کد خبر 262182
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۱

شکر جان داد و تنش گرم به خیمه نرسید // جان سالم به در از شرم یتیمان برده است

به گزارش وبلاگستان مشرق، مجتبی نادری طاهری جدیدترین سروده خود را با موضوع عاشورا در وبلاگ نادر ترین غزل منتشر کرده است:

ماه روئی که دل از یوسف کنعان برده است  //  زَهره از بند دل لشکر عُدوان برده است

شاه مردی که سَرِ بازیِ شطرنج وفا  //  گوی و میدان سَرِ سَربازی جانان برده است

آب، رویش که ندیده است، لبش پیشکشش  //  آبرو از رخ و آب و لب و باران برده است

این که خون نیست همه سرخی شرم است درآب  //  که چرا دست پر از آبله در آن برده است!

لشکری را که بیانداخته دستانش را  //  دست انداخته و مشک به دندان برده است

نیزه و تیر و سنان کم شده در خیمه مگر؟  //  که به  چشم و تن خود حضرت قرآن(ع) برده است!

شکر جان داد و تنش گرم به خیمه نرسید  //  جان سالم به در از شرم یتیمان برده است

*****

بگذارید که من بگذرم از این روضه  //  که دگر کار مرا بغض به پایان برده است

یوسف خون خدا! تا شده یعقوب تو تا  //  تن صد چاک تو را از کف میدان برده است

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس