کد خبر 213326
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۰
به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

خبرگزاري آلمان: انتخابات آينده سياست خارجي ايران را تغيير نمي‌دهد

خبرگزاري آلمان اعلام کرد با وجود تحريم‌ها و در آستانه انتخابات، هيچ تغييري در سياست‌هاي ايران ديده نمي‌شود.
خبرگزاري دپ‌آ در گزارشي تصريح کرد: شواهد حاکي از اين است که بعد از انتخابات هم در مسائل مهمي همچون دعواي اتمي و بحران خاورميانه، هيچ تغييري در سياست‌هاي جمهوري اسلامي مشاهده نخواهد شد.

اين رسانه آلماني در گزارش خود به بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در خصوص ويژگي‌هاي اصلي نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري و اهميت اين جايگاه اشاره کرده و نوشت: رهبر ايران هم تاکيد کرده است که نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري بايد با توجه به توان و قابليت‌هاي خود وارد اين عرصه شوند.

به اعتقاد اين خبرگزاري، باور نظام سياسي ايران اين است که شمار زياد نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري نشان از دموکراسي در کشور دارد اما بسياري از منتقدان، ديدگاه ديگري در اين رابطه دارند.

«د.پ.آ»، در ادامه همچون هميشه با استناد به نظرات يک کارشناس فاقد نام مي‌نويسد: حضور افراد زياد در عرصه انتخابات و بيان ديدگاه‌هاي مشترک از سوي آنها نکته جديدي نيست که نشان‌‌دهنده دموکراسي باشد زيرا همه آنها يک عقيده و نظر دارند و هيچ اثري از تغيير سياسي مشهود نيست[!] با اين شرايط در مورد سياست هسته‌اي ايران انتظار هيچ تغييري وجود ندارد، حمايت از سوريه همچنان ادامه خواهد داشت و اسرائيل و آمريکا نيز همچنان دو دشمن ديرينه ايران باقي مي‌مانند. اکنون اظهارات نامزدها در زمينه سياست خارجي شبيه يکديگر است و هيچ تغييري ديده نمي‌شود.

اين خبرگزاري با اسم بردن از برخي سران فتنه احتمال داده که آنها خواستار تغيير موضع ايران در برابر فشارهاي غرب باشند اما تصريح کرده که حضور اين دو نفر محتمل نيست.

عبدي: دعوت از خاتمي و هاشمي وضع را بدتر مي‌کند

«دعوت از خاتمي و هاشمي به نامزدي، ورود به يک کشمکش تند سياسي که مشکلي را برطرف نمي‌کند و وضع را از آنچه هست بدتر مي‌کند».

اين تحليل را عباس عبدي عضو مستعفي حزب مشارکت در وبسايت خود منتشر کرده است. او در بررسي سناريوهاي محتمل مطلوب و نامطلوب در قبال انتخابات، تحريم انتخابات يا حمايت از نامزدي خاتمي و هاشمي را در زمره سناريوهاي نامطلوب ارزيابي مي‌کند و مي‌نويسد: سناريوي تحريم را درباره‌اش نبايد صحبت کرد چون بي‌فايده‌ترين و غيرعملي‌ترين، کم‌احتمال‌ترين سناريوي متصور است.

ضررش براي منتقدان بسيار بيشتر از ضرري است که براي حکومت دارد. البته حکومت هم از آن استقبال نمي‌کند. (بجز بخش افراطي ساختار) ولي در نهايت ضرر آن زياد است. همچنان که انفعال هم ضرر دارد، مثل انفعالي که در انتخابات مجلس نهم بوجود آمد.

وي سپس مي‌افزايد: گمان نمي‌کنم که کسي از اصلاح‌طلبان به لحاظ ثبوتي از رئيس جمهور شدن يکي از اين دو (آقايان خاتمي و هاشمي) ناراحت شوند و يا حتي استقبال نکنند، ولي مشکل در وجه اثباتي اين هدف است که آيا چنين خواستي محقق مي‌شود يا خير؟ و اگر بحث کيفيت تحقق آن مطرح نباشد، پس چرا آقاي موسوي را نبايد نامزد کرد که نزد بسياري، از اين دو گزينه مطلوب‌تر مي‌نمايد؟

کساني که آقاي خاتمي يا هاشمي را به طور جدي مطرح مي‌کنند، آگاهانه يا ناآگاهانه نتيجه رفتارشان به چالش کشيدن فرآيندي است که بارها به چالش کشيده شده است و به چالش کشيدن دوباره آن مشکلي را حل نمي‌کند. عمل آنان وارد شدن در يک جدال و کشمکش سياسي تند در قالب پديده‌اي موسوم به انتخابات! است. نتيجه اين حضور جز آن که وضع سياست داخلي و در پي آن اقتصادي و سياست خارجي را از اين که هست بدتر مي‌کند، هيچ دستاورد ديگري ندارد.

عبدي نوشت: شايد برخي بگويند که اين به نفع آقاي هاشمي و بازسازي چهره ايشان است. شايد مخالفتي با اين برداشت نکنم، ولي قضيه از اين قرار است که آيا مگر ورود به انتخابات براي تحقق اين هدف است؟! يا گفته مي‌شود که رد صلاحيت آقاي خاتمي براي حکومت هزينه دارد. اول اين که ابزار حکومت براي مقابله فقط رد صلاحيت نيست. مگر دفعه پيش ايشان رد صلاحيت شد که انصراف داد؟ بعلاوه فقط با هدف به چالش کشيدن انتخابات است که چنين استدلالي پذيرفتني است در حالي که اين استدلال از ابتدا به گونه‌اي است که طرف مقابل را به مبارزه فرا انتخاباتي دعوت مي‌کند.

وي آنگاه درباره «مطلوب‌ترين سناريو» به طور تلويحي به سناريوي دولت وحدت ملي هاشمي اشاره کرد و خاطرنشان کرد: به نظر من مطلوب‌ترين سناريو، تبديل انتخابات به نوعي از توافق در سطح پاليتي است. يعني چه؟ بهترين سناريو آن است که به طور ضمني حکومت، اصولگرايان و منتقدين (آقاي خاتمي و هاشمي) نسبت به گزينه‌اي ميانه توافق کنند که بتواند تا حدي به وحدت سياسي و کاهش تنش‌هاي موجود کمک نمايد.

 اين طرح از سال گذشته هم زمزمه مي‌شد، ولي شايد عدم استقبال حکومت مانع از اجراي آن شد. گرچه در اجراي اين طرح فرد مسئله اصلي نيست، بلکه نوعي تفاهم براي اين کار لازم است، ولي شايد آقاي ناطق نوري مطرح‌ترين گزينه براي اين توافق باشد. امکان تحقق اين سناريوي مطلوب به دلايل متعددي زياد نيست و فرصت براي آن کم است، و به احتمال زياد حکومت با آن موافقت نمي‌کند، که در اين صورت منتقدين مي‌توانند توپ مخالفت با آن را به زمين حکومت بياندازند.

عبدي در باره «سناريوي کمتر مطلوب» نيز نوشت: با توجه به احتمال اندک براي تحقق سناريوي مطلوب، پيشنهاد مي‌کنم که اصلاح‌طلبان يا منتقدين سعي کنند اگر مي‌توانند با يک نامزد معمولي و بسيار آرام وارد اين برنامه‌اي که نامش انتخابات است شوند، هدف آن در درجه اول کاهش تنش‌هاي سياسي و سپس بازيابي تشکيلاتي و سازماندهي و حضور سياسي خودشان، و حتي‌المقدور شکل‌گيري يک دولت به نسبت متعادل‌تر از ميان نامزدهاي جناح حاکم باشد، گرچه به نظر من اگر فعال برخورد کنند، خودشان هم کم شانس نيستند .

لذا اگر مي‌توانستند از چند ماه پيش اين راه را مي‌رفتند و شانس خود را زيادتر مي‌کردند، در اين صورت مطلوبيت اين سناريو از قبلي هم بيشتر بود. منتقدين نيازمند آن هستند که افق بلندتري را ببينند و در بازي‌هايي که ديگران (بيرون از خودشان) براي آنان تدارک ديده‌اند وارد نشوند. البته در اين راه بايد از تعدد نامزدها هم پرهيز کنند تا حداقل اصلاح‌طلبان به ابتذال و فقر سياسي معرفي و متهم نشوند.

اپوزيسيون چرا به اين دو نفر معتاد شده است؟!

اختلاف در محافل ضدانقلاب بر سر دخيل بستن هميشگي به خاتمي و هاشمي بالا گرفته است.
در اين‌باره پايگاه اينترنتي اخبار روز با حمايت از هاشمي و خاتمي نوشت: ترديد و دودلي و وحشتي که بر حلقه اصلي جريان اصلاح‌طلبي سايه انداخته باعث دلسردي مخالفان است. امثال کيهان اکنون خاتمي را مفسد في‌الارض و ستون پنجم و وطن‌فروشي که بايد رد صلاحيت شود، معرفي مي‌کنند اما بايد از فرصت انتخابات استفاده کرد.

نويسنده اين پايگاه وابسته به اپوزيسيون ادامه مي‌دهد: طبيعي است که در صورت نامزدي اين افراد، اعتراض‌ها و فشارها شديدتر خواهد شد. من شخصا تمايلي به پيروزي آقاي هاشمي ندارم. اما اين سليقه شخصي من است در زمان راي دادن. اگر ميان ايشان و خاتمي و ديگران قرار بر انتخاب باشد، به ايشان راي نخواهم داد. اما از حضور ايشان در انتخابات دفاع مي‌کنم. ايشان و صدالبته آقاي خاتمي نبايد به چانه‌زني با حاکميت ادامه دهند و حضور خود را مشروط به موافقت ايشان کنند.

اخبار روز با اشاره به موضوع بازداشت‌شدگان فتنه‌سبز و حصر موسوي و کروبي، خواستار صرف‌نظر از آنها در موضوع انتخابات شد و نوشت: مگر در دوران اصلاحات که آيت‌الله منتظري در حبس خانگي بودند، آقايان در حکومت نبودند؟ مگر مجلس ششم را اصلاح‌طلبان در قبضه نداشتند و رياست آن در دست آقاي کروبي نبود؟ مگر شما آقاي خاتمي رئيس‌جمهور نبوديد؟ ولي همان موقع آقاي منتظري در حبس خانگي بود.‌ حالا هم شرط شرکت شما نبايد آزادي زندانيان باشد. شما (آقاي خاتمي) و آقاي هاشمي بايد بياييد. شرط و شروط هم ندارد، نه با رهبري و نه با هيچ‌کس ديگري.

اما در مقابل پايگاه اينترنتي گويانيوز نسبت به دخيل بستن محافل اپوزيسيون- به رسم هميشه- به خاتمي و هاشمي نوشت: 34 سال است که به انتخاب بد و بدتر عادت کرده و معتاد شده‌ايم. آيا در سال 88 نگفتيم رأي ما را دزديدند و مخالفان ما را دستگير کردند؟ حالا هم معتادان هميشگي بين دو مهره خاتمي و هاشمي به عنوان بد و بدتر سرمايه‌گذاري کرده‌اند.

 اگر به خاتمي مجال بدهند تازه مي‌خواهد 8 سال وقت بگيرد تا برگردد به 8 سال قبل! راستي سقوط در وادي اوهام و خيالات بي‌پايه تا کجا؟ آيا اينها ساده‌لوحي و خيالپردازي نيست؟ انسان بايد چه قدر ساده انديش يا عوام‌فريب باشد که از اين قبيل سخنان بزند. آنها آگاهانه چشم خود را به جنبش سبز و قربانيان آن مي‌بندند. کسي نيست بپرسد آقاي خاتمي شما تصور مي‌کنيد که فرداي پيروزي، ما در خانه مي‌نشينيم و به شما فرصت دولت‌داري مي‌دهيم و از مبارزه و اعتراض صرف‌نظر مي‌کنيم!

هرچند در اين دو طيف تحليل‌ها، تعارض‌هايي ديده مي‌شود اما قدر مشترک چنين تحليل‌هايي در دو سوي اپوزيسيون تأکيد بر معارضه با جمهوري اسلامي است و اينکه خاتمي و هاشمي چه‌قدر مي‌توانند به اعتبار کارنامه قانون‌شکني‌هاي خود در خدمت جريان‌هاي ضدانقلاب و ساختارشکن قرار گيرند.

نقش اسرائيل در کاربرد تسليحات شيميايي در سوريه

روزنامه صهيونيستي جروزالم پست به نقل از يک مقام پيشين آمريکايي نوشت: ممکن است پشت پرده استفاده از تسليحات شيميايي در سوريه، اسرائيل باشد.اين روزنامه به نقل از سرهنگ لارنس ويلکرسون رئيس دفتر کالين‌پاول وزير خارجه اسبق آمريکا نوشت: استفاده از تسليحات شيميايي در سوريه ممکن است عمليات نظامي مخفيانه از سوي اسرائيل به منظور گرفتار کردن «بشار اسد» رئيس جمهور سوريه باشد.

اين روزنامه افزود: سرهنگ بازنشسته «لارنس ويلکرسون» در مصاحبه با شبکه تلويزيوني «کارنت تي‌وي /Current TV» آمريکا اظهار داشت؛ استفاده از تسليحات شيميايي در سوريه ممکن است «عمليات پرچم دروغين» از سوي اسرائيل با هدف گرفتار کردن «بشار اسد» رئيس جمهور سوريه باشد.

عمليات پرچم دروغين به شيوه‌هاي عمليات و اقدامات نظامي، سياسي و رواني گفته مي‌شود که توسط ارتش‌هاي سري، دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي در دوره جنگ سرد براي بدنام کردن رقباي سياسي صورت مي‌گيرد.

اين گزارش افزود: ويلکرسون با انتقاد شديد از «بنيامين نتانياهو» نخست وزير اسرائيل اظهار داشت، در حال حاضر رژيمي نالايق به لحاظ ژئوپلتيکي و ژئواستراتژيکي در تل‌آويو حاکم است و نخست‌وزير از دخالت اوضاع امنيتي کنوني در تل‌آويو آگاه نيست.

نماينده سازمان ملل گفته سوءظني قوي و آشکار وجود دارد که مخالفان دولت اسد از گاز اعصاب سارين عليه جبهه روبرو استفاده کرده‌اند. به گفته وي در اين زمينه با شاهداني که در منطقه حضور داشته‌اند گفت‌وگو شده است.

در همين حال عضو کميسيون تحقيق سازمان ملل درباره جنايات جنگي در سوريه اعلام کرده که شواهدي در دست است که نشان مي‌دهد مخالفان سوري از گاز اعصاب سارين عليه جبهه مقابل استفاده کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاري رويترز؛ کارلادل پونته در گفت‌وگو با شبکه ايتاليايي سوييسي RSI ضمن اعلام اين خبر گفته اطلاعاتي از شاهدان و آوارگان سوري جمع‌آوري شده که تأييد مي‌کند مخالفان دولت اسد از گاز سمي سارين استفاده کرده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس