
اما کيست که نداند تنها يکي دو نفر از آناني که امروز در صف منتقدين جدي او قرار گرفته اند براي بستن پرونده انتخاباتي او و طيف پيراموني اش در انتخا بات هاي آينده ايران کفايت مي کند
يک سايت نزديک به اسفنديار رحيم مشايي دسته گل هاي اورا در خلال دولت نهم تا به امروز اينگونه تعريف مي کند :
موافقت با آبگيري سد سيوند،حراج سر سرباز هخامنشي، وماجراي کتيبه هخامنشي که درخارک کشف شده بوداز مسائلي بود که در زمان رياست ايشان بر سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري بوجود آمد.البته داستان به همين ها ختم نشد ومشايي شروع به ايراد نظريه هايي جالب در زمينه هاي مختلف کرد. اظهاراتي همچون «دوران اسلامگرايي به پايان رسيدهاست، «در ايران استفاده از حجاب آزاد است و هيچ فشاري از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نميشود.»، « استفاده از رنگ سياه مکروهاست.»، «ملائکه مرتب در عرصه کشور در حال پرواز هستند.»، «ايران امروز با مردم امريکا و اسرائيل دوست است.» «ما مردم امريکا را از برترين ملتهاي دنيا ميدانيم.» و «نام خليج فارس و درياي پارسي از ميليونها سال پيش به موازات شکلگيري تمدنهاي انساني در منطقه موجوديت يافتهاست.» و اقداماتي همچون حضور در مجلس رقصي در ترکيه، مراسم حمل قرآن همراه با نواي دف، ادغام سازمان حج و زيارت با سازمان ميراث فرهنگي گوشهاي از عملکرد جنجالي مشايي است. اما چيزي که باعث شد تا اعتراض عمومي را نمايان کند،اظهارات وي در مورد اسراييل بود. مردم اسرائيل را دوست خواند و با اين اظهاراتش موجب برانگيختهشدن خشم بسياري از کساني شد که اسرائيل را دشمن خود ميدانستند. در پي اين ماجرا صدها تن از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، با امضاي بيانيهاي خواستار برخورد جدي با وي شدند .به موازات اين گونه جهت گيريها،رحيم مشايي به کميسيون امنيت ملي فراخوانده شد تا در مورد سخنانش توضيح بدهد.در ادامه اجتماع مردمي در مقابل سازمان ميراث فرهنگي باعث شد تا رهبر معظم انقلاب،در خطبه هاي نماز جمعه سخنان وي را کاملا اشتباه دانسته وخواستار پايان بخشيدن به اين مسئله شوند.که سرانجام مشايي عذر خواهي کرد!
حاميان دولت در روز هاي اخير براي کاهش فشار هاي وارده به دولت تلاش کردند تا اسفنديار را به ساده لوحي متهم کنند و او را انساني معرفي کنند که علاقمند به ايده پرداري و بيان انديشه هاي نو است اما چون از کوزه همان برون تراود که در اوست !
متاسفانه کوزه اين ايده پرداز دولت دهم خالي است !
اما هر کوزه خالي آن قدر آب دارد که فرق مرام و مکتب را بداند !
و مي شود با رعايت حريم ها نوشته ها و گفته هاي آتشيني در وصف ايران گفت و اشگ همه را در آورد !
چه لزومي بوده که ايده پرداز عزيز دولت دهم بر شاخه حيات دولت دهم نشسته و آن را با قياس نا به جا قطع کند ؟
آيا اگر رحيم مشايي در جمع ايرانيان خارج از کشور بيان مي کرد :
حضار محترم !
مرام ايراني که قرين آزادي و انسان دوستي است و با تاريخ هزاران ساله و کهن و پذيرش حق طلبانه مکتب جهاني اسلام حق طلبي خويش را به رخ جهانيان کشيده است در حيات سراسر افتخار تارخ معاصر خود از مشرو طيت تا به امروز و در سايه انقلاب اسلامي و گفتمان عدالت ودر کنار همه رنج کشيدگان عالم ظهور منجي موعود را به انتظار نشسته است
و بر همه ما ايرانيان است که اين مرام جهاني و عدالت خواهانه را به جهانيان معرفي کنيم .....
مي مرد!!!!
يا نفسش ديگر بالا نمي آمد؟
اما اسفنديار قصه ما تعمدي دارد تا مرز تعيين کند و ديگران را به کنش و انتقاد وادارد اسفنديار در حال ترسيم دايره اي است که نگاهي به افراد خارج دايره کمي ما را نگران مي کند
معجزه اسفنديارتا اين لحظه کوچک زاده و علي مطهري را چون دو دوست قديمي در کنار يگديگر قرار داده است همين چند وقت پيش بود که کوچک زاده و مطهري تا برخورد فيزيکي در مجلس پيش رفتند
کوچک زاده در نامه خود به رييس جمهور مي نويسد:
اما يک نکته در مورد حضور آقاي مشايي در کنار جنابعالي اثبات شده و در آن شکي نيست و آن پيش بيني است که رهبر معظم انقلاب در نامه شان خطاب به جنابعالي در مورد آقاي مشايي به آن توجه نمودند يعني «به وجود آمدن اختلاف و سرخوردگي ميان علاقه مندان به شما!» لذا از شما عاجزانه تقاضا دارم بدون فوت وقت در مورد اين مسئله، که پتانسيل بالايي در صدمه زدن و تخريب دستاوردهايي که همه ما به آنها چشم اميد دوخته ايم، پيدا کرده است، چاره انديشي کنيد.
سرمايه عظيم احمدي نژاد تا به امروز حاميانش بوده اندقدرت همين حاميان در بسيج افکار عمومي باعث شد تا دولت نهم با عبور از همه موانع داخلي و خارجي در سکوي دولت دهم مستقر شود
دولتي بدون حمايت موثر دستگاه قضايي و مجلس و مصلحت نظام و بدنه مديريت اجرايي !
تا به اينجا پيش آمده است و با همين حاميان اين قدرت را داشت که با بسيج افکار عمومي حتي مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد را وتو کند !
همايش ايرانيان خارج از کشور در کنار سخنان جنجالي اسفنديار يک مهمان ناخوانده داشت
که البته بنا بر اسناد منتشره کيهان کاملا خوانده و در اين همايش خودي بود
همايش سرد ايرانيان خارج از کشور پروفسور امريکايي را به ياد ديار مردگان انداخت و هزينه بالاي کفن و دفن در ايالات متحده اورا وسوسه کرد تا قبري براي خود در کنار زاينده رود دست و پا کند اما تو گويي از قبل سند آن قصر رويايي در اصفهان براي پروفسور عزيز ما آماده شده بود !
يقين دارم که اگر حقير چنين درخواستي از رييس جمهور عزيز مي کردم
اسفنديار بزرگ بي درنگ سند شش دانگ طبقه سوم يکي از قبر هاي بهشت زهرا را به شرط اقامت اجباري واگذار مي کرد !
آيا اينها اتفاقي بود ؟
موضع گيري بزرگان حوزه علميه و نخبگان فرهنگي و به خصوص مواضع سر لشگر فيروز آبادي
باعث گرديده تا اين موضوع به موضوعي فراتر از نقد درون گفتماني تبديل شود
به نظر مي رسد که اسفنديار قصه ما از طريق امير احمدي در حال مذاکره با بخشي از حاکمان کاخ سفيد است و گفتار و کنش هاي خود را به گونه اي ترسيم ميکند تا از دولت دهم دولتي مقبول حاکمان کاخ سفيد بسازد !
اسفنديار رحيم مشايي با معادل کردن خود با دولت دهم و بر آشفته کردن منقدان خود مي خواهد به امريکا و غرب اين پيام را دهد که شخص او و دولت دهم و ايالات متحده دشمنان مشترکي در ايران دارند و قصد دارداز اين طريق به نوعي همدردي سياسي با طرف يا افراد مورد نظر خود در ايالات متحده امريکا برسد او پيش از اين از قول رييس جمهور مطرح کرده بود که عنقريب مرا کافر مي دانند!
در سناريوي شخص اسفنديار رحيم مشايي که براي دولت دهم و شخص رييس جمهور نوشته شده است حوزه هاي علميه و مراجع شيعي تا حد تکفير دولت دهم و شخص رييس جمهور پيش خواهند رفت تا از اين طريق اسفنديار رحيم مشايي بتواند روياي دولت يازدهم و جهاني خود را در غياب ارکان نظام و ملت عملي سازد
البته معجزات بزرگي از اسفنديار ديده ايم اما زينت کردن دولتي که بر اساس اهداف مردمي و عدالت خواهانه بر سر کار آمده است به دولتي لائيک و بي ريشه که عليرغم تحريم هاي جامعه جهاني خواهان اجراي بي چون وچراي نسخه شفا بخش بانک جهاني است معجزتي دشوار است که حتي با داشتن عصاي موسي و دم عيسي تحقق آن دشوار به نظر مي رسد.