گروه اجتماعی مشرق، شهر من، خانه من، دیگر بوی مادر نمی دهد. مادران این شهر نه آنکه فراموش شده باشند، نه، به یادشان هستیم وقتی نیازشان داریم و هیچ گاه دریغ نکردند از کمک. به وقتش شعار دادند و مشت گره کرده به آسمان بردند، به وقتش پاره جگرشان را تقدیم کردند، به وقتش تک النگوی دستشان را فروختند و با لبخندی شیرین همان چند تخم مرغ یخچالشان را هم تقدیم کردند. مادران سرزمین من معامله نمی کند، بی منت می بخشند.
اما همین که صدایمان کردند، کمکمان را خواستند، آمرانه آمارهای چند صفحه ای نشانشان دادیم، پر توقع خواندیمشان و در نهایت سرمان را پایین انداختیم که خواسته هایتان اولویتمان نیست و غیر کارشناسانه است. حتی گاهی پا را فراتر گذاشتیم و گستاخانه بر آنها تاختیم که شما نمیدانید باید چه بخواهید و برایشان تعیین تکلیف کردیم؛ تا جایی که رهبر فرزانه انقلاب در سخنان دیروز خود(30/1/93) در دیدار صدها نفر از زنان فرهیخته و نخبه، دوری از مسائل فرعی و پرداختن به مسائل اصلی را الزام دستیابی به راهبرد صحیح در مسئله زن خواندند و خاطرنشان کردند: مسئله خانواده بخصوص «سلامت، امنیت و آرامش زن در خانواده»، مسئله ای اصلی است که باید به آن پرداخت.
شهر من بوی مادر نمی دهد، چراکه برنامه ریزان کلان وقتی های و هوی دخترکان و نشاط جوانان را می بینند فراموش می کنند مادری، آرام و امیدوار، پر انرژی و بی صدا مشغول سنگینترین ماموریت هستی، یعنی تربیت انسان است و نیاز به شاد شدن و شاد بودن دارد.
سلامت، امنیت و آرامش یک زن می تواند آرامش و سلامت یک خانواده که هسته مرکزی جامعه را تشکیل می دهد رغم بزند. با این حال بعد از سالها هنوز این مطالبات در پیچ و خم مسایل قانونی گرفتار شده و به هر دلیلی که هست، به جای باز شدن گره ها، گره بر گره افزوده می شود.
زنان خانه دار 10 سال در انتظار بودجه!
فقدان امنیت اجتماعی و اقتصادی و نداشتن آینده ای امن برای زنان خانه دار در هنگام بروز حوادث محتمل و قطعی نظیراز کار افتادگی، بیوگی، طلاق، بیماری، سالخوردگی، رهاشدگی و... به جهت تنگناها و نواقص سیستم تامین اجتماعی که عمدتا ناشی از تمرکز بر اشتغال به معنای وجود رابطه مزد و حقوق بگیری است منجر به آن گشته است که طرح بیمه زنان خانهدار که از سال 1381 مطرح شد همچنان در انتظار بودجه بماند.
این نگاه تامین اجتماعی در حالی است که برنامه پنج ساله پنجم توسعه بصراحت دولت را به تدوین و ابلاغ مشوق های مالی برای حمایت از فعالیت های خانه داری زنان از جمله بیمه زنان خانه دار مجاز کرده است.
این دو گانگی از یک سو ایجاد اشتغال برای بانوان را به امری ثانویه تبدیل کرده و از سوی دیگر با اهمال در تعیین جایگزین مناسب به آرامش روانی زنان خانه دار آسیب زده است.
سرشماری سال 90 نشان می دهد که در کشور بیش از 21 میلیون خانوار زندگی می کند که اگر زنان نیمی از این خانوارها، خانه دار باشند، مشخص می شود که چه تعداد زن نیاز به برقراری بیمه زنان خانه دار دارند.
البته هم اکنون اگر زنی خانه دار برای بهره مندی از مزایای بیمه ای مایل باشد، منعی برای بیمه شدنش وجود ندارد، ولی مشکل این است که بیشتر زنان خانه دار منبع درآمدی برای تامین هزینه های بیمه ندارند و همسرانشان نیز از پس تامین این هزینه ها برنمی آیند.
طرح بیمه زنان خانه دار نیز به همین علت گره خورده، چون انتظار می رود دولت بخش قابل توجهی از حق بیمه زنان را تامین کند، در حالی که از دهه 80 تاکنون هیچ یک از دولت ها قادر به این کار نبوده اند.
اگر دولت از زنان خانه دار حمایت نکند نیز اوضاع همان می شود که تاکنون شده است، یعنی زنانی که مایل به بیمه شدن هستند، اما بیشترشان از پس پرداخت حق بیمه ماهانه 60 هزار تومان برای استفاده از مزایای بازنشستگی، 75 هزار تومان برای بازنشستگی و فوت و 90 هزار تومان برای بازنشستگی، فوت و از کار افتادگی برنمی آیند. (آخرین نرخ های حق بیمه که مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است)
اخراج 47 هزار مادر پس از مرخصی زایمان
بی مهری به زنان مختص قانون گذاران نیست چرا که با وجود تصویب قوانینی در راستای حمایت از فرزند آوری این بار کارفرمایان اقدام به اخراج مادران پس از مرخصی زایمان کرده اند.
قانون افزایش مرخصی زایمان زنان از 6 به 9 ماه در خرداد ماه سال گذشته در قالب لایحه ای از سوی دولت به مجلس فرستاده شد که این لایحه پس از بررسی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. براساس مصوبه دولت برای افزایش مرخصی زایمان زنان، مدت مرخصی زایمان (یک و 2 قلو) زنان شاغل در بخشهای دولتی و غیردولتی 9ماه تمام با پرداخت حقوق و فوقالعادههای مربوط تعیین میشود. همسران افراد یادشده نیز از 2 هفته مرخصی اجباری (تشویقی) برخوردار میشوند.
این قانون در حالی تصویب شد که به گفته معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی طی مدت 18 ماه از میان 145 هزار زنی که از مرخصی 6 ماهه زایمان استفاده کرده اند پس از بازگشت به کار، 47 هزار نفر آنان از سوی کارفرمایان اخراج شده اند. به همین دلیل پیش بینی می شود با افزایش 9 ماه مرخصی زایمان این ریزش زنان در محیط های کار به صورت تصاعدی بالا برود.
با این حال محمد حسن زدا تاکید کرده معاونت راهبردی و برنامه ریزی ریاست جمهوری قول داده اعتبار مورد نیاز برای اجرایی شدن طرح افزایش مرخصی زایمان از 6 به 9 ماه را تامین کند.
به گفته این مسئول بیمه ای، اجرایی شدن افزایش مرخصی زایمان منوط به تامین اعتبار است و در این صورت به سرعت در تمامی شعب تامین اجتماعی اجرایی خواهد شد.
تصویب قوانین بدون در نظر گرفتن الزامات اجرایی آن موجب شده حتی در صورتی که دولت از خزانه، 250 میلیارد تومان به تامین اجتماعی بپردازد، زنان شاغلی که مایل به فرزند آوری هستند، دو راه بیشتر نداشته باشند، یا به مرخصی کوتاه مدت زایمان بروند یا صابون اخراج شدن را پس از استراحت 9 ماهه بعد از زایمان، به تن بمالند.
البته معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور با تأکید بر اینکه موضوع اخراج کارمندان زن را پیگیری میکند، گفت: اگر به ما گزارش داده شود و یا به صورت فردی نیز مراجعه کنند، موضوع را دنبال خواهیم کرد.
مولاوردی با بیان اینکه تا کنون گزارشی در این زمینه به ما ارجاع نشده است، اظهارداشت: من در جراید این موضوع را خواندم اما هیچ گزارشی به ما مستقیماً ارجاع نشده تا آن را پیگیری کنیم.
معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری با تأکید بر اینکه موارد اتفاق افتاده به ما منعکس شود گفت: زنان کارمندی که با این مشکل مواجهاند به صورت کتبی یا حضوری به ما مراجعه کنند تا در حد توانمان پیگیری میکنیم.
وی خاطرنشان کرد: معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری از طریق ایمیل، سایت و تلفن آمادگی دریافت گزارشها را دارد.
سلامت جسم و روح در گرو ورزش
زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع، مدیر خانه و مسئول نظم وتربیت کودکان برای حفظ نشاط و شادابی و سلامت به ورزش نیاز دارند. نقش زنان به عنوان اصلی ترین عنصر انتقال اندیشه ها به نسل آینده و تبدیل آنها به عادت های خوب و بد برکسی پوشیده نیست چراکه پیشرفت جامعه در گرو سلامت خانواده و سلامت خانواده وابسته به سلامت جسمی و روحی زنان است و این امر اهمیت حرکات بدنی و ورزش را برای زنان پررنگ تر می نماید.
رهبر انقلاب سلامت زنان را یکی از اولویت های اصلی زنان می دانند و در دیدار با جمعی از مسئولان، قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور در اسفند ماه 1391 نکاتی را درخصوص ورزش همگانی و قهرمانی بانوان عنوان کردند که خلاصه آن به شرح زیر است:
*ورزشکاران قهرمان همانند قله ای هستند که زمینه ساز حرکت آحاد مردم به ویژه استعدادهای جوان، به سمت قله ها می باشند.
* حضور بانوان و دختران ورزشکار با رعایت حجاب شرعی، در میدان های بین المللی اقدامی فوق العاده و بسیار مهم و با ارزش است.
* هنگامی که یک زن مسلمان ایرانی و دارای حجاب، بر سکوی قهرمانی می ایستد و همه را وادار به تکریم می کند، کار با عظمتی انجام شده است.
* همه باید قلبا، قدردان زنان ورزشکاری باشند که با حجاب و متانت و وقار در میدان های بین المللی ورزشی حاضر می شوند.
* یکی از نیازهای اساسی کشور، فراگیر شدن ورزش همگانی میان مردم است.
* رهبر انقلاب اسلامی ورزش قهرمانی را موتور محرک ورزش همگانی دانستند و با تاکید بر لزوم توجه بیش ازپیش به ورزش همگانی، خاطرنشان کردند: پیشرفت یک کشور منوط به نیروی انسانی سالم، عالم، با همت و دیندار است.
* ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است مثل غذا خوردن است ،مثل تنفس کردن است،باید به آن توجه کرد . این هم یک جنبه دیگر از فهرست تاثیرات اجتماعی ورزش است .
* ترویج بوسیله ورزش همگانی از جمله ورزش در خانواده ،دختران و بانوان کشور احیاء و تقویت ورزشهای سنتی و آئینی ایران است .
* اگر ورزش به صورت همگانی در کشور حقیقتاً باب شود که البته امروز از گذشته بهتر است ،لیکن هنوز به این معنا احتیاج داریم خیلی از مشکلات حل خواهد شد .
* نشاط،سلامت،آمادگی ،حوصله کار ،در سایه ورزش عمومی و همگانی برای جامعه تامین می شود .
* وظیفه اصلی دولت و مسئولان ورزش کشور این است که اشتیاق به ورزش و روح ورزشکاری و ورزش خواهی (ورزش همگانی) را در مردم زنده کنند .
* اراده جمهوری اسلامی ایران گسترش و پیشرفت ورزش است چرا که این امر سلامت جسمی و نشاط و شادابی روحی جامعه را به دنبال دارد و چنین جامعه ای قادر خواهد بود در همه زمینه ها پیشرفت کند .
* از لحاظ فلسفه اصلی ورزش یعنی سلامت جسمی و نشاط روحی جامعه فرقی میان زن و مرد نیست و باید امکانات ورزشی بانوان را گسترش داد.
* من اعتقاد دارم ورزش برای همه یک فریضه عمومی است.
همین مقدار از سخنان رهبری کافی است تا اهمیت ورزش همگانی و حرفه ای توامان در سلامت جسمی و روحی تک تک افراد جامعه مشخص شود.
شاید مهمترین بخش از تاثیر ورزش بانوان که کمتر هم به آن توجه شده است بخش روانی – اجتماعی آن باشد. در این بخش میتوان اشاره به این داشت که فعالیت بدنی و ورزش منظم میتواند سبب بهبود اعتماد به نفس زنان، کاهش استرس یا کنترل بهتر عوامل استرسزا، کاهش اضطراب، افزایش خودکارآمدی، افزایش خود پنداره و خود آگاهی در شرایط غیر معمول و خاص شوند. ورزش با تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم میتواند مقاومت بدن را در برابر عوامل استرسزا بالا برده به طوری که دیرتر فرد را وارد مرحله واماندگی و تحلیل رفتگی و خستگی کند.
در بررسی هر یک از اقشار مختلف جامعه نوعی از فعالیت بدنی میتواند تاثیر مناسب و بیشتری داشته باشد. در این بین زنان به دلیل اینکه حدود نیمی از جامعه را تشکیل میدهند نیاز به توجه، برنامهریزی و تمرکز دقیق و اصولی در فعالیت بدنی و ورزش دارند. این نقش زنان زمانی پر رنگ تر میشود که بدانیم زنان علاوه بر ویژگیهای خودشان زمان بیشتری برای تربیت فرزندان خود، که کودکان و نوجوانان جامعه میباشند را صرف میکنند.
برای انجام بهتر این نقش اهمیت بالا بردن سلامت روانی-اجتماعی و جسمانی برای آنها پررنگتر میشود. دارا بودن تحمل بیشتر در برابر عوامل فشار و استرسزا، برقراری روابط اجتماعی مناسب، کنترل عوامل تنشزا و مدیریت آنها زنان را در جهت داشتن جامعه سالم و با نشاط هدایت میکند.
اگر این امکان برای زنان در جامعه فراهم نشود که به فعالیت بدنی بپردازند یا نتوانند زمانی را صرف فعالیت بدنی کنند یا زمینهسازی مناسب برای ترغیب آنها به ورزش و فعالیت بدنی صورت نگیرد، ضرر آن اول به خود فرد و سپس به جامعه تحمیل خواهد شد که جبران آن نیاز به صرف زمان طولانی و هزینههای هنگفت دارد. بنابراین بهتر است موانع موجود در مشارکت فعالیت بدنی زنان در جامعه برداشته شود تا جامعه و افراد آن متحمل هزینه مالی و معنوی نشوند.
اما همین که صدایمان کردند، کمکمان را خواستند، آمرانه آمارهای چند صفحه ای نشانشان دادیم، پر توقع خواندیمشان و در نهایت سرمان را پایین انداختیم که خواسته هایتان اولویتمان نیست و غیر کارشناسانه است. حتی گاهی پا را فراتر گذاشتیم و گستاخانه بر آنها تاختیم که شما نمیدانید باید چه بخواهید و برایشان تعیین تکلیف کردیم؛ تا جایی که رهبر فرزانه انقلاب در سخنان دیروز خود(30/1/93) در دیدار صدها نفر از زنان فرهیخته و نخبه، دوری از مسائل فرعی و پرداختن به مسائل اصلی را الزام دستیابی به راهبرد صحیح در مسئله زن خواندند و خاطرنشان کردند: مسئله خانواده بخصوص «سلامت، امنیت و آرامش زن در خانواده»، مسئله ای اصلی است که باید به آن پرداخت.
شهر من بوی مادر نمی دهد، چراکه برنامه ریزان کلان وقتی های و هوی دخترکان و نشاط جوانان را می بینند فراموش می کنند مادری، آرام و امیدوار، پر انرژی و بی صدا مشغول سنگینترین ماموریت هستی، یعنی تربیت انسان است و نیاز به شاد شدن و شاد بودن دارد.
سلامت، امنیت و آرامش یک زن می تواند آرامش و سلامت یک خانواده که هسته مرکزی جامعه را تشکیل می دهد رغم بزند. با این حال بعد از سالها هنوز این مطالبات در پیچ و خم مسایل قانونی گرفتار شده و به هر دلیلی که هست، به جای باز شدن گره ها، گره بر گره افزوده می شود.
زنان خانه دار 10 سال در انتظار بودجه!
فقدان امنیت اجتماعی و اقتصادی و نداشتن آینده ای امن برای زنان خانه دار در هنگام بروز حوادث محتمل و قطعی نظیراز کار افتادگی، بیوگی، طلاق، بیماری، سالخوردگی، رهاشدگی و... به جهت تنگناها و نواقص سیستم تامین اجتماعی که عمدتا ناشی از تمرکز بر اشتغال به معنای وجود رابطه مزد و حقوق بگیری است منجر به آن گشته است که طرح بیمه زنان خانهدار که از سال 1381 مطرح شد همچنان در انتظار بودجه بماند.
این نگاه تامین اجتماعی در حالی است که برنامه پنج ساله پنجم توسعه بصراحت دولت را به تدوین و ابلاغ مشوق های مالی برای حمایت از فعالیت های خانه داری زنان از جمله بیمه زنان خانه دار مجاز کرده است.
این دو گانگی از یک سو ایجاد اشتغال برای بانوان را به امری ثانویه تبدیل کرده و از سوی دیگر با اهمال در تعیین جایگزین مناسب به آرامش روانی زنان خانه دار آسیب زده است.
سرشماری سال 90 نشان می دهد که در کشور بیش از 21 میلیون خانوار زندگی می کند که اگر زنان نیمی از این خانوارها، خانه دار باشند، مشخص می شود که چه تعداد زن نیاز به برقراری بیمه زنان خانه دار دارند.
البته هم اکنون اگر زنی خانه دار برای بهره مندی از مزایای بیمه ای مایل باشد، منعی برای بیمه شدنش وجود ندارد، ولی مشکل این است که بیشتر زنان خانه دار منبع درآمدی برای تامین هزینه های بیمه ندارند و همسرانشان نیز از پس تامین این هزینه ها برنمی آیند.
طرح بیمه زنان خانه دار نیز به همین علت گره خورده، چون انتظار می رود دولت بخش قابل توجهی از حق بیمه زنان را تامین کند، در حالی که از دهه 80 تاکنون هیچ یک از دولت ها قادر به این کار نبوده اند.
اگر دولت از زنان خانه دار حمایت نکند نیز اوضاع همان می شود که تاکنون شده است، یعنی زنانی که مایل به بیمه شدن هستند، اما بیشترشان از پس پرداخت حق بیمه ماهانه 60 هزار تومان برای استفاده از مزایای بازنشستگی، 75 هزار تومان برای بازنشستگی و فوت و 90 هزار تومان برای بازنشستگی، فوت و از کار افتادگی برنمی آیند. (آخرین نرخ های حق بیمه که مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است)
اخراج 47 هزار مادر پس از مرخصی زایمان
بی مهری به زنان مختص قانون گذاران نیست چرا که با وجود تصویب قوانینی در راستای حمایت از فرزند آوری این بار کارفرمایان اقدام به اخراج مادران پس از مرخصی زایمان کرده اند.
قانون افزایش مرخصی زایمان زنان از 6 به 9 ماه در خرداد ماه سال گذشته در قالب لایحه ای از سوی دولت به مجلس فرستاده شد که این لایحه پس از بررسی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. براساس مصوبه دولت برای افزایش مرخصی زایمان زنان، مدت مرخصی زایمان (یک و 2 قلو) زنان شاغل در بخشهای دولتی و غیردولتی 9ماه تمام با پرداخت حقوق و فوقالعادههای مربوط تعیین میشود. همسران افراد یادشده نیز از 2 هفته مرخصی اجباری (تشویقی) برخوردار میشوند.
این قانون در حالی تصویب شد که به گفته معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی طی مدت 18 ماه از میان 145 هزار زنی که از مرخصی 6 ماهه زایمان استفاده کرده اند پس از بازگشت به کار، 47 هزار نفر آنان از سوی کارفرمایان اخراج شده اند. به همین دلیل پیش بینی می شود با افزایش 9 ماه مرخصی زایمان این ریزش زنان در محیط های کار به صورت تصاعدی بالا برود.
