
مشرق-شايد اين باغ توسط يک مرد قوي خريداري ميشد! در آن صورت و به سادگي پروانه احداث خانه تقديم مرد قوي ميگرديد! و او باغ ارزان قيمت را که با اخذ پروانه تبديل به ثروتي انبوه شده بود؛ به يک يا چند خانه تبديل ميکرد.
زماني صاحبان باغات آنها را خشک ميکردند و زماني درختان آنها را آتش ميزدند.
اما زماني هم ميرسد که شرکت قدرتمندي مانند برق يا متوليان احداث هتلي مثلا به نام هما و... يا متوليان جغرافياي شهري که اغلب مسئولين شهر در اين رشته صاحبنظرند با عبور دادن مسير خياباني از توي باغها به قول خودشان راه براي عبور مؤمنين درست ميکنند. و زمينهاي مانده کنار خيابان همه ساختمان ميشوند.
اما آنچه که در اين ميان ميماند! ماندن شهري دودزده و با بناهاي بيهويت و ناهمگون و رشدي سريع در ميان زاغهها!!
تا آنجا که وقتي براي شمس در تبريز يادمان ميسازند به غير از باغ گلستانش جائي نمييابند و کمر همت بر تخريب آن ميبندند!
تصاوير تخريب باغي را در بلوار استاد شهريار نشان ميدهد که متعاقب آن بناهائي دولتي و شخصي در آن در حال روئيدن هستند!