
به گزارش مشرق، محمدرضا سرشار در گفتوگو با فارس، درباره حضور اخير خود در جشنواره ادبي «عبدالسلام العجيلي» در سوريه گفت: آشنايي دقيق با ادبيات يک کشور يا جهان عرب با 16 کشور نيازمند خواندن وسيع آثارشان است اما برداشت من در اين جشنواره که نمايندگان اين کشورها در آن حضور داشتند از ادبيات عرب اين بود که ادبيات داستاني جهان عرب يک ادبيات لائيک است و نسبتي با مذهب و ارزشهاي مذهبي ندارد.
وي افزود: اين اجلاس در جهت يافتن راههايي براي گريز از محظورات مذهب، نظامهاي حاکم بر کشورشان و قانون و اخلاق بود که در واقع آنان آمده بودند تا تجربيات خود در اين زمينه را با هم تبادل کنند.
سرشار ادامه داد: البته ميان اينها هم بود و تعداد اندکي از سخنرانان و مستمعان که ميگفتند چرا بايد مساله اخلاق را دور بزنيم و اعتراض ملايمي ميکردند.
* داستاننويسان مسلمان بادي در مجامع ادبي عرب حضور پيدا کنند
محمدرضا سرشار درباره رابطه ادباي عرب با ادباي ايران با تاکيد بر اينکه حسابها ملتها از شبه روشنفکرهاي آنها جداست و بسياري از مردم عرب هنوز به ارزشهاي اسلامي معتقدند، گفت: ما بايد حضور پررنگتري در مجامع ادبي اين کشورها داشته باشيم.
وي افزود: البته بايد اين حضور توسط نمايندگاني باشد که کاملا به ارزشهاي اسلامي و انقلابي معتقدند و در ضمن اين جرات را داشته باشند که مرعوب نشوند و بتوانند در فضايي که همه با اين ارزشها مخالفند حرفشان را بزنند لذا ما بايد آنجاهايي که ميتوانيم حضور داشته باشيم، شرکت کنيم و حرفمان را بزنيم.
اين نويسنده کشورمان به مشکل ديگري اشاره کرد و گفت: يکي از مشکلات ما نيز اين است که زبان نميدانيم در حالي که اگر انسان بتواند خودش صحبت کند بهتر ميتواند حرفش را بزند.
*رايزنان فرهنگي به ندرت پيگير قضيهاي ادبي و هنري هستند
وي نقش رايزنان فرهنگي را نيز مهم دانست و گفت: البته من خطابم رايزن فرهنگي ايران در سوريه و يا هر کشور ديگري نيست اما به طور کلي، باب اصلي ورود به عرصه صدور فرهنگ انقلاب و ايجاد رابطه بين ادباي ايران با ديگر کشورها، رايزنان فرهنگياند که اگر درست انتخاب شوند و ادبيات و هنر ايران را درست بشناسند و با زبان کشوري که به آن ميروند آشنايي کافي داشته باشند، اين مسائل درست ميشود.
سرشار افزود: من نميدانم در حال حاضر اين افراد بر چه معياري تعيين ميشوند چون ما به ندرت ميبينيم که به طور جدي پيگير قضيهاي ادبي و هنري باشند و در اين عرصهها فعال باشند.
وي با تاکيد بر اينکه نبايد بنشينيم تا دولت مقصد از ما دعوت بکند، گفت: آنها کانالشان رايزن فرهنگي ماست وگرنه ادباي ما را که نميشناسند.
سرشار نقش رايزن فرهنگي کشور مقصد در کشور مبدا را نيز مهم توصيف کرد و گفت: مثلا من در دو مواجههاي که داشتم، آقاي دکتر کلاس، رايزن فرهنگي سوريه در ايران را آشنا با ادبيات و علاقمند به اين مسائل ديدم به طوري که اگر غير از او در ايران بود شايد نمايندگاني از ايران به اين جشنواره نميرفتند.
وي افزود: آقاي کلاس دکتراي زبان و ادبيات عرب، استاد سابق دانشگاه دمشق و رئيس يکي از خانههاي فرهنگ سوريه بوده است.
* ميزان ترجمه آثار داستاني فارسي به عربي فوقالعاده کم است
محمدرضا سرشار همچنين درباره ترجمه کتابهاي ادبيات داستاني عربي به فارسي و بالعکس، گفت: ترجمه کتب عربي به فارسي در حوزه داستان به لحاظ کميت در ايران در رتبه هفتم است اما بالعکس آن فوقالعاده کم است و قابل مقايسه نيست و آنچه که از فارسي به عربي ترجمه شده نيز عمدتا از نويسندگان غيرارزشي ايران بوده است.
وي با بيان راههاي علمي براي ترجمه کتابهاي داستاني گفت: کاري که حوزه هنري شروع کرده براي ترجمه آثار ايراني به زبانهاي ديگر کاري علمي است چرا که مترجم را از همان کشور مقصد انتخاب ميکنند و کتاب را در آن کشور منتشر ميکنند، در صورتي که قبلا کتابهاي پژوهشگران ايراني توسط مترجمان ايراني، در ايران ترجمه ميشد.
اين نويسنده کشورمان افزود: همچنين اکثر آدمهاي که در اين عرصه تصميمگير بودند با ادبيات آشنا و به آن معتقد نبودند لذا کتابهاي داستاني ما را ترجمه نميکردند و اگر هم استثنائا اين کار را مي کردند انتخاب دقيقي صورت نميگرفت.
سرشار ادامه داد: شايد يک کتاب براي اينجا خوب باشد اما براي کشور مقصد خوب نباشد لذا بايد از تجارب سفرا و رايزنان و فارغ التحصيلان زبان و ادبيات کشورهاي مقصد و عوامل ديگر استفاده کرده، در اين زمينه نيازسنجي کنيم و آن وقت است که ميتوانيم به تدريج چهره ادبيات انقلاب را به آنها معرفي کنيم.
وي درباره حضور خود در جشنواره «العجيلي» نيز گفت: من و خانم شکوه حسيني با معرفي حوزه هنري از سوي رايزني فرهنگي سوريه دعوت شديم و قرار بر اين شد که خانم حسيني، مترجم من هم باشد.
سرشار همچنين به حضور آقاي پاينده اشاره کرد و گفت: عنوان کلي جشنواره که امسال ششمين دوره آن بود، عبارت بود از «نحوه تعامل ادبيات داستاني با سه محظور دين، سياست و جنسيت» که در شهر رقه سوريه برگزار شد چرا که آنجا زادگاه دکتر عبدالسلام العجيلي پزشک، نويسنده و منتقد سوري بوده است.
وي با اشاره به حضور اديباني از 16 کشور عرب در اين جشنواره اظهار داشت: اين جشنواره هر سال به موضوعي در حوزه ادبيات عرب ميپردازد که سال گذشته غير از نويسندگان عرب، از ترکيه هم دعوت کرده بودند و امسال از ايران دعوت کردند و ما تنها شرکت کنندگان غيرعرب آن جشنواره بوديم.
وي در ادامه به نحوه برگزاري اين جشنواره نيز اشاره کرد و گفت: روزي دوجلسه برگزار ميشد که هر جلسه نيز متشکل از دو نشست بود و در هر نشست، سه نفر سخنراني مي کردند که عملا روزي 12 سخنراني صورت ميگرفت.
سرشار درباره نحوه بررسي رمان ايراني در اين جشنواره گفت: آخرين نشست را سخنراني براي ايرانيها گذاشته بودند؛ من مقدمه کوتاهي گفتم و سپس متن سخنراني من را خانم حسيني به عربي خواند بعد از من آقاي پاينده و بعد خانم حسيني مقالهشان را خواندند.
وي ادامه داد: البته نگاه من در مقالهام يک نگاه فني ـ ارزشي دنبال کردم و خانم حسيني و آقاي پاينده با ديدگاه خاص خودشان به مساله پرداختند و سپس پرسش و پاسخ صورت گرفت.
سرشار از حاشيه جلسه بررسي رمان ايراني در اين جشنواره نيز گفت: مدير جلسه ما آقاي «لؤي خليل» استاد دانشگاه دمشق و رماننويس سوري بود و وقتي سخنراني تمام شد گفت که اين برنامه آخر مربوط به ادباي ايراني يک وجه تمايز با ساير نشستهاي برگزار شده در اين جشنواره داشت آن هم اينکه در آن، سخنرانان با نظرات متفاوت راجع به موضوع صحبت کردند.