حسين قدياني که گويا مطلب انتقادي پيشينش درباره مشايي بازتابهاي فراتر از انتظاري داشت، در وبلاگ قطعه 26 در مطلب جديدي نکات جديدي درباره ديدگاه هاي خود درباره مشايي و احمدي نژاد بيان کرد و نوشت:

متن “دکتر! نگذار راي ما را به تو “وتو” کنند”، در تعدادي از روزنامه ها و سايتهاي خبري و وبلاگهاي شما عزيزان بازتاب داده شد. عده اي اما از ظن خود يار اين متن شدند و تنها بخشهايي از مطلب را منعکس کردند که با ديدگاه هاي شان سازگار بود. از آنجايي که برخي سايتهاي وابسته به خواص بي بصيرت در اين کار نه فقط غرض که مرض هم داشتند و از آنجايي که ايشان عمدتا در حال آب کشيدن حتي جانماز به سر مي برند به اين مثلا خودي ها عرض مي کنم که راضي نيستم مطالب مرا به شکل ناقص، ولو با جابجايي حتي يک کلمه، چه رسد به تعويض تيتر، در سايتهاي ناساز و بي اندام خود کار کنيد. پوشش ناقص متن مزبور را از سايت خود برداريد و الا مشمول اين نارضايتي خواهيد شد اما اگر از پس جواب خداوند در روز محشر بر مي آييد، حتما به اين کار خود ادامه دهيد و اما چند نکته:
هنوز هم يک موي سر احمدي نژاد را ولو با وجود مشايي، به کل دنياي گند و متعفن خواص بي بصيرت نمي دهم ولي بدون وجود مشايي، يک ذره از خاک کفش رئيس جمهور عزيز را به اين افراد آلوده به دنيا نمي دهم.
به نظر من مشايي همان اندازه بي بصيرت است که قاليباف و رضايي و لاريجاني و مسيح مهاجري و علي مطهري و …
هنوز هم اصلي ترين و متعصب ترين هواداران دکتر احمدي نژاد، همان کساني هستند که براي روي کار آمدن ايشان، بي هيچ مزد و منتي از شب و روز خود گذشتند و امروز البته منتقد مشايي اند. به ديگر سخن؛ اتفاقا کساني که به مشايي به خاطر اشتباهاتش و نه چيزهاي دروغ و آبکي، خرده گرفته اند، هنوز هم مهمترين هواداران رئيس جمهور محبوب و مردمي اند.
و اما به راستي چه بايد کرد؟ فعلا بهتر است به چه بايد گفت، بپردازيم؛
?- مشايي مسئله درجه اول ما نيست. اصلا اين موضوع، اينقدرها مهم نيست. مشايي، فعلا يک خطاست و اگر اين خطا تبديل به خط شود، چو فردا شود فکر فردا کنيم. ما در پر کردن دندان عقل، چيزي که زياد داريم دندان پزشک اما در درآوردن دندان لق، چيزي که زياد داريم انبر!
?- نوشتن همه خطاهاي يک گروه به پاي رئيس جمهور، نه منطقي و نه شرعي است. ولو آنکه دکتر به يک فرد يا يک گروه اعتماد بيش از حد داشته باشد، نمي توان و نبايد همه رفتار و گفتار ايشان را به پاي خادم ملت نوشت.
?- عدم اشاره به خوبي هاي منحصر به فرد اين دولت مردمي و شخص رئيس جمهور محترم، مصداق بارز کفران نعمت است. دولت عدالت محور اگر يک مشايي دارد اما هزاران مدير مردمي دارد.
?- و در نهايت رئيس جمهوري که از وزرايش پيمان ولايت و عهد مصداق آن يعني رهبر عزيزمان را گرفته و ايشان را قسم به ايستادگي پاي پرچم “آقا” داده است، قطعا خوابهاي پريشان را آشفته خواهد کرد. سخنان ديروز خادم ملت و محبوب قلوب پابرهنه ها در ديار شيخ الرئيس دگر بار نشان داد که رئيس جمهور ما ستاره پر نور حضرت ماه است و بي شک عمار يار. اغيار به اندازه کافي دارند اين عمار را مي زنند، پس ما اگر يک بار احمدي نژاد را نقد مي کنيم، بار تمجيد از خادم ملت را خودمان هم بر دوش مي کشيم تا رئيس جمهور بهتر از قبل بداند که ما هم مثل اهالي همدان مثل آن پيرزن کمر قوز کرده ليف فروش، قدردان روز و شب کار کردنهاي دولت خدمتگزار هستيم. فرق دارند؛ دولتمرداني که مي خواستند فقرا را، پابرهنگان خميني را به بهانه توسعه و اصلاحات، از صحنه محو کنند، با ملتمرداني که همسفره فقرا هستند و به فکر سهام عدالت. خسته نباشي دکتر. ما ممنون خدمات دولت شما در همدان و جاي جاي ايران هم هستيم. حالا سايت فلان و خبرگزاري بهمان برود “سوت” بزند!