کد خبر 320036
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۴

آنچه باعث شده است تا امروزه پرداختن به شخصيت شهيد چمران اهميت پيدا کند اختلافي است تاريخي که عمدتا پس از پايان جنگ تحميلي بر سر ماهيت و شخصيت شهيد دکتر مصطفي چمران ميان نيروهاي انقلابي و مدعيان ملي گرايي که اينک خود را به نام ملي-مذهبي معرفي مي‌کنند به وجود آمده است.

گروه سیاسی مشرق- خرداد سال 1360 را بايد يکي از پر حادثه ترين ماه هاي دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي دانست که شاهد حوادث عمدتا تلخ فراواني بود . يکي از حوادث تلخ خرداد سال 60 ، مربوط به شهادت عارف مبارز ، شهيد دکتر مصطفي چمران بود که خبر شهادت وي در آخرين روز خرداد داغ 60 و در کشاکش تحولات خونين آن روزها که از سويي جبهه ملي مردم را به قيام بر عليه حکم قرآني قصاص فرا مي خواند و از سوي ديگر منافقين با اعلام جنگ مسلحانه بر عليه انقلاب و مردم ، نيروهاي خود را مسلحانه به خيابان ها کشانده و تهران را غرق در آتش و خون کرده بودند ، مصيبتي جانکاه و لطمه‌اي عظيم بر پيکر نيروهاي انقلاب وارد کرد که خلل وجودي آن غير قابل جبران مي‌نمود .


چمران خمینی یا چمران بازرگان؟

در اين ميان آنچه باعث شده است تا امروزه پرداختن به شخصيت شهيد چمران اهميت پيدا کند  اختلافي است تاريخي که عمدتا پس از پايان جنگ تحميلي بر سر ماهيت و شخصيت شهيد دکتر مصطفي چمران ميان نيروهاي انقلابي و مدعيان ملي گرايي که اينک خود را به نام ملي-مذهبي  معرفي مي‌کنند به وجود آمده است ، به گونه اي که امروزه از دو چمران با دو شخصيت متفاوت به نام چمران خميني و چمران بازرگان ياد مي‌شود . مهم ترين علت طرح چنين مساله‌اي نيز به ويژه از جانب هواخواهان نهضت آزادي در سال هاي اخير ، عضويت شهيد چمران در اين نهضت و نزديکي او به جريان هاي ملي در سال هاي دور به ويژه در سالهاي نهضت مقاومت ملي مي باشد که باعث شده است تا گروهک هايي همچون نهضت آزادي در جهت اقناع افکار عمومي ، حضور چمران را نمادي از حضور خود در عرصه دفاع از خاک وطن عنوان نمايند ، هر چند که همين جريانات در موارد ديگر اصل دفاع مقدس را نيز زير سوال برده‌اند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

اين موضوع پس از ساخت نخستين فيلم سينمايي مستقل در مورد شهيد چمران، بار ديگر شدت گرفت و دبير کل نهضت آزادي در مصاحبه‌هايي تلاش کرد تا ضمن وارد نمودن خدشه به روايت اين فيلم ، شهيد چمران را تلويحاً به اين نهضت منتسب نمايد و او را به جاي چمران خميني ، چمران بازرگان معرفي نمايد که همين موضع گيري ها اهميت پرداختن به اين بحث را افزون مي سازد .

چمران خمینی یا چمران بازرگان؟



چمران امام خميني يا چمران بازرگان؟

مهم ترين دليلي که مدعيان نهضت آزادي مطرح مي‌کنند عبارت است از عضويت شهيد چمران در نهضت آزادي و مشارکت ايشان در تاسيس شاخه خارج از کشور اين نهضت است که اصل اين ماجرا جاي هيچ گونه شک و شبهه اي ندارد ، با اين حال آنچه براي ما اهميت دارد اين است که چمران شخصيتي است که اگر چه ديرزماني با نهضت آزادی در ارتباط بوده است اما به لحاظ فکري و عملي ، هيچ نسبتي ميان آن جريان  و چمران نمي توان يافت به گونه‌اي که ادعاي انتساب چمران به گروهک هايي همچون نهضت آزادي ، با توجه به پيشينه عملکرد و اعتقادات شهيد چمران ، وي را به وصله نچسبي براي اين گروهک‌ها تبديل خواهد کرد که در نهايت خود مجبور به برائت از آن خواهند شد، چنانکه در دوران حيات مبارکش به ويژه در مقطع روزهاي حساس ابتداي انقلاب ، چنين احساسي نسبت به وي داشتند.


چمران خمینی یا چمران بازرگان؟


در اين ميان آنچه مهم به نظر می رسد  در واقع متفاوت بودن چمران از باورهاي جریان هایی چون گروهک نهضت آزادي است  و اين تفاوت ها در اصل به ويژگي هاي برجسته شهيد چمران باز مي گردد که برخي از آنها از اين قرار مي باشند:


1 – ايمان ناب و خالص
نگاه اصيل و محوري به دين توسط شهيد چمران در مقابل نگاه ابزاري و دست دومي به دين از سوي سران نهضت آزادی، مهم ترين تفاوت و تمايز چمران و سران نهضت آزادي بود؛ چنانکه اين تمايز از ديدگاه مشهور مهندس مهدي بازرگان که بر اساس آن معتقد بود امام خميني ايران را براي اسلام مي خواهد و حال آنکه وي اسلام را براي ايران مي خواهد، به وضوح مشاهده مي‌شود .


2 – تعهد و عمل به تکليف چمران خمینی یا چمران بازرگان؟
يکي ديگر از ويژگي هاي بارز شهيد دکتر مصطفي چمران عبارت از تعهد ديني بالا و عمل به تکليف الهي  است؛ تکليفي که باعث شد تا چمران که در بهترين دانشگاه هاي آمريکا ، صاحب بهترين مدارک تحصيلي شده بود محيط آسايش و رفاه آن کشور را ترک کرده و قدم در مسير مبارزه در راه عمل به تکليف الهي خويش بردارد.


3 – اعتقاد به امت محوري به جاي ملي گرايي تنگ نظرانه
يکي از مهم ترين اعتقادات مسلمانان عبارت است از اعتقاد به امت واحده . در اين زمينه خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد : «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَة» . از طرف ديگر روايات فراواني وجود دارد که بر اساس آنها مسلمانان نسبت به يکديگر مسئوليت دارند و هيچ کس حق ندارد خود را از سرنوشت ساير مسلمانان بر کنار بداند چنانکه به عنوان مثال در حديثي نبوي چنين آمده است : «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه‏» و يا در روايتي ديگر امام صادق از قول پيامبر چنين نقل فرموده اند که : «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ.» . اين آيات و روايات ، مسلمانان را بسان حلقه‌هاي يک زنجيره به هم پيوسته‌اي در قالب امت واحده جمع مي‌کند و همگان را مسئول سرنوشت امت مي‌داند و اين باوري بود که در عمق جان شهيد چمران نقوذ کرده و انگيزه‌اي شده بود تا شهيد چمران ، فارغ از علقه هاي تنگ نظرانه محصور در حصار تابعيت ساختگي دوران مدرن ، نه تنها در فکر تحولات و تلاش براي ايجاد تغييرات در ايران باشد بلکه به فکر امت اسلامي نيز باشد و تلاش کند تا اين امت بي سر و سامان را نيز ساماني بخشد و از آنجايي که يکي از نقاط مهمي که امت اسلامي در آن روزها آماج شديدترين فشارها قرار داشتند لبنان بود لذا به لبنان رفت و در آنجا با همراهي امام موسي صدر، به سازماندهي شيعيان و نيز مقابله با تجاوزات رژيم صهيونيستي پرداخت. چنين نگاهي، مسلما در قاموس تنگ نظرانه سران نهضت آزادی که در آن اولویت‌ها به منطقه جغرافيايي خاصي اختصاص یافته و قرابت‌های معنوی خارج از مرزهای ملی از اولویت می‌افتد، هيچ جايگاهي ندارد .


4 – داشتن روحيه انقلابي و در عين حال تدبير گرا
در مقطع پيش از پيروزي انقلاب اسلامي جرياناتی چون نهضت آزادی ، عليرغم اينکه جزء اپوزيسيون نظام شاهنشاهي محسوب مي‌شدند اما با اصل اين نظام هيچ مشکلي نداشتند و هرگز خواستار برچيده شدن اين نظام نبودند و نهايت خواسته‌اي که مطرح مي کردند اين بود که «شاه بايد سلطنت کند نه حکومت» و حتي عناصر نهضت آزادي نه تنها امکان هر گونه تغييري را در ايران منتفي مي دانستند بلکه تا آخرين لحظه در تلاش بودند تا با عناصر نظام خائن شاهنشاهي به مذاکره بپردازند که علاوه بر شواهد تاريخي ، امام خميني (ره)  هم در موضع گيري که نسبت به اين جريانات داشتند ، به اين موضوع اشاره کرده و فرمودند : «شما تا آن آخر هم «اعليحضرت» را مى‏خواستيدش! به من گفتيد ديگر. اينكه نمى‏توانيد حاشا كنيد. تا آن آخر هم مى‏گفتيد خوب، ايشان باشند. اعليحضرت همايونى باشند، حكومت نكنند! شما تا آخر هم اين طور بوديد. بختيار هم تا آخر مى‏خواستيد!»  . اشاره امام خميني (ره) در اين فرمايشات به تلاش هايي بود که نهضت آزادي از ماه ها قبل براي نجات نظام شاهنشاهي آغازکرده بودند و تا روز پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت به گونه اي که در آخرين لحظاتي که مردم انقلابي، در حال آزاد سازي کشور از بند رژيم ستمشاهي بودند يکي از نزديکان بازرگان در مصاحبه با خبرنگاران اين چنين اعلام کرد : «مذاکرات مهمی در جریان است و اگر این مذاکرات موفقیت آمیز باشد، بختیار استعفا می دهد.»


چمران خمینی یا چمران بازرگان؟


اين گروهک‌ها حتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز دست از فعاليت هاي خود در جهت حمايت از ارکان رژيم پهلوي بر نداشتند و کار به جايي رسيد که جمع زيادي از دژخيمان رژيم شاه در اداره ساواک ، به اندازه اي جسور شدند که ضمن تجمع در برابر دفتر نخست وزيري، خواستار دريافت حقوق و معوقات خود شدند. علاوه بر اين اقدامات، گروهک نهضت آزادي به همراه ساير جريانات ملي گرا، به جاي کمک به استقرار نظام جديد و کمک به برنامه هاي انقلابي امام خميني، عملا در مسير مخالف و بحران سازي گام بر مي‌داشتند به گونه‌اي که به عنوان مثال در شرايطي که مجلس خبرگان قانون اساسي که متشکل از نمايندگان مردم بودند، به منظور ايجاد نظم و قانون در کشور و تسريع در اصلاح و ساخت نهادهاي قانوني ، با دقت هر چه تمام مشغول بررسي قانون اساسي بودند ، نهضت آزادي در حال توطئه چيني به منظور انحلال مجلس خبرگان قانون اساسي بود که اگر موفق مي شدند، عواقب آن ممکن بود تا سال ها کشور را درگير ساخته و انقلاب اسلامي را نيز با تهديد جدي مواجه سازد. البته این توطئه با درايت بي نظير امام خميني (ره) ناکام ماند . همچنين يکي ديگر از اقداماتي که باعث شد تا روحيه غير انقلابي دولت بازرگان، کاملا عيان شود استعفاي دولت به دنبال تسخير لانه جاسوسي آمريکا بود و حال آنکه در جريان تسخیر لانه جاسوسي مشخص شده بود که آمريکايي ها عامل اصلي تمامي توطئه هايي بودند که از بلوچستان تا گنبد و آذربايجان و کردستان و خلق عرب در حال تجزيه ايران بودند و حداقل کار این بود که پس از تسخير اين لانه جاسوسي، در مقابل اقدام دانشجویان موضعی نمی گرفتند. چه اينکه اين حرکت نقطه پاياني بر بسياري از اقدامات توطئه گرانه در بسياري از نقاط کشور بود و چهره بسياري از عوامل استکبار را آشکار مي کرد؛ گامي که در جهت ايجاد آرامش در کشور بايد تلقي مي شد ، ولي دولت موقت با اعلام استعفاي خود ، آشکارا در مقابل اين اقدام انقلابي و حمايت بعدي امام خميني از آن ايستاد و پس از انتشار اسنادي مشخص شد که حتي برخي از اعضاي دولت از جمله سخنگوي دولت، رسما  به جاسوسي و توطئه بر عليه ملت ايران مي پرداختند.

 اما در اين ميان نکته قابل توجهي که نبايد آن را فراموش کنيم اين است که اگر چه در همه مراحل اين اتفاقات و حوادث، شهيد چمران به عنوان وزير دفاع و عضوي از اعضاي سابق نهضت آزادي در کنار دولت موقت بود، قاعدتا بايد در کنار ساير هواداران حزب مي ايستاد، اما ايشان ، لحظه اي دست از روحيه انقلابي خود نکشيده و در هيچ يک از تحرکات سوء آنان  مشارکت نکرد به گونه اي که بر اساس اسناد و شواهد ، نه نامه انحلال مجلس خبرگان قانون اساسي را امضا کردند و نه از دولت موقت استعفا دادند.


چمران خمینی یا چمران بازرگان؟


به همين دليل عليرغم استعفاي دولت موقت پس از تسخير لانه جاسوسي، ايشان همچنان وزير دفاع باقي ماندند. دکتر کاویانی به عنوان رئیس دفتر شهید چمران، در این زمینه می گوید: «ماجرا بدین ترتیب بود که بعد از سیزدهم آبان ۱۳۵۸ وقتی لانه جاسوسی آمریکا فتح شد، دولت موقت عکس العمل نشان داد و روز بعد جملگی اعلام استعفا کردند. خب ما در نخست وزیری مستقر بودیم و صبح روز چهاردهم آبان که در دفتر حاضر شدیم، دستور دولت موقت را دیدیم که گفته بودند همه افراد کارها را رها کنند و بروند، چون دولت استعفا داده است. دکتر آمد و ما خبر را به ایشان دادیم. دکتر گفت: «خب شما هم بساطتان را جمع کنید و بروید.» ، ما شروع کردیم به جمع آوری وسایلمان و دفتر، دکتر هم رفت. حدود ساعت ۴یا۵ عصر بود که دکتر برگشت. من رفتم گزارش جمع آوری وسایل و دفتر را به دکتر بدهم که ایشان به بنده فرمود:«عزیز، نمی خواهد ادامه بدهید.» ، من با تعجب پرسیدم: چرا؟ همه در حال رفتن هستند. دکتر فرمود: نه، شما وسایلتان را جمع نکنید، برگردید سرکارتان. ما نمی رویم.  پرسیدم: موضوع چیست؟ دکتر جواب داد: من امام را تنها نمی گذارم، وی ادامه می دهد: می خواهم به آن هایی که می گویند دکتر در خط نهضت آزادی بود بفهمانم که دکتر در چنین دو راهی مشخصی که می تواند به خط نهضت آزادی یا خط امام برود، با قاطعیت و صلابت نهضت آزادی را نادیده می‌گیرد و کنار امام می‌ماند و اعلام می‌کند من امام را تنها نمی‌گذارم.»  

علاوه بر اين‌ها ، يکي ديگر از ابعاد چهره انقلابي شهيد چمران اين بود که آن شهيد بزرگوار ، در عين انقلابي بودن ، فردي با تدبير بودند. به گونه‌اي که تصميمات و برنامه‌هاي انقلابي شان بر خلاف بسياري از جريان هاي انقلابي از روي احساسات نبود به عنوان مثال در روزهاي پر حادثه و آشوب پس از پيروزي انقلاب به ويژه پس از کشف کودتاهاي مختلفي که در آنها نقش برخي از اعضاي ارتش، محرز بود، برخي گروه‌هاي انقلابي خواستار انحلال ارتش شاهنشاهي و ايجاد ارتش به اصطلاح خلقي شدند و حتي برخي از اين گروه‌ها، مسئولاني همچون چمران را به دليل عدم انحلال ارتش ، مورد انواع حملات خويش قرار داده و حتي بر عليه وي شعار مرگ سر مي دادند.

با تمام اين احوالات، شهيد چمران به جاي آنکه انحلال ارتش را بپذيرند، ضمن دفاع از بدنه ارتش در نطق 23 تير 59 ، سخن از تصفيه و پاکسازي ارتش از عناصر فاسد به ميان آوردند که اين مساله اوج انقلابي گري مدبرانه وي را به اثبات رساند، چرا که حوادث چند ماه بعد از اين ماجرا از جمله حمله رژيم بعثي در 31 شهريور، نشان داد که اگر توطئه انحلال ارتش عملي مي شد، در شرايطي که نيروهاي جذب شده جديد نيز هنوز توان و آمادگي براي مقابله با يک ارتش تا بن دندان مسلح را نداشتند و حتي بسياري از نيروهاي جوان انقلابي هنوز توان کار کردن با بسياري از ادوات نظامي پيچيده را نداشتند، قطعا خواب صدام براي فتح سه روزه تهران، به راحتي تعبير مي‌شد. حال آنکه با ايستادگي در برابر اين توطئه ، با آغاز جنگ ، شهيد چمران با بهره گيري از همين بدنه ارتش که وي به آنها اعتماد داشت و از جمله نيروهاي ارتشي انقلابي همچون شهيدان شيرودي، کشوري و صياد شيرازي، ضمن وارد کردن ضربات سخت به نيروهاي بعثي، باعث زمينگير شدن آنها در بسياري از مناطق شده و عملا مانع از پيشروي سريع آنان در خاک کشور شدند و همين فرصت نيز بهترين زمينه را براي آموزش ديدن و ورزيده شدن نيروهاي بسيجي و سپاهي که در عمليات هاي بعدي، بيشترين نقش را در پيروزي رزمندگان اسلام داشتند فراهم کرد.


