
مشــرق - پخش شامگاهي مجموعه? مختارنامه در جمعههاي تلويزيون ايراني، بيش از آنچه انتظار ميرفت با حواشي همراه شد؛ از بحث درباره? شخصيت مبهم مختار ثقفي تا جدال حليّت يا حرمت تکخواني در تيتراژ پاياني تا جنجال بر سر نمايش چهره? عباسبنعلي (ع).
جاي بسي خوشايندي است که مختار هماکنون در حال تصاحب عنواني است که تا پيش از اين متعلق به کاراکتر جومونگ بود: «قهرمان ملي صداوسيماي ايران». اما آنچه که نگارنده را بر نوشتن اين چند سطر واداشت، بيمي است که از مشاهده? روندي ناعيان در اين مجموعه احساس ميشود: روند توجيه خطاکاري کاراکتر مختار در زيروبم يک درام ديني.
مختارنامه طبق آنچه در اپيزودي پيشتر نمايانده شد، مختار براي تسريع در پيشرفت طرح خود، علنا به جعل نامه و دستخط اقدام کرد. در ادامه? نمايش اين ماجرا، حتي وقتي مختار در مرحله? اول با چشمپوشي محمد بن حنفيه از دام رسوايي ميگريزد، کار غيراخلاقي خود را براي فريب و همراه کردن ابراهيم بن مالکاشتر تکرار ميکند و در اين موقعيت به دروغگويي شفاهي نيز متوسل ميشود.
آيا انگيزه و هدف مختار از منظر عقل و شرع و اخلاق موجّه بوده است؟ قضاوتاش کار من نيست؛ اما همين معيارها مرا مجاب ميکنند که مقدّسترين اهداف هم نميتوانند توجيهگر استفاده از وسايلي مغاير عقل و شرع و اخلاق باشند. مشاهده? اين مسئله در سابقه? کسي که به خونخواهي شهداي کربلا شهرت يافته، به قدر کافي ناراحتکننده است؛ اما فراتر از آن، بيتفاوتي مخاطبان اين مجموعه و حتي توجيهپذيري آن نزد ايشان آزاردهنده و بلکه نگرانکننده است.
نه تنها در متن اين سريال کسي مختار را توبيخ نميکند، تماشاگران اين نمايش نيز در نزد خود بدبيني نسبت به اين کنشهاي غيراخلاقي احساس نميکنند. علت چيست؟ به نظر ميرسد وقوع اين اتفاقات در يک زمينه? مذهبي، شرايطي را فراهم ميآورد که توجيه اين مسئله را سهل ميکند و حتي آن را نه به عنوان کاري زشت، بلکه به شکل حرکتي انقلابي و شورمندانه مثبت جلوه ميدهد.
مختارنامه آيا فرايند توجيهپذيري در بافت ديني صرفا در ارتباط با «محتوا»ي اين مجموعه اتفاق ميافتد؟ خير! اشخاصي را ميشناختم که هميشه از مشاهده? سريالهاي تلويزيون ايران پرهيز داشتهاند، چرا که رويارويي زن و مرد نامحرم در نقش بازيگران را معصيت ميدانستند و تماشاي اين معصيت را نيز معصيتي ديگر. اما ميدانم که همينان با کمال علاقه و اشتياق به تماشاي هر اپيزود مختارنامه مينشينند و با آنکه تا پيش از اين از استماع موسيقي نيز گريزان بودهاند، بي هيچ احساس ناخوشايند به نواهاي موسيقايي مختارنامه گوش ميسپارند. زمينه? ديني اين مجموعه سبب ميشود که هر مؤلفهاي که تا پيش از اين ناپسند مينمود، اينک پسنديده بنمايد.
فکر ميکنم که همزماني پخش قسمتهاي مختلف اين مجموعه با بعضي اتفاقات اجتماعي و سياسي زمان حاضر، خالي از عبرت نيست، اما اينها هيچکدام مانع از آن نميشود که خود را، و متوليان سياست و دين و اخلاق را مورد سؤال قرار دهيم که: چرايي بيتفاوتي مخاطبان در برابر اينگونه شيّادي، تنها به کوتاهي نويسنده و کارگردان باز ميگردد يا آنکه فضاي ذهني و فکري جامعه، به مرور مستعد چنين انفعالي شده است؟ ضرر نهادينگي اين انفعال که در خلال تطهير چهره? مختار حاصل ميشود، در درازمدت چگونه خواهد بود؟ آيا مختار ثقفي الگويي صائب براي جامعهپذيري سياسي ايرانيان (و بلکه مخاطبان برونمرزي آن) از طريق رسانه است؟
در قسمت بعد، مختار قرار است اعلام کند که اگر در ازاي بر تخت نشستن وي خوني به ناحق ريخته شود، عطاي حکومت را به لقايش ميبخشد. اميدوارکننده است؛ اما زشتيها هميشه به چشمگيري خونريزي نيستند.
---------------
* سيد کمالالدين دعائي
پايگاه «روات حديث»