کد خبر 33344
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۴

استاد جامعه شناسي دانشگاه تهران: کاهش تعطيلات رسمي باعث کمرنگ شدن روابط عاطفي زناشويي مي شود، متاسفانه روابط خانواده هاي امروزي به يک وعده غذايي که شام است، محدود شده است.

به گزارش مشرق، دکتر ابراهيم فياض دانش آموخته حوزه و دانشگاه و داراي دکتراي فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق (عليه السلام) و عضو هيات علمي گروه انسان شناسي دانشگاه تهران در گفت و گو با دي نا، رشد اقتصادي جامعه را باعث قرباني شدن معيارهاي خانواده در قبال بعضي منافع اقتصادي دانست و گسترش آمار طلاق و کمرنگ شدن روابط عاطفي را از پيامدهاي آن عنوان کرد.

تاثير کاهش تعطيلات رسمي در روابط زناشويي چيست؟

از آنجاييکه تنها فرصت حضور اعضاي خانواده ها در کنار يکديگر ايام تعطيل است، طبيعتا کاهش تعطيلات رسمي باعث کمرنگ شدن روابط عاطفي زناشويي مي شود، متاسفانه روابط خانواده هاي امروزي به يک وعده غذايي که شام است، محدود شده است. رشد اقتصادي در گام اول باعث قرباني شدن خانواده براي رسيدن به منافع اقتصادي شده است.

پيامدهاي کمرنگ شدن روابط زناشويي در جامعه چيست؟

در وهله اول خانواده ها از هم مي پاشد و پيوندهاي بين اعضاي خانواده شکل سوري پيدا مي کند، خانواده فرم نمايشي به خود مي گيرد و تبديل به خانواده اي ضعيف شده مي شود و روز به روز آمار طلاق و جدايي گسترش پيدا خواهد کرد.

بي معنا شدن مناسبتهاي شادي و غم در جامعه، رنگ باختن انواع رسم و رسوم و از بين رفتن عاطفه در ميان اعضاي خانواده، از بين رفتن ساختار سنتي خانواده و کمرنگ شدن هويتهاي جمعي پيامدهاي اين مساله است.

ميزان لذت بردن خانواده هاي امروزي از زندگي تا چه حدي است؟

با توجه به مسائل اقتصادي و شيفتهاي کاري سه گانه، زندگي فداي کار مي شود و ديگر کار براي زندگي نخواهد بود، اين اتفاق در کشورهاي در حال رشد و توسعه بوجود مي آيد، مصداق اين نوع زندگي کشور ژاپن است که بخاطر اين فرم زندگي آمار فروپاشي خانواده و
افسردگي به ميزان قابل توجهي بالا رفته است ، بطوري که در اين کشور 40 هزار نفر دست به خودکشي زده اند.

کاهش رشد جمعيت در کشورهايي که با اين مساله روبرو هستند بسيار پايين است چرا که خانواده ها درگير امرار معاش روزانه خود هستند.

سرنوشت کودکان در اينگونه خانواده ها چگونه خواهد بود؟

کودکان در اينگونه خانواده ها بي عاطفه بار مي آيند، کمااينکه اين مساله در غرب بوجود آمده است و کودکان به محض بزرگ شدن از خانواده ها جدا مي شوند.

از آنجاييکه پدر و مادر در محيط خانواده خانه حضور پررنگي ندارند، کودکان کم کم از احساس نياز پيدا کردن به آنها دور مي شوند و بي عاطفه بزرگ مي شوند و رشد مي کنند، اين کودکان به علت افسردگي و پوچي گاها خودکشي مي کنند، گاها ديگرکشي توسط آنها صورت مي گيرد و دليل اساسي آن اين است که اين کودکان روابط عاطفي را تجربه نکرده اند، عقده اي بار مي آيند، پرخاشگر مي شوند و گاها به اعتياد پناه مي برند.

اين کوکان هميشه به فکر لذتهاي فردي خود هستند چرا که لذتهاي جمعي و خانوادگي را تجربه نکرده اند، از اين رو اين افراد قادر به تشکيل زندگي نخواهند بود.

عدم حضور پدر و مادر در خانواده ترس را در دل فرزندان براي تشکيل زندگي بوجود مي آورد، و آنها را از از اين مساله فراري مي دهد، از اين رو جوانان مجرد به سمت و سوي روابط جنسي آزاد روي مي آورند، اين افراد به مرور دچار تنوع طلبي جنسي مي شوند و از اين رو ديگر گرايشي به ازدواج و تشکيل خانواده پيدا نخواهند کرد و به همين دليل آمار تجرد قطعي در کشور روز به روز در حال افزايش است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس