به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
آقاي الهام! از شما بعيد بود!
اظهارات سخيف آقاي دکتر الهام در گردهمايي سوم تير که به منظور تجليل از خدمات رئيس جمهور برپا شده بود، با حيرت آميخته به تأسف در عرصههاي سياسي و فرهنگي کشور روبرو شد و برخي از حاضران در جلسه ياد شده نيز که اظهارات وي را دور از انتظار تلقي ميکردند از اينکه دکتر الهام با اين سخنان سخيف، شخصيت و سابقه اسلامي- انقلابي خود را تخريب کرده است، ابراز تأسف ميکردند.
سخنگوي دولت در بخشي از اظهارات غلوآميز خود در تجليل از آقاي دکتر احمدينژاد گفت؛ «احمدينژاد توانست در جامعه جهاني مهدويت را معرفي کند» و در ادامه گفت «متأسفانه برخيها توجه به دولت امام زمان(عج) را خرافه تعبير کردند و تمام تلاش احمدينژاد در مسير استقرار حکومت علوي را تنها به يک بشقاب خالي محدود کردند و افزود؛ «انشاءالله با ظهور حضرت امام زمان(عج) احمدينژاد نيز رجعتي دوباره خواهد داشت و در آن زمان به دنبال استقرار اسلام ناب خواهد بود».
درباره اين اظهارات سخيف و غلوآميز گفتني است؛
الف: سخنگوي دولت در حالي از تلاش آقاي رئيس جمهور براي استقرار اسلام ناب سخن ميگويد که آقاي مشايي- يعني کسي که آقاي احمدينژاد ايشان را، نسخه ديگري از شخصيت سياسي و عقيدتي خود ميداند- به صراحت تأکيد دارد که «دوران اسلامگرايي به پايان رسيده است(!) معنايش اين نيست که اسلامگرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست، نه، اسلام هست اما دورهاش به پايان رسيده است. اکنون دوره اسبسواري تمام شده، اما اسب هست و سوارش هم هست... روند تحولات بشر اين نيست که بشريت مسلمان بشود تا به حقانيت برسد.»!
حالا بايد از آقاي دکتر الهام پرسيد: آيا به عقيده جنابعالي قرار است حضرت صاحبالزمان(عج) - نستجيربالله- براي مقابله با اسلام بيايند؟! و اگر چنين نيست- که نيست- و حضرتش براي تشکيل حکومت عدل جهاني براساس اسلام ناب محمدي(ص) ظهور ميفرمايند، کساني که دوران اسلامگرايي را تمام شده ميدانند چه نسبتي با حضرت خواهند داشت که به قول شما قرار است با ظهور حضرت، رجعت کنند؟! ادعاي جايگزيني «مکتب ايراني» به جاي «مکتب اسلام» و دهها نمونه پلشت ديگر از اين دست پيشکش!
ب: دکتر الهام ميگويد؛ «برخيها توجه به دولت امام زمان(عج) را خرافه تعبير کردند و تمام تلاش احمدينژاد در مسير استقرار حکومت علوي را تنها به يک بشقاب خالي محدود کردند»! و توضيح نميدهد که اولاً؛ چه کساني توجه به دولت امام زمان(عج) را خرافه تعبير کردهاند؟! مگر نه اين که انقلاب اسلامي در بستر اعتقاد به استقرار حکومت علوي برپا شده و مردم اين مرز و بوم، از جمله رزمندگان اسلام، همه هستي خود را بر سر اين اعتقاد مقدس به ميدان آورده و در اين راه خون داده و سختي کشيده و خون دلها خوردهاند.
بنابراين بايد پرسيد کساني که دوران اسلامگرايي را تمام شده ميدانند! و کساني که چشم و گوش بسته از آنها حمايت و تقدير ميکنند، به مقابله با استقرار حکومت علوي برخاستهاند يا تودههاي عظيم مردمي که بارها نشان دادهاند جان و دل در گرو حضرتش دارند؟!
ثانياً: ظاهراً سخنگوي محترم دولت فراموش کرده که اعتراضها به ادعاي «هاله نور» بود که آقايان ابتدا بر آن تأکيد کردند ولي هنگامي که با اعتراض روبرو شدند، آن را تکذيب کردند و نهايتاً وقتي نوار صوتي کسي که چنين ادعاي سخيفي را مطرح کرده بود، منتشر شد، ترجيح دادند درباره آن سکوت کنند و معلوم نيست سخنگوي دولت را چه ميشود که از اعتراض به يک ادعاي سخيف و بيپايه با عنوان «بيتوجهي به استقرار حکومت علوي»! ياد ميکند؟!
ج: سخنگوي دولت گلايه ميکند که چرا بعضيها «تلاش احمدينژاد در مسير استقرار حکومت علوي را تنها به يک بشقاب خالي محدود کردهاند»! و گفتني است تاکنون تصور ميشد ماجراي بشقاب خالي فقط يک شايعه است و اين که ميگويند حلقه انحرافي اين بشقاب خالي را براي حضرت صاحبالزمان(عج) روي ميز ميگذارد، تهمتي است که به آنها ميزنند ولي حالا جناب الهام ميفرمايند؛ تلاش احمدينژاد براي استقرار حکومت علوي تنها به يک بشقاب خالي محدود نميشود؟! آيا اين سخن را بايد به حساب سهواللسان آقاي الهام گذاشت يا اعتراف به اين که «بشقاب خالي» شايعه نيست، بلکه به قول ايشان تلاش آقايان براي استقرار حکومت اسلامي را نبايستي فقط به اين «بشقاب خالي» محدود کرد!
د: آقاي دکتر الهام در تعريف و تمجيد از آقاي احمدينژاد چنان اغراق ميکند که گويي انقلاب اسلامي و گسترش دامنه اسلام همه و همه مديون ايشان است!در آخرين ساعات ديروز باخبر و خوشحال شديم که آقاي دکتر الهام اظهارات خود را تصحيح کرده است ولي خبر که آمد، متاسفانه خوشحالکننده نبود. کاش آقاي الهام با سابقه ديانتي که از ايشان داريم به جاي توجيه آنچه گفتهاند، در يک کلمه از اشتباه خود پوزش بخواهند.
فايننشال تايمز: روحاني قرار نيست براي حسننيت سانتريفيوژها را خاموش کند
يک روزنامه انگليسي در تحليل انتخابات رياست جمهوري ايران نوشت: هيچکس تصور نميکند تغيير رئيسجمهور در ايران به معناي تغيير کلي ساختار است.
فايننشال تايمز مينويسد: عجيبترين نکته در مورد انتخاب روحاني اين بود که آراي وي نزديک 50 درصد بود و حاکميت ميتوانست اين آرا را تغيير دهد(!!) هيچ کس تصور نميکند تغيير رئيسجمهوري در ايران به معناي تغيير کلي ساختار است. قرار نيست روحاني به عنوان نشان دادن حسن نيت به غرب سانتريفيوژها را خاموش کند. وي پيش از اين در اين مورد صحبت کرده و ديپلماتهايي که با وي در زماني که مذاکرهکننده ارشد هستهاي ايران بوده است ميگويند بيش از اينکه ميانهرو باشد عملگرا است.
اين روزنامه خاطرنشان ميکند: رئيسجمهوري جديد ايران ميخواهد تحريمها را مهار کند اما او نيز يک روحاني است که با ايدئولوژي انقلابي سال 1357 عجين شده است.
فايننشال تايمز با اشاره به اينکه تعيين سياستهاي کلي جمهوري اسلامي بر عهده رهبري است، مينويسد: وظيفه اوباما اين است که همه راههاي ديپلماتيک را به کار گيرد. در عين حال بايد توجه داشت حسن روحاني چه عملگرا باشد و چه نباشد، ايرانيها تسليم آمريکا نميشوند.
همزمان کريستين کاريل (پژوهشگر ارشد مؤسسه لگاتوم و دبير نشريه فارين پاليسي) در اين نشريه آمريکايي نوشت: ايران قادر به انجام تغييرات و اصلاحاتي که ما ميخواهيم نيست. اکنون يک ميانهرو برنده انتخابات شده است. ميانهرويي که خود را مدافع بلندپروازيهاي هستهاي ايران ميداند.
ميانهرويي که به کشورهاي غربي هشدار ميدهد خود را از جنگ داخلي سوريه کنار بکشند، ميانهرويي که از صافي شوراي نگهباني گذشته است که نامزدان مصلحتگراتر را از شرکت در انتخابات بازداشت. ميانهرويي که از آغاز روشن کرده که با اصل ولايتفقيه يا حکومت روحانيون مشکل ندارد؛ اصلي که محور اصلي نظامي است که آيتالله روحالله خميني بنيان آن را پي افکند. و سؤال اين جاست که آيا با اين همه جايي براي خوشحالي باقي است؟
نتانياهو: فريب ظاهر اعتدالگراي روحاني را نخوريد!
مدير موسسه واشنگتن در امور خاورميانه گفت منتخب جديد مردم ايران، از افراد درون حاکميت است و بايد فشارها بر ايران را تا زمان عقبنشيني ادامه داد.
مايکل سينگ در واشنگتن پست نوشت: تمرکز آمريکا بايد روي اقدامات ايران باشد و نه اشخاص. برخي ميگويند روحاني اصلاحطلب است و برخي ميگويند نيست. دولت اوباما نميتواند اين احتمال را رد کند که فشار بينالمللي بر ايران در نهايت نوعي از تغيير را که به دنبالش بوده به وجود آورده است؛ اما همچنين نميتواند خطر کند و فشارهايي را که با زحمت زياد عليه ايران تجميع کرده است صرفا به دليل اميدواري و گمانهزني تخفيف دهد.
سينگ نوشت با توجه به سخنان و مواضع گذشته روحاني، ميدانيم که او نه تنها يک اصلاحطلب نيست بلکه از افراد درون نظام است که نقش مهمي در پيشبرد برنامه هستهاي، فعاليتهاي منطقهاي و حتي سرکوب داخلي ايران داشته است. او تا حدي که عملگرايي و ترجيح ديپلماسي از خود نشان داده است، با هدف خدمت به هدفهاي رژيم بوده نه در تلاش براي تغيير آنها. با اين حال، اين مساله را نيز نميتوان منتفي دانست که روحاني ممکن است با توجه به مشکلات شديد اقتصادي ايران به اين نتيجه رسيده باشد که اکنون تغيير ضروري است.
به نوشته واشنگتن پست: نشانه تغيير از جمله در آزادي بازداشتشدگان (!) و تغيير مواضع منطقهاي ايران قابل مشاهده خواهد بود. همچنين در تغيير سياست هستهاي و تا اين مواضع کلي تغيير نکند، سياست بنيادين آمريکا نبايد تغيير بکند حتي در صورتي که دولت آمريکا دست خود را به سوي روحاني دراز کند و به دنبال گشايشهاي ديپلماتيک باشد. در حقيقت تا زماني که ايران نرمش نشان ندهد، سياست آمريکا همچنان بايد محکمتر شود؛ در غير اين صورت پيامي غلط به ايران ارسال خواهد شد.
گفتني است ترغيب تندروهاي آمريکا، براي ادامه فشارها به ايران متاثر از مواضع رژيم صهيونيستي است. نتانياهو به تازگي در ديدار کاترين اشتون گفت: آزمون واقعي درباره انتخابات ايران اين است که اين کشور غنيسازي اورانيوم را متوقف کرده، مواد هستهاي را به خارج بفرستد و تمام تاسيسات فردو را تعطيل نمايد.
نتانياهو ميگويد: «روحاني طرفدار راهبردي است که من اسم آن را بگو، بخند، مذاکره کن و غنيسازي کن ميخوانم. من سخنان روحاني را در سال 2004 بازگو ميکنم که گفته بود «در حاليکه ما با اروپاييها در تهران مذاکره ميکرديم، در حال نصب تجهيزات در تاسيسات اصفهان هم بوديم. درحقيقت با ايجاد يک فضاي آرام ما توانستيم کار را در اصفهان تکميل کنيم.» ما نميتوانيم به ايران اجازه دهيم چنين بازي را انجام دهد. آنها براي خريد زمان بازي ميکنند و به غنيسازي ادامه ميدهند. تهران در عين حال پايگاه برنامه هستهاي خود را وسيعتر ميکند.
به گزارش راديو اسرائيل نتانياهو در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست «به ايالات متحده هشدار داد فريب ظاهر اعتدالگراي روحاني را نخورد. روحاني در گذشته نيز ماموريت داشته در مورد برنامه اتمي ايران با غرب گفتوگو کند، و همزمان به پيشبرد برنامه ادامه داده است. «هدف از گفتوگو با ايران بايد قطع کامل غنيسازي اورانيوم باشد.» شوراي امنيت خواهان قطع غنيسازي رژيم ايران است.
آقاي الهام! از شما بعيد بود!
اظهارات سخيف آقاي دکتر الهام در گردهمايي سوم تير که به منظور تجليل از خدمات رئيس جمهور برپا شده بود، با حيرت آميخته به تأسف در عرصههاي سياسي و فرهنگي کشور روبرو شد و برخي از حاضران در جلسه ياد شده نيز که اظهارات وي را دور از انتظار تلقي ميکردند از اينکه دکتر الهام با اين سخنان سخيف، شخصيت و سابقه اسلامي- انقلابي خود را تخريب کرده است، ابراز تأسف ميکردند.
سخنگوي دولت در بخشي از اظهارات غلوآميز خود در تجليل از آقاي دکتر احمدينژاد گفت؛ «احمدينژاد توانست در جامعه جهاني مهدويت را معرفي کند» و در ادامه گفت «متأسفانه برخيها توجه به دولت امام زمان(عج) را خرافه تعبير کردند و تمام تلاش احمدينژاد در مسير استقرار حکومت علوي را تنها به يک بشقاب خالي محدود کردند و افزود؛ «انشاءالله با ظهور حضرت امام زمان(عج) احمدينژاد نيز رجعتي دوباره خواهد داشت و در آن زمان به دنبال استقرار اسلام ناب خواهد بود».
درباره اين اظهارات سخيف و غلوآميز گفتني است؛
الف: سخنگوي دولت در حالي از تلاش آقاي رئيس جمهور براي استقرار اسلام ناب سخن ميگويد که آقاي مشايي- يعني کسي که آقاي احمدينژاد ايشان را، نسخه ديگري از شخصيت سياسي و عقيدتي خود ميداند- به صراحت تأکيد دارد که «دوران اسلامگرايي به پايان رسيده است(!) معنايش اين نيست که اسلامگرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست، نه، اسلام هست اما دورهاش به پايان رسيده است. اکنون دوره اسبسواري تمام شده، اما اسب هست و سوارش هم هست... روند تحولات بشر اين نيست که بشريت مسلمان بشود تا به حقانيت برسد.»!
حالا بايد از آقاي دکتر الهام پرسيد: آيا به عقيده جنابعالي قرار است حضرت صاحبالزمان(عج) - نستجيربالله- براي مقابله با اسلام بيايند؟! و اگر چنين نيست- که نيست- و حضرتش براي تشکيل حکومت عدل جهاني براساس اسلام ناب محمدي(ص) ظهور ميفرمايند، کساني که دوران اسلامگرايي را تمام شده ميدانند چه نسبتي با حضرت خواهند داشت که به قول شما قرار است با ظهور حضرت، رجعت کنند؟! ادعاي جايگزيني «مکتب ايراني» به جاي «مکتب اسلام» و دهها نمونه پلشت ديگر از اين دست پيشکش!
ب: دکتر الهام ميگويد؛ «برخيها توجه به دولت امام زمان(عج) را خرافه تعبير کردند و تمام تلاش احمدينژاد در مسير استقرار حکومت علوي را تنها به يک بشقاب خالي محدود کردند»! و توضيح نميدهد که اولاً؛ چه کساني توجه به دولت امام زمان(عج) را خرافه تعبير کردهاند؟! مگر نه اين که انقلاب اسلامي در بستر اعتقاد به استقرار حکومت علوي برپا شده و مردم اين مرز و بوم، از جمله رزمندگان اسلام، همه هستي خود را بر سر اين اعتقاد مقدس به ميدان آورده و در اين راه خون داده و سختي کشيده و خون دلها خوردهاند.
بنابراين بايد پرسيد کساني که دوران اسلامگرايي را تمام شده ميدانند! و کساني که چشم و گوش بسته از آنها حمايت و تقدير ميکنند، به مقابله با استقرار حکومت علوي برخاستهاند يا تودههاي عظيم مردمي که بارها نشان دادهاند جان و دل در گرو حضرتش دارند؟!
ثانياً: ظاهراً سخنگوي محترم دولت فراموش کرده که اعتراضها به ادعاي «هاله نور» بود که آقايان ابتدا بر آن تأکيد کردند ولي هنگامي که با اعتراض روبرو شدند، آن را تکذيب کردند و نهايتاً وقتي نوار صوتي کسي که چنين ادعاي سخيفي را مطرح کرده بود، منتشر شد، ترجيح دادند درباره آن سکوت کنند و معلوم نيست سخنگوي دولت را چه ميشود که از اعتراض به يک ادعاي سخيف و بيپايه با عنوان «بيتوجهي به استقرار حکومت علوي»! ياد ميکند؟!
ج: سخنگوي دولت گلايه ميکند که چرا بعضيها «تلاش احمدينژاد در مسير استقرار حکومت علوي را تنها به يک بشقاب خالي محدود کردهاند»! و گفتني است تاکنون تصور ميشد ماجراي بشقاب خالي فقط يک شايعه است و اين که ميگويند حلقه انحرافي اين بشقاب خالي را براي حضرت صاحبالزمان(عج) روي ميز ميگذارد، تهمتي است که به آنها ميزنند ولي حالا جناب الهام ميفرمايند؛ تلاش احمدينژاد براي استقرار حکومت علوي تنها به يک بشقاب خالي محدود نميشود؟! آيا اين سخن را بايد به حساب سهواللسان آقاي الهام گذاشت يا اعتراف به اين که «بشقاب خالي» شايعه نيست، بلکه به قول ايشان تلاش آقايان براي استقرار حکومت اسلامي را نبايستي فقط به اين «بشقاب خالي» محدود کرد!
د: آقاي دکتر الهام در تعريف و تمجيد از آقاي احمدينژاد چنان اغراق ميکند که گويي انقلاب اسلامي و گسترش دامنه اسلام همه و همه مديون ايشان است!در آخرين ساعات ديروز باخبر و خوشحال شديم که آقاي دکتر الهام اظهارات خود را تصحيح کرده است ولي خبر که آمد، متاسفانه خوشحالکننده نبود. کاش آقاي الهام با سابقه ديانتي که از ايشان داريم به جاي توجيه آنچه گفتهاند، در يک کلمه از اشتباه خود پوزش بخواهند.
فايننشال تايمز: روحاني قرار نيست براي حسننيت سانتريفيوژها را خاموش کند
يک روزنامه انگليسي در تحليل انتخابات رياست جمهوري ايران نوشت: هيچکس تصور نميکند تغيير رئيسجمهور در ايران به معناي تغيير کلي ساختار است.
فايننشال تايمز مينويسد: عجيبترين نکته در مورد انتخاب روحاني اين بود که آراي وي نزديک 50 درصد بود و حاکميت ميتوانست اين آرا را تغيير دهد(!!) هيچ کس تصور نميکند تغيير رئيسجمهوري در ايران به معناي تغيير کلي ساختار است. قرار نيست روحاني به عنوان نشان دادن حسن نيت به غرب سانتريفيوژها را خاموش کند. وي پيش از اين در اين مورد صحبت کرده و ديپلماتهايي که با وي در زماني که مذاکرهکننده ارشد هستهاي ايران بوده است ميگويند بيش از اينکه ميانهرو باشد عملگرا است.
اين روزنامه خاطرنشان ميکند: رئيسجمهوري جديد ايران ميخواهد تحريمها را مهار کند اما او نيز يک روحاني است که با ايدئولوژي انقلابي سال 1357 عجين شده است.
فايننشال تايمز با اشاره به اينکه تعيين سياستهاي کلي جمهوري اسلامي بر عهده رهبري است، مينويسد: وظيفه اوباما اين است که همه راههاي ديپلماتيک را به کار گيرد. در عين حال بايد توجه داشت حسن روحاني چه عملگرا باشد و چه نباشد، ايرانيها تسليم آمريکا نميشوند.
همزمان کريستين کاريل (پژوهشگر ارشد مؤسسه لگاتوم و دبير نشريه فارين پاليسي) در اين نشريه آمريکايي نوشت: ايران قادر به انجام تغييرات و اصلاحاتي که ما ميخواهيم نيست. اکنون يک ميانهرو برنده انتخابات شده است. ميانهرويي که خود را مدافع بلندپروازيهاي هستهاي ايران ميداند.
ميانهرويي که به کشورهاي غربي هشدار ميدهد خود را از جنگ داخلي سوريه کنار بکشند، ميانهرويي که از صافي شوراي نگهباني گذشته است که نامزدان مصلحتگراتر را از شرکت در انتخابات بازداشت. ميانهرويي که از آغاز روشن کرده که با اصل ولايتفقيه يا حکومت روحانيون مشکل ندارد؛ اصلي که محور اصلي نظامي است که آيتالله روحالله خميني بنيان آن را پي افکند. و سؤال اين جاست که آيا با اين همه جايي براي خوشحالي باقي است؟
نتانياهو: فريب ظاهر اعتدالگراي روحاني را نخوريد!
مدير موسسه واشنگتن در امور خاورميانه گفت منتخب جديد مردم ايران، از افراد درون حاکميت است و بايد فشارها بر ايران را تا زمان عقبنشيني ادامه داد.
مايکل سينگ در واشنگتن پست نوشت: تمرکز آمريکا بايد روي اقدامات ايران باشد و نه اشخاص. برخي ميگويند روحاني اصلاحطلب است و برخي ميگويند نيست. دولت اوباما نميتواند اين احتمال را رد کند که فشار بينالمللي بر ايران در نهايت نوعي از تغيير را که به دنبالش بوده به وجود آورده است؛ اما همچنين نميتواند خطر کند و فشارهايي را که با زحمت زياد عليه ايران تجميع کرده است صرفا به دليل اميدواري و گمانهزني تخفيف دهد.
سينگ نوشت با توجه به سخنان و مواضع گذشته روحاني، ميدانيم که او نه تنها يک اصلاحطلب نيست بلکه از افراد درون نظام است که نقش مهمي در پيشبرد برنامه هستهاي، فعاليتهاي منطقهاي و حتي سرکوب داخلي ايران داشته است. او تا حدي که عملگرايي و ترجيح ديپلماسي از خود نشان داده است، با هدف خدمت به هدفهاي رژيم بوده نه در تلاش براي تغيير آنها. با اين حال، اين مساله را نيز نميتوان منتفي دانست که روحاني ممکن است با توجه به مشکلات شديد اقتصادي ايران به اين نتيجه رسيده باشد که اکنون تغيير ضروري است.
به نوشته واشنگتن پست: نشانه تغيير از جمله در آزادي بازداشتشدگان (!) و تغيير مواضع منطقهاي ايران قابل مشاهده خواهد بود. همچنين در تغيير سياست هستهاي و تا اين مواضع کلي تغيير نکند، سياست بنيادين آمريکا نبايد تغيير بکند حتي در صورتي که دولت آمريکا دست خود را به سوي روحاني دراز کند و به دنبال گشايشهاي ديپلماتيک باشد. در حقيقت تا زماني که ايران نرمش نشان ندهد، سياست آمريکا همچنان بايد محکمتر شود؛ در غير اين صورت پيامي غلط به ايران ارسال خواهد شد.
گفتني است ترغيب تندروهاي آمريکا، براي ادامه فشارها به ايران متاثر از مواضع رژيم صهيونيستي است. نتانياهو به تازگي در ديدار کاترين اشتون گفت: آزمون واقعي درباره انتخابات ايران اين است که اين کشور غنيسازي اورانيوم را متوقف کرده، مواد هستهاي را به خارج بفرستد و تمام تاسيسات فردو را تعطيل نمايد.
نتانياهو ميگويد: «روحاني طرفدار راهبردي است که من اسم آن را بگو، بخند، مذاکره کن و غنيسازي کن ميخوانم. من سخنان روحاني را در سال 2004 بازگو ميکنم که گفته بود «در حاليکه ما با اروپاييها در تهران مذاکره ميکرديم، در حال نصب تجهيزات در تاسيسات اصفهان هم بوديم. درحقيقت با ايجاد يک فضاي آرام ما توانستيم کار را در اصفهان تکميل کنيم.» ما نميتوانيم به ايران اجازه دهيم چنين بازي را انجام دهد. آنها براي خريد زمان بازي ميکنند و به غنيسازي ادامه ميدهند. تهران در عين حال پايگاه برنامه هستهاي خود را وسيعتر ميکند.
به گزارش راديو اسرائيل نتانياهو در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست «به ايالات متحده هشدار داد فريب ظاهر اعتدالگراي روحاني را نخورد. روحاني در گذشته نيز ماموريت داشته در مورد برنامه اتمي ايران با غرب گفتوگو کند، و همزمان به پيشبرد برنامه ادامه داده است. «هدف از گفتوگو با ايران بايد قطع کامل غنيسازي اورانيوم باشد.» شوراي امنيت خواهان قطع غنيسازي رژيم ايران است.