تحلیل کیفی آراي انتخابات، از دو روش ميسر است: اوّل با تدقیق در آمار رأی پیروز و تیپولوژی رأی‌دهندگان به «روحانی» و دوم، تحلیل هویّت به نمایش درآمده از «روحانی» طي انتخابات با توجه به اين نکته که اصولگرایان هرگز نگفته‌اند به افراط علاقه دارند بلکه مدّعی مشی اعتدالی نيز هستند و تنها تفاوت‌شان با اصلاح‌طلبان در تعریف‌شان از اعتدال است.

گروه سیاسی مشرق - با مشخّص‌شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری طبق معمول کارشناسان، عناصر سیاسی و احزاب و گروه ها به تحلیل آراي مردم، چیستی و هویّت این رأی پرداختند.
امّا آنچه در این دوره امری عجیب به نظر می رسد این است که دو جناح اصلی کشور یعنی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، هر دو سعی در مصادره این رأی دارند. هر دو گروه سعی می کنند با اقامه کردن ادلّه ای اینچنین وانمود کنند که «حسن روحانی» رئیس جمهوری با خاستگاه مورد نظر آنان است و بالتّبع آرای 50.7 درصدی وی نیز به این خاستگاه تعلّق دارد. برخی از اصولگرایان با تمرکز بر اوّلین کنفرانس خبری رئیس جمهوری منتخب چنین نتیجه می‌گیرند که آراي به وی در واقع رأی به گفتمان اصولگرایی است. در عوض اصلاح‌طلبان نیز با بزرگنمایی حمایت «سيد محمّد خاتمی» از «روحانی» و انصراف «محمّدرضا عارف» در دوره تبلیغات انتخاباتی چنین نتیجه می‌گیرند که آراي مردم به گفتمان اصلاحات روی خوش نشان داده و در توجیه این برداشت اینطور عنوان می کنند که
"اعتدال گرایی" بعنوان مهمترین شاخصه های هویّتی تبلیغات «حسن روحانی» از ویژگی های اصلی گفتمان اصلاح طلبی است.

در پاسخ باید گفت که هر دو گروه در حال اشتباه هستند، امّا چرا؟ اوّلاً پاسخ های دقیق و تا حدودی اصولگرایانه رئیس جمهوری طیّ کنفرانس خبری را نمی توان به اقبال مردم مرتبط دانست زیرا این واقعه مربوط به بعد از انتخابات است و «روحانی» طیّ تبلیغات انتخاباتی و در ضمن شعارهایش به چنین رویکردهایی متوجّه نبود بلکه پاسخ هایش بعد از انتخاب با تبلیغاتش متعارض بود. اینکه اصلاح طلبان نیز با منحصر کردن اعتدال گرایی در گفتمان گروه خویش سعی دارند این آراي شکننده را مصادره به نفع کنند نیز جای بسی تعجّب دارد زیرا هویّت اصولگرایی نیز هیچگاه نگفته است که به افراط علاقه دارد. به بیان بهتر اصولگرایان نیز مدّعی مشی اعتدالی هستند و تنها تفاوت بین اصلاح طلبان و اصولگرایان در رابطه با اعتدال؛ تعریف آنها در میدان عمل است.

لذا برای تحلیل صحیح و کیفی آراي انتخابات 24 خرداد 1392 باید از دو طریق وارد عمل شد، اوّل با تدقیق در آمار رأی پیروز و تیپولوژی رأی‌دهندگان به «روحانی» و دوم با تحلیل هویّت اصلی به نمایش درآمده از «روحانی» طیّ انتخابات، فهمید که مردم به چه شاخصه‌ها و بارزه‌هایی رأی داده‌اند. در ادامه با تلفیق این دو نگرش سعی می شود به یک تحلیلی دقیق دست یازدید.

برای تیپولوژی آراي مردمی باید ابتدا آرا را به دو دسته شامل: آراي گفتمانی (پارادایمی) و آراي غیرگفتمانی تقسیم نمود. اینکه همیشه طیّ انتخابات مختلف تحلیل گران سعی کنند کلّ آراي را به پای گفتمان مطبوع خویش بنویسند کاری از اساس اشتباه است زیرا فقط بخش مشخّص و معیّنی از مردم هستند که بصورت پاردایمی و گفتمانی رأی می دهند. حجم این نوع از آرا بسته به سطح سواد، ضریب نفوذ رسانه ای، اعتقادات شخصی و گروهی، تجارب شخصی و خانوادگی، جوّ عمومی حاکم بر انتخابات و مؤلفّه های دیگر در هر شهر یا منطقه جمعیّتی متفاوت است. بر این اساس می توان ادّعا نمود شهرهای بزرگ که دارای سطح مناسبی از مؤلّفه های بالا هستند عموماً پارادایمی رأی می دهند، مثلاً بخش گسترده ای از رأی تهران بخصوص در مناطق اعیانی شهر و همچنین مناطق مرکزی تا حدود بالایی گفتمانی است، یا بخش قابل توجّهی از آرا در شهر قم یا اصفهان معمولاً چنین است. در واقع باید گفت که آراي مردم از حیث گفتمانی یا غیرگفتمانی بودن در یک طیف مشخّص قرار می گیرد که به شکل زیر می تواند باشد:


طیف آراي مردم (از حیث پاردایمی بودن یا غیرپارادایمی بودن) در مرکز و قلّه آن به سمت آراي کاملاً غیرگفتمانی حرکت می کند؛ بدین معنا که این دست از مردم در انتخاب نامزد مورد نظر با گرفتن یک برآیند استمزاجی از وضعیّت کلّی کشور در داخل و خارج و مشکلات و معایب مختلفِ مدیریتی، سعی می کنند نامزدی را انتخاب نمایند که به نظرشان می آید برای حلّ مسائل جاری کارآمدتر است.

دکتر «حسن روحانی» با کسب 18 ميليون و 613 هزار و 329 رأی توانست 50.7 درصد کلّ آراي رأی‌دهندگان را کسب کند ولی واقعاً چه میزان از این رأی گفتمانی محسوب می‌شود؟ نگاهی به فراوانی رأی پیروز بر حسب صندوق به صندوق مشخّص می‌کند بر عکس ادّعای اصلاح‌طلبان، آراي روحانی بیشتر حاصل اقبال مردم در شهرهای کوچک و روستاها بوده است و اینها مناطقی هستند که بطور عمومی به شکل پاردایمی رأی نمی دهند. وی در مراکز استان هایی مانند تهران حدود 48درصد، در کرج 51درصد، در زنجان که به شکل سنّتی به اصلاحات رأی می دهد 49درصد، در اصفهان 47درصد، در شیراز نیز که عموماً آراي متمایل به اصلاح‌طلبی دارد 59درصد، در مشهد 38درصد، در تبریز 55درصد، در قم 38درصد، در قزوین 51درصد و در رشت 58درصد کلّ آرا را به دست آورد. این در حالی بود که در شهرستان‌های کوچکی چون اردکان 68درصد، فارسیان 78درصد، سیرجان 72درصد، مرودشت 69درصد، گچساران 60درصد، سوادکوه 61درصد، نور 67درصد، مشکین‌شهر 68درصد، مرند 69درصد و سبزوار 57درصد آرا را توانست کسب کند. بدین‌ترتیب «روحانی» کاهش رأی در شهرهای بزرگ‌تر را با افزایش رأی در شهرهای کوچک و دورافتاده‌تر استان‌ها جبران نمود.

در دو دوره پیش آراي این دست مناطق به «محمود احمدی‌نژاد» رسید و رأی به شعارهای اصولی «احمدی‌نژاد» در رابطه با شکستن انحصارات مدیریتی یک طبقه سیاسی خاص، از بین بردن مدیریت متمرکز در تهران، مبارزه با فساد و تبعیض، توجّه به مناطق محروم و مستضعف، ساده‌زیستی و مردمی بودن وی و توجّه به آرمان های امام راحل(ره) و انقلاب اسلامی بود. چند سال پیش این «احمدی‌نژاد» بود که توانست بخش عظیمی از آراي شهرهای کوچک و روستاها را به خودش اختصاص دهد و آنچه باعث شد اینبار این اقبال متوجّه «روحانی» شود برآمده از شرایط فعلی کشور بود.

متأسّفانه این تفکّر که بخش عظیمی از مشکلات معیشتی کشور برآمده از تحریم ها و فشارهای بین المللی است در کشور به یک اپیدمی تبدیل شده و این موضوع چیزی بود که «روحانی» بطور خاص روی آن دست گذاشت. به همین موازات که این تئوری در مناطق کمتر پیشرفت یافته بیشتر مورد قبول مردم واقع شده بود در مناطق شهری و پیشرقت یافته کمتر پذیرفته شده بود زیرا این قشر شهری علاوه بر تحریم، مدیریت ناکارآمد دولت فعلی و البتّه پرداختن به حواشی را نیز در مشکلات اقتصادی مؤثّر می دانستند. از این رهگذر آراي «روحانی» در مقایسه با مناطق کوچک تر در شهرها با سکته روبرو شد.

وی با نشان دادن یک کلید به عنوان نماد حلّ تمام مشکلات توانست با توده های مردمی در اینباره به یک نقطه مشترک برسد، اینکه همه چیز با آمدنش و تغییر سیاست خارجی تغییر خواهد کرد. شاید این جمله وی که: «موضوع تحریم در میان مدت قابل حل است اما نکته مهمتر این است که کسی که رئیس‌جمهور خواهد شد، سوابقش و تفکراتش و راهبردهایش و شعارهایش اولین علامت را به داخل و خارج می‌دهد. این علامت یا علامت اعتدال و عقلانیت و منطق است یا خدای ناکرده علامت افراطی‌گری و تندروی است و کلید این کار در اختیار مردمی است که 24 خرداد پای صندوق‌های رای می‌روند.» (برنامه «انتخاب ایرانی»- شبکه جهانی جام جم)؛ آینه تمام نمای هویّت تبلیغاتی «روحانی» در عرصه سیاست خارجی و تأثیر آن بر اقتصاد داخلی بود.

از طرف دیگر در سطح شعارهای سیاست داخلی آنچه از برنامه های انتخاباتی «روحانی» به فضای جامعه مخابره می شد این نبود که وی مانند کسی مثل «محسن رضایی» دارای برنامه اقتصادی مدوّن است. همچنین «روحانی» مانند کسی چون «محمّدباقر قالیباف» که به کارنامه اجرایی اش تأکید می نمود، به کارنامه اجرایی اش اشارت نمی داد بلکه بیشتر به این موضوع تأکید می کرد که فردی اعتدال گراست و باعث ایجاد آرامش در کشور خواهد شد. از این حیث باید گفت مردم با انتخاب فرد مستقل و غیرجناحی مانند «احمدی نژاد» از پس فشارهای گروهی و مافیایی به دو دولت اخیر، تنش های زیادی را متحمّل شدند. تنش هایی سیاسی- روانی که خود رئیس دولت نیز در دو سال اخیر با حالتی کاملاً ساختارشکن به آن ورود یافت.

مردم از پدید آمدن یک تجربه دیگر مانند فتنه سال 88 هراسان هستند زیرا در حال حاضر به آرامش سیاسی فکر می کنند. «روحانی» نشان داد که بخاطر آشتی با همه گروه ها و جناح ها دیگر چنین مسائلی پیش نخواهد آمد، البتّه همین هم شد زیرا سیاسیون جناحی بعد از انتخابات طوری رفتار کردند که گویی تمام مشکلات، مربوط به تفکر استقلالی و غیرجناحی دولت نهم بوده است. به عبارت دقیق تر بخشی از مردم نخواستند تجربه «سوم تیر 84» را دوباره کلید بزنند زیرا طیّ چند ساله اخیر متوجّه شدند بسیاری از مشکلات بدلیل آشتی ناپذیری گروه های سیاسی با یک فرد مستقل است. شاید بخشی از 50.7 درصد آراي «روحانی» به این نتیجه رسیدند که بهتر است بجای انتخاب افراد مستقل به نامزدی رأی دهند که همه گروه ها و جناح ها سر سفره او حاضر شوند، اتّفاقی که انتظار داشتند آرامش سیاسی را به همراه آورد.

با این حال هنوز وزن کشی حجم آراي گفتمانی و غیرگفتمانی سخت است. مسئله واضح تر درباره تیپولوژی آراي «روحانی» این است که مناطق با اکثریت مطلق سنّی نشین، اقبال تقریباً یکدستی به وی نشان دادند. در پی دوره های مختلف این دست صندوق ها بر اثر تبلیغات سوء خارجی و داخلی چنین تصوّر می کنند که یک نامزد اصلاح طلب بیتشر به مطالبات قشری و قومی آنها توجّه خواهد نمود. رأی اهل تسنّن در کشور در مناطقی چون شمال استان «گلستان»، شرق استان خراسان رضوی، بخش اعظم استان «سیستان و بلوچستان»، غرب و شمال غرب کشور به شکل یک سامانه شبکه ای عمل می کند. این سامانه شبکه ای در دوره قبلی ریاست جمهوری اقبال گسترده ای به «موسوی» نشان داد و در این دوره این اقبال یکپارچه‌تر و گسترده تر نصیب «حسن روحانی» شد تا جایی که در بعضی از صندوق ها این حدّ از یکپارچگی به بالای 90درصد تا گاهی 97درصد رسید. خیلی مشخّص نیست ولی برخی کارشناسان بر اساس جمعیّت تخمینی اهل تسنّن در کشور ظرفیت این شبکه رأی را چیزی حدود چهار تا پنج میلیون رأی حدس می زنند. در همین رابطه «روحانی» توانست در توابع شمالی استان «گلستان» مانند گنبد کاووس 69درصد، مروتپّه 83درصد، بندرترکمن 78درصد و آق‌قُلا 70درصد کلّ آرا و در توابع سه استان غربی «آذربایجان غربی»، «کردستان» و «کرمانشاه» مانند پیرانشهر 79درصد، سردشت 79درصد، مهاباد 80درصد، بانه 81درصد، سقّز 78درصد، مریوان 73درصد، پاوه 75درصد، دیواندرّه 73درصد و گیلان‌غرب 65درصد کلّ آرا و در توابع استان «سیستان و بلوچستان» مانند سراوان 84درصد، خاش 84درصد، زابل 86درصد و نیک‌شهر 84درصد کلّ آرا و در توابع شرقی «خراسان رضوی» مانند خواف 71درصد و تایباد 66درصد کلّ آرا را بدست آورد.

بنابر این در نهایت باید گفت آن بخش از آراي گفتمانی اصلاح طلبان که با انصراف «عارف» به سمت «روحانی» رفت آنچنان حجیم نیست که از آن وحشت نمود. این حدّ یک میزان مشخّص است که در دوره های قبل نیز تجربه شد، اصلاحات برای اوّلین بار و آخرین باری که بطور کاملاً بی پیرایه و خالص با گفتمان حدّاکثری خویش وارد عرصه رقابت های ریاست جمهوری شد مربوط به دوره نهم انتخابات بود که «مصطفی معین» را روانه کارزار کرد. آن زمان «معین» توانست 13درصد آراي در دوره اوّل شامل چهار میلیون رأی را کسب کند، می توان اینطور فرض کرد که این آرا با کمی تغییر (بیشتر یا کمتر) اینبار هم نصیب «روحانی» شده باشد.

کاملاً واضح است؛ اگر اصلاح‌طلبان سهم بالایی در آراي «روحانی» داشتند و اگر رأی وی متعلّق به گفتمان اصلاحات بود، چه احتیاجی بود آنها تنها نامزد انتخاباتی خود (عارف) را به‌رغم میل شخصی‌اش مجبور به کناره‌گیری کنند! برای استفاده از امتیاز دولت فعلی بدون مصادره رأی رئیس دولت همچنین امکانی وجود دارد لذا اینجا یک توصیه عمومی برای اصلاح‌طلبان نهفته است؛ همان‌طور که عموم اصولگرایان شکست خویش را پذیرفتند و به آینده فکر می‌کنند بهتر است اصلاح‌طلبان نيز این تجربه را به تجارب پیاپی پیشین منضم کنند و به آینده بينديشند، پذیرشي که نه‌تنها سخت نیست بلکه بیدارکننده نيز هست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 39
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • امین سیف ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    متن شما رو نخوندم،ولی حداقل من و خانواده به دلیل احیای اصلاحات به روحانی رای ندادیم،یعنی حتی اگر هم خاتمی میومد و هم روحانی بنده قطعا باز به روحانی رای می دادم،چرا که ایشون رو معتقد به نظام می دونم و سرمایه هاشمی رو پشت سر ایشون می بینم به علاوه اینکه مواضع ایشون رو در مورد حوادث 88 منطقی و آشتی گرایانه به معنی اولویت حفظ منافع ملی و نه حزبی می دونستم و و نه اینکه منافع نظام رو وقف یک عده که حتی به قیمت تضعیف نظام حاضر شدن هر تهمتی به نظام بزنن و و امنیت مملکت رو به خاطر یکدندگی و لجاجت به خطر بندازن...اون موقع لااقل توقع این بود که آقایان خاتمی دعوت به قانون گرایی کنن و حوادث گستاخانه ای مثل 25 بهمن رو محکوم کنن ولی نکردن،اما روحانی درایت داشت و منافع ملی رو به حراج نگذاشت جدای از این به اصولگرایان سنتی رای ندادیم چراکه کشور نیاز به لااقل احساس تغییر داشت...چه در داخل و چه در سیاست خارجی...اما راستش رو بخوای من اصلا به اصلاح طلب ها بابت مواضعشون در 88 اعتماد نداشتم و هاشمی رفسنجانی رو معتمد نظام می دونستم که روحانی هم از طرف ایشون کاندید بود
  • خواننده ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    بازهم نظرات وکارشناسی های غلط. اگه عارف بود شک کنید رای می آورد.رفتن عارف باعث رای اوردن روحانی شد.اینقدر خودتان را فریب ندهید.
  • احمدخواجوند ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    درآينده نه چندان دور آقاي روحاني كليد پيروزي رادودستي تحويل آقاي هاشمي خواهدواين هاشمي است نقش كليدي را ترسيم خواهد كرد وآقاي روحاني ملزم به اجراي اين دستورالعمل ها خواهد بود.
  • ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    تو به این میگی تحلیل تحلیلهای زیباکلام رو که خوندم از موشکافیش لذت بردم
  • ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    شما هم کشتید خودتون رو.بیجنبه ها
  • ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    شما هنوز همون تفکر سیاه و سفید (یا صفر و یک) رو دارید؟ یعنی فکر می کنید هرکس اصلاح طلب نیست پس اصولگراست؟ اینکه آرای مردم بر اساس گفتمان نبوده درسته ولی به معنای این نیست که آرای شما در دوره های قبل بر اساس گفتمان بوده. ضمناً من اعتقاد دارم حتی آرای خاتمی هم بر اساس گفتمان نبوده چون این مردم سیاست رو در چهارچوب احزاب و جناح ها دنبال نمی کنن. ولی به طور کلی شما باید بپذیرید که در این هشت سال گند زدید و بعدش هم خواستید همه چیز رو بندازید گردن احمدی نژاد و ازش اعلام برائت کنید. ولی مردم اینقدرها هم که فکر می کردید فراموشکار نبودن!
  • ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    حیث باید گفت مردم با انتخاب فرد مستقل و غیرجناحی مانند «احمدی نژاد» از پس فشارهای گروهی و مافیایی به دو دولت اخیر، تنش های زیادی را متحمّل شدند............................................................ تنها حرف حساب همین است :فشارهای گروهی و مافیایی
  • آشنا ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    خیلی عالی بود . ممنون
  • ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    البته ارای قومی که زده بودین تا حدودی درست بود اهل تسنن بدلیل رفتارهای تندروانه باند احمدی نژاد به حاشیه رانده شده بودند سهم انها از کل درامد نفتی در بنگاههای زودبازده و امایش نزدیک به صفر بود . در بعضی مناطق مانند اذربایجان رفتار متناقض دولت در خصوص زلزه زده ها رو هم دیدیم فقط تبلیغات تلویزیونی اقدامات بسیار کمی انجام گرفت طرح هدفمندی و اینکه باعث فقیرتر شدن قشر متوسط به پایین جامعه شد هم کاملا مشخص بود قشر متوسط به بالا عموما املاکی داشتند که با افزایش 500 درصد ارزش ملک واجاره طی سهسال خیلی بردند و فقط اقشار ضعیف بازنده بودند . در تهران اقدامات قالیباف کاملا مشهود بود و توانسته بود رضایت نسبی مردم را جمع کند البته باید توجه داشت اصلاح طلبها و خاتمی پر بیراه نمی گوید بخشی از ارای قالیباف با پیام خاتمی روانه سبد روحانی شد. ضعف گفتاری جلیلی و حملات همه جانبه همه گروهها به وی نیر باعث وحشت مردم شد مردم احمدی نژاد دوم نمی خواستند
  • ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    مهم این هست نتیجه انتخابات نه به اصولگرایی بود و تخریب های برادر حسین!
  • محمد313 ۱۸:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    همچی هم غیر گفتمانی نبودا خودشون میگن گفتمانشون ، گفتمان اعتداله!
  • ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    خیر، رای به روحانی، رای به تداوم روش و مشی احمدی نژاد و سعید جلیلی بود، برادران و خواهران سایت وزین!!! مشرق
  • ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    سربسته عرض می کنم ... برداشت بنده : تحلیلیتون به نفع اصولگرایان تمایل داشت چرا ؟ نان به نرخ روز خوردن ... به کدام دلیل ؟ نگاهی به مواضعتون قبل انتخابات بیاندازید ...
  • ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    فقط خواهش میکنیم به پشتیبانی اشخاص از یکدیگر که قبل از انتخابات مشهود بود توجه کنید تمام!
  • ۲۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    حرف حق جواب نداره آفرین ولی روحانی هم خودش رای خوب داشت
  • ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    ولی من شخصا" فقط به خاطر اقای خاتمی به روحانی رای دادم
  • ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    کاش عارف تا آخر می موند و روحانی و عارف به دور دوم می رفتند .
  • ۲۱:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    نه دیگه تا این حد . ولی مگه مشکلیه ؟
  • ۲۱:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    حق با شماست . حرف نداره
  • ۲۱:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    دقیقا. اگر اصلاح طلبان رو 0 در نظر بگیریم و اصولگرایان رو 1 . آقای روحانی تقریبا میشه گفت 0.2 هستش. و آقای خاتمی 0 . مطهری 0.5 . حسین شرعتمداری 1. جلیلی 1 .
  • ۲۱:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    اقای روحانی اصولگراست ؟؟؟
  • ۲۲:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    رفتار تند روانه دولت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ رفتار متناقض دولت در رابطه با زلزله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کجای ایران زندگی میکنی برادر؟؟؟؟؟؟؟؟
  • میترا ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    متن متناقضیه که ادم نمیدونه + بده یا _ !
  • ۲۲:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    کاری به اصولگرا و اصلاح طلب نداشته باشیم . انصافا ببینیم برای مردم صادقانه کار می کنه یا نه همین حالا هر کی می خواد باشه. در واقع ایشان یک فرد معتدل است که بیشتر به اصلاح طلبان نزدیک است. ولی اصلاح طلب نیست . فاصله ایشان از اصولگرایی بیشتر از اصلاح طلبی است.
  • ۲۳:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    تحلیل بسیار دقیقی بود، من به شخصه در روستاهای مازندران که طرفدار احمدی نژاد هم بودن تا همین پارسال دیدم به روحانی رای دادن به خاطر تورم
  • ۲۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
    0 0
    حماسه 24 خرداد در امتداد حماسه 9 دی بود .
  • شمس الدینی ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    بنده ایشان را اصولگرا می دانم . زیرا ایشان از جامعه روحانیت مبارز است. مردم به دو دلیل به ایشان رای دادند: 1 . فشار اقتصادی که از ناحیه تحریم و عدم تدبیر صحیح از ناحیه مسولان . 2 . شعار اعتدالگرایی که الان نیاز ضروری کشور است
  • علی ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    جلیلی ضعفهای گفتاری داشت وگروههای مختلفی ازاصولگراواصلاح طلب بهش حمله کردن و این شایعه رو متاسفانه جاانداختن که "جلیلی احمدی نژاد دوم است"...اما نتایج آرا نشان داد که هنوز4ملیون بابصیرت داریم که فریب این شایعات رانمی خورند....روحانی درمناظره بالفاظی قالیباف راشکست داد وباسیاه نمایی توانست آرای خاکستری رابه نفع خود جذب کند...باعث تاسفه که هنوزرئیس جمهور ایران رو آرای عظیم خاکستری تعیین می کنند...
  • ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    حالا من شک کردم باید چیکار کنم؟
  • ۱۲:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    نه هاشمی و نه اصلاحات
  • ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    کاش عارف تا آخر میموند و میدیدیم که چه رای افتضاحی داشت !
  • ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    هاشمی برنامه هایی در سر داره که تا چند وقته دیگه روشن میشه ! ولی همگان بدونن این مملکت در درجه اول امام عصر(عج) و بعد هم امام خامنه ای رو داره و هیچ کس خیال خام به سرش نزنه
  • ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    و حماسه 9دی در امتداد خط سرخ عاشورا
  • ۱۲:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    زنده باد اصلاحات / این رای از نظر اینجانب فقط نه به اصولگرایی بود و در حمایت اصلاحات
  • ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    دمت گرم :دی
  • میم ۱۳:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    کسی که رای داره انصراف نمی ده؟؟؟؟!!!!!!!!
  • انقلابی ۱۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    بیچاره جلیلی:(
  • ناشناس ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    زنده باد اصلاحات
  • فرزاد ۱۷:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۱
    0 0
    24خرداد روز مرگ جنبش سبز بود مردم بخاطر فشارهاي اقتصادي به كانديداي اعتدالگرا راي دادند نه به اصلاحات . اصلاح طلبان 18ميليون راي ندارند راي اصلاح طلبان درسال 84و88مشخص بود

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس