گروه بینالملل مشرق - اوایل سال گذشته بود که انتخابات افغانستان میرفت کل کشور را با چالش مواجه کند. در حالی که نظرسنجیها و پویشهای مردمی بسیاری در حمایت از دکتر عبدالله عبدالله شکل گرفته بود، نتیجه انتخابات به نفع اشرف غنی احمد زی رئیس جمهور فعلی اعلام شد. اعتراضات مردمی بالا گرفت و به خیابانها کشیده شد.

عبدالله عبدالله در اولین واکنش عمومی و رسمی به نتایج دور دوم انتخابات که برخلاف تمام نظرسنجیها و پیشبینیها به نفع نامزد نزدیکتر به غرب پیش رفت، اعلام کرد تسلیم کودتای انتخاباتی نخواهد شد و به مردم وعده داد طی چند روز این موضوع را پیگیری کند. عبدالله در جمع هوادارانش گفت: «از مردم میخواهم چند روز دیگر برای اعلام نتایج نهایی وقت بدهند و آرامش خود را حفظ کنند، من صدای ملت را شنیدم و صدای خائنین را نیز میشنوم.»
رئیسجمهور افغانستان پس از دو دور رأیگیری که در هر دو دور گزارشها و شائبههای بسیاری درباره تخلف در برخی حوزهها مطرح بود، در نهایت معرفی شد. دکتر عبدالله عبدالله چهرهای میانهرو که منادی اصلاحات در افغانستان و همگرایی بود، در نهایت طبق اعلام کمیسیون انتخابات افغانستان و پس از بازشماری آراء و ابطال صدها هزار رأی، رقابت را به محمد اشرف غنی احمد زی واگذار کرد.
براساس اعلام قبلی این کمیسیون، عبدالله عبدالله با 3461639 رای، رقابت را به اشرف غنی با 4485888 رای واگذار کرده بود که پس از بازشماری بیش از 12 هزار صندوق و یکصدهزار رأی متعلق به هر دو نامزد باطل شد اما در نهایت همچنان احمدزی حائز اکثریت آراء اعلام شد.

حالا پس از دو سال، افغانستان با شیوهای جدید با دو سمت ریاست جمهوری و ریاست اجرایی اداره میشود و فتنه انتخاباتی که میتوانست افغانستان جنگزده و زخمخورده از تروریسم را به مرز نابودی بکشاند، با قانونمداری دکتر عبدالله به سرانجام رسید تا با اتفاق، با گذر از اختلافات داخلی، به معضل بزرگتری که امروز ظهور داعش در افغانستان است، بپردازند.
دکتر عبدالله بعد از نزدیک به دو سال، مهمان ایران است. رئیس اجرایی دولت افغانستان امروز با رهبر انقلاب دیدار کرد و قرار است با دیگر مقامات کشورمان نیز دیدارهایی داشته باشد.
پیشبینی میشود مسائل مهم مرزی بین دو کشور، وضعیت مهاجران افغان، مبارزه با تروریسم بویژه گروه تروریستی داعش که به تازگی در این کشور عرض اندام میکند، و مسأله مواد مخدر در کنار همکاریهای اقتصادی، از مهمترین موضوعات و دستورکارهای این سفر کمسابقه باشد. در ادامه این گزارش، مروری بر کارنامه و سوابق دکتر عبدالله عبدالله خواهیم داشت.
سیاستمدار دو رگه
عبدالله عبدالله شهریورماه 1339 در منطقه «کارته پروان» کابل متولد شد. به گفته خودش از پدری پشتون با نام غلام محیالدینخان از اهالی قندهار و مادری تاجیک از اهالی دره پنجشیر متولد شده است. عبدالله هفت خواهر و یک برادر دارد. پدر عبدالله از سوی ظاهرشاه به مقام سناتوری منصوب شد و در کسوت یک مقام بلندپایه دولتی به قندهار رفت. از این رو عبدالله آموزش ابتدایی را در قندهار آغاز کرد؛ اما به دلیل جابجایی شغلی پدرش، دوباره به کابل بازگشت و تحصیلات ابتداییش را در مدرسه «غازی محمد ایوب خان» منطقه کارته پروان به اتمام رساند. نخستین سالهای زندگی عبدالله، در کابل و پنجشیر یعنی مناطقی که پدر وی به عنوان مدیر نظارت اراضی و بازرس دفتر نخستوزیر کار میکرد سپری شد.

عبدالله با تباری تاجیک و پشتون است (نفر وسط تصویر)
دوران جوانی و تحصیل پزشکی
عبدالله پس از طی دوره ابتدایی و دبیرستان در سال 1355 از دبیرستان نادریه فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل در رشته چشم پزشکی وارد دانشگاه علوم پزشکی کابل شد. او در سال 1362 مدرک چشم پزشکی خود را از این دانشگاه دریافت کرد. عبدالله پس از اخذ مدرک، به عنوان چشم پزشک مقیم در موسسه نور کابل مشغول فعالیت شد و تا سال 1365 در آن خدمت کرد.

عبدالله فارغالتحصیل رشته چشم پزشکی از دانشگاه کابل است (فرد نشسته در تصویر)
ورود به عرصه مبارزاتی
عبدالله تا پیش از کودتای 1357 افغانستان و حمله شوروی به این کشور، عضو هیچ جریان سیاسی و گروهی خاصی نبود و به گفته خودش تنها فعالیت سیاسی وی حضور در تجمعات دانشجویی برای حمایت از جنبش مقاومت ملی افغانستان علیه نیروهای شوروی بود. به همین دلیل عبدالله با گسترش ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی افغانستان را ترک کرده و در پیشاور پاکستان در بیمارستان چشم سیدجمالالدین که مختص آوارگان افغانی بود مشغول کار شد.
اما به تدریج نابسامانی سیاسی و اقتصادی ناشی از اشغال افغانستان از سوی نیروهای ارتش سرخ، دکتر عبدالله را متقاعد کرد تا وارد عرصه سیاسی و مبارزاتی شود.

اشغال نظامی افغانستان از سوی نیروهای ارتش سرخ شوروی زمینهساز ورود عبدالله به عرصه مبارزه شد

آشنایی با شیر پنجشیر
عبدالله پس از بازگشت به افغانستان در سال 1365 به سبب آشنایی با احمد شاه مسعود رهبر جبهه متحد اسلامی افغانستان موسوم به «ائتلاف شمال» با قوای اشغالگر شوروی جنگید؛ او به سرعت در شمار مشاوران نزدیک و سخنگوی شاه مسعود در آمد.

عبدالله در کنار احمد شاه مسعود؛ فردی که تاثیرات عمیقی بر عبدالله گذاشت
پس از خروج ارتش سرخ شوروی از این کشور، عبدالله در نقش سخنگوی دولت اسلامی افغانستان ظاهر شد. وی در جریان حمله طالبان به دولت اسلامی در کنار احمد شاه مسعود قرار داشت؛ عبدالله طی سال های 1372 تا 1375 به عنوان مدیر کل وزارت دفاع نیز خدمت کرد.
عبدالله در سال 1372 با فخریه عبدالله ازدواج کرد که حاصل این پیوند سه دختر و یک پسر است؛ وی تا سال 1375 یعنی زمان حمله طالبان به کابل در این شهر اقامت داشت.
عبدالله در کنار همسرش فخریه عبدالله و پسر کوچکش
پس از سقوط دولت اسلامی افغانستان توسط طالبان، عبدالله به همراه مادر، همسر و اولین دخترش به پنجشیر رفت. وی در دوران مقاومت در برابر طالبان تصمیم گرفت تا برای مدت طولانی در پنجشیر بماند، اما در نهایت خانوادهاش را به دهلینو پایتخت هند فرستاده و خود در افغانستان ماند.

عبدالله در دوره طالبان در کنار احمد شاه مسعود به مبارزه ادامه داد
هر چند احمد شاه مسعود معروف به شیر پنجشیر دو روز پیش از حملات 11 سپتامبر ترور شد اما مبارزات عبدالله با نیروهای طالبان ادامه یافت. سوابق مبارزاتی وی با طالبان موجب شده تا امروز نیز تمایل کمتری نسبت به رقبای خود برای مذاکره با طالبان داشته باشد. حتی زمانی که از وی درباره زمینه مشترک با طالبان سخن میگویند عبدالله میخندد و میگوید طالبان زمانی حاضر به گفتگو است که نتواند به پیروزی نظامی دست یابد.
عبدالله در قامت یک دیپلمات
بعد از مذاکرات سال 1376 گروههای مختلف افغان با عنوان «جبهه متحد برای نجات افغانستان» که همگی مخالف طالبان بودند، عبدالله مسئولیت معاون وزیر امورخارجه دولت در تبعید را بر عهده گرفت؛ دولتی که از سوی همه کشورهای سازمان ملل به استثنای سه دولت عربستان، پاکستان و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته شد. این موقعیت موجب شد تا عبدالله عبدالله در این کسوت به کشورهای بسیاری سفر کرده و با مقامات آنها در مورد آینده افغانستان رایزنی کند. همین امر باعث شد تا در سال 1380 پس از سرنگونی حکومت طالبان، اشغال نظامی افغانستان از سوی ایالات متحده و تشکیل دولت موقت در افغانستان عبدالله عبدالله مجددا به مقام وزارت امورخارجه منصوب شده و به نمایندگی دولت افغانستان در اجلاس بن که در مورد آینده این کشور بود، شرکت کند.

عبدالله در جمع برخی رهبران افغانی
وی تا پیش از رسیدن به مقام وزارت تنها یک نام داشت و آن «عبدالله» بود؛ اما هنگامی که وزیر امورخارجه افغانستان شد روزنامه ها برای وی نام خانوادگی «عبدالله» را برگزیدند.
عبدالله طی سالهای 1380 تا 1384 در دولت حامد کرزی مقام وزیر خارجه بر عهده داشت اما حدود یک سال پس از انتخابات 1383 ریاست جمهوری افغانستان کرزی تصمیم گرفت تا ضمن برخی تغییرات، از وزیر دیگری برای پست وزارت امورخارجه استفاده کند. عبدالله مدعی است که کرزی وزارتخانههای مختلفی را به وی پیشنهاد کرد اما او سایر مناصب را قبول نکرده و تصمیم گرفت تا به عنوان دبیرکل بنیاد مسعود در چند کنفرانس با موضوع افغانستان حاضر شود.

کرزی سال 1384 عبدالله را از وزارت امورخارجه افغانستان کنار گذاشت
با این وجود دولت کرزی مسئولیت جرگه صلح افغانستان و پاکستان را به وی سپرد تا در جهت پیشبرد روابط فعالیت کند. از سال 1385 با همکاری برهانالدین ربانی رئیس جمهوری اسبق افغان ها و مارشال محمد قسیم فهیم از سرداران مجاهدین، جبهه متحد ملی را تشکیل داد.
نخستین حضور در رقابت انتخاباتی
در سال 1388 به طور مستقل نامزد انتخاب ریاست جمهوری افغانستان شد اما در رقابت با حامد کرزی نتوانست پیروز شود. گرچه عبدالله، رئیس جمهور را به تقلب در انتخابات متهم کرد اما کمیته مستقل انتخابات افغانستان که مسئولیت آن را یکی از نزدیکان کرزی بر عهده داشت نتیجه را تایید کرد و حامد کرزی برای یک دوره دیگر قدرت را در دست گرفت.

سال 1388 دکتر عبدالله نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان شد
حضور مجدد در انتخابات و کسب کرسی ریاست جمهوری
عبدالله پس از سه سال سکوت، مجددا از سال گذشته فعالیتش را برای حضور در انتخابات سال 1393 افغانستان آغاز کرد. او توانست در مرحله نخست این انتخابات با حدود ۴۴ درصد آراء بالاترین میزان آراء را به خود اختصاص داده و همراه اشرف غنی احمدزی به دور دوم انتخابات راه یابد. در همین راستا جمعیت اسلامی افغانستان و حزب اسلامی افغانستان موافقتنامه انتخاباتی امضاء کردند که بر پایه آن دکتر عبدالله به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری از سوی جمعیت اسلامی افغانستان و محمد خان معاون حزب اسلامی افغانستان به عنوان کاندیدای معاون اول از سوی حزب اسلامی افغانستان معرفی شدند.
