کد خبر 240796
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶

آقاجان، مي خواستم از غصه ام، قصه اي بنويسم که چگونه ديروز ساکت فتنه را منکر شدند و امروز فتنه را انکار مي ورزند، ديدم که قِصه ي من کجا و غصه شما کجا!

به گزارش وبلاگستان مشرق، سیاوش آقاجانی در وبلاگ سلمان علی(ع) نوشت: اين همه از فتنه 88 گفتيد تا عمارهايتان، همين جوان هاي بسيجي و افسران جنگ نرم، فضاي حقيقي و مجازي را از رجس فتنه گران زدودند و چقدر شيرين بود که با اين همه فتنه گر و فتنه دوست و ساکت فتنه، فتنه به دست جوانانت و رويش هاي نازک انقلاب مهار شد و امروز در مجلس شوراي اسلامي چقدر تلخ بود که ديديم برخي که بايد نماينده ملت و مطيع رهبر باشند، چگونه بنده ي چاپلوسي شدند و چگونه فتنه را توهم خواندند، تو گويي اصلاً در تقويم ايران، سال 1388 را بالکل با فتنه و 9 دي اش نديده اند، سالي که غبار دروغ در فضاي فتنه بر سيماي باصفاي انقلاب نشسته بود و دل رهبري و مردم خون بود از توهين ها و جسارت هايي که به ائمه و انقلاب و ولايت فقيه و رأي مردم مي شد، ولي اين کابوس لعنتي به بيداري 9 دي تمام شد و امروز برخي که در آن کابوس نقش اول، مسبب و مباشر را داشتند، آن را چه زشت، توهم مي خوانند و فتنه گران را افرادي که از بس پاکند در هيچ دادگاهي محکوم نشده اند!!! در صورتي که اين افراد اگر محاکمه نشدند، يکي از دلايلش همين آشکار بودن جرمشان براي هر کودکي بود و دوم هم اين که در اين محاکمات اداي مظلومان را درنياورند.

آقاجان! چقدر بزرگواري و تيزهوشي شما براي اصحاب فتنه سنگين آمد که با صبر و حوصله گذاشتيد غبارها بنشيند و با پرهيز از عجله، نگذاشتيد پهلوان پنبه هاي دروغگوي فتنه، خودشان را به جاي پهلوانهاي واقعي و آزادي خواهان خدايي اين ملت جا بزنند و امروز، در حالي که حتي کلاغها هم به حد مترسک روي اين پهلوان پنبه ها حساب نمي کنند، دوستان همان کمتر از مترسک ها، معترضان به باعثان، بانيان و حاميان فتنه را متهم به متوهم بودن مي خوانند!! و اين توهين نه تنها تحريف تاريخ و توهين به شعور ملت است که ناشکري مطلق در برابر بزرگواري و متانت رهبري نظام است، شنيدن و ديدن اين خزعبلات و ناسپاسي هاي امروز برخي نمايندگان براي ما که فتنه را با گوشت و پوست و استخوان مان درک کرديم، براي ما که خنده ي موذيانه آمريکا و اياديش را زيرچشمي مي نگريستيم، براي ما که حرمت مردم را بازيچه ي دروغگويي مشتي فتنه گر مي ديديم، براي ما که صداي هل من ناصر ينصرني و أين عمار شما را از وسط ميدان مي شنيديم، براي ما که شما و انقلاب را ملقب به متقلب مي ديديم، بسيار سنگين بود و اگر چه همين ها براي ترکيدن بغض مان کافيست ولي آن گاه که به ياد مي آورم شما در اين 4 ساله از دوستان سست عنصر و نادان و دشمنان کينه توزتان چه کشيده ايد، به راستي درد خودم را فراموش مي کنم، آقاجان! به يقين مي دانم ظرفيت، صبر و بصرتان به مراتب بيش از من وامثال من است و اين تنها دلخوشي ام است، ولي اين را نيز مي دانم که علم شما از مشکلات و مسائل کشور و نقشه هاي دشمنان داخلي و خارجي و سست عنصري و بي وفايي مدعيان، به مراتب بيش از درک امثال من است، آقاجان! به حقيقت شما را نائب امام زمان مي شناسم و به سربازي شما که نه! حتي به سربازي سربازان راستيني چون سيد حسن نصرالله افتخار مي کنم، آقاجان! بمان و غصه نخور و ببين که چگونه رويش هاي انقلاب در محضرتان بصر و صبر و جهد را مشق خواهند کرد و عَلمِ انقلاب را محکم تر از هميشه بر کره ي زمين خواهند کوبيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • مردم ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
    0 0
    ما با فتنه گران كنار نخواهيم آمد
  • جواتی ۱۵:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۴
    0 0
    ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم /در ره عشق جگردارتراز صدمردیم هرزمان شورخمینی به سفرافتدمارا دورسیدعلی خامنه ای می گردیم.فدای غمهاتان آقاجان
  • رضا ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۷
    0 0
    ممنون از این همه احساس پاک

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس