به گزارش مشرق به نقل از فارس، «نسرین یاسین بلوط» شاعر و نویسنده لبنانی است که ابتدای هفته پیش پس از یک سفر یک هفتهای به ایران به بیروت بازگشت.
این شاعر لبنانی متولد سال 1975 میلادی است که دارای سه کتاب شعر و دو رمان است و علاوه بر آن در برخی مجلات و پایگاههای اینترنتی به نوشتن مقالات مشغول است.
از حضور او در ایران که عضو اتحادیه نویسندگان لبنان است، استفاده کردیم و گفتوگوی زیر را درباره ادبیات عرب و رابطه آن با ادبیات فارسی و همچنین درباره فعالیتهای ادبی پس از بیداری اسلامی انجام دادیم.
* نهجالبلاغه و جبران خلیل جبران نقش موثری در شعرسراییام داشتند
وی در این گفتوگو درباره علت ورودش به عرصه شعر و ادب، گفت: من شعرم از احساس کودکیام شکل گرفته است؛ آن هنگامی که صوت اذان را گوش میدادم؛ این صدا احساسات را برمیانگیخت.
بلوط با توصیف طبیعت لبنان، افزود: موهبات بسیاری در طبیعتی که در آن بزرگ شدم، دور و بر ما بود و از کودکی و تا ده سالگی با ما بود.
وی در همین حال به اثر برخی کتابها در قریحه شعری و ادبی خود اشاره کرد و گفت: علاوه بر این در آن سالها نهجالبلاغه امام علی(ع) و کتابهای «جبران خلیلی جبران» را خواندم.
بلوط افزود: کتابهای «نجیب محفوظ»، «مصطفی منفلوطی» و «الکیلانی» که قصهسرا بودند را نیز خواندم؛ اینها افرادی بودند که در رمانهای خود دین را با ادبیات و مسائل اجتماعی همراه میکردند و این عوامل موجب شد تا خلاقیتهای من شکوفا شود چرا که خلاقیت اگر صیقل پیدا نکند و آثار دیگران را مطالعه نکنیم ادامه نخواهد یافت حتی اگر به آنجا که دوست داشتیم، رسیده باشیم نباید مغرور شویم و فقط آثار خود را مطالعه کنیم.
وی ادامه داد: البته وفات خانوادهام در 12 سالگیام و سپس مهاجرت من به کانادا عوامل دیگری بودند که در روح من حس شعر را افزایش داد تا جایی که دوست داشتم بنویسم.
* شعر برای من «زندگی» و رمان و داستان، «جزئیات زندگی» است
این نویسنده و شاعر لبنانی تاکید کرد: قصیده و شعر برای من «زندگی» و رمان و داستان، «جزئیات زندگی» بود چرا که رمان و داستان، زندگی و سرنوشت قهرمانان را به تصویر میکشید و من در آنها غور میکردم و قبل از اینکه درباره هر یک از آنها بنویسم از آنها درسهای دقیقی گرفتم چرا که من الگویی از واقع و کمیتی از خیال را ارائه نکردم مگر اینکه سعی کنم احساسم به مخاطب نزدیک شود.
وی مقاومت را یکی دیگر از عوامل موثر در ورودش به عرصه شعر و ادب دانست و افزود: من در بیروت به دنیا آمدم و پدر و مادرم از جنوب لبنان بودند، جنوب لبنانِ مقاوم همیشه یکی از عوامل خلاقیت بوده است چرا که ما سختیهای بسیاری از دشمن اسرائیلی کشیدیم و در همین زمینه من شعری با عنوان «نامهای به اسرائیل» دارم که اسرائیل را خطاب قرار دادم و اسرائیل دشمن حقیقی است که در ورای هر شری است که در زندگی بر ما مستولی شده است.
* خلاقیت ادبی که شکل بگیرد شهرت و جایزه و چیزهای دیگر را با خود میآورد
نسرین بلوط در بخش دیگر گفتوگوی خود به مجموعه شعرهایش اشاره کرد و گفت: من 3 مجموعه شعر دارم که اولی آن «ارجوان الشاطی»(ساحل ارغوانی) است که خلاصهای از مهاجرت و غربت من در کانادا و مصائب من در بیروت است و نغمهای از غربت و گمگشتگی من است و قصائدی ملی و احساسی و در عشق وطن در آن موجود است.
وی افزود: وقتی که در لبنان بود آثاری داشتم که حتی به خاطر آنها جایزه گرفتم اما کتاب نشده بود چرا که به کانادا رفتم و بعدها آنها را در «ارجوان الشاطی» در الجزایر منتشر کردم.
این نویسنده لبنانی به مجموعه شعر دومش اشاره کرد و گفت: مجموعه شعر دیگر من «رویا فی بحر الشوق»(رویایی در دریای شوق) است که آن را پس از دیدارم از الجزایر سرودم؛ در این مجموعه شعر خلاصهای از دیدارم از الجزایر را عرضه کردم و آن را به مردم این کشور اهدا کردم که قصیده «سفینةالشهدا» مهمترین شعر این مجموعه شعر است.
وی با بیان اینکه الجزایر عملاً کشور دوم من است، افزود: پس از آن، مجموعه شعر سوم من شکل گرفت که نام آن «مهربة کلماتی الیک»(فرار کلماتم به سوی تو) است که در آن از جو غم و اندوه دور شدم و از مصیبتهای جهان عرب بهویژه از مصر، لیبی و تونس سرودم و قصائد جنوبی در آن نوشتم که اشغالگری و اشغالگر از خود سخن میگوید و قصایدی از عشق در این دیوان هست که عشق را نمیتوانیم از زندگی دور کنیم و آن را نفی کنیم و این عشق همیشه در قلب است.
نسرین بلوط همچنین به دو رمانش اشاره کرد و گفت: یکی از دو رمان من، «شبهای درد تو» نام دارد که در آن برخی از مشاکل اینترنت و آسیبهای آن را در قالب یک داستان ارائه کردهام و رمان دومم هنوز اسم ندارد.
این نویسنده لبنانی که جایزه اول کانون فرهنگی لبنان در سرایش شعر را کسب کرده، درباره گرفتن جوایز معتقد است: هر چند جایزه را برخی با پول میخرند اما به نظر من یک ادیب باید استحقاق گرفتن جایزه را داشته باشد مثلاً هنگامی که در لبنان محمدعلی شمسالدین جایزه «عواض» را کسب کرد در واقع استحقاق آن را داشت و خدا میداند در آینده چه میشود و چه جایزهای به ما میرسد.
وی درباره جایگاه جوایز ادبی در کمک برای آشنایی بیشتر با نویسندگان، افزود: محمدعلی شمسالدین در 70 سالگی صاحب جایزه شد؛ من معتقدم مهم این است که خلاقیت شکل بگیرد و کتابها نوشته شود و بعد از آن شهرت و جایزه و چیزهای دیگر میآید و باید انسان پله پله مراحل زندگی را طی کند.
* وقتی امام خمینی(ره) از حافظ دربرابر سلاح روسها یاد میکند یعنی قلم سلاح است
«نسرین بلوط» در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به سوالی درباره جایگاه مقاومت در ادبیات جهان عرب گفت: قلم همیشه سلاح بوده و همچنان در همه مکانها و زمانها هست.
وی افزود: وقتی امام خمینی(ره) با روسها سخن میگوید به آنها میگوید که شما سلاح دارید و ما حافظ شیرازی داریم یعنی به حافظ شیرازی افتخار میکرد.
این شاعر لبنانی با بیان اینکه شاعر همیشه جایگاهی ممتاز و ویژه در قلبها و احساسات مردم داشتهاند، تاکید کرد: برای همین بوده است که شاعران همیشه مورد ظلم و ستم قرار میگرفتند؛ مثلاً در زمان صدام حسین بسیاری از شعرا که با قلمهای خود مقابل او ایستادند مورد ظلم و ستم قرار گرفتند.
وی با بیان اینکه مقاومت تنها با سلاح نیست، افزود: مقاومت با قلم تأثیر بیشتری دارد برای همین اگر قلم از قلب و احساس واقعی خارج نشود پیام آن با قدرت به هدف میرسد.
نسرین بلوط ادامه داد: بسیاری از انقلابها بوده است که تنها با قلم شکل گرفته است؛ مثلاً ویکتور هوگو آثارش در انقلاب فرانسه تأثیرگذار بوده است.
* دوست دارم با جنبش فرهنگی و شعرای معاصر ایران آشنا شوم
از او درباره میزان آشناییاش از ادبیات فارسی پرسیدم و او گفت: از دوستم شاعر لبنانی «محمدعلی شمسالدین» که شاعری قوی و خوبی است، کتابی خواندم که اشعاری را از حافظ شیرازی به عربی ترجمه کرده بود که این شعرها واقعاً زیبا بود و زیباترین چیزهایی است که او گفته بود.
وی افزود: آنها اشعاری بود که شور و شعف برای قرب به خدای سبحان و عشق را میتوانستید در آنها بیابید؛ شور و شعفی که ما را به ضمیر و ماورای او میبرد و باعث میشد که در برابر نوشتههای او تعظیم کنیم.
نسرین بلوط با اشاره به آشنایی با خانم بتول مشکینفام در ایران تاکید کرد: خیلی خوشحال شدم که از طریق او با شعرای معاصر ایران و با جنبش فرهنگی امروز در ایران آشنا شدم و برای همین دوست دارم جلسات دیگری در این زمینه داشته باشم و به اطلاعات دیگری درباره اخبار و دیگر شعرای معاصر ایران دست یابم و بتوانم کتابهای آنها را بخرم و از آثار آنها بهرهمند شوم.
وی همچنین درباره جایگاه ادبیات فارسی در ادبیات عرب گفت: زبان و ادبیات فارسی را زیاد نمیشناسم اما وقتی «محمدعلی شمسالدین» شعری فارسی میخواند و به عربی ترجمه میکرد، حس میکردم که در کلمات و اوزان این اشعار حس عمیقی وجود دارد و دارای اصول و تعابیر خاص خودش است و ادبیات فارسی مکتب خودش را دارد.
* پلهای ارتباط ادبی بین ایران و لبنان ضعیف است
این شاعر لبنانی با بیان اینکه مسلماً ادبیات فارسی بهویژه اگر ترجمه شده باشد در ادبیات عرب تأثیر دارد، افزود: هنگامی که ما یک اثر ترجمه شده را میخوانیم بیشتر به آنها جذب میشویم البته مردم در جهان عرب زیاد زبان فارسی نمیدانند هرچند برخی لبنانیها بلدند اما به اندازه مطلوبی نیست لذا اگر قصاید و اشعار ترجمه شود و به قلب خوانندگان برسد بهویژه اینکه توسط یک شاعر ترجمه شود خیلی خوب است چرا که شاعر، حقیقت کلمه را حس میکند و آن را به دلها و قلبها میرساند.
این نویسنده لبنانی در پاسخ به این سوال که آیا میزان ترجمه از فارسی به عربی کافیست، گفت: مسلماً کافی نیست بلکه ضعیف است.
وی افزود: باید به صراحت بگویم پلهای ارتباطی بین ایران و لبنان ضعیف است لذا حمایت از مؤسسات فرهنگی دو کشور برای تقویت این روابط ضروری است تا کتابها و دیوانها را ترجمه کنند البته کتابهایی ترجمه شده مثل همین کتابی که «محمدعلی شمسالدین» ترجمه کرده است اما به اندازه کافی و کاملی نیست و این حرکت باید گسترش بیشتری پیدا کند تا از مرز کشورها عبور کند و روابط فرهنگی ایجاد کند.
نسرین بلوط، با بیان اینکه متأسفانه در لبنان بعضی مسایل طائفهای و سیاسی وجود دارد که حرکت فرهنگی را با مشکل مواجه میکند، ادامه داد: البته اهل فرهنگ و مردم ملتزم و متعهد، روابط روحی بین کشورها را درک میکنند و حتی نویسندگان در آمریکا و اماکن دیگر از این مسایل سیاسی و قومی خود را تبرئه میکنند و از این مسایل کوچک و بیارزش گله کردهاند لذا باید قبل از هر چیز روح محبت و دوستی ما را به هم وصل کند و این در فرهنگ ویژگی اولایی دارد، چرا که شعر و شاعری و ... زبان عشق و محبت است.
* ضرورت تقویت موسسات فرهنگی توسط دولتها برای گسترش حرکت ترجمه
وی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان حرکت ترجمه از فارسی به عربی و بالعکس را گسترش داد، تاکید کرد: در همه کشورها این مربوط به مؤسسات فرهنگی میشود و دولت نقش مهمی در این زمینه و در تقویت مؤسسات فرهنگی از طریق مالی و تشویق آنها به ترجمه کتابهای مختلف ایفا میکند.
نسرین بلوط افزود: حتی دولت این موسسات را به میزبانی از اهالی فرهنگ و هنر از هر کشوری تشویق میکند و باید پوشش جهانی در این بین صورت بگیرد؛ نباید بگوییم ما عرب هستیم و چون در ایران فارسی سخن گفته میشود آنها دور از ما هستند بلکه باید رابطه فرهنگی و روحی وجود داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه ادبیات، زبانی است که همه قلوب و همه احساسها و زبانها را کنار هم قرار میدهد، تصریح کرد: بر این اساس باید از نویسندهها استفاده کرد؛ به عنوان مثال من خودم شخصاً از الجزایر شعر گفتم و کتاب منتشر کردم کسی به سراغ من نیامد و طرح از سوی خودم بود اما باید در برخی اوقات طرحهایی باشد که یک ادیب و نویسنده از ادبیات در کشوری دیگر مطلع شود و در این بین از خودش بیشتر آگاه شود چرا که کلمات یک نویسنده نوشته نمیشوند مگر اینکه فعالیتهای ابداعی صورت بگیرد و تو بدانی مردم صدای تو را میشنوند و مطالب تو را میخوانند چرا که هر اثری شنونده میخواهد.
* محمدعلی شمسالدین از حافظ شیرازی تاثیر پذیرفته است
از «نسرین بلوط» خواستم تا آثار یکی از شعرا یا نویسندگان عرب را به خوانندگان ایرانی پیشنهاد دهد و او در پاسخ گفت: نزدیکترین فرد به ایران شاعر لبنانی، محمدعلی شمسالدین است که شعر صوفی و عرفانی میگوید چرا که او نزدیکترین فرد به شیوه و روش شعرای فارسی است من این را حس کردهام که او از حافظ شیرازی تاثیر پذیرفته است البته من این را از او پرسیدم و او گفت بله به نوعی از حافظ تأثیر پذیرفتهام.
وی افزود: محمدعلی شمسالدین درباره حافظ مقالات بسیاری نوشته، کتابهایی ترجمه کرده و او نزدیکترین فرد به ادبیات فارسی است.
بخش دیگری از گفتوگو با «نسرین بلوط» درباره بیداری اسلامی و ادبیات عرب در این عرصه بود، او ابتدا درباره انقلابهای عربی چند نکتهای را متذکر شد و گفت: من با هر کسی هستم که سلاح خود را به سوی دشمن صهیونیست نشانه گرفته است حال مذهب و طائفه او هر چه میخواهد باشد.
* برخی از نویسندگان در انقلابهای عربی از دل دشمن قلمفرسایی کردند
وی افزود: نکته دیگری که باید بگویم این است که من ضد حسنی مبارک، محمد قذافی و ... بودم و انقلابهای تونس، مصر و لیبی درست آغاز شد و وقتی درباره این انقلابها بنویسم از این مینویسم که این انقلابها از قلب جور این حکام خارج شد اما همه اینها نباید باعث شود که فریب دشمن اصلی یعنی دشمن صهیونیستی و آمریکا را بخوریم یعنی نباید از یک سختی و صعوبت به سختی و صعوبت بیشتری برسیم و باید در نوشتههای خودمان مواظب باشیم.
نسرین بلوط با بیان اینکه الان در مصر دارد مسیر صحیحی دنبال میشود و مردم فهمیدند که توطئهای آمریکایی در کار بوده است، ادامه داد: شخصا ترجیح میدهم از انقلابهای عربی ننویسم و فقط مستقیماً علیه دشمن صهیونیستی بنویسم که او در پشت همه دشمنیهایی است که در این دنیا شکل میگیرد.
وی اما درباره میزان تأثیر ادبیات مقاومت در بیداری اسلامی گفت: مسلماً ادبیات مقاومت نقش بزرگی در این انقلابها بازی کرده است اما متأسفانه برخی در این انقلابها به دنبال این افتادند که با برادر مسلمان خود بجنگد و وقتی برخی نویسندگان از این مسایل نوشتند گویا که در دل دشمن صهیونیستی قرار گرفتهاند.
نسرین بلوط افزود: وقتی شما علیه حسنی مبارک قیام کردید یعنی اینکه شما علیه همه کسانی که پشت او بودند و دوست او بودند یعنی آمریکا و اسرائیل قیام کردید اما بعد آنها این انقلابها را به خطا تفسیر کردند؛ تفسیر این بود که باید علیه برادر مسلمان خود اسلحه بکشند و بگویند اللهاکبر و او را سر ببرند و این اشتباه بزرگی بود.
* بیشتر نویسندگان عرب دست به قلم نمیبرند چون حقیقت انقلابهای عربی برای آنها آشکار نیست
این نویسنده لبنانی درباره علل کمبود رمان، شعر و داستان درباره انقلاب عربی نیز گفت: اکثر اهالی فرهنگ در کشورهای عربی موضع بیطرفی گرفتهاند چرا که وراء انقلابها و آینده انقلابهای عربی اصلاً واضح نیست برای همین تصمیم گرفتهاند که قلمها را به حرکت در نیاورند تا شر و خیر انقلابهای عربی معلوم شود؛ البته این نظر خاص من است و این را در صحبت با دوستانم و شعرا در لبنان دریافتم.
سوالی که پیش آمد این بود که آیا ادبای عرب نباید خیر و شر را معرفی کنند به جای آنکه موضع بیطرفی بگیرند و وی پاسخ داد: البته که اهالی فرهنگ و هنر باید بگویند خیر و شر چیست تا حقیقت معلوم شود اما حقیقت الان پشت غبار فتنه قرار گرفته است و نمیتوانیم بگوییم این انقلاب حقیقی است یا نه و به نظرم نیازمند زمان هستیم تا این زمان مسایل را برای ما روشن کند مانند آنچه الان در مصر میگذرد اول گفتند مرسی راهحل است اما فهمیدند که راهحل مسالمتجویانه رفتن مرسی است البته من اینجا سیاسی صحبت نمیکنم بلکه حرف ملت مصر را میزنم.
وی افزود: زمانی قلمهایی برای مرسی مینوشت و اکنون همان قلمها پشیمان شدند برای همین میگویم که باید صبر کرد تا حقیقت آشکار شود و بعد بیطرفانه و به دور از مذهبیگرایی و به دور از هر تعصبی نوشت و این نیازمند شناخت کامل حقیقت است.
نسرین یاسین بلوط در پایان این گفتوگو درباره ایران گفت: من در مردم ایران محبت اصیلی نسبت به لبنانیها دیدم که شاید بسیاری لبنانی آن را نمیدانند برای همین قصد دارم یک قصیده از دیدارم از ایران بنویسم و در آن از احساس و درک خود از بزرگواری ایرانیها و استقبال خوب و محبت آنها به ملت لبنان بگویم.