
به گزارش مشرق، پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس هفتم و هشتم شورای اسلامی که این روزها با رأی مردم توانست به "خیابان بهشت" راه یابد تا در شورای شهر چهارم ایفای نقش کند.
پرویز سروری علاوه بر دغدغههایی که برای برگزاری جلسات غیر رسمی شورای شهر چهارم داشت در مورد دغدغههایش برای شعار "اعتدال" در دولت "تدبیر و امید" گفت گذشته به ما این را القا میکند که بهتر است در آغاز راه یک تبیین کاملاً جامع و دقیق و به دور از لفاظیهای کلی صورت بگیرد تا همه بدانند که چنین اعتدال چه چشماندازی دارد، چه مرزبندی ای دارد، چه اهدافی را تعقیب میکند، با چه روشی به آن اهداف میخواهد برسد، راهبردها و تاکتیکهایش چیست، استراتژیاش چیست؛ بر این اساس در صورتی که تعریفی از شعار "اعتدال" صورت نگیرد، گفتمان اعتدال نیز به سرنوشت گفتمان اصلاحطلبی دچار خواهد شد.
سروری در واکنش به اظهارات برخی سیاسیون مبنی بر اینکه افراط و تفریط فقط در دولت احمدینژاد وجود داشت و بقیه دولتها از افراط و تفریط مبرا بودند، گفت: من سؤالم از کسانی که معتقدند در زمان دولت اصلاحطلب و سازندگی افراط و تفریط نبوده این است که چگونه میتوانند تعریف کنند کسانی که با نام اصلاحطلبی وارد گردونه قدرت شدند و در درون قدرت اعلام حاکمیت دوگانه کردند و در درون حاکمیت راههای ساختارشکنانه دادند و در درون دولت و مجلس تحصن کردند؟ اگر اینها اسمش افراط نیست برای ما تعریف کنند افراط چیست؟ حتماً در ادبیات ما واژهها را باید تغییر دهیم و افراط را بازتعریف کنیم!
قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ما امروز در بحث اعتدال که در آغاز راه است و میخواهد یک مدل سیاسی را در کشور به نوعی شروع کند و مطرح کند، به شدت به یک تعریف مشخص، شفاف و مرزبندی شدهای نیاز دارد، تصریح کرد: با ارائه یک تعریف مشخص و مرزبندی شده باید جلوی سوء استفاده و نگاه ابزاری را به این مدل بگیرد و مدعیان این مدل جدید به وجود آمده بتوانند مبتنی بر آن، هم پاسخگو باشند و هم حرکتهای خودشان را مبتنی بر آن تنظیم کنند.
وی همچنین در مورد ایستگاه اول تبیین اعتدال نیز گفت: از همه مهمتر اولین ایستگاهی که اعتدال به طور کامل تبیین میشود و اعتدال مشخص میشود معرفی دولت است. دولت نشان خواهد داد که اعتدال آیا شکل گرفته و شکل خواهد گرفت یا نه؟ چون این افراد هستند که می خواهند زمام کشور را به دست بگیرند و طبیعتاً کسانی می توانند اعتدال را جلو ببرند که افراد معتدلی باشند.
سروری در مورد افراطها و تفریطها در دولتهای گذشته میگوید: من فکر میکنم که رفتارهای مردم مشخص کننده افراط و تفریطها است. بالاخره مردمی که با یک رأی بالایی آقای هاشمی را به قدرت مینشانند، بعد به مدل فکری آقای هاشمی که مدل دولت سازندگی بود رأی نمیدهند و میآیند به مدل اصلاحات رأی میدهند، نشان میدهد که مردم فاصلههایی را بین شعارها و عملکردها مشاهده کردهاند.
قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در مورد محور مبنایی اعتدال نیز تصریح کرد: اعتدال واقعی حرکت دولت در مسیر ولایت و قانون است و اگر این انجام شود آن موقع تعامل با قوا تعریف جدی خواهد داشت. اگر این درست عمل شود همگرایی ملی شکل خواهد گرفت، اگر این شکل بگیرد همافزایی ملی در کشور قرار خواهد گرفت، اگر این شکل بگیرد ما معتقدیم که نقدپذیری به جای نقدگریزی در جامعه حاکم خوهد شد.
سروری همچنین در بخشی از صحبتهای خود در مورد به کارگیری از کسانی که در فتنه 88 نقشآفرینی کردند در کابینه دولت آقای روحانی نیز اظهار داشت: من خیلی امیدوار هستم که آقای روحانی به هیچ وجه در مسیر فشارهایی که امروز برای به تعبیری اتهامزدایی از جریان فتنه حرکت میشود، قرار نگیرد.
وی افزود: اهرمهای فشار امروز به دنبال این هستند که چهرههای سیاه و تلخ و تاریکی که در فتنه ملت ما را بارها داغدیده و دغدغهمند کردند را بار دیگر از آنها اتهامزدایی کند و چهره سیاه آنها را سفید نشان دهند و بدون پرداخت هزینه در عرصههای اجرایی کشور و سیاسی کشور وارد کنند. من فکر می کنم که آقای روحانی این کار را نخواهد کرد اما اگر این اتفاق بیفتد به نظرم خروج آقای روحانی از اعتدال و شعارهای اصلی اشان خواهد بود.
متن زیر حاصل گفتوگوی خبرنگار تسنیم با پرویز سروری است:
* آقای سروری برخی از کارشناسان معتقدند که ما نباید به اعتدال یک نگاه لغوی داشته باشیم و نباید به دنبال یک تعریف مشخصی در مضامین سیاسی باشیم. از سوی دیگر برخی اشخاص هم میگویند که طرح شعار "اعتدال" نمیتواند یک جریان سیاسی باشد و یک تعریفی با گفتمان جدید است که از سوی آقای روحانی مطرح شده است. به نظر شما تعریف اعتدال جزء کدام دسته است؟
سروری: بسم الله الرحمن الرحیم. طبیعی است که الان به اعتدال از منظر سیاسی نگاه میشود. منظر لغوی که مشخص است تعدادی تعریف دارد اما طبیعتاً هیچکس این نیت را ندارد که آقای روحانی به اصطلاح معطوف و صرفا به ترجمه لغوی اعتدال، مفهومی را بیان کرده باشد.
طبیعتاً آقای روحانی یک حدود و ثغور و یک مدلی را در ذهنشان دارند که آن مدل را به عنوان اعتدال مطرح میکنند که قرابتهایی با ترجمه لغوی اعتدال دارد ولی تا زمانی که آقای روحانی تعریف مشخصی را از چشماندازهای خودشان از اعتدال و از عناصر تعیین کننده اعتدال با رویکرد سیاسی ارائه نکنند حتما این واژه نمیتواند بیانگر مطلق به نگاهی باشد که آقای روحانی امروز از اعتدال ارائه میکند و میتواند دستخوش برداشتهای سوء از این موضوع شود.
*** اصلاحطلبی در حالت پارادوکسیکال قرار داشت***
عناصر تندرو میتوانند به گونهای اعتدال را تعریف کنند، عناصر کندرو میتوانند نوع دیگری اعتدال را تعریف کنند و حتی اعتدال میتواند مثل اصلاحطلبی در یک حالت پارادوکسکال قرار بگیرد. یعنی از یک طرف کسانی مفهومی را از اعتدال عنوان میکنند و یک عده دیگر بیایند و کاملاً ضد آن تعریف را احصاء کنند.
ما در اصلاحطلبی افراد سکولار را داشتیم که هیچ توجهی به موضوع مذهب در مسائل سیاسی نداشتند و کسانی بودند که اتفاقاً خیلی نگاه افراطی به مذهب، خصوصا در عرصههای سیاسی داشتند.
از مخالفین امام خمینی (ره) تا موافقین امام (ره) در این موضوع خودشان را اصلاحطلب می دانند، دلیلش این بود که اصلاحطلبی خودش را تعریف نکرد و به دلیل اینکه خودش را تعریف نکرد، دستخوش سوءاستفادههای مختلف شد و عدهای با نگاه ابزاری به اصلاح طلبی تلاش کردند که منویات خودشان را جلو ببرند.
ما امروز در بحث اعتدال که در آغاز راه است و میخواهد یک مدل سیاسی را در کشور به نوعی شروع کند و مطرح کند، به شدت به یک تعریف مشخص، شفاف و مرزبندی شدهای نیاز دارد که جلوی سوء استفاده و نگاه ابزاری را به این مدل بگیرد و مدعیان این مدل جدید به وجود آمده بتوانند مبتنی بر آن، هم پاسخگو باشند و هم حرکتهای خودشان را مبتنی بر آن تنظیم کنند.
من فکر میکنم اگر تعریف مشخصی از اعتدال بیان نشود آقای روحانی در مسیر حرکتشان با چالشها و مشکلات جدی مواجه خواهند شد و دائماً باید پاسخگوی اعمال کسانی باشند که با نگاه های خاص خودشان اعتدال را مصادره به مطلوب میکنند.
به همین دلیل، گذشته به ما این را القا میکند که بهتر است در آغاز راه یک تبیین کاملاً جامع و دقیق و به دور از لفاظیهای کلی صورت بگیرد تا همه بدانند که چنین اعتدال چه چشماندازی دارد، چه مرزبندی ای دارد، چه اهدافی را تعقیب میکند، با چه روشی به آن اهداف میخواهد برسد، راهبردها و تاکتیکهایش چیست، استراتژیاش چیست. من فکر می کنم تا زمانیکه تبیین درستی از اعتدال صورت نگرفته، نمیشود قضاوت درستی در مورد چشمانداز آقای روحانی برای آینده کشور داشت.
***احتمال سرنوشت گفتمان اصلاحات برای گفتمان اعتدال نیز وجود دارد***
*آقای سروری بسیاری از شخصیتهای اصلاحطلب نیز بارها در صحبتهای خود تأکید کردند که اصلاحات گفتمان مشخصی را ندارد و این عدم گفتمان مشخص باعث شد حتی در دورهای "عبور از خاتمی" را در حالی مطرح کنند که آقای خاتمی مرد اول دولت اصلاحات بود. به نظر شما سرنوشت گفتمان اصلاحات برای گفتمان آقای روحانی متصور میشود؟
- سروری: عرض کردم اگر تعریف روشنی نشود این احتمال وجود دارد. همین الان هم اگر شما ملاحظه بکنید اصلاح طلبان به نوعی خودشان را در دایره جریان جدید تعریف می کنند و به شکلی اعتقاد دارند که دولت جدید برخواسته ای از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان است و ظرفیت موجود اصلاحطلبی بود که پیروزی آقای روحانی را رقم زد.
آنها مدعی هستند و چون مدعی هستند معتقدند که فرآیندی که باید طی شود باید بر روی گزارههای اصلاحطلبی شکل بگیرد. خب! بالاخره این یک ادعا و یک توقع است. آقای روحانی چه پاسخی میخواهد به این توقع و ادعا بدهد!؟ اینها زمانی پاسخ داده میشود که آقای روحانی به صورت شفاف و دقیق مرزبندیهای خودش را با جریانات و مدلهای موجود اعلام کند.
یعنی آقای روحانی مرزبندیهای خودش را با اصولگرایی، اصلاحطلبان، لائیکها و سکولارها چیست؟! مدل آنها تفاوتهایش با مدلهای گذشته در چیست؟ و به تعبیری، هم اشتراکات و هم تفاوتها را بیان کند. بنابراین اعتدال تبیین دقیقی نیاز دارد که بتواند جلوی خسارتهایی را که در آینده میتوان متصور بود را گرفت و به شکلی مناسبات همه ذیمدخلان در این موضوع را با این مدل تنظیم کند. این مسئله به نظر من خیلی مهم است. بالاخره باید یک زمانی این کار مشخص شود و ما نگرانیم که این زمان به تأخیر بیفتد و نتیجه آن شود که ظرفیتهای زیادی از کشور مصروف به همین مناقشات بیخاصیت شود.
* آقای سروری بعد از آنکه آقای روحانی با شعار اعتدال در انتخابات یازهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد، اصلاحطلبان و رسانههایی که از آن طرف مرزها مدیریت میشوند به گونهای صحبت میکنند که افراط و تفریط فقط در دولت نهم و دهم وجود داشت و دولتهای سازندگی و اصلاحات از هر گونه افراط و تفریطی مبرا بودند. به نظر شما در سه دولت گذشته افراط و تفریط، خاص دولت آقای احمدی نژاد بوده یا در دولتهای آقای هاشمی و آقای خاتمی نیز افراط و تفریط وجود داشت؟
- سروری: من نمیخواهم وارد این مناقشات بیهوده شوم. من فکر میکنم که رفتارهای مردم مشخص کننده افراط و تفریطها است. بالاخره مردمی که با یک رأی بالایی آقای هاشمی را به قدرت مینشانند، بعد به مدل فکری آقای هاشمی که مدل دولت سازندگی بود رأی نمیدهند و میآیند به مدل اصلاحات رأی میدهند، نشان میدهد که مردم فاصلههایی را بین شعارها و عملکردها مشاهده کردهاند.
همچنین وقتی بعد از هشت سال دولت اصلاحات، مردم دیگر به مدل اصلاحات رأی نمیدهند و به مدل مقابلش که اصولگرایی است را رأی میدهند و باز در پایان دولت اصولگرایی - ما نقدهای جدیای به دولت آقای احمدینژاد عنوان میشود را داریم و معتقدیم آقای احمدینژاد مخصوصاً در دولت دهم از ادبیات و گفتمان اصولگرایی فاصله گرفتند- باز می بینیم که مردم به یک مدل متفاوت با این مدل رأی میدهند.
در این صورت مشخص است که مردم احساس میکنند که یک فاصلههایی بین شعارها و به اصطلاح عملکردها وجود داشته است. این عملکردها هم عموماً دلیل فاصله گرفتن از شعارها و افراط و تفریطها بوده است. شما اگر الان خود اصلاحطلبان را و تحلیلهای متفاوت عناصرشان را ببینید متوجه میشوید که این پاسخ نمیتواند پاسخ منطقی باشد، در حالیکه سران اصلاحطلب تحلیلی مغایر با این دارند.
هم آقای خاتمی بارها اعلام کرد که عناصر تندرو ضربههای جدیای را به اصلاحطلبی وارد کردند و هم رهبران دیگر اصلاحطلب بارها از تندرویها اظهار گلهمندی کردند و معتقد بودند که اگر این افراطها و تندرویها نبود مردم این رویگردانی را از اصلاحطلبها نمیکردند.
*** تحصن در مجلس اگر افراط نیست باید تعریف اعتدال را بازتعریف کنیم***
من سؤالم از کسانی که معتقدند در زمان دولت اصلاحطلب و سازندگی افراط و تفریط نبوده این ست که چگونه میتوانند تعریف کنند کسانی که با نام اصلاحطلبی وارد گردونه قدرت شدند و در درون قدرت اعلام حاکمیت دوگانه کردند و در درون حاکمیت راههای ساختارشکنانه دادند و در درون دولت و مجلس تحصن کردند؟ اگر اینها اسمش افراط نیست برای ما تعریف کنند افراط چیست؟ حتماً در ادبیات ما واژهها را باید تغییر دهیم و افراط را بازتعریف کنیم!
برخی در عین حال که در قدرت هستند به عنوان اپوزیسیون هستند؛ اسم این چیست؟ کسانی که قانون اساسی را پذیرفتند و با قانون اساسی به قدرت رسیدند بعد در آنجا اعلام حاکمیت دوگانه کردند و به اصطلاح تمام نهادهای قانونی کشور را به زیر باد انتقادهای تند خودشان و نهایتاً انتقادهایی که به براندازی منتقل میشد، گرفتند، اسم این اقدامات را چه میگذارند؟
*** اهانت به مقدسات مردم نمونههای از افراط در دولت اصلاحات است***
باید ببینیم که نام این موضوع چیست و چه عنوانی را میشود برای این رفتارهای براندازانه عنوان کرد. اهانت به مقدسات مردم و ارزشهای حاکم بر جامعه معنایش آیا افراط نیست آیا تندروی نیست و اگر نیست چه چیزی است؟
خود این جمله هم که میگویند "در دوره سازندگی و اصلاحات تندرویای وجود نداشت" به نظر من تندروی است. اینگونه صحبت کردن تندروی است، زیرا مغایر با مواضعی است که رهبران اصلاحطلب بارها عنوان کردند و دغدغه خودشان و گلایه خودشان را از این رفتارها عنوان کردند.
به هر حال من فکر میکنم که این بحث خیلی جایی ندارد و ما الان باید بیشتر ناظر به آینده صحبت کنیم و تلاش کنیم که با کمک به دولت موجود راه را برای خدمت به مردم فراهم کنیم، اما این همگرایی ملی زمانی میتواند به طور کامل شکل بگیرد که آقای روحانی در عمل اعتدال را تبیین کند.
*** اولین گامی که اعتدال مشخص میشود در معرفی دولت است***
از همه مهمتر اولین ایستگاهی که اعتدال به طور کامل تبیین میشود و اعتدال مشخص میشود معرفی دولت است. دولت نشان خواهد داد که اعتدال آیا شکل گرفته و شکل خواهد گرفت یا نه؟ چون این افراد هستند که می خواهند زمام کشور را به دست بگیرند و طبیعتاً کسانی می توانند اعتدال را جلو ببرند که افراد معتدلی باشند.
ما اگر اعتدال را شایستهسالاری تعریف کنیم باید منتظر باشیم که افراد شایستهای در رأس هرمهای قدرت در دولت قرار بگیرند و اگر اعتدال را پیروی از خط امام و رهبری تعریف کنیم باید منتظر باشیم در رأس قدرت و در وزارتخانه ها افراد ولایتمدار و امام باور قرار بگیرند.
*** ما منتظر تبیین دقیقی از عملیاتی شدن در جامعه باشیم***
اگر اعتدال را تلفیقی از تعهد و تخصص تعریف کنیم باید منتظر باشیم افرادی که معجونی از تعهد و تخصص هستند و سابقههای روشن اجرایی و توانمندیهای بالای اجرایی و عملیاتی دارند و از طرف دیگر در عرض این سی و چند سال آزمون خودشان را در عمل در چارچوبهای حاکم بر جامعه انجام دادند در درون دولت قرار بگیرند و ما منتظر هستیم که هرچه زودتر ایام معرفی دولت فراهم شود تا بتوانیم تبیین درست و دقیقی از عملیاتی شدن اعتدال در جامعه را شاهد باشیم.
* آقای سروری برای تعریف دقیق اعتدال باید یک محور مبنایی در نظر گرفته شود تا بتوانیم اقدامات خود را با این محور مبنایی بسنجیم و افراطها و تفریطها مشخص شود. به نظر شما محور مبنایی اعتدال چیست؟ چه لزومی وجود دارد که این محور مبنایی از سوی آقای روحانی تبیین شود؟
- سروری: به نظر من خیلی روشن هست. محور اعتدال ولایت و قانون است. ما از قانونگریزی، قانون شکنی و قانونستیزی در کشور به شدت لطمه خوردیم. ما از ولایتستیزی، ولایتگریزی و حرکت در جهت مخالف منویات رهبری ضربههای جدی خوردیم و هر دولتی که خودش را با قانون و ولایت تنظیم کرد، توانست بیشترین سهم تأثیر را در ارائه خدمات به مردم را داشته باشد و هر دولتی که از ولایت و قانون فاصله گرفت کاملا ً به حاشیه رفته و متن و حاشیه با هم عوض شد و مسائل اصلی و فرعی با یکدیگر جابهجا شده و دولت ظرفیتهایش را در مسیر خلاف منافع مردم قرار گرفته است.
*** اعتدال واقعی حرکت دولت در مسیر ولایت و قانون است***
من فکر میکنم اعتدال واقعی حرکت دولت در مسیر ولایت و قانون است و اگر این انجام شود آن موقع تعامل با قوا تعریف جدی خواهد داشت. اگر این درست عمل شود همگرایی ملی شکل خواهد گرفت، اگر این شکل بگیرد همافزایی ملی در کشور قرار خواهد گرفت، اگر این شکل بگیرد ما معتقدیم که نقدپذیری به جای نقدگریزی در جامعه حاکم خوهد شد.
من معتقدم دو عنصر یعنی قانون و ولایت، مهمترین موضوعی است که ما امروز به آن نیاز داریم و من فکر میکنم که محور اعتدال قانون و ولایت است و امیدواریم که آقای روحانی براساس ادعاهایی که داشتند و مصاحبههایی که واقعاً رضایت مردم را تا الان به دنبال داشتند، در همین 2 محور به صورت کاملاً دقیق عمل کنند و آن موقع ما شاهد تجلی اعتدال در جامعه و تضعیف تندروی و کندروی در جامعه خواهیم بود.
*** تندروی زمانی خواهد بود که کسانی بخواهند جلوتر از رهبری بروند***
تندرویها کجا شکل میگیرد؟ جایی که بخواهد از بستر قانون فاصله بگیرد. تندرویها چه موقع شکیل میگیرد؟ زمانی که کسانی بخواهند از رهبری جلوتر حرکت کنند. کندروی چه موقع شکل می گیرد، زمانی که کسانی نخواهند در چارچوب قانون و منویات رهبری حرکت کنند. من فکر میکنم که این دو موضوع در آینده اعتدال بسیار تعیین کننده خواهد بود.
* آقای سروری همانطور که گفتید تقابل با ولایت و قانون یکی از مصادیق افراط است. ما در سال 88 دیدیم که عدهای در تقابل با ولایت و قانون صفآرایی کردند و سعی کردند یک حرکت براندازی را پیش ببرند. برخی بازیگردانان این سناریو بودند و برخی نیز سکوت کردند و با عدم موضعگیری حمایت خود را از آن حرکت اعلام کردند. آیا اگر چنین شخصیتهایی در دولت آقای روحانی قرار گیرند، نمونهای از افراط نخواهد بود؟
- سروری: هیچ معنایی ندارد کسانی که با یک نظامی در آمیختند و تمام توانشان را برای براندازی و ساختارشکنی به کار گرفتند امروز بیاییند و در رأس قدرت قرار بگیرند. این با منویات ولایت و رهبری کاملاً در تغایر است و با روح قانون هم به شدت در تنافی است.
*** کسانی که در مقابل مردم قرار گرفتند جایی در نظام جمهوری اسلامی ندارند***
ما نیازمند به این هستیم که امروز کسانی را در مسند قدرت ببینیم که دلداده نظام، ولایت و عامل به قانون باشند. کسانی که قانون را دور زدند و به جای اینکه از محورهایی قانونی مطالبات و شکایاتشان را رسیدگی کنند، مردم را به خیابان کشیدند، یک فرصت تاریخی را به یک تهدید تلخ تبدیل کردند و با دشمنان این نظام همکاری مطلق کردند، شرکت سهامی ضدانقلاب را تشکیل دادند، منافقین را بار دیگر در کشورمان صاحب امکان کردند که دست به رفتارهای تخریبی بزنند و همه ظرفیتهای خودشان را برای مقابله با مردم به کار گرفتند امروز جایی در نظام جمهوری اسلامی ندارند.
من خیلی امیدوار هستم که آقای روحانی به هیچ وجه در مسیر فشارهایی که امروز برای به تعبیری اتهامزدایی از جریان فتنه حرکت میشود، قرار نگیرد. اهرمهای فشار امروز به دنبال این هستند که چهرههای سیاه و تلخ و تاریکی که در فتنه ملت ما را بارها داغدیده و دغدغهمند کردند را بار دیگر از آنها اتهامزدایی کند و چهره سیاه آنها را سفید نشان دهند و بدون پرداخت هزینه در عرصههای اجرایی کشور و سیاسی کشور وارد کنند.
*** اگر آقای روحانی از فتنهگران در کابینه استفاده کنند، خروجش از "اعتدال" خواهد بود***
من فکر می کنم که آقای روحانی این کار را نخواهد کرد اما اگر این اتفاق بیفتد به نظرم خروج آقای روحانی از اعتدال و شعارهای اصلی اشان خواهد بود.
همچنین من فکر میکنم که حصر آقای کروبی و آقای موسوی توسط نظام صورت نگرفت، توسط خود آقای خاتمی و آقای موسوی و آقای کروبی شکل گرفت. نظام بیشترین تحمل را در رفتارهای غیر قانونی کروبی و موسوی از خودش نشان داد اما متأسفانه اینها بعضی اوقات با اقدامات خلاف قانون خودشان، نظم و انتظام کشور را به هم میزدند و از تحمل نظام سوءاستفاده میکردند.
به همین دلیل در یک فرآیند قانونی این حصر صورت گرفته و طبیعتاً هر اقدامی مغایر با این موضوع صورت گیرد یک اقدام غیر قانونی است و به نظر من اقدامی چالش برانگیز است که می تواند دوباره آرامش کشور را به مناقشات بیحاصل سیاسی تبدیل کند. من فکر می کنم نه منافع آقای روحانی و دولت آقای روحانی در این موضوع نهفته و نه با شعارهای آقای روحانی سازگاری دارد. دولتی که به دنبال اجرای قانون است نباید یک مطالبه غیرقانونی را در دستور خودش قرار دهد.
*** عناصر تندور سعی دارند روحانی را در مسیر افراطی قرار دهند***
فشار عناصر تندرو برای رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور به دنبال این است که آقای روحانی را در یک مسیر افراطی قرار بدهد و مسیر خدمت را که دولت باید سرلوحه خودش قرار دهد را به یک مسیر کاملا انحرافی تبدیل کند.
امروز کشور دچار مشکلات جدی در زمینههای معیشتی و اقتصادی است. در موضوع تحریمها، در مسائل پروندههای مختلفی مثل پرونده هستهای و مسائل مختلفی که واقعاً نیازمند به عزم جدی دولت برای حل و فصل اینهاست، طبیعتاً دولت فرصت چندانی برای قرار گرفتن در مباحث بیحاصل انحرافی نخواهد داشت.
من فکر می کنم این اقدامات امروز به دنبال انحراف دولت از مسیر خدمت است و همان بلایی را که تندروها و اصلاحاتیها بر سر دولت خاتمی وارد کردند و آقای خاتمی را در یک مسیر پر التهاب و پر چالش سیاسی قرار دادند به دنبال این هستند که آقای روحانی را هم در همان مسیر قرار دهند.
من فکر می کنم که از گذشته باید عبرت گرفت و اجازه نداد که عناصر تندرو با طرح مسائل حاشیهای و بیحاصل مسیر خدمت را به مسیر انحرافی تبدیل کنند.
*** انقلاب ما، انقلاب اعتدال بود***
*در بعضی از رسانهها نسبتی بین انقلابیگری و اعتدال مطرح میشود و انقلابیگری را افراط تعبیر میکنند در حالی که انقلابیگری در گفتمان امام خمینی به معنی مبارزه با طاغوت، فساد، ولایتمداری و ... است. به نظر شما نسبت بین اعتدال و انقلابیگری چیست؟
- سروری: اصلاً انقلاب ما انقلاب اعتدال بود. ما نمی توانیم انقلاب را چیزی خارج از چارچوبهای نیازهای بشر تعریف کنیم، یعنی انقلاب آمده است که با افراط و تفریط مقابله کند، انقلاب آمده که با بیعدالتیها مقابله کند، انقلاب آمده که با تبعیضها مقابله کند، انقلاب آمده که با رانتها و سوءاستفادهها مبارزه کند، انقلاب آمده که مسیر خدمت را برای مردم باز کند، انقلاب آمده که مسیر دین را برای خدمت به مردم در عرصه اجتماعی باز کند؛ این انقلاب یعنی اعتدال و هر حرکتی غیر از این حرکت غیر انقلابی و غیر اعتدالی است.
*** "انقلابی" و "اعتدال" لازم و ملزوم یکدیگرند***
ما هیچ تنافیای بین اعتدال و انقلاب نمیبینیم و معتقد هستیم انقلابی اعتدالیست که در مسیر معیارهای اسلام و انقلاب حرکت کند و اعتدالی انقلابیست که در مسیر معیارهای انقلاب حرکت کند. یعنی این دو لازم و ملزوم هم هستند. هم انقلاب معیارهایش را از انقلاب گرفته و هم اعتدال معیارهایش را از انقلاب گرفته است. این به نظر من تحلیل غلطی است و یک انحراف بزرگی است که عده ای می خواهند ایجاد کنند و انقلاب را افراطیگری معرفی کنند.
انقلاب یعنی خواستههای برحق مردم و اعتدال هم آمده که این خواستهها را عملیاتی کند پس انقلاب و اعتدال در طول هم قرار دارند نه در عرض هم. نباید ما تحلیل غلطی را در جامعه مبتنی بر اینکه اعتدال مسیری را میرود و انقلاب مسیر دیگری را میرود، القا کنیم. هرگز اینچنین نیست. هر حرکتی که اعتدال از مسیر انقلاب خروج کند در اصل دارد از ماهیت خودش جدا میشود و به افراط و تفریط دچار خواهد شد.
همچنین هر حرکتی که اعتدال در مسیر انقلاب انجام دهد ما معتقدیم آن حرکت اعتدالیست، زیرا منویات انقلاب را که منویات مردم است، منویات دین است، منویات اهل بیت عترت و طهارت است در جامعه محقق میکند.