با این حال محمد حسن زدا تاکید کرده معاونت راهبردی و برنامه ریزی ریاست جمهوری قول داده اعتبار مورد نیاز برای اجرایی شدن طرح افزایش مرخصی زایمان از 6 به 9 ماه را تامین کند.
به گفته این مسئول بیمه ای، اجرایی شدن افزایش مرخصی زایمان منوط به تامین اعتبار است و در این صورت به سرعت در تمامی شعب تامین اجتماعی اجرایی خواهد شد.
تصویب قوانین بدون در نظر گرفتن الزامات اجرایی آن موجب شده حتی در صورتی که دولت از خزانه، 250 میلیارد تومان به تامین اجتماعی بپردازد، زنان شاغلی که مایل به فرزند آوری هستند، دو راه بیشتر نداشته باشند، یا به مرخصی کوتاه مدت زایمان بروند یا صابون اخراج شدن را پس از استراحت 9 ماهه بعد از زایمان، به تن بمالند.
البته معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور با تأکید بر اینکه موضوع اخراج کارمندان زن را پیگیری میکند، گفت: اگر به ما گزارش داده شود و یا به صورت فردی نیز مراجعه کنند، موضوع را دنبال خواهیم کرد.
مولاوردی با بیان اینکه تا کنون گزارشی در این زمینه به ما ارجاع نشده است، اظهارداشت: من در جراید این موضوع را خواندم اما هیچ گزارشی به ما مستقیماً ارجاع نشده تا آن را پیگیری کنیم.
معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری با تأکید بر اینکه موارد اتفاق افتاده به ما منعکس شود گفت: زنان کارمندی که با این مشکل مواجهاند به صورت کتبی یا حضوری به ما مراجعه کنند تا در حد توانمان پیگیری میکنیم.
وی خاطرنشان کرد: معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری از طریق ایمیل، سایت و تلفن آمادگی دریافت گزارشها را دارد.
سلامت جسم و روح در گرو ورزش
زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع، مدیر خانه و مسئول نظم وتربیت کودکان برای حفظ نشاط و شادابی و سلامت به ورزش نیاز دارند. نقش زنان به عنوان اصلی ترین عنصر انتقال اندیشه ها به نسل آینده و تبدیل آنها به عادت های خوب و بد برکسی پوشیده نیست چراکه پیشرفت جامعه در گرو سلامت خانواده و سلامت خانواده وابسته به سلامت جسمی و روحی زنان است و این امر اهمیت حرکات بدنی و ورزش را برای زنان پررنگ تر می نماید.
رهبر انقلاب سلامت زنان را یکی از اولویت های اصلی زنان می دانند و در دیدار با جمعی از مسئولان، قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور در اسفند ماه 1391 نکاتی را درخصوص ورزش همگانی و قهرمانی بانوان عنوان کردند که خلاصه آن به شرح زیر است:
*ورزشکاران قهرمان همانند قله ای هستند که زمینه ساز حرکت آحاد مردم به ویژه استعدادهای جوان، به سمت قله ها می باشند.
* حضور بانوان و دختران ورزشکار با رعایت حجاب شرعی، در میدان های بین المللی اقدامی فوق العاده و بسیار مهم و با ارزش است.
* هنگامی که یک زن مسلمان ایرانی و دارای حجاب، بر سکوی قهرمانی می ایستد و همه را وادار به تکریم می کند، کار با عظمتی انجام شده است.
* همه باید قلبا، قدردان زنان ورزشکاری باشند که با حجاب و متانت و وقار در میدان های بین المللی ورزشی حاضر می شوند.
* یکی از نیازهای اساسی کشور، فراگیر شدن ورزش همگانی میان مردم است.
* رهبر انقلاب اسلامی ورزش قهرمانی را موتور محرک ورزش همگانی دانستند و با تاکید بر لزوم توجه بیش ازپیش به ورزش همگانی، خاطرنشان کردند: پیشرفت یک کشور منوط به نیروی انسانی سالم، عالم، با همت و دیندار است.
* ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است مثل غذا خوردن است ،مثل تنفس کردن است،باید به آن توجه کرد . این هم یک جنبه دیگر از فهرست تاثیرات اجتماعی ورزش است .
* ترویج بوسیله ورزش همگانی از جمله ورزش در خانواده ،دختران و بانوان کشور احیاء و تقویت ورزشهای سنتی و آئینی ایران است .
* اگر ورزش به صورت همگانی در کشور حقیقتاً باب شود که البته امروز از گذشته بهتر است ،لیکن هنوز به این معنا احتیاج داریم خیلی از مشکلات حل خواهد شد .
* نشاط،سلامت،آمادگی ،حوصله کار ،در سایه ورزش عمومی و همگانی برای جامعه تامین می شود .
* وظیفه اصلی دولت و مسئولان ورزش کشور این است که اشتیاق به ورزش و روح ورزشکاری و ورزش خواهی (ورزش همگانی) را در مردم زنده کنند .
* اراده جمهوری اسلامی ایران گسترش و پیشرفت ورزش است چرا که این امر سلامت جسمی و نشاط و شادابی روحی جامعه را به دنبال دارد و چنین جامعه ای قادر خواهد بود در همه زمینه ها پیشرفت کند .
* از لحاظ فلسفه اصلی ورزش یعنی سلامت جسمی و نشاط روحی جامعه فرقی میان زن و مرد نیست و باید امکانات ورزشی بانوان را گسترش داد.
* من اعتقاد دارم ورزش برای همه یک فریضه عمومی است.
همین مقدار از سخنان رهبری کافی است تا اهمیت ورزش همگانی و حرفه ای توامان در سلامت جسمی و روحی تک تک افراد جامعه مشخص شود.
شاید مهمترین بخش از تاثیر ورزش بانوان که کمتر هم به آن توجه شده است بخش روانی – اجتماعی آن باشد. در این بخش میتوان اشاره به این داشت که فعالیت بدنی و ورزش منظم میتواند سبب بهبود اعتماد به نفس زنان، کاهش استرس یا کنترل بهتر عوامل استرسزا، کاهش اضطراب، افزایش خودکارآمدی، افزایش خود پنداره و خود آگاهی در شرایط غیر معمول و خاص شوند. ورزش با تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم میتواند مقاومت بدن را در برابر عوامل استرسزا بالا برده به طوری که دیرتر فرد را وارد مرحله واماندگی و تحلیل رفتگی و خستگی کند.
در بررسی هر یک از اقشار مختلف جامعه نوعی از فعالیت بدنی میتواند تاثیر مناسب و بیشتری داشته باشد. در این بین زنان به دلیل اینکه حدود نیمی از جامعه را تشکیل میدهند نیاز به توجه، برنامهریزی و تمرکز دقیق و اصولی در فعالیت بدنی و ورزش دارند. این نقش زنان زمانی پر رنگ تر میشود که بدانیم زنان علاوه بر ویژگیهای خودشان زمان بیشتری برای تربیت فرزندان خود، که کودکان و نوجوانان جامعه میباشند را صرف میکنند.
برای انجام بهتر این نقش اهمیت بالا بردن سلامت روانی-اجتماعی و جسمانی برای آنها پررنگتر میشود. دارا بودن تحمل بیشتر در برابر عوامل فشار و استرسزا، برقراری روابط اجتماعی مناسب، کنترل عوامل تنشزا و مدیریت آنها زنان را در جهت داشتن جامعه سالم و با نشاط هدایت میکند.
اگر این امکان برای زنان در جامعه فراهم نشود که به فعالیت بدنی بپردازند یا نتوانند زمانی را صرف فعالیت بدنی کنند یا زمینهسازی مناسب برای ترغیب آنها به ورزش و فعالیت بدنی صورت نگیرد، ضرر آن اول به خود فرد و سپس به جامعه تحمیل خواهد شد که جبران آن نیاز به صرف زمان طولانی و هزینههای هنگفت دارد. بنابراین بهتر است موانع موجود در مشارکت فعالیت بدنی زنان در جامعه برداشته شود تا جامعه و افراد آن متحمل هزینه مالی و معنوی نشوند.