
و راستى آیا چه خدمتى براى احیاء و جانگرفتن اهالى فتنه و بلکه همانان که
روزى حضرت ایشان فریادى آهنین بر سرشان بود. بهتر از این تصور مى شد؟!
و اما اکنون نیز احساس مىشود که دولت اعتدال جناب آقاى روحانى با همه
امیدهایى که به وجود آورده است، دچار چنین اشتباه استراتژیکى گردیده باشد،
منتهى با این تفاوت که احمدى نژاد در ماههاى پایانى عمر هشت ساله خدمت، ولى
این دولت در همین ماه هاى آغازین روى کار آمدنش! امید است با این همه فراز
و فرودها و به نعل و به میخ زدنها، خدا یارى اش کند تا پس از عمر زودگذر
این مناصب عاریتى، نام و نشانى از اعتدال و عقلانیت و تدبیر و امید باقى
بماند!
اولین اشتباه استراتژیک، سوء تحلیل در خصوص حماسه حضور سیاسى مردم در 24
خرداد 1392 که افتخارى دیگر براى مردم ما بود زیرا که با حضورشان در پاى
صندوقهاى رأى، بدور از زد و بندهاى سیاسى، جلوهاى از مردمسالارى دینى و
دمکراسى واقعى را به نمایش گذاردند.
آنچه واقعیت صحنه در این انتخابات بود،
کلکسیونى از آراء متنوعى بود که در سبد رویکرد اعتدال جناب آقاى روحانى
گرد آمده بود. از اینروى لازم است رئیس جمهور عزیزمان قبل از آنکه موفقیت
خود را در کسب اکثریت آراء و در نهایت اعتماد مردم، مدیون حمایتهاى
مشارکتى ها و اهالى اصلاحات و شخصیتهاى بهنام آن بدانند باید خود را
مدیون اقشار دیگرى از جامعه از جمله اصولگرایان معتدلى بدانند که درصد
حضورشان در کفه رأى ایشان اگر بیشتر از اهالى مذکور نباشد قطعاً کمتر
نخواهد بود و از منظرى دیگر، جناب آقاى دکتر روحانى باید کسب موفقیت خود را
مدیون کاندیداهاى اصولگرایان بدانند که علىرغم درک اوضاع، به هر دلیلى به
وفاق و وحدت نرسیدند و همین امر باعث گردید طیف عظیمى از بدنه اصولگرایان
به تمامى کاندیداهاى مطرح اصولگرایى پشت کرده و به رویکرد اعتدالى شخصیتى
روحانى آنهم با سابقهاى قابل قبول، دلخوش دارند و امید ببندند. البته
این بیان هرگز نافى تأثیرگذارى حمایت هاى برخى گروه ها و شخصیتهاى بهنام
در کسب موفقیت نهایى حضرت ایشان نبوده و نیست ولى آنچه قابل تأمل است ضریب
اثرگذاریها و میزان سهمخواهىها و توقعات است که باید با کالبدشکافى صحنه
واقعى انتخابات و بهویژه آراء اختصاصیافته به جناب آقاى روحانى مورد توجه
قرار گیرد و لذا اکنون که مدتى از روى کار آمدن دولت یازدهم نگذشته است،
سؤالاتى جدى در اذهان و افکار عمومى مطرح مىباشد که از آنجمله است:
1. مردم از رئیس جمهور عزیز مىپرسند آیا شما با توده هاى مردم عهد بستید و
خود را در قبال آنان پاسخگو مىدانید یا با سران برخى جریانات سیاسى و خود
را متعهد به پاسخگویى به ایشان؟
2. آیا شما با رأى مردم روى کار آمدید یا با لابىها و رانتهاى سیاسى که
هم اکنون از شما سهم خویش را طلب مى نمایند و علىرغم الطاف خفیه و
جلیّه اى که در عزل و نصب ها به ایشان شده است، باز هم زبان به گلایه
مى گشایند که چرا سر کیسه را به نحوى شل نکرده اید و از قربانى قدرت، میزان
کمى به ایشان رسیده است.
3. در نظر شما، تفسیر واقعى خط اعتدال و تدبیرى که بناست امید را در عرصه
خدمت صادقانه و عارى از افراطیون جناحهاى مختلف در جامعه نهادینه نماید،
چیست؟
4. راستى چرا باید از زبان برخى مشاوران و دولتمردان دولت شما، صدا و نواى
حمایت از فتنه گران به گوش برسد و چرا برخى با هدف ایجاد شکاف و دوگانگى
در جامعه، به جاى اندیشه خدمت و حل معضلات و مشکلات عدیده مردم، در تکاپوى
رفع حصر سران فتنه باشند؟ گوئى همه ى تعهدات دولت یازدهم به سرانجام رسیده
است و تنها پاک کردن صورت شوم و نحس فتنه 88 از خاطره ملت ایران باقى مانده
که با عجله و دستپاچگى در تدارک آنند.
5. بسیارى مى پرسند چه شده است که بعضى کارگزاران دولت اعتدال علىرغم
فاصله زمانى بسیار تا انتخابات مجلس آینده، به زمین و زمان مى زنند و با
استفاده از فضاى به وجودآمده در دولت یازدهم از هم اکنون خانه ملت را نیز
فتح شده مى پندارند و گوئى همه مأموریت ها و مشکلات معیشتى، اقتصادى، فرهنگى
و اجتماعى در سراسر کشور به انجام رسیده و تنها مانده فتح خانه ملت که
متأسفانه گاهى در جلسات محفلى خود، دستورالعمل هاى مرموزى که بیشتر بوى نفاق
و فتنه مىدهد، صادر مى نمایند.
هرچند اکنون در مقام آن نیستیم که پرده از اخبار جلسات محفلى و مواضع و
سخن ها و تلاش هاى بى وقفه برخى حضرات برداریم که ممکن است به راحتى تکذیب و
یا توجیه شود. البته این اندک را نیز از باب النصیحة لائمه المسلمین و از
سر نقد مشفقانه و ارادتمندانه، تقدیم داشتیم.
و الامر الیکم و العاقبة للمتقین.
*ابوالقاسم علیزاده کارشناس مسائل سیاسی