مشرق - لا يَسْتَوِي الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِم.. (سوره مبارکه نساء – آيه 95)
ميداني مومنين نشسته کيانند؟ آنان که بدون عذر از جهاد در راه خدا شانه خالي ميکنند، خانههايشان را بهانه ميکنند و ميگويند: إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ در حالي که چنين نيست، آنها تنها ميخواهند که از اين ميدان فرار کنند. وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُريدُونَ إِلاَّ فِراراً. در حالي که مومن جهادي از مال و جان خود براي دين خدا هزينه ميکند. اول هم از مالي که خدا به او داده شروع ميکند چرا که دل کندن از تعلقات دنيوي مقدمهاي است براي بذل جان در راه دين و وليِ خدا. آن وقت است که هنگام خريد، خداوند ابتدا جانهاي ايشان را ميخرد بعد اموالشان را. و حسين(ع) شرط همراهي خود را چنين مطرح ميکند: مَنْ کَانَ فِينَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ- مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ- فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا هر که در راه ما جان بر کف است با ما همراه شود... که شرط همراهيِ حسين(ع) گذشتن از همه داشتههاست در راه او...
« [و نيز اين غنايم] براى مهاجران نيازمندى است که از ديارشان و اموالشان رانده شدهاند و در طلب فضل خدا و رضاى اويند و خدا و رسولش را يارى مىکنند. هم اينان راستگويانند. (8) و کسانى [از انصار] که پيش از آنها خانه و ايمان [خويش] را آماده کردند، کسانى را که به سويشان هجرت کردند دوست دارند، و نسبت به آنچه به آنها داده شده در دل خود احساس نياز نمىکنند و [آنها را] بر خود مقدم مىدارند، هر چند خود بدان نياز مبرمى داشته باشند. و هر کس از بخل و آز نفس خويش مصون ماند، چنين کسانى رستگارانند. (9) (سوره مبارکه حشر – آيات 8-9)»
در سوره حشر و در ميان بيان حکم تقسيم غنايم تصويري زيبا از مهاجران و انصار ترسيم ميشود. آنچه که خودنمايي ميکند هزينه دادن براي حفظ دين رسول خداست که هر يک به گونهاي چنين ميکنند و در اين ميان هدفي ندارند جز کسب رضايت الهي.
براي دين بايد هزينه کرد... آري؛ ولي اين منطق که سبک جديدي به زندگي مومن ميدهد رفتهرفته فراموش شده بود تا اينکه مردي الهي، عارفي مجاهد دگربار آن را به ميدان آورد و با دم مسيحايي خود جوانان اين مرز و بوم را زنده به اين حيات طيبه ساخت. امام(ره) هم عارف بود اما بر خلاف آنچه که با شنيدن کلمه عرفان و عارف به ذهن خطور ميکند خود در صحنه مبارزه حاضر شد و چه بسيار از مردم پاکنهاد ايران اسلامي که چه بسيار از مردم پاکنهاد مسلمان و غير مسلمان دنيا را به اين وادي دعوت کرد. و شهيدان با اين منطق در اين دنيا تمرين زندگاني کردند و زنده ابدي شدند. در همين عصر ما مگر کماند يادگاران آن دوران که هنوز با همان منطق مجاهدانه ميزيند... اما امان از پردههاي غفلت که بر روي ديدگان ميافتند و آدمي را به خوابي ميبرند که برادر مرگ است اگر بيدار نشوي.
براي دين بايد هزينه کرد... اما ميداني چه چيز بر حرمان من ميافزايد؟ اينکه چه بسيار کشورهايي که پس از جنگ دوم جهاني تصميم گرفتند که براي دنياي خود و کشور خود هزينه کنند و بر آن استوار ماندند و ما... در کار خود سختکوش بودند و پُرکار. براي چه هدفي؟ با چه اميدي؟ اصلاً قابل مقايسه هست؟ منطق ما احدي الحسنين[1] است. در منطق ما گام نهادن در راه، اجر الهي را در پي دارد[2] حتي اگر در ميانه راه مرگ تو را دريابد. همهي اينها را فراموش کردهايم... امان از غفلت، فراموش کرديم که شيطان قسم ياد کرده که دنيا را براي ما زينت ميدهد تا در راه از حرکت بمانيم و راضي شويم به دنيا. رفاهطلبي دردي است که ناخواسته تنآسايي را در پي خود دارد. و هر آنچه که اين روند ثابت زندگي، که ما را به خود عادت داده است بر هم زند، موجب خشم و منفورمان شده است. حتي اگر بدانيم روش درمان اينگونه ايجاب ميکند. براي درمان نياز به تحمل درد تيغ جراحي است، البته اگر زودتر به فکر ميافتاديم و به خود جرآت عمل ميداديم مرض چنين ريشه نميدواند و مداوا سهلتر بود. اما با ترس از درد تيغ جراحي نميتوان که راضي به مرض و مرگ شد! عدهاي به اندک تغييري چنان زبان به اعتراض ميگشايند که... اي کاش نسبت به دين هم اينطور بوديم. اي کاش نسبت به ديني که براي احياي آن اين همه هزينه پرداخت کردهايم هم غيور بوديم...
براي دين بايد هزينه کرد... اين امر منحصر به دوران پيامبر و اوايل انقلاب و دفاع مقدس نبود. منتظر حادثهاي خاص هم نبايد ماند. همين امروز صحنه تکليف است که عمل درست حالِ ما موجب انتخاب و عمل درست در لحظات حساس است.
-----------
[1]) سوره مبارکه توبه – آيه 9
[2]) سوره مبارکه نساء – آيه 100
* موسسه جهادي