5چمران خمینی یا چمران بازرگان؟ – اثبات ملي گرايي واقعي با دفاع عملي از وطن به جاي ادعاي ملي گرايي و پشت کردن به ملت در برابر هجوم دشمنان
با مروري بر حوادث دوران دفاع مقدس و کارنامه عملکرد گروه هايي همچون نهضت آزادي، در مي يابيم که اين گروه ها عليرغم ادعاهاي پرطمطراقي که در زمينه اصالت داشتن خاک، وطن و مليت براي آنها، داشتند، وقتي پاي عمل به اين شعار و آرمان فرا رسيد کُميت ملي گرايي شان لنگ شد و به جاي حضور در صحنه دفاع از خاک وطن، کنج عافيت گزيده و حتي برخي از آنها در پشت جبهه‌ها، نقش سربازان بي جيره و مواجب ارتش بعث عراق را ايفا کردند به طوري که گاه در زمينه انگيزه‌هاي حمله صدام به ايران تشکيک کرده و عملکرد مسئولان نظام را مسبب اين امر مي دانستند.

 گاه تا مقطع فتح خرمشهر را مورد تاييد قرار داده و از لزوم پايان جنگ پس از فتح خرمشهر سخن به ميان مي آوردند (با اينکه عليرغم فتح خرمشهر هنوز هزاران کيلومتر از خاک کشور در دست دشمن بود و دشمن به هيچ يک از حقوق ملت ايران اعتراف نکرده بود) و در اقدامي هم راستا با صدام، در آستانه برخي عمليات‌هاي نظامي گاه اطلاعيه هايي را صادر مي کردند که در آنها به سياه نمايي اوضاع کشور مي‌پرداختند که بر اساس برخي شواهد، اين اطلاعيه ها در ارتش عراق به عنوان عامل تقويت روحيه نظاميان بعثي، توزيع و مورد استفاده قرار مي‌گرفت.

سرانجام اقدامات مزورانه و طلبکارانه این گروه پس از پذيرش قطعنامه اتفاق افتاد که طي آن با صدور بيانه‌هايي ضمن انتقاد از پذيرش قطعنامه و مذاکرات دو جانبه، رياکارانه  خواستار حفظ عرق ملي و ميهني کشور شدند که امام خميني (ره) در واکنش به اين قبيل تحرکات چنين فرمودند: «چه بسا آنهايي كه تا ديروز در برابر اين نظام جبهه گيري كرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حكومت جمهوري اسلامي ايران از صلح و صلح طلبي به ظاهر دم مي زدند، امروز نيز با همان هدف، سخنان فريبنده ديگري را مطرح مي كنند و جيره خواران استكبار، همان ها كه تا ديروز در زير نقاب دروغين صلح خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو كرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند و ملي گراهاي بي فرهنگ، براي از بين بردن خون شهداي عزيز و نابودي عزت و افتخار مردم، تبليغات مسموم خويش را آغاز مي نمايند كه ان شاء اله ملت عزيز ما با بصيرت و هوشياري جواب همه فتنه ها را خواهد داد.»

در برابر اين امواج ضد مردمی مدعيان نهضت آزادی که در کش و قوس حوادث سال هاي دفاع مقدس ساطع مي شد، اوج حماسه و اخلاص را که از انديشه هاي ديني منبعث شده بود در عملکرد شهيد دکتر مصطفي چمران شاهد بوديم که به جاي ادعاي ملي گرايي و گزيدن کنج عافيت و بهانه تراشي‌هاي بني اسرائيلي، مردانه قدم در مسير جهاد گذاشت و صحنه رزم را به جاي مجلس بزم برگزيد و جان خويش را در راه دفاع از سرزمين و ناموس وطن، فدا کرد و به همه مدعيان ملي-مذهبي در همه زمان ها اثبات کرد که خدمت واقعي به مردم، حماسه  او و هزاران جوان پاکباخته رزمنده‌اي هستند که از دشت تفتيده خوزستان تا قله هاي سر به فلک کشيده کردستان را به خون پاک خويش آبياري کردند.

چمران خمینی یا چمران بازرگان؟

نهايت اينکه چمران اگر چه در مقطعي از حيات سياسي-اجتماعي خويش با عناصري از جريان نهضت آزادی، پيوندهايي داشت اما گذر زمان، سرنوشت جداگانه‌اي براي مسير حرکت اين دو جريان رقم زد به گونه‌اي که نمي توان چمران را در قالب تنگ احزاب و گروه‌ها مورد تحليل و ارزيابي قرار داد بلکه  او، خود تبديل به الگو و اسوه‌اي شد که حتي مرگش نيز، از سوي مقتدايش امام خميني (ره) به عنوان الگو براي همه کساني مطرح شد که تلاش مي‌کردند تا خودشان را الگوي چمران، معرفي نمايند چنانکه آن امام عظيم الشان ، پس از شهادت شهيد چمران فرمودند : «چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا كرد و در اين دنيا شرف را بيمه كرد و در آن دنيا هم رحمت خدا را بيمه كرد؛ ما و شما هم خواهيم رفت. مثل چمران بميريد»

حسن ختام اين مقاله را به پيام شيوا و رساي امام راحل عظيم الشان اختصاص مي دهيم که در تسليت شهادت چمران بزرگ ، همه ويژگي هاي چمران را که وي را از ساير مدعيان دروغين امروز چمران، متمايز مي کند در چند جمله کوتاه خلاصه کرده و فرمودند : « چمران عزيز با عقيده پاك خالص غير وابسته به دستجات و گروههاى سياسى و عقيده به هدف بزرگ الهى، جهاد را در راه آن از آغاز زندگى شروع و با آن ختم كرد. او در حيات با نور معرفت و پيوستگى به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار كرد. او با سرافرازى زيست و با سرافرازى شهيد شد و به حق رسيد. هنر آن است كه بى‏هياهوهاى سياسى و خودنمايي هاى شيطانى براى خدا به جهاد برخيزد و خود را فداى هدف كند نه هوى‏، و اين هنر مردان خداست.»


سيد روح الله لطيفي

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 10
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    این چمران همیشه چمران خمینی بوده و هست و تصاحب شدنی برای هیچ کس نیست
  • ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    بازگان چمران نداشت مشرقی تیتر شما خیلی بیخود است
  • سید ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    مخ مردم رو کار گرفتید بروید بازرگانهای الان را معرفی کنید. بازرگان اون زمان فوت کرده و نیست. بروید از امروز و فردا خبر بدهید نه از گذشته
  • ۱۵:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    من باور نمیکنم چمران با بازرگان مشکل داشته باشه چوم بازرگان بالاخره مسئول نظام بود و باید از وی تبعیت کرد
  • بابک ۱۵:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    شهيد چمران به عنوان وزير دفاع و عضوي از اعضاي سابق نهضت آزادي در کنار دولت موقت بود، قاعدتا بايد در کنار ساير هواداران حزب مي ايستاد، اما ايشان ، لحظه اي دست از روحيه انقلابي خود نکشيده و در هيچ يک از تحرکات سوء آنان مشارکت نکرد به گونه اي که بر اساس اسناد و شواهد ، نه نامه انحلال مجلس خبرگان قانون اساسي را امضا کردند و نه از دولت موقت استعفا دادند.
  • ساسانی ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    چمران عضو نهضت آزادی بود چون در آمریکا در خوانده بود و اکثر اعضای نهضت دانشجویان مسلمان مقیم امریکا بودند اما چمران همفکر روسای نهضت نبود
  • ۱۵:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    این چمران همیشه چمران خمینی بوده و هست و تصاحب شدنی برای هیچ کس نیست
  • ۱۵:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    حالا مگر مشرق ایشون را تصاحب کرده
  • ۱۵:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    چمران را دوست دارم
  • ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    موافقم . خبر و تیتر بی خودی است چمران جنگو کاری با نهضت ازادی ترسو ندارد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس