
چند پيشنهاد به رحيم مشايي
بي گمان اين روزها خلاء وجود يک رسانه مستقل در ميان انبوه بنگاه هاي خبرپراکني به شدت احساس مي شود. اين خلاء نه آنکه ناشي از نبود اين رسانه ها ، بلکه از نداشتن جرات اظهار نظر مستقل از ديدگاه هاي جناحي است. با اين وجود بايد به هر شکل رسانه اي مستقل با کادري قدرتمند ، انقلابي و بدون وابستگي هاي جناحي پا به عرصه وجود بگذارد. اما کارويژه هاي اين رسانه در چند سطح قابل بررسي و تحليل است که به آن ها اشاره مي شود.
پايگاه خبري مذهبي تحليلي رهوا - گروه سياسي -سيدمحمدمير اسماعيلي؛بي گمان اين روزها خلاء وجود يک رسانه مستقل در ميان انبوه بنگاه هاي خبرپراکني به شدت احساس مي شود. اين خلاء نه آنکه ناشي از نبود اين رسانه ها ، بلکه از نداشتن جرات اظهار نظر مستقل از ديدگاه هاي جناحي است. با اين وجود بايد به هر شکل رسانه اي مستقل با کادري قدرتمند ، انقلابي و بدون وابستگي هاي جناحي پا به عرصه وجود بگذارد. اما کارويژه هاي اين رسانه در چند سطح قابل بررسي و تحليل است که به آن ها اشاره مي شود.
متن اين چند پيشنهاد بدين شرح است:
1- بر اين باوريم بايد به عنوان اولين رسانه فرستنده خبرهاي ويژه علي الخصوص در رابطه با افراد غير جناحي باشيم. الزام در اين مورد از آنجا نشات مي گيرد که اين افراد توسط رسانه هاي غير مستقل هدف قرار گرفته و به علت نداشتن تريبون تاثيرر گذار در محاق قرار مي گيرند.
2-هدف بعدي ، ايجاد يک رسانه فراجناحي و در عين حال متعهد به ارزش هاي والاي انقلاب در شکستن حربه تحريف است. متاسفانه اين روزها مي بينيم رسانه هاي به اصطلاح مستقل اما در واقع جناحي سخنان و سخنراني ها را تحريف و با استفاده از قدرت و برد رسانه اي خود، موج تخريب را رقم مي زنند ، لذا وجود يک رسانه که بدون هيچ تحريفي حاضر باشد اخبار مربوط به افراد را بازنشر کند مورد توجه قرار مي گيرد. ما به اين مي انديشيم که اين خط سير را حتي با دادن هزينه هاي زياد دنبال کنيم.
3-در قدم بعدي بايد يک رسانه مستقل بتواند تزوير هاي رسانه اي ديگران را با اخبار صحيح ، آگاه کننده ، بدون تحريف و با قدرت تحليل بالا حذف و عملا آنها را وادار به ارسال اخبار مبتني بر حقيقت کند. اگر يک رسانه مستقل و با کادر تحريريه قدرتمند شکل گيرد ديگران به اين امر واقف مي شوند ارسال اخبار زاويه دار و دروغ هزينه بر است لذا در فرستادن اخبار و تحليل ها با دقت بيشتري عمل خواهند کرد.
4-درگام بعدي بايد در مقابل موج توهين ها به شکلي غير منفعلانه عمل کرد. اين يک حقيقت مسلم است ، افرادي که داراي قدرت و برد رسانه اي هستند از اظهار نظرهاي بي اساس هيچ پرهيزي نداشته و با پشتوانه هاي حزبي خود هر خبر بي اساسي را منتشر مي کنند. در اينجا يک رسانه مستقل و قدرتمند مي تواند بدون وارد شدن به بحث هاي حاشيه اي حد و مرز اظهار نظر اين افراد را مشخص کرده و با ارسال اخبار خاص آنها را منفعل سازد. به طور مثال در مقابل موج توهين هاي هماهنگ و جهت دار گاهي استفاده از زبان طنز به شدت جوابگوست و در بسياري موارد اين پاسخ هاي رندانه مي تواند خط منسجم خبري آنها را بشکند.
5-مورد ديگري که بايد حتما مد نظر داشت اين است که وارد شدن فرد مظلوم -به شخصه -در اين هجمه رسانه اي کمترين تاثير را داشته و عملا هيچ فايده اي به حال وي ندارد لذا وجود يک رسانه هماهنگ و با نفوذ مي تواند بهترين ضربه را به مهاجمين وارد ساخته آنها را در گيجي چگونه جوابگو بودن قرار دهد. به طور مثال اگر يک رسانه قدرتمند بتواند جوابگوي شبهات مطرح شده در مورد يک فرد يا گروه مانند دولت باشد نيازي نيست خود رئيس جمهور يا نزديکان وي اقدام به اين کار هزينه بر کنند. در اينجا لزوم هماهنگي و داشتن روحيه کار يکسان بسيار مهم و قابل توجه است .
6-همان طور که همه ميدانيم اکثر رسانه هاي موجود به يک يا چند مرکز قدرت اطلاعاتي متصل هستند . اگر بخواهيم رسانه اي مستقل و با برد قوي داشته باشيم بايد به اخباري در همان سطح برسيم. به طور مثال وقتي خبري در مورد فلان آمار منتشر مي شود بايد ما به آمار درست و دقيق همراه با جزئيات بيشتر دسترسي داشته باشيم تا در اين جبهه منفعل نشويم.
7-با وجود اشاره به اين مورد باز هم بايد آن را به شکل ديگر تکرار کرد . شخصيت حقيقي و حقوقي افراد به شکلي باورنکردني از هم منفک است . يعني فرد يا افرادي مي توانند در مقابل موج توهين ، تخريب و تحريف از خود واکنش نشان نداده و آن را به خدا واگذار کنند اما تکليف ملتي که به اين افراد قدرت حقوقي داده چه مي شود؟ آيا دفاع نکردن از شخصيت حقوقي و جايگاه فرد ، ظلم به ميليون ها طرفدار و راي دهنده به آن ها نيست؟
آيا مي توان در مقابل ظلم به اين مردم ستم ديده که با همه مشکلات و سختي ها يک گفتمان را بر اژدهاي هزار سر مافيا غلبه داده اند سکوت کرد ؟ آيا آن فرد اجازه دارد که چنين کاري کند ؟ بر اين حقيقت معترف و باور داريم که وي چنين حقي ندارد. ايشان مي توانند از ظلم به شخصيت حقيقي خود بگذرند – که اين هم ظلم به خود است – اما نمي توانند جايگاه مقدس حقوقي خود را در مقابل اين همه بي انصافي بي پناه بگذارند .
به اين واقعيت اعتقاد راسخ داريم ، برد و قدرت يک رسانه مستقل همواره از تظلم خواهي شخصي و حقوقي بيشتر است . دادگاه هايي که تنها به مصلحت مي انديشند نمي توانند حقيقت را براي عموم مردم مشخص کنند اما اين بار سنگين بر دوش افرادي چون ما به اميد خدا سبک و راحت خواهد بود.
8-هدف اصلي و نهايي سيستمي که به آن مي انديشيم در دايره دفاع از مظلومان نمي گنجد و به اين امر واقفيم بايد با حفظ همه قوانين و معيارهاي اخلاقي حرکتي تهاجمي و سهمگين به دشمن داشته باشيم . اين که منتظر بمانيم تا هدف انواع تهاجمات باشيم امري ناپسند و بسيار بي ارزش است لذا هدف گذاري اصلي ما يک حرکت تهاجمي و البته به دور از بي انصافي و قانون شکني خواهد بود.