هر چند عبدالله از پدر و تباری پشتون به حساب میآید اما در این انتخابات به عنوان نماینده جریان غیرپشتون بوده و میراثدار تاجیکهاست. رقیب وی در مرحله دوم انتخابات اشرف غنی از عناصر تکنوکرات، پشتون و نزدیک به ایالات متحده بود که رای پشتونها را در صندوق داشت؛ هرچند که عبدالله هم در مرحله دوم انتخابات از حمایت برخی عناصر پشتون همچون محمود کرزی، رسول و گل آقا شیرزی برخودار بود. البته نبود امنیت در مناطق پشتون تحت کنترل شورشیان طالبان از تاثیر رای آنان در انتخابات کاست چرا که طالبان مانع جدی برگزاری هماهنگ انتخابات در این مناطق بود.توافقنامه امنیتی؛ هسته مرکزی مناسبات با واشنگتن
عبدالله تصور میکند که به دلیل ناتوانی نهادهای اطلاعاتی، نظامی و انتظامی افغانستان حضور نیروهای بینالمللی به ویژه نیروهای آمریکایی از منظر امنیتی یک ضرورت است. او بر این باور است که امضای پیماننامه امنیتی با آمریکا گزینه دوم و جایگزینی ندارد تا بتواند با کمک آن مشکلات افغانستان را حل کرد.
عبدالله خود را ناگزیر به امضای توافقنامه امنیتی با ایالات متحده میبیند
گرچه، دغدغههای اقتصادی هم مزید بر علت شده و عبدالله را برای امضای توافقنامه جهت حضور نیروهای خارجی در افغانستان مصر کرده است. از این رو عبدالله مهمترین مساله در زمینه روابط آینده واشنگتن و کابل را «امضای توافقنامه امنیتی» میداند که در سایه آن منافع ملی این کشور تامین میشود.

تقویت روابط با جمهوری اسلامی ایران
دکتر عبدالله در زمینه روابط آتی دولتش با جمهوری اسلامی ایران نیز معتقد بود: تهران «روابط دوستانه با کابل در گذشته چه در زمان مقاومت در برابر تروریستهای طالبان و چه در 13 سال گذشته داشته است، زمینههای گسترش و تحکیم روابط به مراتب زیادتری وجود دارد. فرصتهای خوبی هر دو کشور و هر دو ملت در اختیار دارند و ما هم به تبع منافع ملی افغانستان که تقویت روابط با همسایگان را ایجاب میکند، انشالله کوشا خواهیم بود». عبدالله عبدالله در خصوص نگرانیهای تهران پس از امضای توافقنامه با آمریکا با این توجیه امضای توافقنامه به معنای حضور نظامی آمریکا در افغانستان نیست گفت: امضای آن در جهت قانونمند شدن حضور نیروهای بینالمللی و نیروهای آمریکا در 10 سال آینده است. مردم افغانستان ضرورت ادامه همکاری نظامی و امنیتی را درک میکنند و ضرورت قانونمندبودن حضورشان هم احساس میشود.
پاشنه آشیل عبدالله
"حسینی معدنی" خبرنگار خبرگزاری جمهور در مقاله خود به تاریخ 30 مرداد 1393 اینگونه میآورد: به باور برخی تحلیلگران، "حزب اصلاحات و همگرایی" در همان دور اول، موفق به کسب آراء لازم برای پیروزی شده بود اما برخی مشورتهای غلط باعث شد تا سران این حزب در برابر "حزب تحول و تداوم" رجز بخوانند و با جذب سایر حریفان نامدار وارد دور دوم و رقابت با حزب اشرف غنی شوند. بازی تا بدانجا پیش رفت که اکنون حزب اصلاحات را باید بازنده فریب خورده انتخابات دانست و اینگونه بود که از اشتباهات بزرگ عبدالله و حزب او، فرش قرمزی برای مقدم اشرف غنی تا کاخ ریاست جمهوری بافته شد. اما این اشتباهات چه بود؟
- مصروف شدن در یک فرایند زمانی خسته کننده
- فاصله گرفتن از مردم و رفتن زیر بیرق جان کری
- تکیه بیش از حد به هویت پشتونی
- اتّکاء زیاد به مراجع غربی
- به فراموشی بردن اصول و وعدهها
- مواضع انفعالی در برخوردهای تهاجمی رقیب
- عدم پیگیری و اثبات جرم ضیاء الحق امرخیل در کمیسیون انتخابات و جریان تقلب
پس از اعلام نتیجه تقلبی انتخابات، صدها هزار تن از هواداران حزب اصلاحات و همگرایی در کابل و ولایات دیگر، در حمایت از حزب محبوب خود، به خیابانها آمدند. آنان آماده بودند تا حکومت اصلاحات و همگرایی را با آغوش باز بپذیرند. حاضرین در خیمه لویه جرگه، به عبدالله و حزبش اجازه سخن گفتن ندادند و از وی اعلام حکومت اصلاحات را مطالبه کردند. اما به نظر میرسد دکتر عبدالله نیز که زیر فشار امریکا قرار گرفته بود، ترجیح داد تا به اوباما و جان کری اعتماد کند و حق خود را از آنان بخواهد.
جان کری در یک پروسه زمانبر که به نظر میرسید در هماهنگی با اشرف غنی باشد، تفتیش کل آراء را پیشنهاد داد بدون آنکه اولاً: سازوکار بررسی و ابطال آراء مشخص شود؛ ثانیاً: توافق و قراری که بین دو نامزد شده بود، رسماً به امضای طرفین برسد. بدیهی بود که ابطال آرا کار سادهای نیست که به راحتی مورد پذیرش اشرف غنی قرار بگیرد؛ این مسئله نیازمند زمان بود. طی روزهای متوالی، صدها ناظر داخلی و خارجی، صندوقها را باز کردند اما نمیدانستند چه باید انجام داده و کدام دسته آراء را باطل کنند.
جان کری اما در سفر دوم، با هدف خریدن زمان، مدتها به چانهزنی پرداخت. هدف و نتیجه این خریداری زمان، کاملاً برنامهریزی شده بود:
دلسردی هواداران دو آتشه حزب اصلاحات، خالی شدن پشت رهبران این حزب و نهایتا گرفتن سهمی از قدرت و انصراف از اعتراضات مردمی.
میتوان عبدالله و حزب اصلاحات را فریب خورده این استراتژی دانست؛ مگر آنکه آنها طی یک پروژه هماهنگ، تصمیم به تقسیم قدرت با اشرف غنی گرفته باشند.
عبدالله در سفرهای استانی خود، در برخی از ولایات افغانستان از یک جمله مهم یاد میکرد: "بعضیها میگویند که فلانی آدم خوبی است، رأی دارد اما خارجیها اجازه نخواهند داد که او رییس جمهور شود. من همینجا اعلام میکنم که این ذهنیت را از خود دور بسازید؛ هیچ کسی نمیتواند رأی شما را نادیده بگیرد."
میزان محبوبیت و مقبولیت عبدالله به حدی بود که اشرف غنی و دوستانش (جریان تقلب) برای شکستن آرای وی، مجبور شد بیش از دو و نیم میلیون رأی جعلی بسازد.
نویسنده مطلب در رابطه با فاصله گرفتن عبدالله از مردم و رفتن به زیر بیرق جان کری، به این نکته اشاره میکند که از نظر بخش بزرگی از مردم افغانستان، عبدالله قهرمان ملی و حافظ و امین رای مردم بود. بسیاری، ایستادگی او را به "احمد شاه مسعود"-رهبر فقید مجاهدین افغان- تشبیه میکردند؛ اما عبدالله آنچنانکه در کنفرانسهای مشترک با جان کری نشان داد، چهرهای از خود به نمایش گذاشت که وجهه یک رئیس جمهور را نداشت و چنان در جان کری ذوب شده بود که فراموش کرده بود در افغانستان است و در حضور مردم خود سخن میگوید. نقطه اتکای وی از مردم، به سمت جان کری تغییر یافت و این از نظر نویسنده مقاله اشتباه بزرگی بود. به عقیده برخی هواداران وی، او نباید خود را تا حد اشرف غنی که از امریکا بازگشته و دارای تابعیت امریکایی است تنزل میداد و قالب سیاسی جان کری و اشرف غنی را به خود میگرفت.
حسینی معدنی در رابطه با تکیه بیش از حد به هویت پشتونی معتقد است که غربیها میدانستند که قویترین چهره و شانس اول در میان نامزدان انتخاباتی، دکتر عبدالله عبدالله است. اما دو مشکل بزرگ مانع از حمایت غرب از عبدالله شد:
اول اینکه با توجه به سوابق عبدالله، وی اهل اطاعت از غرب و امریکا نیست و سیاست همگرایی منطقهای را دنبال میکند. دوم، ممکن است بخاطر تعلق خاطر وی به جبهه شمال، پشتونها از او حمایت نکرده و در مقابلش نافرمانی و قیام از خود نشان دهند.
البته عبدالله بخاطر اینکه ثابت کند پشتونها با وی مشکلی ندارند و همچنین برای جلب اعتماد پشتونها، آنان را بسیار مورد تفقد و توجه قرار داد و اطراف خود را از چهرهها و نمادهای قوم پشتون پر کرد. تا جاییکه پس از مدتی، یکی از دوستان وی به شوخی گفت: "اکنون چپلی برادر پشتون من به اندازه قد و قواره و شخصیت من نزد دکتر عبدالله مقام و منزلت دارد."
او در ادامه میافزاید: همین اشرف غنی که ادعای دوستی با طالبان دارد و مدعی است که طالبان را او وادار به رأی دادن کرده، اکنون از ترس طالبان هشت خوان بازرسی در منزلش گذاشته و یک جاده را در "دارالامان" به کلی مسدود کرده است و هر ساعت، تمام محافظین هر نقطه را تعویض میکند و برای رفت و آمد خود، از خودروی فلان ژنرال و فلان تاجر استفاده میکند .این ایده که بدون «فلان قوم» نمیشود، خودبخود باعث بیپروایی و امتیازطلبی عناصر قومگرا میشود. ما باید به دموکراسی و وحدت ملی بیندیشیم و نه به مسائل قوم بزرگ و قوم کوچک.
این تحلیلگر در رابطه با اتکا بیش از اندازه به غرب به این نکته اشاره میکند که با توجه به شرایط کنونی افغانستان، دخالت غرب در انتخابات میتواند در پیروزی یک شخصیت نقش بسزایی داشته باشد. بر همین اساس، عبدالله در راستای اعتمادسازی دست به اقداماتی زد و سخنانی گفت. مهمترین سیاست وی، پذیرش توافقنامه استراتژیک امنیتی با امریکا بود. ملاقاتهای بسیار زیادی میان او و مقامات غربی، اعم از سفرا و نمایندگان اروپایی و امریکایی انجام شد. شاید بیشتر از هر نامزد دیگری، مقامات غربی مشتاق به دیدار با عبدالله بودند اما خیلی مایل به پیروزی وی نبودند و فقط دخالت علنی خود را در خفا پیش میبردند. سخنان منتسب به "محمد کریم خلیلی" –معاون دوم حامد کرزای- در یک فایل صوتی که ادعا میکند "جامعه جهانی نظر مثبتی نسبت به حزب ما دارد"، بیانگر همین مسئله است.
سازمان ملل متحد، سفارت امریکا، سفارت انگلیس، برخی دیگر از کشورهای غربی و عربی مایل به پیروزی حزب اصلاحات نبودند و اگر حمایت پرشور مردم از حزب اصلاحات نبود و اسناد تقلب توسط حزب اصلاحات منتشر نمیشد، فشارهایشان را به دکتر عبدالله علنیتر میکردند.
معدنی در رابطه با به فراموشی بردن اصول و وعدهها، به چرخش قابل توجه عبدالله و حزب متبوعش اشاره میکند. وی از این موضوع یاد میکند که دکتر عبدالله در یکی از کنفرانسهای مطبوعاتی خود، صراحتاً اعلام داشت که هیچوقت و تحت هیچ شرایطی با متقلبان رأی مردم دولت ائتلافی تشکیل نخواهد داد اما اکنون در حال مذاکره با اشرف غنی است. او معتقد است که یا در مورد حزب تحول و تداوم به اشتباه قضاوت شده و طرفین مذاکرات دو حزب با هشت میلیون هوادار میباشند و یا حزب اصلاحات هنوز باورمند به تقلب سازمان یافته در انتخابات میباشد و البته تحت سایه این تقلب، با یک حزب متقلب وارد تعامل شده است. که در صورت صحت حالت دوم، عبدالله باید رسماً سخن و ادعای قبلی خود مبنی بر عدم تشکیل دولت ائتلافی با متقلبان را پس بگیرد.
بر مبنای گفتار او، عبدالله عملا به عقبنشینی از باورها و مواضع خود و بیتوجهی به تعهدش نسبت به مردم و وا دادن در مقابل وعدههای رنگین محکوم است.
این روزنامهنگار افغان در باب مواضع انفعالی عبدالله به این نکته اشاره دارد که پس از توافق سه جانبه با اشرف غنی و جان کری و نشستهای دوجانبهای که اصلا معلوم نشد که سرانجامش چه شد، حالا حزب اصلاحات تمرکز خود را بر روی حکومت مشارکتی وحدت ملی قرار داده و بر تفسیر صلاحیتهای ریاست اجرایی و سهم اپوزیسیون از حکومت متمرکز شده است:
عبدالله از امضای موافقتنامه سخن میگوید و اشرف غنی انکار میکرد. حزب اصلاحات از تقسیم قدرت حرف میزد اما اشرف غنی میگفت که مشارکت و تقسیم قدرت در کار نیست. حزب اصلاحات، از صلاحیتهای فراوان ریاست اجرایی میگفت و حزب تحول انکار میکرد. همه اینها، یادآور یک حقیقت است. آن هم این که حزب اصلاحات خود را در هر صورت بازنده میدان میداند و برای گرفتن سهم از اشرف غنی در حکومت، تلاش و پایداری میکند.
سیاستهای عبدالله در دولت افغانستان
هر چند از هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان یعنی دکتر عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی به عنوان چهرههای میانهرو و با دیدگاههای نزدیک به غرب یاد میشود اما در جریان انتخابات، ایالات متحده به اشرف غنی نزدیکتر بود. با این وجود هر دو نامزد قول دادند که توافقنامه امنیتی با ایالات متحده را برای حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان امضا کنند.
عبدالله در خصوص حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان علاوه
بر نگاه امنیتی، انگیزههای اقتصادی نیز دارد. از سوی دیگر عبدالله به عنوان اولین رئیس جمهور تاجیک افغانستان از سال 1375 علاقهمندی خود را برای تقویت روابط با تهران بارها ابراز
کرده و خواهان توسعه روابط با جمهوری اسلامی بود.
در واقع عبدالله با نگرشی ملیگرایانه قصد داشت تا در سایه روابط دولتش با تهران و واشنگتن به زعم خود منافع ملی افغانستان حفظ کند؛ چنانکه چندی قبل خود با اشاره به این رویکرد گفت که در روابط با دیگر کشورها، منافع کشور خود را در قدم اول در نظر خواهیم داشت.
میتوان گفت این رویکرد در عمل با چالشهای جدی روبرو میشد چرا که محتوای این توافقنامه امنیتی خلاف مصالح ملی افغانهاست و در دراز مدت موجب میشد تا عرصه برای فعالیت عبدالله در صحنه سیاست داخلی افغانستان نیز تنگتر شود.
طبعا نگاه تهران به دولت افغانستان سیاه و سفید
نیست، دولت افغانستان میتواند بسترساز فرصتهایی در روابط تهران و کابل باشد. بهرغم نگرش عبدالله عبدالله به واشنگتن، گذشته جهادی و مبارزاتی وی از یک سو و سوابق
همکاری جمهوری اسلامی با او از سوی دیگر
میتواند بر سرعت مناسبات و تعمیق روابط دوجانبه تهران – کابل بیفزاید، هرچند نتیجه انتخابات گذشته به گونهای رقم خورد که امیدهای داخلی به اصلاح و همگرایی را تا حد زیادی کمرنگ کرد و تنها باید امیدوار بود تا تداوم حضور عبدالله عبدالله در دولت و حرکت اشرف غنی در راستای منافع ملی افغانستان و زمینه توسعه و تعمیق روابط دو همسایه را فراهم کند؛ قطعا برنده این سیاست ابتدا کشور و مردم افغانستان خواهند بود که در مسیر بازسازی سیاسی-اقتصادی قرار دارند.
منابع و مآخذ:
http://www1.rfi.fr/actuen/articles/116/article_4702.asp
http://www.khaama.com/dr-abdullah-abdullah
http://www.nca.af/Dr-Abdullah-Abdullah-In-His-Own-Words-f2013124829.html
https://www.facebook.com/photo.php?v=10152433936959717
http://agoodbrief.org/agoodbrief/mainsite/?p=611
http://www.afghan-web.com/bios/today/aabdullah.html
http://www.irna.ir/fa/News/81106585/
http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=58859
https://fa-ir.facebook.com/Dr.AbdullahAbdullah
http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=69908
http://www.youtube.com/watch?v=d7tP5sIZ7ws