کد خبر 263070
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۲ - ۰۰:۱۰

در عرصه ناهمگون جنگ نرم، برای تفوق پیدا کردن بر نقطه هدف و جهت دادن آن به سمت و سوی مد نظر، یقیناً جبهه‌ای موفق تر عمل خواهد کرد که بر اصول تصرف قلوب آگاه بوده و توانایی اجرای آن را داشته باشد؛ ایالت متحده آمریکا نیز با آگاهی از این موضوع توجه ویژه‌ای به قدرت نرم دارد و در خط مقدم این جنگ با قرار دادن صنعت هاليوود یکه‌تاز اين ميدان مي‌باشد.

گروه جنگ نرم مشرق_بخش قابل‌توجهی از محصولات هالیوود را، فیلم‌های بلاک باستر (Blockbuster) تشکیل می‌دهد كه از ويژگي این دست فیلم‌ها‌، بزرگ بودن محصول تولیدی (بیگ پروداکشن) از جهت هزینه، نیروی انسانی، وقت صرف شده و به دست آوردن گیشه‌های چند صد میلیاردی است.


این قبیل فیلم‌ها که در تابستان هر سال میلادی به نمایش در می‌آیند، شاه‌راه‌های انتقال پیام غرب به جامعه‌ی بشری می‌باشد، زیرا به دلیل جهانی ساخته‌شدن آنان، تصاویر به تنهایی توانایی انتقال پیام به مخاطب را دارد.

در نتیجه‌ی این دو مؤلفه است که کمپانی‌های صهیونیستی بیش‌ترین توجه خود را معطوف به این عرصه یعنی حوضه‌ی فیلم‌های بلاک باستری می‌کنند تا به این وسیله بتوانند در کنار هزینه‌های میلیاردی که برای ساخت این فیلم‌ها صورت می‌دهند اصلی‌ترین مبانی اعتقادی و ایدئولوژیکی خود را نیز القا کنند؛ افزون بر این مسئله نیز از چشم لابی‌های صهیونیستی به دور نیست که فیلم‌های بلاک باستر فیلم‌های همه‌گیری در سراسر جهان هستند، فیلم‌های که سونامی هر ساله‌ی آن‌ها مانند یک اپیدمی فراگیر در سراسر جهان شیوع پیدا می‌کند، که فروش چند صد میلیاردی آن‌ها در گیشه‌ی سینما تنها بخش کوچکی از جامعه‌ی مخاطبین آن‌ها را نشان می‌دهد و مخاطبین جهانی توسط این فیلم‌ها از شبکه‌های تلویزیون، نمایش خانگی و حتی دانلودهای اینترنتی اشباع می‌شوند.

مانولا دارگیس نویسنده‌ و روزنامه‌نگار آمریکایی، در مقاله‌ی انتقادی به فیلم‌های بلاک باستر که در تاریخ 6 می 2007 میلادی در روزنامه نیویورک‌تایمز به چاپ رسید به اتیمولوژی یا ریشه‌شناسی واژه‌ی بلاک باستر می‌پردازد و عنوان می‌کند:

به واقع، اگر در گذشته برای تصرف سرزمین دیگر کشورها از بلاک باسترها استفاده می‌شد در جهان امروز با فیلم‌هایی از این دست به تصرف سرزمین وجودی انسان‌ها پرداخته و با اغواگری در قالب سرگرمی انسان‌ها را به اسارت در می‌آورند.

یکی از بلاک باسترهای معرف و تأثیرگذار سال‌های اخیر را می‌توان تریلوژی مرد آهنی Iron man)) عنوان کرد، فیلمی که سعی می‌کند با تلفیقی از مدرنیته، اباحی‌گری و ماکیاولیسم رسالت پروپاگاندایی خود را به سرانجام برساند.

این فیلم نیز همانند بسیاری دیگر از بلاک باسترهای آمریکایی اقتباسی از کمیک بوک‌های شرکت مارول ((Marvel Worldwide, Inc است؛ شرکتی با ماهیت صهیونیستی، که اخیراً نیز توسط کمپانی والت دیزنی خریداری و به این کمپانی ملحق شده است.

نویسندگان اصلی این فیلم، در اصل نویسندگان کمیک بوک فیلم مرد آهنی بوده‌اند. شاخص‌ترین فرد در بین این افراد، استنلی مارتین لیبر (Stanley Martin Lieber)‏ می‌باشد که سابقه‌ی نوشتن کمیک بوک‌های زیادی را در کارنامه‌ی خود دارد، که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به سری کمیک بوک های مرد عنکبوتی(Spider-Man)، هالک(Hulk)، ایکس من(X-Men) و چهار شگفت‌انگیز(Fantastic Four) اشاره کرد.

مرد آهنی Iron man)) نیز که هم اکنون پنجاهمین سالگرد خود را سپری می‌کند، از دیگر نوشته‌های استن لی می‌باشد او برای اولین بار در داستان‌های در حال تعلیق شماره ۳۹ام (مارس ۱۹۶۳میلادی) حضور پیدا کرد و هدف از خلق او مقابله با کمونیست‌ها در دوران جنگ سرد بود که بعدها به مبارزه با تروریسم تحول پیدا می‌کند.

در سال 2008 میلادی نیز اولین سری سینمایی "مرد آهنی" با بازی تونی استارک یا مرد آهنی به تصویر درآمد، در این فیلم تونی استارک به عنوان یک قهرمان، جامعه آمریکایی را از تهدیدهای درون تمدنی و مخاطرات بیرون تمدنی نجات می‌دهد.

وی در سه‌گانه فیلم‌های مرد آهنی به علاوه‌ی فیلم "انتقام جویان" (The Avengers) در کسوت یک انسان سایبورگ و روباتیک ظاهرشده و به مثابه یک منجی با بدی‌ها به مقابله برخواسته و حافظ صلح و ثبات بوده است.

هم اکنون نیز، شرکت فیلم‌سازی مارول، پیش تولید چهارمین قسمت مجموعه فیلم ابرقهرمانانه مرد آهنی را آغاز کرده است.


نگاهی به مشخصات و عوامل فیلم مرد آهنی 3:

مرد آهنی 3 به کارگردانی شین بلک (Shane Black) در سال 2013 میلادی ساخته شد، این فیلم در ژانر اکشن و علمی تخیلی با بودجه دویست میلیون دلاری به معرض ظهور رسید.

رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr) بازیگر نقش تونی استارک نیز، همچنان به مانند دو فیلم قبلی مرد آهنی نقش اصلی را بر عهده دارد، او را می‌توان یکی از پر حاشیه‌ترین بازیگران هالیوودی نامید به طوری که بسیاری بر این عقیده هستند که وی در اباحی‌گری و سابقه‌ی قضایی، گوی سبقت را از مابقی بازیگران هالیوودی ربوده است؛ سوابقی مانند اعتیاد شدید به مواد مخدر در دهه نود به گونه‌ای که هیچ فیلم‌سازی حاضر به نقش‌آفرینی رابرت داونی جونیور در فیلم‌هایش نبود، تنها بخشی از فساد اخلاقی این بازیگر است.

نکته اصلی در مورد شخصیت "تونی استارک" در قسمت سوم مرد آهنی، نوعی تحول درونی در وی است به گونه‌ای که در سری سوم تلاش شده با اضافه کردن مقدار کمی تیرگی به فیلم‌نامه‌، و به تصویر کشیدن سیر تطور شخصیتی در تونی استارک، این فیلم را به سبک فیلمی مانند بتمن نزدیک کنند.

در تطور شخصیتی که از تونی استارک در سری سوم از سه‌گانه‌ی مرد آهنی به نمایش گذاشته می‌شود می‌توان شاهد نوعی پریشانی و پشیمانی تونی استارک نسبت به گذشته‌ی بی بندو بار خود بود، از سوی دیگر تونی استارک تحت تأثیر وقایعی که در فیلم انتقام جویان برای وی اتفاق افتاده و فشار روحی ناشی از آن دچار پریشانی و بی‌خوابی شده است. تونی استارک در ادامه با به کنترل گرفتن اوضاع و گذر از دوران پیلگی و رنجش، در انتها تولدی دوباره پیدا می‌کند، به گونه‌ ای که با تمام شدن فیلم شاهد حضور تونی استارک با شخصیتی مستقل و جداشده از مرد آهنی هستیم، شخصیتی که دیگر نیازی ندارد زیر اسم و تحت عنوان مرد آهنی وی را بشناسیم و اکنون برای خود صاحب کاراکتری مستقل و جدا شده است.

نگاهی به داستان مرد آهنی 3:

داستان مرد آهنی سه در زمان وقایع بعد از فیلم انتقام جویان اتفاق می‌افتد. تونی استارک اکنون در کاخ خود وقتش را صرف آزمودن فناوری‌های جدید می‌کند و از آن طرف نیز تحت تأثیر اتفاقات گذشته و در نتیجه بی‌خوابی‌های توأم با کابوس‌های شبانه‌اش دچار تسلسل روحی شده است.

اکنون که تونی استارک گرفتار مشکلات روحی و چندگانگی گشته است حضور تروریستی خطرناک به نام "مندرین" پیدا می‌شود که با ضبط پیام‌ها و فرستادن آن‌ها بر روی آنتن تلویزیون ملی آمریکا با تهدیدهای خود، موجبات وحشت مردم را فراهم کرده است.

تونی استارک همزمان با دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روحی روانی و تلاش دوباره برای رسیدن به بلوغی جدید در زندگی خود، به دنبال دستگیری و نابودی مندرین نیز می رود. زمانی که تونی استارک موفق به کشف محل اختفا مندرین می‌شود در می‌یابد شخصیت واقعی این ترویست انسانی ساده‌لوح و کودن است که توسط عده‌ی در خاک آمریکا بازیچه قرار گرفته است تا آن‌ها به اهداف خود دست پیدا کنند.

بررسی مؤلفات استراتژی فیلم: :

1. القای ساینتیسم به عنوان منجی

2. توجه به تروریسم علمی

3. القای یونیورسالیسم و جهان وطنی انسان غربی

4. نقد بر پروپاگاندای آمریکایی

5. کارآمد نشان دادن روح کاپیتالیسم و سرمایه گرایی آمریکایی

القای ساینتیسم به عنوان منجی:

یکی از ارکان اصلی نظام اومانیستی، علم پرستی یا ساینتیسم است که در آن نقشه‌ی سعادت انسان به گونه‌ی ترسیم می‌شود که سعادتمندی افراد یک جامعه در میزان سرمایه‌ی آن‌ها است. در نتیجه‌ی نوع نگاه لیبرالی به انسان، دانشمندان و اهالی علم ستون‌های معرفتی و انسان‌های طراز معرفی می‌شوند. این در حالی است که بر اساس آیات قران و دین اسلام انسان‌ها با هر سرمایه و علمی همواره در خسران هستند و تنها عامل نجات و برتری انسان‌ها میزان تقوای آن‌ها است بر این اساس در نهج‌البلاغه و در خطبه‌ی 156 درباره‌ی نسبت علم و ایمان داریم :

اما در فیلم مرد آهنی تعریف سعادتمندی به گونه‌ی دیگر است به این صورت که در آن، فردی دارای علم بسیار و صاحب کمپانی بزرگ اسلحه‌سازی (تونی استارک) انسان طراز جامعه و منجی جامعه معرفی می‌شود؛ این صورتی از انسان طراز است که سال‌هاست محافل صهیونیستی به دنبال مطرح کردن آن هستند که گاه این مسئله را در موارد گوناگون، با عنوان کردن تقابل علم و دین نشر می‌دهند و در جایی دگر مانند سری فیلم‌های مرد آهنی با محو کردن مسائل دینی و حتی اخلاقی و پرداخت مکرر به علم‌گرایی و علم پرستی به القای خواسته‌های خود می‌پردازند.

تروریسم علمی:

پیشرفت تکنولوژی در کنار مزایایی که برای جامعه‌ی بشری داشته است، آسیب‌های نیز به همراه داشته، که از آن بین می‌توان به رشد چشم‌گیر تروریسم علمی اشاره کرد؛ در این آسیب‌شناسی، افراد ترورسیم و تهدیدکننده‌ی امنیت ملت‌ها به تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی دست پیدا می‌کنند و در صدد آن بر می‌آیند تا با استفاده از فناوری‌های "های تک" (HighTech) به مقاصد خود برسند؛ موضوعی که در سال‌های اخیر در بسیاری از فیلم‌های شاخص هالیوودی نیز به آن پرداخته شده است.

در فیلم مرد آهنی 3 نیز با کاراکتر منفی مواجه می‌شویم که به تکنولوژی بازسازی و درمان سریع آسیب‌های جسمانی در انسان دست پیدا کرده است و اکنون می‌خواهد با استفاده از همین فناوری به اهداف خود برسد.

القای یونیورسالیسم و جهان وطنی انسان غربی:

غرب به ویژه آمریکا با دنبال کردن تفکر ایجاد فضایی تک قطبیتی در جهان در صدد آن است تا خود را تصمیم‌گیرنده برای مردم جهان معرفی کند. یکی از راه‌های شکست‌خورده و آرزوی دیرینه‌ی آمریکا محقق شدن تئوری جهانی شدن است تا به این وسیله بتواند سیطره‌ی خود بر جهان را کامل کند؛ در سه‌گانه‌ی مرد آهنی همواره شاهد آن هستیم که ارتش آمریکا در کسوت مرد آهنی در مابقی کشورها حضور پیدا می‌کند که این حضور در فیلم به عنوان حضوری منجی گرایانه و نجات‌بخش برای آن کشورها نمایش داده می‌شود، این مسئله با نوعی تصویرسازی به نمایش در می‌آید که در آن مرد آهنی با حمله به مواضع تروریست‌ها اقدام به نابودی آن‌ها می‌کند.

نقد بر پروپاگاندای آمریکایی:

پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی به گونه‌ای از ارتباطات می‌گویند که در آن مجموعه‌ای هدفمند از اخبار و اطلاعات جهت‌دار به مخاطب عرضه می‌شود، هدف از تبلیغات سیاسی عموماً تغییر در نگرش و گرایش مخاطب است. تبلیغات سیاسی، مدلی از جنگ نرم توسط غرب و به طور خاص آمریکا است که از زمان شکل‌گیری مطبوعات و رسانه‌ها از آن استفاده کرده است.

در فیلم مرد آهنی سه، شخصی به نام مندرین با ظاهری خاورمیانه‌ا‌ی و ریش‌های بلند، ذهن مخاطب را به سمت گروه القاعده و شخص بن لادن سوق می‌دهد، کاراکتری که در ابتدا کاریزماتیک و همچنین بی‌رحم و خون‌خوار به نظر می‌آید که تنها هدفش نابودی بی‌چون چرایی آمریکا است، اما در ادامه‌ی داستان با ملاقاتی که تونی استراک با این فرد می‌کند متوجه می‌شود که او تنها یک فرد ساده‌لوح و احمق است که دست‌هایی در پشت پرده شامل سیاست مدارن و سودجویان آمریکایی وی را هدایت می‌کنند.

در نظریات مربوط به پروپاگاندا روشی موسوم به نام برچسب زدن Name Calling)) وجود دارد که در آن به وسیله‌ تبلیغات مستمر و مخدوش کردن اطلاعات، خشم و ترس عمومی مردم را بر می‌انگیزند تا بتوانند با ایجاد این فضای غبارآلود به اهداف پشت پرده‌ی خود دست پیدا کنند و خسارت‌های ناشی از اقدامات خود را نیز در نهایت به فرد گروه یا سازمان دیگر نسبت دهند. این روش از پروپاگاندا که در ده سال اخیر در آمریکا بسیار رواج پیدا کرده است در این فیلم به نمایش در آمده و مورد انتقاد واقع می‌شود.

کارآمد نشان دادن روح کاپیتالیسم و سرمایه گرایی آمریکایی:

یکی از رسالت‌های مهم سینمای هالیوود ارائه‌ی سبک زندگی آمریکایی به عنوان برترین سبک یک زندگی ایده آل به جهانان است. امروزه شاهد آن هستیم که هالیوود در شاخص‌ترین فیلم‌های خود از افراد ثروتمند و سرمایه‌دار به عنوان معرف الگوی انسانی مطلوب به جامعه جهانی استفاده می‌کند. در این سطح از معرفت‌شناسی در غرب این‌طور بیان می‌شود که تمام اراده‌ها معطوف به قدرت است پس هر کس صاحب قدرت بیشتری باشد محترم تر و زندگی مفرح تری نیز دارد، همچنین افراد قدرتمند دارای قدرت فهم و استعدادی بیشتر از عوام مردم هستند به گونه‌ا‌ی که این گروه از افراد هستند که نقش منجی‌ها و ستون‌های یک جامعه را ایفا می‌کنند و در صورت نبود آن‌ها جامعه با بحران مواجه می‌شود.

این تفکر خاص را می‌توان در فیلم‌های نظیر سه‌گانه‌ی بت من و مرد آهنی مشاهده کرد به گونه‌ای که در این فیلم‌ها منجی‌های یک جامعه و ابرقهرمانان آن سرمایه‌دارانی هستند که دست بر قضا صاحبان اصلی کمپانی‌های اسلحه‌سازی نیز می‌باشند. بروس وین یا بت منی که سرمایه و لباس بتمن خود را مدیون کمپانی اسلحه‌سازی تحت مدیریت خود است و تونی استارک یا مرد آهنی که ثروتش حاصل از فروش اسلحه های صنایع استارک در سراسر جهان است، منجی‌ها و فرشتگان نجات جامعه‌ی خود هستند.

سوپر قهرمانانی که با مخاطره انداختن جان و مال خود در صدد نجات رعیت‌ها و انسان‌های تهی‌دست هستند. و این گونه است که سینمای هالیوود می‌کوشد با نمایش بت من‌ها و آیرون من‌ها به مردم جامعه‌ی خود و دیگر جهانیان بفهماند که ثبات و امنیت خود را مدیون صاحبان سرمایه و به خصوص کمپانی‌های اسلحه‌سازی هستند.

در مجموع فیلم مرد آهنی با تکیه بر ساینتیسم تلاش می‌کند در کنار نمایش دادن گلوبالیسم آمریکایی نقدی بر روحیه پروپاگاندا حاکم بر رسانه‌ها و سیاست‌های آمریکایی داشته باشد نقدی که با تاکید بر این نکته صورت می‌گیرد که سرمایه‌داری و لیبرالیسم با ضعف‌های که به آن وارد است اما هنوز نیز منجی جامعه‌ی آمریکایی می‌باشد و بهترین مدل و سبک زندگی برای گسترش در جهان، لیبرالیسم و سبک زندگی آمریکایی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 23
  • در انتظار بررسی: 4
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۱:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 1
    مشرق تصویر اول اشکال شرعی داره لطفا درستش کن
  • راوی ۰۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 0
    ببینید این نقد شما بسیار عمیق به مسائل استراتجیک جامعه سازی پرداخته ولی ولی باید به این نکته توجه کنید با توجه به حرکت سریع ذهن ها به سمت تفکر لاجیکال ما هم باید به خودمان بجنبیم وگرنه قافیه رو خواهیم باخت و شاید هم باختیم ... سازمان دهی دوباره نیاز به چند اتفاق داره یکی اینکه نخبگانمون به این نتیجه برسند که تفکر اداره مدرن جامعه در ایران وجود داره ( که خب نداره و باید بوجود بیاد ) در اینصورت این جامعه کوچیک نخبگان بصورت کاملا هوشمند باقی کارها رو خواهند کرد. دوم اینکه باید همه عقاید رو جذب کنیم و دافعه ما فقط ایدولوجی مقابله با زایونیسم باشه سوم هم اینکه مجریان برنامه های استراتجیک باید افراد نخبه باشند که توانایی تحلیل عمیق تر و بلند مدت تری داشته باشند و فرای دوره مدیریتی خودشون فکر کنند چهارم هم اینکه نباید زیاد روی ایدولوجی هدف , بصورت مستقیم اصرار کنیم . خیلی از مواقع تبلیغ غیرمستقیم بهتر عمل کرده
  • albert ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    1 0
    با این صدا و سیما حتما ما پیروزیم!!?!
  • داود ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    4 0
    آخه مرد حسابی یه مشت دری وری بهم ورکردی اسمشو گذاشتی نقد. سابقه قضائی بازیگر فیلم چه ربطی به توانائی های سینمائیش داره. این به اصطلاح نقدای استراتژیک یه نون دونی بود که دکتر حسن عباسی واسه خودش ساخته.
  • ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    4 0
    خوب میخواین چی رو ثابت کنید ؟! بازیگر مرد آهنین معتاد بوده بعد اومده بازیگر شده ، خیلی مقاله مسخره ای بود ! اول برید درباره بازیگرای ایرانی که از همه بیشتر گند میزدن و میزنن تحقیق کنید بعد بیاین به اینا برسین ! آدم باید اول خودشو اصلاح کنه بعد ایراد از این و اون بگیره ! اونا کجا هستن و به چی فکر میکنن ، ما کجاییم و به چیا فکر میکنیم !
  • ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    2 0
    تو هم پول خرج كن فيلم خوب بساز به جنگ اين فيلمها برو. برادر من با امثال شمقدري و سلحشور فيلمتون هيچ جا طرفدار نداره حتي تو ايران. فيلم شكارچي شنبه چقدر فروخت ٢٠ ميليون تومان. به ادعاي خودتون كه مملكت پر از بسيجيه ٢٠٠٠ نفر هم نرفتن فيلم ببينن. شعار فقط و فقط. عمل كي؟؟؟؟
  • ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 4
    زیبا بود خصوصا بخش های آخر....
  • سيب ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 2
    حالا ياد بگيريد كار فرهنگي يعني چي.
  • moslem ۱۱:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 4
    تحلیل واقعا زیبایی بود ممنون
  • ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 0
    بعد میگن مخالفان سوریه وحشی هستند!
  • رسول ۱۴:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    2 0
    بیچاره خود غربی ها کتاب مینویسن فیلم ها ، سریال ها ، انیمیشن ها و ... رو بررسی می کنن و فلسفه ی پشت اونها رو بیرون میکشن . جالبه اونا که خودشون فیلم میسازن میگن پشت فیلمهاشون فلسفه داره بعد یه ادم نا اگاه و از همه جا بیخبر مثل شما میاد مسخره میکنه . توصیه می کنم یه سری به سایت andphilosophy.com مراجعه کنید بعد بیاین در افشانی کنید . در ضمن امثال شما 100 سال دیگه عباسی رو نمیشناسین . معلومه از روی حقد و حسد داری اینطوری به عباسی میتازی . وجودش رو داری تفکر عباسی رو نقد کن . شما بهتره بری اون نقدای خاله زنکیت رو گوش کنی و حالشو ببری . شما چه میدونی استراتژی و علوم استراتژیک یعنی چی ؟
  • mohammad ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 2
    باسلام و عرض خسته نباشید. هر روز مقاله های مشرق بهتر و بهتر میشه. حداقل دیدگاه من نسبت به مسائل دور و برم روشن تر و آگاهانه تر می کنه.مرسی
  • رسول ۱۴:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    1 0
    اولا شما میدونی چقدر هزینه ی ساخت این فیلم شده ؟ 200 میلیون دلار که اگه با دلار 3000 تومنی حساب کنی میشه 600 میلیارد تومن . اصلا تو ایران کسی هست از این پولا خرج کنه . موضوع دیگه که مطرحه فیلم سازان و کارگردانان ایران که دغدغشون فیلم هایی مثل پوپک و مش ماشاالله هست چه انتظاری میره بخوان فیلمهایی به محتوای دینی بسازن . قشر عظیمی از کارگردانها و سینماگرهای ایرانی فقط به مشکلات قشر بورژوای جامعه می پردازن . اکثر سینماگرها هم فکر می کنن که سینما فقط فرمه در حالیکه این حرف در غرب کاملا رد شده چون کتابهای زیادی در مورد فلسفه ی موجود در فیلمهای سینمایی غربی نوشته شده . مساله دیگه اینه که متاسفانه تقریبا میتونم بگم اکثر سینماگرا تلاش می کنن که از فیلمهای غربی کپی برداری کنن و نعل بالنعل کارهای اونا رو تکرار کنن که این هیچ سودی در پی نخواهد داشت و حتی برای جامعه بسیار مضره . مهم تر از همه اینکه در حوزه ی سینمای استراتژیک در ایران چارچوب مشخص و معینی برای راهنمایی سینماگری که دغدغه ی فیلم محتوایی داره تعیین نشده و معدود افرادی هستن که در این حوزه تلاش می کنن که البته کارهای بسیار مهمی انجام دادن (در حوزه تبیین مفاهیم و دکترینولوژی) اما در عمل متاسفانه خیلی خیلی اندک میتونین اثاری مناسب در این حوزه پیدا کنین .
  • محمد رضا ۱۶:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 1
    یکی از کارهای ابتدایی برای برخورد با تهاجم فرهنگی اینچنینی باید ساخت عناوین کمکی استریپ یا اصطلاحا داستان مصور باشه که معمولا برای قشر نوجوان ساخته میشه... واقعا در این زمینه کوتاهی زیادی میشه... من خودم کسی هستم که کلی ایده و طرح های دینی-ملی برای ساخت انیمیشن، بازی و داستان مصور دارم و حتی برخی هاش رو هم عملی کردم اما هیچ گونه حمایتی از من نشد... منظورم فقط حمایت مالی نیست ... وقتی یک نهاد اسلامی از چاپ و نشر کتابی که نوشتم خودداری می کنه...وقتی یک موسسه علمی هنری از انتشار یک انیمیشن ضد استکباری واهمه داره باید ما چکار کنیم... داستان مصورری رو بردم پیش یکی از سازمانهای وابسته به روحانیون... واب دادند که اینها به درد نمی خوره!!!!!!!!!!!!!!؟ گفتم چطور؟ جواب دادند دوره ی این چیزا به سر اومده!؟ غافل از اینکه همه این فیلمهای بتمن و مرد اهنی و غیره از روی همین کمکی ها نوشته میشه...
  • ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    1 0
    ممنون که توجه کردین و حذفش کردین
  • مهدی ۱۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    2 0
    مشرق جان تو کلا" ماخولیایی هستی
  • مهرداد ۲۰:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    2 0
    خودمونیم ...مشرق جان توهم سوژه کم آوردی (میدونم این نظرم رو پاک میکنی ولی مهم نیست چون میخواستم به خودت بگم)
  • ۲۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
    0 3
    چرا نخونده نظر میدی؟؟
  • ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
    0 1
    شما اصلا اون عکس رو ندین دارین عجولانه قضاوت می کنین یه عکس بود که کاملا مخالف دین بود و خیلی بی حجاب و زننده بود که مشرق حذفش کرد واقعا براتون متاسفم که منو با وهابیا و تروریستای سوریه (نه مخالفای سوریه )مقایسه میکنین ! شما باعث ناراحتی من شدین با این نوع حرف زدنتون اما من شمارو می بخشم !
  • علی ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
    0 1
    با سلام مطالب تحلیلی سایتتون واقعا عالیه خدا قوت! ممنون از شما و تجرتون با امام زمان.
  • سه نقطه ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۶
    1 1
    خیلی آدم بی ادبی هستی. تو عباسی و زندگی ش رو دیدی که بهش تهمت می زنی. واقعاً که. برات متأسفم.
  • ali ehsan ۱۶:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۶
    0 0
    در مورد این فیلم مثل فیلمهای دیگه نقد و بررسی کنید ! مثلا علامتی که مربوط به گروه تروریستی هستش چقدر شبیه به علامت دایره شکا 12 امام شیعیان میباشد ! به اینا بیشتر توجه کنید !
  • گلاره ۰۷:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۹
    3 0
    لطفا اول برید یاد بگیرید جنگ نرم چیه بعد چرت و پرت بگید.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس