به گزارش مشرق، در سرمقاله کيهان آمده است: بيانات حکيمانه و هشدارهاي دلسوزانه رهبرمعظم انقلاب در ديدار روز پنج شنبه اعضاي مجلس خبرگان با ايشان، همانگونه که انتظار مي رفت، بازتاب هاي گسترده اي در داخل و خارج کشور داشت. عکس العمل دشمنان بيروني -در يک کلمه- عصبانيت ناشي از آشفته شدن خواب هايي بود که براي انتخابات هيئت رئيسه مجلس خبرگان ديده بودند و پنبه شدن خيالاتي که با اميد به ديگرگون شدن چرخه اين انتخابات رشته بودند. اين بخش از بازتاب ها را در خلال خبرهاي ويژه و عادي کيهان ديروز و امروز آورده ايم و يادداشت پيش روي، نگاهي به درون دارد و مواردي از اين دست را برمي شمارد؛
1- کساني که از منطقي قوي برخوردارند و براي نشان دادن انحراف و يا خيانت يک جريان سياسي يا عقيدتي، شواهد و اسناد گويا و خالي از خدشه اي در اختيار دارند، در چالش با حريف به توهين، هتک حرمت و رفتار غيراخلاقي دست نمي زنند، چرا که اينگونه برخوردها نه فقط به شفاف شدن فضاي مناقشه کمکي نمي کند، بلکه عرصه را به غبار نيز مي آلايد و نتيجه آن که تشخيص حق از باطل و سره از ناسره را دشوار مي سازد و اين، يکي از شاخصه هاي اصلي فتنه است. از اين روي، کساني که به جاي نقد مستند و «بيان صريح و شجاعانه عقايد» به اهانت و هتک حرمت متوسل مي شوند، اگر نفوذي دشمن نباشند و يا بي آن که بدانند با چند واسطه از سوي نفوذي ها به کار گرفته نشده باشند، افراد کم بصيرتي هستند که ناخواسته آب به آسياب دشمن مي ريزند و با غباري که در عرصه مي پراکنند، عوامل اصلي دشمن را از ميدان ديد و شناخت افکارعمومي بيرون کشيده و به سايه روشن هاي ابهام و ايهام منتقل مي کنند، ضمن آن که اهانت و هتک حرمت، به تنهايي و صرفنظر از مجرم بودن يا نبودن کسي که به وي اهانت شده است، گناهي بزرگ است و به گفته رهبرمعظم انقلاب که برگرفته از آموزه هاي اسلامي است، «خداوند را خشمگين مي سازد» و بديهي است که «لاخير في معصيه الله، در گناه و نافرماني خدا هيچ خيري وجود ندارد».
2- روز پنج شنبه هفته گذشته-19/12/89- در ديدار اعضاي محترم مجلس خبرگان با رهبرمعظم انقلاب، بيشترين تأکيد و توصيه آقا به پرهيز از توهين و هتک حرمت اختصاص داشت. در اين نشست، اگرچه خبرگان رهبري افراد حاضر در جلسه بودند ولي آنان در اين بخش از بيانات رهبرمعظم انقلاب، مخاطب اصلي نبودند- و يا کمتر بودند- بلکه توصيه همراه با ملامت و نگراني آقا به افراد يا جرياناتي بود که اين روزها، به هر علت و از جمله، علل ياد شده در بند اول اين يادداشت، در چالش با مخالفان، اندازه نگاه نمي دارند و نه فقط دامن خود به گناه مي آلايند، بلکه اين «تهمت و افتراء و فحاشي و هتاکي و شکستن حرمت ها» را به قول ايشان، مانند يک بيماري مسري در فضاي سياسي و اجتماعي کشور منتشر مي کنند و «اعصاب جامعه و آرامش مردم» را برهم مي زنند و بديهي است در قبال اين ناهنجاري، چه ناشي از فريب نفوذي ها باشد و چه برخاسته از کم بصيرتي خويش، گناهکار و مسئولند. رهبرمعظم انقلاب در اين بخش از بيانات خود که اصلي ترين بخش آن بود، اگرچه مانند هميشه بر شواهد خالي از ابهام و دلايل همه فهم و روان تکيه داشتند ولي از آنجا که حضرت آقا، ولي امر مسلمين و اطاعت از ايشان واجب عيني است، به نظر مي رسد، تنها اشاره ايشان نيز کافي بوده و هست تا آنچه نگراني و هشدار ايشان را در پي داشته است تکرار شدني نباشد، مخصوصاً آن که افراد مورد خطاب رهبرمعظم انقلاب، اندک و کم شمارند و اين شمار اندک نيز، توصيه حضرتش را به گوش جان مي خرند و چنانچه پاي نفوذي ها و يا برخي جريانات منحرف در ميان باشد، به يقين وقتي «خطا» کنندگان به خطاي خويش پي برده و پا پس مي کشند، «خط» دهندگان، زمينه اي براي حضور در ميدان فريب ندارند.
رهبر معظم انقلاب در بيانات روز پنج شنبه خود، مخاطبان ديگري هم داشتند که با بلندنظري از آنان با عنوان «بزرگان» و «پيران» ياد فرمودند. «من به بزرگان هم نصيحتي بکنم. اين نصيحت به جوان ها بود، پيرها هم محتاج نصيحت اند. آنها هم بايد توجه کنند. مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثير خبرهاي دروغ قرار نگرفتن، اين هم وظيفه است» اين بخش از بيانات رهبر معظم انقلاب «حديث مفصل» ديگري است که پرداختي جداگانه مي طلبد و بندهاي بعدي اشاره اي گذرا به نمونه هايي از آن نيز دارد.
3- بعد از بيانات روز پنج شنبه آقا، برخي از خواص، توصيه و هشدار ايشان درباره پرهيز از اهانت و هتک حرمت را به گونه اي تفسير و تحليل کردند که انگار وطن فروشي و جنايت بزرگي نظير فتنه 88 وجود خارجي نداشته است و همه کساني که طي 18 ماه گذشته در مقابل فتنه مشترک آمريکا، اسرائيل، انگليس و تمامي دشمنان خارجي و دنباله هاي داخلي آنها يعني ائتلاف آشکار منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، مارکسيست ها، کومه له، دموکرات، عبدالمالک ريگي، پژاک، کلان سرمايه داران حرامخوار، دزدان بيت المال، شيوخ سرسپرده و عياش منطقه و... با ايثار جان و مال ايستاده بودند، افراد بي بصيرتي بوده و راه به خطا رفته اند!
ترديدي نيست که در يکي از تظاهرات بعد از نماز جمعه تهران و در جريان محکوميت توطئه شکست خورده آمريکايي- اسرائيلي روز 25 بهمن، برخي از شعارها، مصداق بارز «هتک حرمت» و توهين و اهانت بوده است ولي اولاً؛ مگر چه تعداد از مردم آن شعارها را سر داده بودند؟ ممکن است گفته شود آقاياني که به تفسير بيانات رهبر معظم انقلاب پرداخته بودند نيز فقط به همان عده اندک و کم شمار نظر داشته اند که بايد پرسيد؛ چرا با صراحت به اندک بودن آنها اشاره اي نشده است تا خيل عظيم مردمي که براي مقابله با توطئه مشترک آمريکا، اسرائيل، انگليس و فتنه گران داخلي به ميدان آمده- و بارها رهبر انقلاب به تقدير از آنان ياد کرده است- مورد ملامت بي جا قرار نگرفته و در حق آنها ظلم نشود؟! ثانياً؛ مگر نه اين که به قول حقوقدانان، قانون با تکيه بر «قاعده» وضع مي شود و نه «استثناء»، بنابراين چرا به قاعده اصلي در برخورد هوشمندانه مردم با فتنه گران اشاره اي نشده و «استثناء» به «قاعده» تبديل مي شود؟!
4- حضرت آقا، ضمن گلايه توام با ملامت نسبت به برخي «هتک حرمت ها»، تاکيد فرمودند که «انتقاد، مخالفت، بيان عقايد با جرأت و شجاعت هيچ اشکالي ندارد» بنابراين گلايه آقا تنها متوجه اندک افرادي است که انتقاد و مخالفت خود را به هتک حرمت مي آلايند و نه آن که از انتقاد و بيان شجاعانه عقايد، منع فرموده باشند. از اين زاويه هم شايسته بوده و هست که چنانچه «بزرگان» عزيز و محترم قصد استناد به بيانات رهبر معظم انقلاب را دارند- که دارند- از انتقادها، مخالفت ها و نقدها و اعتراض هاي به حق و مستند مردم نسبت به فتنه گران و حاميان آشکار و پنهان آنها نيز قدرداني کنند، ولي متاسفانه در مواردي ديده شده و مي شود که نه فقط زبان به قدرداني و تشکر نگشوده اند، بلکه از کنار اينهمه ايثار و فداکاري و بصيرت مثال زدني و کم نظير مردم بي اعتناء عبور کرده اند.
5- برخي از کساني که طي 18 ماه گذشته در مقابل فتنه و جريانات فاسد و ضد انقلاب داخلي و خارجي سکوت کرده بودند، بعد از بيانات اخير رهبر معظم انقلاب، به گونه اي از «غيرت و اخلاق اسلامي» دم مي زنند و درباره گلايه به حق و توام با ملامت آقا نسبت به برخي از هتک حرمت ها فرياد «وا اسلاما» و «وا اخلاقا»! سر مي دهند که اولا؛ انگار نه انگار، ملامت حضرت آقا فقط متوجه تعدادي اندک و کم شمار بوده است نه توده هاي عظيم مردم که شجاعانه و هوشمندانه در برابر فتنه 88 ايستاده و خواب خوش دشمن را به کابوس بدل کرده اند و ثانيا؛ معلوم نيست اگر آنگونه که ادعا مي کنند، دلشوره اسلام و انقلاب و اخلاق اسلامي را دارند، چرا طي 18 ماه گذشته در مقابل هتک حرمت نسبت به ساحت مقدس امام حسين(ع)، نفي وجود مبارک امام زمان(عج)، اهانت به حضرت امام(ره)، آتش زدن مسجد، حمايت آشکار فتنه گران از اسرائيل در روز قدس، شعار آنان به نفع آمريکا در روز مبارزه با استکبار جهاني، پيروي بي چون و چرا از دستورالعمل ديکته شده بيروني، همراهي آشکار با منافقين، بهايي ها و... «اسلام» و «اخلاق اسلامي» را در خطر نديدند؟! و اگر احساس خطر کرده بودند، چرا فريادي به اعتراض برنياوردند؟! بلکه در پاره اي از موارد با سکوت خود، از فتنه گران حمايت نيز کردند. همراهي آشکار با جريان فتنه که جاي خود دارد!
6- و بالاخره، هرچند در اين باره گفتني هاي ديگري نيز هست ولي مي گذاريم و مي گذريم و تنها اشاره به نکته اي را در خاتمه وجيزه پيش روي، ضروري مي دانيم و آن، اين که برخي از «هتک حرمت»ها- با تحريک و به فريب- از سوي جريان منحرف و حاشيه سازي صورت مي پذيرد که اگرچه تابلوي خودي برافراشته است ولي با اندک توجه و دقت در بينش و منش اين جريان به آساني مي توان ديد که در بسياري از موارد، ديدگاه و نظراتي مشابه فتنه گران دارد، و بعيد نيست که از طريق اينگونه جنجال آفريني ها در پي انحراف افکار عمومي و مخصوصا توده هاي عظيم حزب الله از هويت خود باشد. اين جريان از امکانات مادي فراواني برخوردار است و نشريات و سايت ها و وبلاگ هاي متعددي را در اختيار گرفته است. برخي از مواضع و عملکردهاي اين جريان منحرف کمترين همخواني با خط حزب الله ندارد، و از اين طريق قابل شناسايي است. يکي از ترفندهاي جريان ياد شده انتقال معيارهاي اصيل از ميدان هاي قابل ارزيابي به ميدان هاي غيرقابل ارزيابي است. درباره اين جريان گفتني هاي ديگري نيز هست که احتمال پيوند پنهان آن با کانون فتنه را قوت مي بخشد.