
در وزارتخانههای سیاسی نیز معتقدم باید به تدبیر آقای روحانی اعتماد کنیم و اینکه از برخی وزرا خوشمان نمیآید یا آنها مطلوب ما نیستند را ملاک قضاوت قرار ندهیم.
همیشه دست رییس جمهور برای معرفی افرادی که اصلح میداند باز نیست. طبیعتا باید کسانی معرفی شوند که بتوانند رای اعتماد بگیرند و با سایر نهادها و قوا همکاری مطلوبی داشته باشند. بنابراین نسبت به آقای روحانی باید دیدگاهمان متناسب با شرایطی باشد که در آن شرایط این وزرا انتخاب شدهاند. روحانی گرایشها و نقطه نظرات مجلس فعلی را به خوبی میداند و برای انتخاب وزرایش آن ملاحظات را در نظر گرفته است. ممکن است یک رییس جمهور با همین کابینه موفق باشد و رییس جمهور دیگر به توفیق دست پیدا نکند بنابراین آنچه اهمیت بالایی دارد تدبیر آقای روحانی در جلو بردن امور و مدیریت کابینه است. توجه به کابینه آقایان هاشمی و خاتمی تا حدودی پاسخ انتقاداتی که امروز نسبت به برخی وزرای پیشنهادی میشود را میدهد.
در کابینه دوم آقای هاشمی با تمام ایمانی که به تدبیر ایشان وجود داشت مورد نقد دوستداران ایشان نیز بود. با وجود اینکه مجلس چهارم و پنجم از مجلس فعلی بسیار معتدلتر بود اما آقای هاشمی ترجیح داد به جای عبدالله نوری، سکان وزارت کشور را به بشارتی بسپارد. اما همین وزارت کشور با تدبیر هاشمی انتخابات دوم خرداد را برگزار کرد.
در دولت آقای خاتمی هم به عنوان مثال آقای مظفر که وزیر پیشنهادی ایشان
برای وزارت آموزش و پرورش بود مطلوب اصلاحطلبان نبود اما همه به آقای
خاتمی اعتماد کردند و نتیجه اعتماد خود را هم دیدند. با احتساب این مثالها
و مجموعه ترکیبی که از کابینه بر می آید تصور نمیکنم با کابینه ضعیفی
روبهرو باشیم و نتوانیم به اهداف خود برسیم. نمایندگان مجلس نیز در رای
اعتماد به وزرا باید به نظر موکلین خود مراجعه کنند. موکلین آنها در تمام
کشور به دیدگاههای آقای روحانی رای دادهاند و قاعدتا از نمایندههایشان
انتظار دارند بر همین مبنا عمل کنند. از طرفی رای اعتماد ندادن به این
کابینه نوعی عدم همراهی تلقی میشود اگرچه این حق قانونی نمایندگان است.
منبع:اعتماد