به گزارش گروه فرهنگی مشرق، عموهای فیتیلهای بیش از یک دهه است به قول خودشان بدون احساس خستگی برای بچهها و البته چندسالی است که برای بزرگسالان برنامه اجرا میکنند. روزی که عموهای فیتیلهای به تلویزیون آمدند، «مجید قناد» هم آنها را همراهی میکرد اما پس از سالها شاهد جدایی عمو قناد از فیتیله بودیم تا پس از چندی محمود شهریاری جایگزین او شود.
«فیتیله» مثل سایر برنامههای تلویزیون که سالها روی آنتن میروند، فراز و نشیبهای زیادی طی کرد تا امروز «فیتیله» محبوب کودکان و بزرگسالان شد.
«محمد مسلمی»، «علی فروتن» و «حمید گلی» همان عموهای فیتیلهای بچهها هستند. آنها با حضور در ایسنا، در نشستی صمیمانه از خواستهها و دغدغههایشان و روندی که فیتیله طی این سالها طی کرد، گفتند.
آنها را محمود شهریاری همراهی میکرد تا از اتفاقات و حواشی فیتیله طی سالهایی که گذشته است، بگویند و در ادامه به پرسشها نیز پاسخ دهند.
موضوعات نشست دو ساعته با عوامل برنامه فیتیله، درباره ماهیت این برنامه، جدایی مجید قناد از گروه، مشکلات و دغدغههای حوزه کودک، بها دادن به قشر کودک، کمبود بودجه در صداوسیما، رقابت با شبکههای کودک ماهوارهیی و ... بود.
در این نشست پرسشی مبنی بر اینکه با راهاندازی برخی از کانالهای ماهوارهیی فارسیزبان مثل پرشینتون، هنرمندان چقدر احساس نگرانی میکنند و چه تمهیداتی را پیش خواهند گرفت؟ مطرح میشود.
ابتدا حمید گلی - یکی از عموهای فیتیلهای - در پاسخ به این پرسش میگوید: وقتی یک میهمانی در منزل گرفته میشود اگر بضاعت آشپزخانه به اندازه میهمان و خودتان نباشد، قاعدتا باید میهمانان را در اولویت قرار دهیم. اگر برای این سوال پاسخی نداشته باشیم نمیتوانیم بگوییم چرا مخاطبمان جذب فلان شبکههای ماهوارهای شدهاند. بچههای ما نیاز دارند به اینکه برنامه ببینند و خوراک تصویری و صوتی خوبی داشته باشند که اگر ما برای آنها این خوراکها را فراهم نکنیم و رفتند از همسایه قرض گرفتند دیگر نباید گله کنیم و دلیل رفتنشان را بپرسیم. زمان کودکی ما این اتفاقات، خوشبختانه در بضاعت کم اتفاق می افتاد.
او ادامه میدهد: به عنوان مثال در زمان کودکی ما، بچهی همسایه ماشین کنترلی داشت اما ما نداشتیم، بنابراین مجبور میشدیم از او قرض بگبریم و سپس به او بازگردانیم اما امروزه فرهنگ را به ما تزریق میکنند. بچههای ما ناخودآگاه آمال و آرزوهایشان همان چیزی میشود که میبینند و میشنوند. شبکههای ماهوارهای مغز و ذهن بچههای ما را فتح میکنند بر این اساس روزی بچههای ما به جایی میرسند که باید راجع به کشور نظر دهند ولی چرا فکر میکنیم در آن موقع میتوانند نظر مهمی بدهند اما در کودکی به آنها اهمیت نمیدهیم.
این هنرمند تاکید میکند: ملجأ و امید را میتوانیم در جایی نهادینه کنیم که به کودکمان بگوییم پرچم کشورت برای تو چه کارهایی را انجام داده است؛ بر این اساس امکان ندارد که آن کودک کشورش را با جایی دیگر عوض کند مگر اینکه آنجا خیلی بهتر باشد و در چنین شرایطی قطعا برای اعتلای کشورش میجنگد. یک زمانی جنگ در پشت خاکریزها با گلوله و خون و خونریزی همراه بود اما امروز با پنبه سر میبرند. بچههای ما از حالت شخصیت به تیپ تبدیل شدهاند و هر سال تیپ فلان شخصیت برایشان جذابیت دارد.
گلی سپس در پاسخ به اینکه دغدغهی شما به عنوان هنرمند در این زمینه با شرایط حال حاضر و وجود شبکههای ماهوارهای چیست؟ خاطرنشان میکند: دغدغه من در این مساله به عنوان یک هنرمند هر هفته جمعهها به روی آنتن میرود و این دغدغه در برنامهی فیتیله کاملا مشهود است. آسیبهای جسمی و روانی که ما و خانوادهمان طی این سالها خوردهایم کاملا مشهود و قابل مشاهده است. زمانی که سازمان بودجه و برنامهریزی کشور برای سیاستهای کلی برنامهریزی میکند باید یک جایی هم برای سیاستهای فرهنگی و هنری کشور باشد تا نظر بدهند. خط بردار ما را چه کسی میکشد و چه کسی آن را با سالهای قبل تطابق میدهد؟
وی میافزاید: در حال حاضر در سال 92 هستیم و قرار است به سال 1400 برسیم اما باید به این فکر کنیم که برای سال 1400 چه فکرهایی داریم. وقتی از یک بازیگر و مدیری تقاضایی داریم که اصلا در ید اختیارش هم نیست باید چکار کنیم؟ ما باید این را از جایی سوال کنیم که میتوانند سیاستگذاری کنند. یکی از این سیاستگذاریها مسالهی بودجه است؛ به عنوان مثال اگر والیبال کشورمان به یک ساختاری رسیده است فکر میکنم این ارزشیابی بالقوهی کودکان در ورزش را 10 الی 15 سال قبل شروع کردیم ضمن اینکه در سایر رشتههای ورزشی هم مثل جودو و بسکتبال هم همین اتفاق افتاده است.
*** گنجینههای اصلی ما از دنیا رفتند
بازیگر «فیتیله» در ادامه میگوید: تعدادی از هنرمندان که گنجینههای ما بودند از دنیا رفتهاند؛ به عنوان مثال از میان هنرمندانی که از دست دادیم، دیگر رضا ژیانی را از کجا میتوانیم به وجود بیاوریم؟ در حال حاضر یک فاصلهای میان نسلهای ما ایجاد شده است. ما 10 سال است که فقط برنامهی زنده به روی آنتن میبریم و تولید نداشتهایم. در اینجا سوال من این است که تولیدات ما کجا هستند؟ اگر من اسم دکور یک برنامه را ببرم آقای زارعان رویش را از من برمیگرداند و دیگر من را نگاه نمیکند. در اینجا میخواهم بگویم هزینهی آن دکور را چه کسی می دهد؟ استودیوی به آن خوبی و بازیگران صاحب نامی که سالها در آن دکور بازی میکردند یا همان «محلهی بر و بیا» که خدا رحمت کند آقای توپچیان را که از گنجینههای ما بودند. همچنین قدری از گنجینههای ما در حال حاضر بازنشسته شدهاند و دیگر توان کار کردن ندارند.
وی ادامه میدهد: به نظر من یک حفره یا چالش بسیار بزرگی بین قدما و معاصرین ما و کسانی که تازه وارد کار شدهاند، ایجاد شده است. در این شرایط اصلا دیگر هیچ رفرنسی وجود ندارد و باید 10 برند دیگر مانند برنامهی فیتیله وجود داشته باشد که شما بگویید به عنوان مثال برنامهی فیتیله جواب بدهد که چرا اینطور برنامه ایجاد میکند؟
در این نشست پرسشی دیگر مبنی بر ماهیت فیتیله و چگونه شکل گرفتن این برنامه و همچنین مشکلاتی که تاکنون داشته است، مطرح میشود که محمد مسلمی در مقام کارگردان و بازیگر برنامه اینگونه پاسخ میدهد: حدود 22 سال است که ما سه نفر در کنار یکدیگر همکاری میکنیم. از زمانی که آموزش میدیدیم و شروع به کار کردیم و نیز اجرای تئاتر داشتیم، همزمان اجرای برنامههای تلویزیون را هم در برنامهمان داشتیم. در واقع طی این 22 سال که کارمان را شروع کردیم به شکل تجربی و علمی فعالیت داشتیم و حدود 10 سال است که فیتیلهی تلویزیون راه افتاده است.
وی سپس به نشأت گرفتن برنامه فیتیله در تلویزیون اشاره میکند و میگوید: این برنامه از آنجایی نشأت گرفت که ما اجراهای زیادی در شهرستانها و روستاها داشتیم و حس میکردیم چه خوراک خوبی میتوانیم به مخاطبی بدهیم که مثلا در روستاها و شهرستانها زندگی میکند و امکانات زیادی ندارد؛ بنابراین تصمیم گرفتیم برنامهای را طراحی کنیم که بتوانیم خانوادهها را دور هم جمع کنیم. در واقع ضرورت فیتیله زمانی احساس شد که ما حدودا 10 - 12 سال تجربه کسب کردیم و یک شیوهای در کارمان بود و آن هم بازی در بازی بود که به شکل کارهای موزیکال درمیآمد.
مسلمی با اشاره به تئاترهای پیشین گروهشان و تجربههایی که در حوزه اجرای تئاتر داشتند، یادآور میشود: در تئاترهای موزیکال و نمایشهایی مثل «نون مثل نظم» به این فکر کردیم کاری را طراحی کنیم که در آن تخصص داریم که در نهایت برنامهای به نام فیتیله شکل گرفت و نام این برنامه هم به خاطر این است که در آن زمان شعار بچهها این بود که فیتیله جمعه تعطیله، به دلیل اینکه قرار بود این برنامه در روزهای جمعه به روی آنتن برود. در آن سالها صحبتی با آقای نعیمیذاکر - مدیر گروه کودک وقت آن زمان شبکه دو - انجام دادیم و در نهایت پایه و اساس فیتیله حدود 10، 11 سال پیش ریخته شد که کمکم تکمیلتر شد و آیتمهایمان را اضافه کردیم.
کارگردان برنامه «فیتیله» همچنین در پی صحبتهای خود درباره رفتن مجید قناد از گروه فیتیلهایها و تغییراتی که پس از رفتن وی در برنامه ایجاد شد، اینگونه توضیح میدهد: تیم ما از همان ابتدا یک تیم سه نفره بود و از ابتدا، در سریالهایی مثل «عکاسخانه» و «شهر قشنگ» هنرمندان دیگری مثل رضا فیاضی، حسین محب اهری و ... به ما پیوستند که اوایل آقای قناد هم تهیهکننده برنامهی ما بود. در واقع شروع «فیتیله» از همان ابتدا هم سه نفره بود. ما به واسطهی اینکه همیشه یک نگاهی داریم و آن هم این است که یک خیزی برداریم و سعی کنیم در برخی از جاها برنامه را تغییر دهیم، از حضور افراد مختلف استفاده میکنیم؛ ضمن اینکه آقای قناد در حال حاضر هم به عنوان هنرمند هنوز مشغول به کار هستند و خیلی هم موفق هستند.
وی میافزاید: سیاستی که ما در برنامه فیتیله داریم این است که همیشه میخواهیم یک قدم رو به جلو حرکت کنیم و خودمان را تکرار نکنیم و حتی حاضر نیستیم خودمان را با فیتیلهی یک سال پیش و یک هفته قبل مقایسه کنیم؛ چرا که همیشه میخواهیم متفاوت باشیم و مدام به این فکر میکنیم که چه کارهایی در برنامه انجام دهیم تا فرق کنیم. به هر حال هنرمندان زیادی طی سالها به برنامهی فیتیله پیوستند و از ما جدا شدند که این مساله مقطعی بود و سوالهایی هم ایجاد میشد.
در ادامه صحبتهای زارعان، شهریاری با اشاره به سختیهای گروه فیتیله و کار کردن در گروه کودک اینگونه بیان میکند: کار در فیتیله خیلی جدی است. ما معمولا روزهای چهارشنبه کارمان را میبندیم و آقای مسلمی با تکتک ما تماس میگیرد و کنداکتور روز جمعه را برای ما توضیح میدهد و ما اواسط هفته کاملا مطلع هستیم که قرار است در برنامه چه کارهایی انجام دهیم. معمولا در برنامه فیتیله ما موضوعاتمان را بر اساس مناسبتها و اتفاقات روز انتخاب میکنیم و سعی میکنیم ارتباطی با مسائل روز پیرامون داشته باشیم به دلیل اینکه کار بسیار حرفهای و جدی است؛ ضمن اینکه افراد هم جدی کار میکنند و خود آقای مسلمی به عنوان کارگردان برای این برنامه خیلی زحمت میکشد.
محمود شهریاری میگوید: شاید بهتر است بگوییم قبل از اینکه من به عنوان مجری به برنامه فیتیله بیایم، فکر نمیکردم کار در فیتیله اینقدر سخت باشد و به این اندازه برای بچهها زحمت بکشنند تا اینکه خودم وارد برنامه شدم و بعد دیدم گروه چقدر زحمت میکشند. دیگران هم باید برای دیدن زحمات عوامل پشت صحنه بیایند تا ببینند در یک لحظه دکورهای برنامهی ما چطور سریع جابجا میشود و چقدر برای پرتابل کردن دکورها زحمت کشیده میشود و لباسها را سریع عوض میکنند. هماهنگی در برنامهی فیتیله خیلی زیاد است به همین خاطر است که کار به شکل حرفهای پیش میرود.
این مجری تلویزیون با تاکید بر اینکه هماهنگی میان گروه فیتیله موجب شده تا به مقبولیت و مطلوبیت برسد، تصریح میکند: در حال حاضر رویکرد فیتیله، خانواده است و از کودک صرف درآمده است. شاید یکی از دلایلی که میبینیم در حال حاضر فیتیله را اعضای خانواده همه با هم تماشا میکنند، همین باشد. استقبال بزرگسالان از فیتیله، باعث میشود که اشعاری متفاوت را انتخاب کنیم و در مورد هنر توضیح دهیم و در واقع اتفاقی بیفتد که هم کودک از برنامه استفاده کند و هم اینکه پدر و مادری که همراه کودکان خود پای تلویزیون نشستهاند، از برنامه لذت ببرند. این هماهنگی میان اعضای گروه فیتیله باعث شده که این مطلوبیت و مقبولیت در برنامه ایجاد شود.
*** دیگر از ما گذشته که در برنامه به بچهها بگوییم مسواک بزنید
مسلمی سپس با بیان اینکه تیم ثابت «فیتیله» تیمی است که در ایران سابقه نداشته است، ادامه میدهد: تیم فیتیله متشکل از سه نفر یعنی «ف»، «ت» و «ل» هستند. یک زمانی بود که در عید نوروز ما پنج بازیگر به برنامه اضافه کردیم چرا که ما در آن زمان احساس کردیم عید نوروز باید کمی متفاوتتر باشیم و این کار را انجام دادیم. در حال حاضر هم با یک ساختار کاملا جدید و نگاهی متفاوت رو به جلو حرکت میکنیم. برنامهی ما یک نگاه ملی مذهبی دارد چرا که ما معتقدیم دیگر از این مسائل گذشته که ما بیاییم در برنامه به بچهها بگوییم مسواک بزن، دستت را بشوی، تمام این کارها اتفاق افتاده و در حال حاضر نگاه ما به برنامه عمیقتر شده است. ما سعی میکنیم از لحاظ زیباشناسی کارهایی متفاوتتر انجام دهیم و محتوایی متفاوتتر داشته باشیم. در حال حاضر هم دو شخصیت جدید به کار اضافه شده ضمن اینکه قرار است در آیندهای نزدیک آقای نقاش هم به فیتیلهایها اضافه شود و باید بگویم تمام شخصیتها هدفمند هستند و یک تیمی روی تکتک آنها کار میکند.
کارگردان و بازیگر «فیتیله» در عین حال تاکید میکند: از لحاظ مذهبی برای برنامهی فیتیله با آقای زارعان - مدیر گروه کودک شبکه دو - مذاکرات زیادی انجام میدهیم و خیلی روی آن کار میکنیم تا نگاه ما متفاوت باشد؛ به عنوان مثال برنامه را با قرآن شروع میکنیم.
این برنامهساز کودک در ادامه این نشست با بیان اینکه فیتیله یک برنامه متفاوت است، اظهار میکند: فیتیله به عنوان یک برنامه متفاوت برای بچهها یک الگو محسوب میشود. در حال حاضر قصههای قرآنی برای برنامهی فیتیله در حال نگارش است و الان بعد از 10 سال احساس میکنیم یک وظیفه دیگر روی دوش عموهای فیتیلهای است چراکه در حال حاضر ما هم بچهها را داریم، هم بزرگترها را ضمن اینکه تجربیاتمان را هم داریم.
او میگوید: اگر ما در سال اول اجرای برنامه فیتیله 10 آیتم داشتیم، در حال حاضر 110 آیتم داریم. در این زمینه باید بگویم کودک امروز با کودک دیروز خیلی فرق کرده و سطح دانش، تخیلات و حتی شعور کودک امروز با دیروز متفاوت شده است؛ ضمن اینکه یک نگاه ملی، مذهبی در کنار کار است، البته فیتیلهی «محبت» را ما خیلی جدی دنبال میکنیم تا بتوانیم یک فرهنگسازی انجام دهیم.
مسلمی در پی سخنانش با بیان اینکه برنامههای کودک به حمایت بیشتری از سوی صداوسیما نیاز دارند، خاطرنشان میکند: الان زمانی است که بچهها و مردم میخواهند از برنامهها الگوبرداری کنند به همین خاطر در عین شادی باید یک اتفاق ملی در برنامههای کودک بیفتد البته اگر حمایت شود که این حمایتها از سوی سازمان صداوسیما کمی ضعیف است. در حالی که روی بعضی از کارها باید حمایت ویژهای شود و این حمایت حتما هم معطوف به بخش مالی نمیشود. در حال حاضر آقای زارعان مشغول طراحی یک سری جلسات هستند که این اتفاق هر چه زودتر بیفتد و باید گفت همین که این کارها برای سازمان صداوسیما مهم است این خودش یک حمایت است و حمایت فقط به بحث مالی ختم نمیشود.
او در عین حال میگوید: همین که صداوسیما برای یک برنامه ارزش قائل میشود و برایش اتاق فکر در نظر میگیرد و دعوت میشود از روانشناس تا برنامه هدفمندتر شود، خودش یک حمایت است.
در ادامه این نشست، علی فروتن - یکی دیگر از عموهای فیتیلهای - در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر اینکه آیا دنیای هنر را بدون حضور هر سه نفرتان در کنار هم و به تنهایی تصور میکنید؟ اینگونه توضیح میدهد: در چارچوب کار گروهی خودمان پیشنهادهای زیادی برای بازیهای انفرادی و همچنین شرکت در کارهای دیگر به ما شده است و ما همیشه این پیشنهادها را در گروه مطرح میکنیم و در صورتی که به نفع گروه باشد از آنها استفاده میکنیم؛ چرا که ما در گروهمان چنین طرحی را داشتیم که اعضای گروه میتوانند در صورتی که حرکت به نحوی برای برنامه یک برند باشد بیرون از برنامه هم برنامه داشته باشند و به این شکل نیست که هر سه نفرمان بنشینیم و فکر کنیم که یکی از ما برود و کار دیگری انجام دهد، ولی پیش آمده که هر سه نفرمان به این فکر میکنیم که مثلا یک تلهفیلم کار کنیم.
او ادامه میدهد: به عنوان مثال اخیرا هم یک تلهفیلم برای سازمان ترافیک داشتیم که من و آقای گلی در آن بازی کردیم و آقای مسلمی نبود. میخواهم بگویم این اتفاق در گروه ما میافتد، چرا که کار ما اساسا بازیگری است و حرفهی اصلی ما همین بازیگری محسوب میشود ولی این بازیگری باید در چارچوب گروه اتفاق بیفتد.
*** «فیتیله» مادامالعمر نیست
این بازیگر تئاتر همچنین با تاکید بر اینکه فیتیله مادامالعمر نیست و در یک مقطعی میآید، اینگونه بیان میکند: خدا را شکر میکنیم که فیتیله همیشه در اوج بوده است؛ ضمن اینکه دوست نداریم برنامه به یک مرحلهای برسد که از لحاظ کیفیت پایین بیاید و سپس رهایش کنیم.
وی میافزاید: «فیتیله» برای ما یک برنامه است. بچهها ما را به اسم عموهای فیتیلهای میشناسند. ما قبل از فیتیله یک برنامه با عنوان «ناجورها» کار کردیم که شامل 104 قسمت بود، همچنین یک مجموعه نمایشی دیگر با عنوان «عکاسخانه» با هم داشتیم و در آن دوره هر وقت مردم مرا بیرون میدیدند مرا با اسم اسماعیل میشناختند. مردم با شخصیتهایی که از تلویزیون میبینند همذاتپنداری میکنند. خوشبختانه فیتیله برنامهای است که اقبال عام دارد و مردم آن را دوست دارند و ما این دلبستگی و علاقه را در کوچه و بازار با چشم خودمان میبینیم ولی اینطور نیست بگوییم ته کار ما فیتیله است و بعد از فیتیله هیچ کار دیگری انجام نمیدهیم و فیتیله را میبوسیم و کنار میگذاریم.
فروتن در ادامه با بیان اینکه در این مملکت هر آن یک تصمیمی گرفته میشود، تصریح میکند: همین که سال گذشته فیتیله یک سال آف شد و به روی آنتن نرفت، ما پیش خودمان گفتیم دیگر به روی آنتن نمیرویم ولی طی همین یک سال که روی آنتن نبودیم به روی صحنه میرفتیم و در شهرستانها اجرا داشتیم. در حال حاضر هم این جریان همچنان ادامه دارد. فیتیله برنامهی موفقی بوده که در حال حاضر هم به کارش ادامه میدهد. به قول قدیمیها که میگویند هدف ما جلب رضایت مشتری است، وقتی هم مخاطب من راضی باشد یعنی من هم راضیام و در این مساله اعتقادم بر این است که طول کار مهم نیست بلکه عرض کار اهمیت دارد. حسنی که فیتیله دارد این است که عرض پهنای باندش خیلی وسیع است حتی در خارج از کشور هم ما را به اسم عموهای فیتیلهای میشناسند که این شناخت فقط به یک شناخت صرف محدود نمیشود.
او ادامه میدهد: برنامه فیتیله به نوعی به عنوان تداعیکننده یک خاطرهی خوش برای مخاطبان مطرح میشود و مهمتر از آن این است که ما برایشان آدمهایی هستیم که در زندگیشان نوستالوژی شدهاند و یادآور اتفاقات مهم زندگیشان شدهایم.
*** کمبود بودجه ربطی به مخاطبی که پای تلویزیون نشسته ندارد
بازیگر «فیتیله» همچنین با تاکید بر اینکه در «فیتیله» خساست به خرج ندادیم و نخواهیم داد، خاطرنشان میکند: ما در برنامه هر چیزی را که از مردم گرفتیم به آنها پس دادیم. من بارها شنیدهام که گفتهاند یکی از حسنهای برنامهی فیتیله این است که خساست نمیکنند و شاید خیلی از مواقع بودجه نگرفته باشند اما هیچ وقت کوتاهی نکردند و این طور نبوده که چون پول نگرفتهاند خیلی چیزها را به خاطر تحریمها و همچنین وضعیت فعلی بودجه حذف کنند. در فیتیله ما هیچ یک از این کارها را نکردیم و باید بگویم چه پول بگیریم و چه نگیریم 100 درصدش را به مشتری میدهیم چراکه اعتقادمان بر این است که مشکل بودجه به مشتریای که پای تلویزیون نشسته و منتظر برنامهی ماست ربطی ندارد و ما به عنوان هنرمند وقتی روی آنتن میرویم باید کامل برویم.
او میگوید: خدا را شکر میکنم که طی این سالها سعی کردیم کمفروشی نکنیم و مثل ترازوهای قدیمی که طرف مشتری را سنگینتر میگرفتند، نبودیم و اصلا در برنامههای کاریمان چنین مسالهای مطرح نبوده که چون دستمزد نگرفتیم چرا باید بیشتر بالا و پایین بپریم و یک شعر اضافهتر بخوانیم. بارها پیش آمده که ما طلبکار بودیم و برای برنامه از جیب خودمان هزینه کردیم، شعر جدید خواندیم تا کارمان نو باشد. این اتفاق یعنی به اوج کارمان رسیدهایم.
*** دوست نداریم از دنیای بچهها خداحافظی کنیم
در ادامه گلی در بخشهایی از سخنان خود دربارهی علاقهاش به حوزه کودک و فعالیتهایی که طی این سالها در این حوزه داشته، معتقد است، دنیای بچههای دنیای خوبی است.
گلی میگوید: به سبب شیرین بودن دنیای کودکی ما علاقهمند نیستیم که از این دنیا خداحافظی کنیم ولی همیشه پیشنهادهایی بوده و هست. چیزی که طی سالیان گذشته اتفاق افتاده است، سریال «عکاسخانه» بود که در گروه کودک پخش شد ولی مخاطب عام داشت و خیلی از دوستان هم که همدورهی ما بودند گفتند ما فکر نمیکردیم شما برای بزرگسال کار اینچنین هم داشته باشید. اگر اتفاق خوبی در حیطهی بزرگسال بیفتد ما به عنوان بازیگر استقبال میکنیم اما اینکه ما وادی را ترک کنیم و آن را کنار بگذاریم و به کار دیگری مشغول شویم چنین چیزی اصلا وجود ندارد، مگر اینکه یک کار خوبی باشد و ما فکر کنیم که در آنجا میتوانیم یک اتفاق بهتری را رقم بزنیم در غیر این صورت در دنیای بچهها اینقدر کار مانده که انشاءالله فرصتهایی ایجاد شود تا همه آنها را انجام دهیم و اصلا دیگر زمانی برای اینکه به جای دیگر فکر کنیم باقی نمیماند.
گلی در ادامه با اشاره حضور عموهای فیتیلهای در شبکه جامجم یادآور میشود: ما به مدت پنج سال در شبکهی جامجم در کنار هم برنامه اجرا کردیم و بازخورد ایرانیهایی که به طور کلی با ایران قطع رابطهی ذهنی، روانی و فرهنگی کرده بودند و همچنین کسانی که بنا به دلایل دیگر به خارج از کشور رفته بودند قرار گرفتیم. برنامهی ما در آن سالهای شبکهی جام جم باعث شد که مثلا در ایتالیا وقتی از سالن بیرون آمدیم خانم و آقایی به ما گفتند 30 سال است که کلا با ایران کاری نداریم اما امشب دلمان میخواهد بدانیم در ایران چه میگذرد و دوست داریم بپرسیم آیا شما هم این کارها را در برنامههای ایران انجام میدهید که بنده به عنوان مسؤول پاسخ دادم تمام این اتفاقات به شکل غنیتر و شادابتر در ایران هم اتفاق میافتد اما بعد از آن یک اتفاق کاملا ساده رخ داد و آن هم این بود که یک مدیر عوض شد و مدیر جدید آمد. در آن زمان مدیر جدید مدام از ما میپرسید که چرا و به چه علت؟ که من در آن زمان به ایشان گفتم، شما چند سالتان است؟ اگر سنتان را با من هم در نظر بگیرد باید بگویم کاملا بزرگ شدهاید. پنج سال است که این برنامه روی آنتن شبکهی جامجم اجرا میشد اما آقای مدیر آمد و یک سوالی از من پرسید که پنج سال پیش مدیر قبلی شبکه باید از ما میپرسید.
وی با گلایهمندی از اتفاقی در شبکه جام جم برایشان افتاد، خاطرنشان میکند: این اتفاق باعث شد که ما برای همیشه از آنتن جام جم خداحافظی کنیم. آقای زارعان کاملا اطلاع دارند که آنتن این شبکه از لحاظ اقتصادی خیلی ضعیف است. برنامهی آن دوره ما در ایتالیا کاملا جواب داد، تمام این اتفاقاتی که در خارج از کشور افتاد اما به راحتی از آنتن جدا شد و هیچگاه هیچکس نپرسید چرا؟ هر سال هم کاغذهای ابر و باد یا نشان تقدیر به ما میدهند. نمیخواهم وارد مقولهی اقتصادی شوم اما مدیری که میگوید برنامهسازان رفتند و خارج از کشور را گشتند، من میخواهم بگوییم اگر قرار بود برای گشتن برویم با پول خودمان میرفتیم و اصلا نیازی به آن نبود که شما ما را بفرسید به خارج از کشور. در اینجا جوابی از ما برنمیآید. فکر میکنم در یک جایی باید برایش تصمیم قطعی گرفته شود.
در این نشست علی زارعان که به عنوان مدیر گروه کودک و خردسال شبکه دو حضور داشت، با اشاره به رقابت برنامههای کودک در پاسخ به اینکه به عنوان یک مدیر رقابت میان برنامههای را چطور ارزیابی میکنید و چقدر سعی کردید این رقابتها به سمت مثبت سوق پیدا کنند؟ یادآور میشود: این مساله را میشود از یک منظر دیگر نگاه کرد. ما در دنیایی قرار داریم که پیشنهادهای تصویری و رسانهای بینهایت زیاد است و هزاران شبکهی ماهوارهای و اینترنتی و داخلی را هم داریم و پیشنهادهایی را میبینیم که به شما حق انتخاب میدهد که این اتفاق اسمش تنوع تماشا است، یعنی شما حق انتخاب دارید. منطقا در شبکهای مثل شبکه دو هم حق انتخابهای متعدد و متنوعی وجود دارد که به شما این فرصت را میدهد که به سلیقهی خودتان نگاه کنید؛ ضمن اینکه من خیلی شنیدهام و دیدهام که علاقهمندان فیتیلهای از پورنگ خوششان نمیآید و یا بالعکس دوستداران عموپورنگ فیتیله را نمیبینند؛ این یعنی تنوع مناسب برای جواب دادن به تمایلهای متنوع.
زارعان در تکمیل صحبتهای بالا خاطرنشان میکند: این کار منش است. نگاه بزرگوارانه و درست در این زمینه این است که درک کند این تنوع مخل هنر نیست. تنوع نه تنها مخل هنر نیست بلکه باعث میشود یک همه فهمی درست ایجاد شود. بارها آقای مسلمی با من تماس گرفته و دربارهی یک برنامه از سایر شبکههای تلویزیون صحبت کرده است و درباره آنها نظر داده و در واقع کمک فکری کرده است.
وی میافزاید: من یک بار در منش ایشان این مساله را ندیدم که نسبت به برنامهای موضع خاصی داشته باشد. ضمن اینکه در اینجا این نکته مهم است که همه برنامهها باید از حداقل استانداردها برخوردار باشند و به مخاطب وفادار. در یک دنیایی که ما فقط حدود 80 شبکهی کودک داریم و در کنارش 80 پیشنهاد داریم، منطقا باید در فضای خودمان این تعدیلها و پیشنهادات اینقدری باشند که مخاطب حق انتخاب داخلی داشته باشد و جذب کامل رسانههای خودی شود. یک مبارزه مثبت و فعال در مقابل تهاجم فرهنگی.
*** برنامههای تلویزیونی موجودات زندهای هستند که غذا میخواهند
این مدیر تلویزیونی ادامه میدهد: هر برنامهی تلویزیونی یک موجود زنده است که احتیاج به حرکت و غذا دارد و باید قلبش درست کار کند. این موجود زنده توسط یک بزرگتر به نام تهیهکننده حمایت میشود و بدن این موجود واقعا احتیاج به تدبیرگری دارد. در فیتیله مغز پویا و قلب تپنده مثل یک ورزشکاری کار میکند که همیشه در حال دویدن و تلاش کردن است. سرزندگی و تدبیرگری فیتیله مثالزدنی است ضمن اینکه خیلی اوقات این دغدغه وجود دارد و همه برنامههای تلویزیون هم همینطور هستند و واقعا بعضی جاها فیتیله خسته میشود که به نظر من باید این خستگی را درک کرد و پذیرفت که یک برنامه نیازمند حمایت مناسب است و سازمان هم باید تلاش کند؛ اما عجیبترین چیز حداقل در برنامهی فیتیله این است که فراز و فرودهای مالی به کیفیت کار تأثیری نمیگذارد و عوامل به وظیفه خود متعهد هستند.
وی همچنین دربارهی حضور اسپانسرها در تلویزیون نظرش را اینگونه مطرح میکند: ما سه نوع اسپانسر و حامی مالی داریم که یک نوع آن هدفش با ما یکی است مثل محیط زیست. زمانی که محیط زیست در برنامهها حضور داشته باشد و حامی فیتیله شود و عموهای فیتیله ای تصمیم بگیرند منطقهای از ساحل مازندران را پاکسازی کنند چقدر این اقدام زیبا و شکوهمند است. در واقع این اقدام هدف مشترکی است که بخشی از آن را نیروی انسانی تقبل میکند و بخش دیگر (مالی) را نهادی دیگر. این نهادها عمدتا طی سالهای گذشته بسیار کم مهر با تلویزیون برخورد کردهاند؛ یعنی آنجا که باید سرمایهگذاری میکردند این کار را انجام ندادند.
مدیر گروه کودک شبکه دو با اشاره به بها دادن به قشر کودک در این نشست اینگونه توضیح میدهد: 80 درصد از هویت رفتاری کودک تا سن هفت سالگی شکل میگیرد؛ یعنی اگر محیط زیست ما هزار تومان پول دارد، باید 80 تومان آن را تا هفت سالگی کودک هزینه کند. نهادهایی که باید ما را حمایت کنند و هم هدفهایشان را با برنامههای کودک نشان دهند کمی با تلویزیون فاصله دارند و کم لطف هستند.
او ادامه میدهد: نوع اول اسپانسر همین گروههای نامبرده شده هستند که خیلی کم حضور دارند و بیشتر اوقات نمیآیند. نوع دوم اسپانسر، اسپانسری است که مصرف ایجاد میکند یعنی ذاتا ما را به سمت و سوی مصرفکردن یک جنس پیش میبرد؛ به عنوان مثال فرض کنید از فروش سیدیهای عموهای فیتیلهای یک و یا یک جعبه مدادرنگی و یا هر چیز مشابه دیگری تبلیغاتی میشود که فروش ایجاد میکند و به نوعی اقتصادی هستند. شاید از لحاظ عدالت این اقدام اشکال داشته باشد که همه بچهها نمیتوانند به کالاها دسترسی پیدا کنند ولی باز هم به نظر من این اقدام مفید و خوب است.
وی میافزاید: نوع سوم مشارکت یا همان اسپانسر، مشارکتی است که یک طرف دارد و آن هم مصرف است مثل ماکارونی، چیپس و خیلی از فرایندهای دیگر که در استاندارد جهانی برای کودک فرایندی است که باید به درستی مدیریت شده. حداقل برای من به عنوان کسی که میخواهم کار کودک را درک کنم این نوع مشارکت باید باز تعریف شود؛ بازتعریف یعنی آنکه اثرات این فرآیند را درک کنیم و در تنگناهای اقتصادی مفاهیم اقتصاد رسانه را بررسی کنیم.
زارعان تاکید میکند: هنرمندانگی این قضیه این است که دوستان ما در فیتیله سعی کنند این محصول را در نمایش و بدنه برنامه آن را تنیده کنند و در واقع جزو تار و پود فرش برنامه شود نه اینکه به یک باره یک محصول مشخصا تابلو شود و در برنامه بیش از حد به آن پرداخته شود. من امیدوارم نهادهایی که موظف هستند بیایند و از یک فرآیند تبعیت کنند بیایند و کمک کنند مادر تعاریف و تنیدن تبلیغات در بدنه برنامهها نیازمند بررسی و تکمیل فرآیند هستیم.
*** فیتیله به خاطر حضور من بِرند نشد
علیرضا آقایی - تهیه کننده برنامه فیتیله - که در این نشست شرکت کرده بود ابتدا با اشاره به ورودش به گروه فیتیلهایها یادآور میشود: پس از رفتن آقای قناد از برنامه فیتیله، یک دوره یک ساله تهیهکننده آقای طبیبی بود که بعد از آن هم حدود هشت ماه این برنامه به شکل گلچین به روی آنتن رفت تا اینکه از عید نوروز امسال، بنده تهیهکنندگی فصل جدید فیتیله را بر عهده گرفتم.
این تهیهکننده سپس دربارهی وقوع برنامه فیتیله و دغدغههای مالی موجود در سازمان صداوسیما اینگونه توضیح میدهد: در ابتدا باید بگویم که این طور نیست که فیتیله به خاطر حضور من برند شده باشد. به اعتقاد من فیتیله امروز یک برنامهی تلویزیونی نیست بلکه یک جریان است، کماینکه خروجیهایی که از آن داریم مصداق مطلب ماست. در یک روند هشت - نه ساله، این برنامه به جایگاهی میرسد که باید تعریفی از خودش به عنوان یک برند داشته باشد و اما امروز همان جایگاه است، چه من میآمدم و چه نمیآمدم.
وی فیتیله را فارغ از یک برنامه تلویزیونی میداند و میگوید: فیتیله فارغ از یک برنامهی تلویزیونی است، چرا که ماهیت برند فیتیله مجزا از تلویزیون است. امروز سازمان صداوسیما دچار یک معضل شده و آن هم بودجه است که این فقط معطوف به شبکه دو نیست بلکه تمام شبکهها این روزها مشکل بودجه دارند به نحوی که هیچ برنامهای بدون حضور اسپانسر نمیتواند ادامه مسیر دهد و طبیعی است که این امر در برنامهی ما هم صدق میکند.
آقایی در ادامهی صحبتهایش درباره حضور اسپانسرها در برنامهها بیشتر توضیح میدهد و میگوید: علاقهمندیم بدون حضور اسپانسر کارمان را انجام دهیم و آزادانه کار کنیم چراکه اسپانسر برایمان محدودیت ایجاد میکند. بدیهی است که نمیتوانیم از این ماجرا فرار کنیم و این موضوع را کتمان کنیم اما امروز صادقانهاش این است که بقای این برنامه به حضور اسپانسر بستگی دارد. امیدوارم در آینده این محدودیتها برداشته شود.
در پی صحبتهای تهیهکننده «فیتیله»، مدیر گروه کودک شبکه دو با اشاره به بودجه فرهنگی کشور در حوزه کودک خاطرنشان میکند: باز هم تاکید میکنم که 80 درصد شخصیت کودک تا هفت سالگی نقش میبندد اما آیا 5 درصد بودجهی فرهنگی کشور خرج کودک میشود؟ کل کشور مساله کودک ندارند و من فکر میکنم کشور احتیاج به یک حرکت قوی دارد.
در ادامه مسلمی با بیان اینکه بحث کودک در تلویزیون، سینما و تئاتر نیست، ادامه میدهد: بحث کودک یک معضل شده است. ما به 15 - 16 کشور خارجی سفر کردیم و برای بچهها تئاتر اجرا کردیم. یکسری مشکلات در حوزه کودک وجود دارد که اگر حل نشوند همین دو سه گروهی هم که برای کودکان برنامه اجرا میکنند باقی نمیمانند. من میخواهم صحبتهایم را به صورت خیلی شفاف بازگو کنم و آن هم این است که اگر عشق به عموهای فیتیلهای نسبت به کارشان که خیلی برایشان مقدس است، نباشد چند سال پیش باید از این حوزه خداحافظی میکردند؛ چرا که تنها چیزی که باعث میشود ما بمانیم فقط مخاطبانمان است.
*** مسلمی: تنها چیزی که باعث شده دوام بیاوریم، خنده مردم است
وی میگوید: این حمایت از سوی مردم همیشه باید باشد چرا که ما سرمایههای مملکت هستیم و خدا این لطف را به ما داشته که در جایی قرار بگیریم تا یکسری از چیزها را از ما یاد بگیرند و الگویشان باشیم و در واقع نشاط و شادی را به خانههایشان بیاوریم. تنها مسالهای که باعث شده ما در این حوزه دوام بیاورم همین خندهی مردم و خواستن ماست وگرنه در هیچ کجای دنیا این طور نیست. باید از برندها استفاده شود و از آنها حمایت شود. اگر واقعا عشق ما به کارمان نباشد سالیان پیش باید این حوزه را کنار میگذاشتیم اما هیچ وقت نمیشود بچهها را رها کرد.
*** وقتی بحث فیتیلهایها به حاشیههای اجرایشان در جهرم رسید
در ادامه گفتوگوهای مفصل اعضای گروه فیتیله، بحث به اجرای عموهای فیتیلهای در شهرستان جهرم و به روی سن نرفتن آنها میکشد که علی فروتن با گلایه از شایعاتی که از آن ماجرا رخ داده بود، اعتراضش را اینگونه منتقل میکند و میگوید: ما نمیتوانیم وجود آدمها را تغییر دهیم. مواردی در برنامهی ما اتفاق افتاد، همچنین اتفاقی که برای خاله شادونه اتفاق افتاد که واقعا اسمش اتفاق بود و دلیلش هم عدم آگاهی افراد برنامهگذار در آن شهر بود. در این اتفاق خاله شادونه مقصر نیست. به عنوان مثال میخواهم اجرای برنامهمان در شهرستان جهرم را توضیح دهم که پست سر عموهای فیتیلهای چقدر حرف زده شد و متاسفانه از خود تلویزیون هم در برنامهی 20:30 گله کردیم.
او میگوید: در اینجا باید بگویم جامعهی خبرنگاری دنبال خبر چاپ کردن است ولی خبر تا چه حد ممکن است صحت داشته باشد. هزاران اتفاق جنایی در دادگاههای جنایی میافتد اما هیچ کس آنها را بُلد نمیکند ولی ما چون مشهوریم این اتفاقات خیلی سریع منعکس میشود و ای کاش این اتفاقات به حق باشد.
وی با توضیحات تکمیلی اجرایشان در جهرم ادامه میدهد: در برنامهای که برای اجرای آن به جهرم رفته بودیم، ما در شهر لار اجرا داشتیم و به خوبی برنامه را برگزار کردیم و شبانه راه افتادیم تا خودمان را به جهرم برسانیم اما اینجا یک سوال مطرح میشود برای خیلیها که پشت سر ما حرف درآوردند و آن هم این است که اگر قرار نبود اجرا داشته باشیم به چه دلیل به جهرم رفتیم؟ ضمن اینکه قبل از ورودمان به جهرم کل پولمان را گرفته بودیم اما فرماندار جهرم و شهردار آنجا آمده بودند تا به قول معروف دودره بازی را سر مردم شهر خودشان دربیاورند و باید بگویم فرد برنامهگذاری که در آنجا بود، 600 بلیت به شهرداری داده بود که مبلغ هر بلیت 3500 تومان بود اما شنیدیم که هر یک از بلیتها را بیشتر از مبلغ واقعی یعنی بین 11 الی 12 هزار تومان میفروختند و برای خودشان کاسبی راه انداخته بودند. از طرفی دیگر، برنامهگذاری که از این مسائل خبری نداشت در آنجا داشت نابود میشد و به عنوان یک مسؤول آمد و به ما گفت من شخصا از شما دعوت کردم اما الان میگویم نروید روی صحنه.
فروتن با گلایه از اینکه هیچکس این خبر را از ما نگرفت، اظهار میکند: ما پولمان را از برنامهگذار گرفته بودیم و زمانی که به تهران برگشتیم همان پول را به حساب برگرداندیم. در اینجا میخواهم بحث عدالت را مطرح کنم. در آن بحبوحه، فرماندار جهرم به ما گفت شما برنامه را اجرا کنید من ماشین این فرد را میفروشم و خودش را هم به زندان میاندازم.
در ادامه صحبتهای فروتن، مسلمی - کارگردان فیتیله - در تکمیل سخنان همکارش میگوید: با اشاره به صحبتهای فروتن باید بگویم مدتها پیش که در کرج برنامه اجرا میکردیم، دکور برنامه شکست، در حالی که هیچ اتفاقی نیافته بود اما تمام سایتها اینگونه خبر را زدند که آمبولانس آمد در برنامهی عموهای فیتیلهای و مجروحین خونین و مالین شدند! یک تصویر عجیب و غریبی هم روی خبر گذاشته شد که حیرتآور است.
سپس فروتن مجددا با اشاره به سخنانش اینگونه توضیح میدهد: گاهی اوقات این بیانصافیها در حوزه خبر و اطلاعرسانی اتفاق میافتد که این اصلا ربطی به گروههایی که میروند و برنامهای را اجرا میکنند ندارد.
در ادامه مدیر گروه کودک شبکه دو با بیان اینکه ما یک تلویزیون استاندارد نداریم، خاطرنشان میکند: باید توضیح دهم که در این راستا افراد دو بخش هستند؛ یک بخش حقیقی و دوم بخش حقوقی. دوستان من انسانهای مستقلی هستند و حتی برخی از آنها در استخدام صداوسیما هم نیستند و کاملا آزادند که این شامل بخش حقیقی میشود. بخش حقوقی آن وقتی است که در تلویزیون حضور پیدا میکنند اما بخش سومی هم پیدا میکنند که برای مثال آقای فروتن را به عنوان یکی از عموهای فیتیلهای میشناسند.
وی میافزاید: بخش سوم یعنی اینکه بخش حقیقی و حقوقی با هم ترکیب میشوند که در اینجا دیگر به اخلاق فردی برمیگردد که خود فرد باید متعهد باشد که انصافا هم دوستان ما در این راستا تعهد دارند و رفتار و منششان تاکنون ثابت کرده که رفتار کاملا اخلاقگرایانه دارند. من تا به حال ندیدم سر برنامههای مختلف یک بار عموهای فیتیلهای بعد از اتمام برنامه به کودکان کم محبتی کنند. آنها بعد از ساعتها خستگی اجرا، باز هم با بچهها مهربان هستند و تاکنون هیچ توهینی هم صورت نگرفته است.
در پی صحبتهای زارعان، تهیهکننده فیتیله با ارائه توضیحاتی دربارهی قراداد بازیگران و هنرمندان در ایران و خارج از کشور اینگونه بیان میکند: یک سوپراستار آمریکایی در حوزههای خارج از ایران حق ندارد بدون جایگاه و تهیهکنندهای که با او قرارداد دارد، چه در تلویزیون و چه در سینما در جای دیگر کاری داشته باشد و حتما باید با اجازهی جایگاهش وارد عمل شود که ما این مساله را در ایران نداریم. در آنجا اگر یک هنرپیشهای کار میکند وجهی را بابت قراردادش دریافت میکند و اگر همان کار سالهای بعد هم چندین بار از تلویزیون تکرار شود بازیگر دوباره وجهش را بر مبنای قرارداد میگیرد و اصلا ممکن است آن بازیگر بازنشسته شده باشد پس این اتفاق یعنی به لحاظ مدیریت زندگی آن بازیگر ساپورت میشود و هیچ دلیلی ندارد که از حقوق خودش تعرض کند اما ما در کشورمان این تعریف را نداریم و من خیلی صادقانه باید بگویم که خیلی مواقع درآمد استیج فیتیلهایها صرف درآمد سایر برنامهها میشود که البته جزو مطالبات محسوب میشود.
آقایی در ادامه با بیان اینکه بین ما و تلویزیون یک رابطهی مادر و فرزندی وجود دارد، خاطرنشان میکند: نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که رابطهی مادر و فرزندی یک رابطهی دو سویه است و باید بگویم رابطه ما با تلویزیون مثل رابطه مادر و فرزندی است.
او ادامه میدهد: من دربارهی کشوری حرف میزنم که حدود 15 - 16 میلیون خردسال، کودک و نوجوان دارد و بزرگترین جمعیت ممکن کودک و نوجوان در خاورمیانه است. در خیلی از کشورهای اروپایی جمعیت کودک و نوجوان بیشتر هستند. تلویزیون یک بخشی است و یک ظرفیت محدودی از منابع مالی در اختیارش است. شاید آقای مسلمی بگوید ما سالیانه ظرفیت ساخت سه فیلم سینمایی را داریم اما آیا سرمایهگذار برای کار سینمایی وجود دارد؟ و اصلا تلویزیون با این بودجهای که دارد این کار را میتواند انجام دهد؟
در پی این نشست، محمود شهریاری دربارهی حضور اسپانسرها در برنامههای کودک تلویزیون نظرش را اینگونه عنوان میکند: شخصا با واژهی اینکه حمایتکننده آزاردهنده است خیلی موافق نیستم چرا که ممکن است دوستان اسپانسر دیگر جلو نیایند و کارها را حمایت نکنند و از همین برنامههای نصفه و نیمه هم بیافتیم و اصلا پولی نباشد که برنامهای تولید شود؛ ضمن اینکه ایرادی ندارد ما در برنامهها چیپس و پفک تبلیغ نکنیم که ضرر دارد اما در عوض کالایی تبلیغ شود که انرژی یک خانواده تأمین میشود و به نظر من اصلا حضور آنها در تلویزیون به ویژه در برنامههای کودک اشکال ندارد.
این مجری شناخته شده تلویزیون ادامه میدهد: اگر حمایتکنندهها در برنامههای تلویزیون حضور نداشته باشند این برنامهها پخش نمیشوند اما نکتهای که وجود دارد این است که من یک سفری به کشورهای خارجی داشتم و طی سفری که به یکی از شهرهای ژاپن رفته بودم در آنجا با چشمان خودم دیدم که چقدر برای کودک ارزش قائل میشوند. به عنوان مثال مدرسین کلاس اول کودکان حتما باید مدرک دکترا داشته باشند. ممکن است برای تدریس در دبیرستان از افراد لیسانسه استفاده شود اما خیلی تأکید دارند که بچههای کلاس اولی حتما باید مدرسانشان فارغالتحصیلان دکترا باشند. به نظرم همین اتفاقات در ژاپن میافتد که ژاپن یک دفعه میشود ژاپن. ما باید روی نسل آینده کار کنیم. اگر بخواهیم کشور را نجات دهیم و بازارهای جهانی را در همه زمینهها بگیریم باید روی نسل آینده کار کنیم.
شهریاری میافزاید: کشور ژاپن از همان ابتدای کودکی و مقطع دبستان روی کودکانشان کار میکنند که یک دفعه میبینیم در فوتبال و سایر عرصهها قدرتمند میشوند؛ به عنوان مثال نباید از کارتون فوتبالیستها که کشور ژاپن آن را ساخت و تأثیر آن بر موفقیت فوتبال این کشور بگذریم. همین اتفاقات میافتد که یک دفعه میبینیم ژاپن همه بازارهای جهانی را تسخیر میکند. با اینکه خودمان این موضوع را میدانیم و همه هم میدانند و مصر هستند که واقعا ضریب هوشی نوجوانان و کودکان ما را هم ندارند و حالا اگر همین سرمایهگذاری که در آنجا انجام میشود، در ایران روی نوباوههای ما انجام شود میبینیم که چه تأثیر مثبتی خواهیم گرفت.
او میگوید: اگر مسؤولان کشور به این باور رسیدند که سرمایهگذاری، هزینه نیست، کار ما درست میشود و در همه زمینهها هم پیشرفت خواهیم کرد اما تا زمانی که کودک را دست کم بگیریم و به علت اینکه چون ناتوان است و نمیتواند پای صندوقهای رأی بیاید، برایش اهمیت قائل نشویم این تفکرها بازدارنده میشوند و ما پیشرفت نخواهیم کرد.
شهریاری همچنین در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر اینکه چقدر به عنوان هنرمند کودک را جدی گرفتهاید؟ خاطرنشان میکند: از نظر من به عنوان یک فرد فرهنگی که تمام عمرم را در این مقوله گذراندهام کودک جدیترین موضوع فرهنگی هر جامعهای منالجمله ایران است. ما هر چه در زمینهی کودک کار و تلاش کنیم باز هم کم است. خاطرات کودکی تنها خاطراتی است که تا آخر عمر هر فردی در ذهنش ماندگار میماند و فراموش نمیشود. ما ممکن است برخی از خاطرات میانسالیمان را فراموش کنیم اما خاطرات کودکی تا پایان عمر با ما همراه خواهند بود. من شخصا به این مساله اعتقاد راسخ دارم و بر این اساس هم تمام برنامههایم را با کودک آغاز کردم و زمانی هم که آقای مسلمی برای حضور در فیتیله به من پیشنهاد داد، پذیرفتم.
او با اشاره به ورودش به حیطه کودک در زمینه اجرا یادآور میشود: من از سال 1361 وارد حیطهی اجرا در تلویزیون شدم. در آن زمان یک مسابقه برای شبکهی یک سیما با عنوان «عطر و گلاب بپاشید» داشتم که بعدها نامش به «بخور بخور» تغییر پیدا کرد. در آن زمان که وارد حیطهی اجرا شدم فقط شبکهی یک و دو سیما بود که شبکهی دو هم 24 ساعته نبود. میخواهم این را بگویم که در هرحال اجرایم را با کودک شروع کردم و ازاین بابت خیلی هم خوشحال هستم. زمانی هم که برای فیتیله به من پیشنهاد شد با اطمینان خاطر اقدام کردم و همکاریام را با دوستان شروع کردم هر چند که در این زمینه به خاطر برنامههایی که پیش از این برای بزرگسالان اجرا کرده بودم منتقدان جدی هم دارم.
او ادامه میدهد: به عنوان مثال اخیرا آقای محمد اصفهانی نسبت به من خیلی انتقاد داشتند که چرا برنامهی کودک اجرا میکنم یا به عنوان مثال رضا فیاضی با وجودی که خودش در گروه کودک کار میکند به من انتقاد جدی داشت که من نباید به گروه کودک میآمدم اما از طرفی دیگر فردی مثل احمد نجفی از ورود من به حیطهی کودک بسیار خوشحال بود و میگفت کار خوبی کردی که به گروه کودک آمدی.
شهریاری میگوید: در اینجا میخواهم بگویم هم منتقدان جدی دارم و هم موافقان زیاد که هر دو افراد کاملا جدی و تحصیلکرده هستند.
او با اشاره به لزوم اهمیت دادن به قشر کودک، میگوید: در اینجا باید تاکید کنم که کودک موجود فوقالعاده مهمی است که در همه زمینهها باید به او اهمیت داد. ما اگر میخواهیم در زمینهی ورزش به موفقیت برسیم، باید از همین حالا برای آینده روی کودکانمان کار کنیم. همچنین در سایر حوزهها هم باید این اتفاق بیفتد؛ ضمن اینکه نباید از جملهی امام (ره) غافل شویم که فرموده بودند، «طرفداران من الان در قنداق هستند» اگر روی این مساله کار شود مطمئن باشید در آینده برداشت خوبی خواهیم داشت.
*** زارعان: تلویزیون ما خیلی نجیب است
سپس زارعان در مقام یک مدیر تلویزیون در این زمینه اینگونه پاسخ میدهد: معتقدم تلویزیون ما بسیار نجیب است؛ یعنی اگر شاخصههای استاندار رفتاری و محتوایی را در کل تلویزیون بسنجیم درست هستند. من به عنوان یک مدیر کاری با ایرادهای محتوایی، موردی، مشکلات خاص و حتی گفتارهای سلیقهای که ممکن است گاهی سلیقهی خودم هم به عنوان مدیر اشتباه باشد، ندارم اما کلیت ماجرا این است که تلویزیون ما بسیار نجیب است و این نجابت در رفتار و محتوایش مشهود است. مواردی که مطرح شد اعم از دوبلهی انیمیشنها در بیرون، مربوط به وزارت ارشاد میشود و وزارت ارشاد است که به آنها مجوز میدهد.
او در عین حال تاکید میکند: کمدقتی در حوزه انیمیشن از کمتخصصی بخشهایی سرچشمه میگیرد که نظارت کافی بر روی لوحهای فشردهای که به بازار میآید، وجود ندارد؛ به عنوان مثال از لحاظ فنی و استانداردهای تصویری تلویزیون، ما بسیار کشور پیشرفتهای هستیم. اگر هم در جایی ایراداتی وجود دارد این طبیعت، تخصص فنی است. اما یک نکته فراتر از این میگویم آن هم این است که به نجابت تلویزیون اصرار دارم و دیگر اینکه به قوی بودن حوزهی فنی در کشورمان اعتقاد دارم.
زارعان ادامه میدهد: ما وقتی میخواهیم، کتاب بخوانیم باید خواندن و نوشتن بلد باشیم که بتوانیم کتاب را بخوانیم. حالا که قرار است از یک رسانه جدید به نام تلویزیون استفاده کنیم، چطور است؟ در اینجا هم نیاز به سواد بصری داریم و هم سواد بصری در کودکان برای فهم نشانهها. در این شرایط گروهی مثل فیتیله که بیش از یک دهه تلاش کرده تا روی آنتن باقی بماند سواد لازم را فرا گرفته است. من تصور میکنم نیاز است دربارهی سواد بصری و تماشای درست در نزد خانوادهها و همچنین کودکان، بازنگریهایی داشته باشیم.
مدیر گروه کودک شبکه دو همچنین با بیان اینکه فیتیله یک گروه کاملا حرفهای است،خاطرنشان میکند: باید بگویم که آقای مسلمی (کارگردان و بازیگر) نویسندهی کار هم نیست؛ چرا که معتقد است نویسندگی یک ردهی دیگر دارد. در حالی که میتواند نویسندگی برنامه را هم انجام دهد اما برای این گروه، فکر شده است و اینطور نیست که یکدفعه چند نفر دور هم جمع شده باشند و یکی از آنها بگوید من هم کارگردان هم تهیهکننده و هم بازیگر هستم. حرفهایگری در تولید یعنی اینکه کسب تولید کامل شود. این امر از مُنشی صحنه گرفته تا طراح دکور و نویسنده و سایر عوامل را شامل میشود که باید بگوییم این تعدد و تنوع در فیتیله کاملا مشهود است.
شهریاری همچنین با تأکید مجدد بر اینکه حمایتکنندگان برنامه فیتیله افراد نجیبی هستند، اظهار میکند: حمایتکنندگان ما افراد نجیبی هستند؛ ضمن اینکه در برنامهی فیتیله تهیهکننده برنامه به سراغ کالایی رفته که حداقل ضرری برای مردم نداشته باشد و این مساله خیلی مهم است.
علی فروتن با زنده کردن یاد استاد حمید سمندریان و تجربیاتی که از وی کسب کرده است، میگوید: در اینجا جا دارد از استاد بزرگوارمان آقای سمندریان یاد کنم که میتوان گفت تمام هنرمندان نمایشی این مملکت مدیون ایشان هستند. چند سالی زیر دستش به عنوان شاگرد آموزش میدیدیم که کلاسمان 50 - 60 نفره بود. یک روز بر حسب کنجاوی از وی سوال کردم آیا همه ما 50 - 60 نفر قرار است بازیگر شویم؟ که ایشان گفتند خیر؛ اینجا ما بینندهی درست تربیت میکنیم و شاید از این گروه هیچ یک بازیگر نشوند و واقعا هم همین اتفاق افتاد و از میان 60 نفر پنج - شش نفر بازیگر شدند و به کار هنر ادامه دادند.
وی میافزاید: زیباترین حرف مرحوم سمندریان این بود که همیشه به ما میگفت، ما بینندهی درست تربیت میکنیم نه بازیگر.
*** باید از وجود ماهواره دلهره داشته باشیم وقتی ...
فروتن ادامه میدهد: آقای شهریاری در میان صحبتهایشان به نکتهای اشاره کردند و گفتند که در ژاپن برای کلاساولیها باید حتما استادی درس بدهد که دکترا داشته باشد اما در اینجا ما برای بچههایمان کم کاری کردهایم و از بچگی به آنها یاد ندادهایم که چه چیزی خوب است و چه چیز بد است و در حال حاضر هم با وجود ماهواره مدام دلهره داریم که کودکمان کانال را عوض نکند. اگر بچه را درست تربیت کنیم دیگر نباید نگرانی وجود داشته باشد و آنجاست که میتوانیم کودک را با 100 کانال و یا حتی بیشتر در خانه تنها بگذاریم. مشکل ما این است که فقط ماهی خوردن را به بچههایمان یاد دادهایم و متاسفانه ماهیگرفتن را به آنها نیاموختهایم. زمانی که کودک از بچگی با این مسائل آشنا شود و خوب را از بد تشخص دهد خودش یقهی من هنرمند را میگیرد و میگوید چرا این طور کار میکنی؟ و در نهایت آب دهانش به خاطر چهار حرکت و دو تا عروسک عجیب و غریب راه نمیافتد و دیگربه حرفها و پیامهای دیکته شده ماهواره توجه نمیکند.
در ادامه صحبتهای فروتن، محمود شهریاری در این زمینه اینگونه توضیح میدهد: به عنوان مثال ما در کشورمان اجازه نمیدهیم که یک خواننده در تلویزیون خودمان حضور داشته باشد اما بعد از مدتی همین خواننده به خارج از کشور مهاجرت میکند و در ماهواره معروف میشود و به قول معروف آنقدر معروف میشود که از به تلویزیون داخل نمیآید و ما بعدها چارچوب در را درمیآوریم تا داخل شود.
نمونههایی مشخصی هم در این باره وجود دارند که من نمیخواهم اسم ببرم؛ عدهای از همین خوانندهها در یک مسابقه خوانندگی در یکی از شبکهها شرکت میکنند و بعد از اینکه به معروفیت رسیدند ما مجبور میشویم به آنها مجوز دهیم تا به تلویزیون بیایند سپس میلیونها تومان خرج میکنیم تا فقط حضور داشته باشند که به نظرم این افراط و تفریطها همیشه کار دستمان میدهد.
شهریاری همچنین درباره مجریانی که پس از سالها فعالیت کنار گذاشته میشوند، میگوید: مشکل همین جاست که به عنوان مثال در مراسم تنفیذ آقای روحانی گفته شد که خودمان را تقویت کنیم و مطمئن باشیم که تمام مسائل درست میشود. ما اگر خودمان را تقویت نکنیم و استعدادهایمان را از بین ببریم و به بهانههای بسیار واهی افراد را متفرق کنیم این مسائل پیش میآید. نمونهی بارز آن در مورد هنرمندان است که متاسفانه به دلایل کاملا ابتدایی و پیش پا افتاده آنها را دلگیر و اذیت میکنیم. برنامهای که در آن به مقدسات ما توهین نشده و به مسائل مذهبی و ملی ما هم هیچ توهینی نشده است فقط به خاطر یک سلیقه آن را کنار بگذاریم، بعد دچار خسران میشویم.
در ادامه صحبت از اجرای برنامهها در ماه مبارک رمضان میشود و این سوال مطرح میشود که چرا گاهی به خاطر درگیر کردن احساسات مخاطب، از راههای دیگری وارد میشوند و فضای معنوی برنامهها را با غم و اندوه اشتباه میگیرند و احساس میشود به بهانهی معنویت از احساسات مخاطب سوءاستفاده میکنند؟
مدیر گروه کودک شبکه دو در این زمینه میگوید: من با این نظر کاملا مخالف هستم چرا که ویژگی رسانه این است که آنچنان را آنچنانتر بکند. به عنوان مثال خود برنامهی فیتیله بارها به سراغ ایتام رفته است، شخصا معتقدم برنامهای مثل «ماه عسل» خیلی موفق بود. فیتیله و همچنین عمو پورنگ هم جزو برنامههای موفق تلویزیون هستند.
وی ادامه میرهد: زمانی که با آقای شهریاری آشنا شدم سال 75 بود که من ناظر بودم و ایشان مجری بود. آقای شهریاری چندین روش در بیانش کشف کرده است که من فکر میکنم در این تنوع و تعدد نباید به ممیزی برسیم به دلیل اینکه ما در ایران شبکه خصوصی نداریم و موسسات فرهنگی هم کمکار هستند و هیچ کاری تولید نمیکنند تا روبروی هم قرار بگیرند به همین علت است که ذرهبین ما کمی تحدبش زیاد شده و زیاده از حد روی اجزا و ایرادات نگاه میکنیم.
او اظهار میکند: من اوایل کار زمانی که به برنامهی فیتیله نگاه میکردم یک نکاتی را میدیدم که بعدها به این نتیجه رسیدم که تمام این نکاتی که از نظر من نکته هستند نکته نیست بلکه سلیقه است. ما همیشه سعی داریم از سلیقهی خودمان دفاع کنیم در حالی که سلیقهها را باید کنار گذاشت و سپس به برنامهها نگاه کرد.
سپس فروتن در همین زمینه اظهاراتی داشت: در برنامهای مثل «ماه عسل» شکی در اجرای خوب آقای علیخانی نیست چرا که این برنامه اقتضای ماه مبارک رمضان است و حرفهایی در این ماه میزند کاملا مناسب است. یک جاهایی واقعا دست روی نقاط حساس میگذارد و فشار میدهد و حال افراد را دم افطار بر هم میریزد ولی به اعتقاد من این برنامه خیلی خوب و موفق بوده نه به دلیل اینکه دست روی نقاط حساس مردم گذاشته و آنها را فشار میدهد چرا که در مقابل یکسری از برنامهها هستند که اساسا روی اعصاب افراد راه میروند و فرد را بر هم میریزنند اما ماه عسل برنامهای است که واقعگرایانه پیش میرود و مردم را با واقعیات، معجزه و حرکت و اینکه باور کنید خدایی هم هست و اینکه خداوند همیشه دم دستمان است و خیلی از ما دور نیست، آشنا میکند.
مسلمی - کارگردان «فیتیله» - هم در این راستا معتقد است: این مساله وقتی در برنامههای دیگر هم عنوان میشود آنوقت است که حالت سوءاستفاده پیدا میکند. تعریف برنامهی «ماه عسل» همین است.
مسلمی میگوید: متاسفانه گاهی اوقات میبینیم که شبکههای دیگر تلویزیون همین مساله را در برنامهشان میآورند و در واقع این مساله شکل کپی پیدا میکند و باعث میشود مخاطب احساس کند از او سوءاستفاده میشود و به شعور او احترام گذاشته نمیشود. اگر در این مساله یک دستهبندی وجود داشته باشد این اتفاقات به وجود نمیآید. اگر فقط این مساله تعریف یک برنامه باشد میشود با آن کنار آمد اما چون در برنامههای مشابه هم گاهی دیده میشود مشکل سوءاستفاده پیدا میکند.
وی در این زمینه اینگونه اظهار میکند: البته این موضوع به برداشت و نگرش ما بستگی دارد؛ به عنوان مثال در برنامهی فیتیله ما یک خانوادهای را آوردیم که اعضای فرزند مرگ مغزی خودشان را اهدا کرده بودند. ما این مساله را کاملا شاد اجرا کردیم چرا که اعضای بدن این کودک به 9 نفر زندگی بخشید؛ بنابراین ما شادشاد پیش رفتیم تا جایی که پدر و مادر این کودک در برنامه آن روز ما، گفتند و خندیدند و بعد رفتند. اما در برنامهی دیگری همانها میآیند و گریه میکنند به همین خاطر این مساله بستگی به نگرش برنامه دارد.
سپس مسلمی با تکمیل صحبتهای شهریاری اینگونه بیان میکند: البته نگاه ما این است که فقط در ماه مبارک رمضان چنین اتفاقاتی در برنامهی فیتیله نیفتد، یعنی باید در طول سال بحث اهدای اعضا و موضوعاتی از این دست فرهنگسازی شود.
سپس زارعان با بیان اینکه «فیتیله» یکی از برندهای پربینندهی مداوم تلویزیون در کل صداوسیماست، خاطرنشان میکند: من شخصا برنامهی «نود»، «عمو پورنگ» و «فیتیله» را میبینم چرا که همین برنامهها جزو برندهای مداوم تلویزیون هستند. یک نکته دیگر در ارتباط با برنامهی فیتیله میخواهم بگویم و آن هم این است که فکر نمیکنم بیشتر از 30 درصد از ظرفیت فیتیله استفاده شده است. این برنامه حداقل 10 سال دیگر ارزش رسانهای دارد و توان قابلیتی آن خیلی بیشتر است.
وی میافزاید: نکته قابل توجه دیگر اینکه مجموعه دوستان ما در برنامهی فیتیله فقط به یک برنامهی تلویزیونی فکر نمیکنند بلکه در آینده شاهد باشگاه تماشاگران فیتیله و حضور فعالتر آنها در فضای مجازی و همچنین تولید محصولات میان خطی خواهید بود. دوستان ما در گروه فیتیله بینهایت به این نکته توجه دارند و به محصولات جدید فکر میکنند که ما را از تلویزیون به عنوان یک رسانهی لحظهای، به یک محصول چند لایه برسانند و در واقع عمق این رسانه را چند برابر کنند. گروه فیتیله به چند وجهی شدن توجه دارند و خدا را شکر که به این مساله فکر میکنند.
این مدیر تلویزیون در ادامه پحبتهایش را با اشاره به وضعیت مالی سازمان صداوسیما اینگونه مطرح میکند: شبکهی دو سیما و معاونت سیما و همچنین مدیر شبکه دو حتی خود آقای ضرغامی، مداوم در پی بهتر کردن وضعیت هستند. شاید بعد از سالهاست که فیتیله در یک استودیوی ثابت کار میشود و قبلا دکور برنامهها بعد از پخش جمع میشد اما در حال حاضر حداقل نصف یک استودیو مخصوص دکور فیتیله است و دکور ثابت میماند و متغییر نیست. تمام این اتفاقات القای امید است که ما باید کمکم به یک فضای بهتر برسیم و باید ببنیم که کودک و نوجوان مساله کشور ما هستند یا خیر؟ و اگر نیستند باید مسالهی کشور شوند. این همه ساعت گفتگوی انتخاباتی و مناظره دیدیم و شنیدیم اما تاکنون چیزی دربارهی کودک نشنیدهایم. دربارهی تمام اقشار در برنامهها اعم از کشاورزان، آهنگران و ... حداقل در تکلم یاد شده است، اما به قول آقای شهریاری به دلیل اینکه کودکان در سرنوشت رأیگیری شریک نبودند، دربارهی آنها صحبت نشد، در حالی که اصل سرنوشت، کودکان هستند.
مسلمی - کارگردان فیتیله - در سخنان پایانیاش میگوید: آرزو میکنم روزی برسد که یک نفر روز کودک را حتما تبریک بگوید. بارها شده که در استودیو حضور داشتیم و آن روز، روز کودک بوده و من خودم همیشه آرزویام این بود که یک نفر به استودیو زنگ بزند و این روز را به بچهها تبریک بگوید و بچهها را جزوی از افراد دیگر حساب کنند چرا که معتقدم سرمایههای اصلی ما بچهها هستند. من فکر میکنم، چه خوب میشد سال آینده سال کودک باشد تا یک جریانی راه بیافتد وگرنه هر کسی برای خودش کاری انجام میدهد و از نظر خودش کارش درست است اما هیچ کس برای بچهها قدم درستی برنداشته است.
فروتن - بازیگر فیتیله - هم اظهار میکند: آرزو میکنم آقای روحانی با آمدنشان یک حرکتی بکنند تا برای بچهها مطلوب باشد تا همه بچهها بگویند روحانی مچکریم. مثل اتفاقاتی که از وی تشکر کردند این بار هم کودکان بگویند روحانی مچکریم. امیدوارم آقای روحانی دستی هم به آتش کودک بزند. همین الان هم هنوز هیچ کاری انجام ندادهاند میگویم روحانی برای کاری که خواهی کرد و هنوز انجام ندادهای مچکرم.
حمید گلی - یگی دیگر از عموهای فیتیلهای - صحبتهایش را اینگونه خاتمه می دهد: گاهی انتقاداتی میشود و گفته میشود که ما از کار خسته شدهایم جا دارد در اینجا عرض کنم که ما کماکان با همان ظرفیت ادامه میدهیم، به دلیل اینکه بچهها حضور دارند. امیدوارم چه در دولتی که قبلا بوده و چه در دولتی که تازه سر کار آمده و چه در دولتهای آینده این جریانها درست باشد. امیدواریم جریان فرهنگی کشور را به عنوان یک جریان پویا تلقی کنند تا روزی بالندگی و فرهیختگی را در کشورمان ببنیم.
در پایان هم تهیهکننده فیتیله میگوید: ماجرای ما باید از پایه درست شود و خیلی به صداوسیما برنمیگردد. من میدانم و در جلسات هم بارها شنیدهام که چقدر خود آقای ضرغامی در دفاع از برنامهها کوشا هستند.
فیتیله یک فرقی با همه برنامههای شبیه خودش دارد و آن هم این است که وقتی شروع میشود مخاطب دو ساعت تمام فقط برنامه را نگاه میکند. خوشحالم از این اتفاق و امیدوارم ماندگار باشد.
کد خبر 245039
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۳
- ۲ نظر
- چاپ
«فیتیله» مثل سایر برنامههای تلویزیون که سالها روی آنتن میروند، فراز و نشیبهای زیادی طی کرد تا امروز «فیتیله» محبوب کودکان و بزرگسالان شد.