوع نوروزي سال نود را پيشاپيش زير سؤال نمي‌برد، بلکه مايل است در پايان يک سال تلاش و صرف عمر و بيت‌المال عمومي و در ايام فراغت آغاز سال جديد، مجموعه‌هاي بزرگ اهالي رسانه از خود بپرسند: تاکنون چه کرده‌ايم؟ چه برنامه‌هايي براي آينده در پيش اريم؟ و آيا عملکرد ما و برنامه‌ريزي‌هاي ما تا چه ميزان در راستاي فلسفه وجودي رسانه‌ها در نظام جمهوري اسلامي قرار دارند؟
چند درصد از منويات امام خامنه‌اي در برنامه‌هاي صدا و سيما بازتاب مي‌يابد؟ و...
البته مديريت ارشد سازمان صدا و سيما با همه همت و انگيزه مثبت خويش، اگر کارگزاراني فرهيخته، آرمان‌خواه، دانا و توانا در بخش توليد و تهيه و اجرا در اختيار نداشته باشد، قطعاً نمي‌تواند به آنچه اراده مي‌کند، نائل شود؛ چنانکه گاهي يک مجري برنامه يا تهيه‌کننده و يا ساير عوامل پشت صحنه، بهتر و بيشتر از رئيس سازمان، اراده و انگيزه خود را در يک برنامه صدا يا سيما جاري و ساري مي‌کنند. لکن اذعان به اين واقعيت، مسئوليت عظيم مديران سازمان را نفي نمي‌کند و حتي همين واقعيت را متوجه نوع مديريت‌ها مي‌سازد، که فعلاً از آن عبور مي‌کنيم.
قانون اساسي انتظار دارد که رسانه همگاني «روند تکاملي انقلاب اسلامي» را با «اشاعه فرهنگ اسلامي» هموار سازد و «آزادي و کرامت ابناء بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تکامل انسان» را که يک وظيفه همگاني است، فراروي مخاطبان خويش قرار دهد، تا مخاطبان «فعالانه در ساختن جامعه اسلامي مشارکت جويند، به اميد اينکه در بناي جامعه نمونه اسلامي (اسوه) که بتواند الگو و شهيدي بر همگي مردم جهان باشد، موفق گردد» با ايمان کامل به اين اهداف متعالي بنده طي سال‌هاي خدمت در سازمان صدا و سيما (85-1374) صدها پيشنهاد قابل اجرا به آقايان علي لاريجاني و سيدعزت‌الله ضرغامي تقديم کرده‌ام که اکثر مکتوبات مربوط موجود است و در فراغتي – انشاءالله – منتشر خواهند شد.
گرچه در سال‌هاي رياست آقاي ضرغامي با اتخاذ يک مشي متواضعانه، حداقل گوشي براي شنيدن و همتي براي پيگيري بعضي از پيشنهادات اسلامي وجود داشته، اما روحيه محافظه‌کاري و پرهيز از دغدغه‌هاي آرمانگرايانه، همواره موجب انزواي نيروهاي تعالي طلب و آرمانخواه شده است و اکثر تلاش‌هاي مصلحانه بي‌نتيجه مانده است.
در اين نوشتار فقط چند پيشنهاد که هرکدام بارها به مسئولين محترم سازمان و شبکه‌هاي مختلف در طي سال‌هاي گذشته – و بعضاً سال 89 – ارائه شده، تقديم مي‌شود که اميد است با قول مساعد آقايان محقق شوند:
الف: ساعات تحويل و اوليه سال و همچنين روزهاي آغازين بهار، لحظات بطالت مخاطبين نيست که با دلقک‌ها و دلقک‌بازي‌ها و سرگرمي‌هاي پوشالي و شوهاي بي‌مغز و سريال‌هاي بي‌هدف، به هدر داده شود. اين شيوه راديو، تلويزيون طاغوت حدود 12 سال (57-1345) جامعه ايراني را صدمات فراواني زد و با ترويج چهره‌هاي مبتذل هنري رسانه‌اي و يا حداکثر ورزشکاران جنجالي، به هويت‌زدايي از اسلاميت ايرانيان مي‌پرداخت و يک نوع ناسيوناليسم افراطي را جايگزين اصالت‌هاي فرهنگ اسلامي – شيعي قرار مي‌داد.
اينک سي و سومين بهار انقلاب اسلامي را صدا و سيماي ما مي‌تواند فرصتي بداند تا از اقصي نقاط کشور چهره‌هاي اصيل جامعه اسلامي – ايراني به مخاطبان معرفي شوند:
1- زحمتکشان بي‌مدعا: رفتگران، پاسبانان، پرستاران، پزشکان، معلمان و مهندسان پرتلاش.
2- دانشمندان افتخار‌آفرين: در تمام عرصه‌هاي علوم و فنون.
3- انديشمندان و صاحبنظران و پيشکسوتان: در تمام رشته‌هاي علوم انساني و اسلامي.
4- مبارزان خستگي‌ناپذير راه استقلال، آزادگي، عدالت و کرامت انساني در گستره جهان اسلام يا حداقل در محدوده «ايران فرهنگي» و از سراسر سرزمين اسلامي و...
5-ايرانيان موفق و نيز برجستگان مسلمان ساکن در جهان غرب که وجودشان موجب افتخار ايران بزرگ فرهنگي و ساير جوامع اسلامي است و حاصل زحماتشان مايه شکوفايي علوم و فنون جهان غرب بوده و هست.
6- قهرمانان ملي ايران: در عرصه جنگ تحميلي نظامي، جنگ تحميلي رسانه‌اي و در عرصه مديريت اسلامي و انقلابي و...
7- شناسايي و شناساندن زنان ممتاز جامعه اسلامي که فارغ از هر نوع جلوه‌گري و خودمحوري‌هاي متعارف و مرسوم عصر جاهليت مدرن، در کمال خداباوري و نجابت، فداکارانه کانون خانواده‌ها را جلوه گاه محبت و اخلاص و انسانيت قرار داده و با حمايت معنوي از همسران و تربيت فرزندان پاک و شايسته، به ساختن واقعي فرهنگ و تمدن آينده ايران و اسلام و جهان اشتغال دارند.
باور کنيم که يک جامعه پيشرو، انقلابي و تحول‌آفرين در عرصه جهاني نيازمند الگوهايي فراتر از چند چهره معروف ورزشي، هنري و رسانه‌اي است؛ هرچند عرصه ورزش و هنر و رسانه هم بايد براساس همان آرمان‌هاي الهي – انساني و رها از تقليد و تکرار الگوهاي غربي، اسوه‌ها و قهرمانان حقيقي خود را بيابد.
ب: پخش يکصد فيلم سينمايي و چندين سريال تلويزيوني در تعطيلات نوروزي 1390 تلاش فراوان و هزينه سرسام‌آوري را نشان مي‌دهد که اگر صرفاً به منظور سرگرم کردن مخاطبان و منزوي کردن شبکه‌هاي مفسد انگليسي-آمريکايي انجام گرفته باشد، هرچند بخشي از اينکار قطعاً قابل توجيه است، لکن صدا و سيماي ما را به يک رقابت فرسايشي بيهوده سوق مي‌دهد و از اهداف متعالي خويش بشدت دور مي‌سازد.
تغيير اين سياست غلط که از زمان آقاي علي لاريجاني طراحي و هرسال توسعه داده شده است، براي نوروز 90 غيرممکن است، اما مي‌توان با انجام برخي کارهاي جانبي که خيلي هم سخت نباشد، جلو بعضي از عوارض منفي اين فيلم‌ها و سريال‌ها را گرفت و مخاطبان را نسبت به آسيب‌هاي فکري، نظري، اخلاقي، رفتاري موجود در آنها هشيار کرده و مصونيت داد:
1- اگر باور داريم که در سينماي غرب در قالب هر موضوع و روشي، فيلم و سينما و رسانه ابزار اغراض سياسي و اقتصادي در بستر فرهنگي به کمک تغيير نگرش‌ها و گرايشات مخاطبين است، پس ما که به هر دليل فيلم و سريال و مستند آنها را مي‌خريم، و با اندکي تعديل ترجمه و پخش مي‌کنيم، بايد مخاطبان خود بويژه کودکان، نوجوانان و خانواده‌ها را در برابر آسيب‌هاي فراوان و پيام‌هاي پنهان آنها حداقل با طرح مباحث کارشناسي – بعد از پخش هر فيلم، آگاه کنيم.
بجاي مباحث کارشناسي فيلم‌سازي (بيوگرافي کارگردان، طرز فيلمبرداري، ظرافت نور و صدا، سبک قصه و...) بايد با طرح مباحث روانشناسي و جامعه‌شناسي از منظر صاحبنظران بويژه در مقايسه با اخلاق و معارف اسلامي و آموزه‌هاي فرهنگ اصيل ايراني، هم آثار منفي فيلم‌ها گفته شود، هم انحطاط فرهنگي-هنري غرب افشا گردد و هم به بازسازي و تقويت مباني ديني – اخلاقي جامعه پرداخته شود.
بگذاريد فلسفه توليد اين فيلم‌ها از زبان انسان‌هاي آگاه و دردآشنا و دلسوز بيان شود؛ بگذاريد فيلم‌سازان داخلي هم با يک بينش عميق‌تر و آشنايي دقيق‌تر نسبت به عوارض منفي برخي پيام‌هاي پنهان و آشکار فيلم و هنر غربي، به موضوعات اصيل اسلامي و قالب‌هاي برتر انساني – ايراني در تهيه و توليد فيلم‌هاي سينمايي روي آورند.
2- سريال‌هاي داخلي نوروزي سال 90 - بر اساس آگهي‌هاي تبليغاتي منتشره از شبکه‌هاي سيما – ظاهراً در قالب و محتواي خيلي با سريال‌هاي سالهاي پيش تفاوت مبنايي ندارند و کم و بيش استمرار توليدات 8، 9 سال پيش هستند.
زماني قبل از انقلاب همزمان با پخش سريال آمريکايي «روزهاي زندگي» که در حقيقت سبک زندگي يک خانواده مرفه، تحصيلکرده و مدرن آمريکايي را به خانواده‌ها و جامعه ايراني آموزش مي‌دادند، يک سريال اجتماعي بسيار پرمخاطب به نام «مراد برقي»، فقر و فلاکت و خانه به دوشي افراد يک جامعه بي‌هويت را به تصوير مي‌کشيد. در همان روزگار يک سريال داخلي ديگر به نام «طلاق» موضوع فروپاشي خانواده در نسل جوان، تحصيلکرده و مدرن ايراني را به نمايش گذاشته بود و هيچ الگويي براي جامعه ايراني جز تقليد از آمريکايي‌ها باقي نمي‌ماند.
امروز پس از سي و چند سال هنوز در آرزوي ديدن يک خانواده اصيل، نجيب، فهيم، منسجم، فعال، رسالت‌مدار و بافرهنگ ايراني در تراز معيارهاي اسلامي و در قالب يک سريال فاخر تلويزيون جمهوري اسلامي در حسرت روزافزونيم. بنده اين موضوع را از سال 1374 تاکنون ده‌ها مرتبه در تمام سطوح (از رياست‌هاي سازمان، قائم‌مقام‌هاي سيما، مديران شبکه‌ها تا تهيه‌کنندگان و بعضي نويسندگان فيلم و سريال) در ميان گذاشته و بيهوده در انتظار نشسته‌ام.
اينک مشخصاً براي همين سريال‌هاي توليد داخلي امسال پيشنهاد مي‌شود که پس از پخش هر قسمت از هر سريال و در هرکدام از شبکه‌هاي سيما، مطابق با شرايط همان مخاطبان مورد نظر، يک ميزگرد تشکيل شود تا همان قشر خاص مخاطب با صاحبنظران فرهنگي-ديني درباره آثار و عوارض پخش اينگونه سريال‌ها بر فرهنگي عمومي جامعه بحث کنند و اين سطح از آدم‌هاي اين سريال‌ها را با قشرهاي مؤمن، متعهد، فرهيخته و موفق موجود در همين جامعه مقايسه کنند و در اين ميزگردها، جوانان دانشجو، معلمان، اساتيد (حوزه و دانشگاه)، برخي از خانواده‌هاي «هم تيپ» و برخي عوامل اصلي تهيه و توليد سريال – ازجمله مديران گروه‌ها و شبکه‌هاي سيما – مي‌توانند شرکت کنند و در ارتباط مستقيم با بينندگان همان سريال، به پرسش و پاسخ و ارائه ديدگاه‌هاي اصلاحي بپردازند.
اين کار نتايج ارزشمندي خواهد داشت، ازجمله:
* مشارکت جمعي در ارتقاء سطح فهم مخاطبان نسبت به اهداف برنامه‌هاي توليدي – به ويژه سريال‌هاي اجتماعي و تفريحي سيما؛
* ايجاد هشياري و بصيرت‌افزايي در مخاطبان و دعوت همگان به تماشاي فعال و غيرمنفعل فيلم‌ها و سريال ها.
* ايجاد مصونيت در قشرهاي آسيب‌پذير و کم کردن عوارض منفي اين توليدات بر مخاطبان خاص و عام که مورد نظر نيستند؛
* انتقال انتظارات مخاطبان و صاحبنظران به مديران سيما و برنامه‌سازان که حتماً موجب رشد و تعالي عملکرد صدا و سيما در راستاي روند تکاملي انقلاب اسلامي خواهد شد.
البته ممکن است گفته شود که يک سريال را بايد در پايان آن به قضاوت نشست و نمي‌توان با ديدن يک يا چند قسمت آن، به جمع‌بندي و داوري نهايي پرداخت ضمن اينکه نقد يک سريال در حال پخش باعث تضعيف روحيه توليد‌کنندگان و اثر منفي بر مخاطبان آن خواهد داشت.
اين سخن دو پاسخ دارد:
الف: جمع‌بندي نهايي يک سريال حتماً بايد درپايان پخش تمام قسمت‌ها انجام گيرد، اما به هر حال هر قسمت آن به عنوان يک برنامه تلويزيوني – جداي از قسمت‌هاي بعدي – هم وقت سيماي جمهوري اسلامي، هم وقت مخاطبان جامعه اسلامي و هم بخشي از بيت‌المال عمومي را صرف خود کرده، پس بايد پاسخگو و توجيه کننده باشد.
ب: اگر فرض کنيم که يک سريال همزمان با پخش قسمت‌هاي نخستين، در حال توليد و آماده‌سازي قسمت‌هاي بعدي است، نقد و نظر مخاطبان و انديشمندان دلسوز جامعه حتماً اثر مثبت و سازنده بر توليد قسمت‌هاي بعدي آن خواهد داشت.
اگر هم تمام سريال در آغاز پخش قسمت اول بطور کامل تهيه و توليد شده باشد، چه دغدغه‌اي منفي براي سازندگان ايجاد خواهد کرد؟
در هر دو حالت مخاطباني که فعالانه و منتقدانه يک سريال را دنبال مي‌کنند، در تماشاي آن تا آخرين قسمت با نشاط و آمادگي ذهني مضاعف سريال را پيگيري خواهند کرد.
اين ميزگرد را مي توان در ميان يک خانواده مسلمان ايراني در هرجايي از کشور که هنوز چند نسل در کنار هم زندگي مي کنند و بعضاً با خويشاوندان و دوستان نزديک خود جمعاً به تماشاي يک سريال تلويزيوني مي نشينند، برگزار کرد و ديدگاههاي متفاوت آنها را بازتاب داده و به کمک کارشناسان حاضر در استوديو، بررسي و نقد عالمانه کرد.
توفيق همگان و پيروزي امت واحده اسلامي برکفر و استکبار جهاني را از درگاه احديت در سال نو تحت زعامت امام خامنه‌اي تا ظهور حضرت حجت(عج) خواستارم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس