يکی از مشکلاتی که پس از احيای دانشگاه علوم پزشکی ايران مطرح می شود اين است که شايد دانشگاه علوم پزشکی ايران بعد از احيا مانند يک دانشگاه تازه تاسيس به نظر برسد و دانشجويانی که در گذشته با اشتياق اين دانشگاه را برای تحصيل خود انتخاب ميکردند در مورد انتخاب اين دانشگاه پس از احيا ترديد کنند ، نظر شما به عنوان معاون تحقيقات و فناوری دانشگاه در اين مورد چيست؟
* دانشگاه علوم پزشکی ايران قبل از ادغام در دو سال پياپی بيشترين رشد امتياز پژوهشی را در بين کل دانشگاه های علوم پزشکی کشور براساس ارزشيابی های وزارت بهداشت کسب کرده بود. به گونه ای که امتياز پژوهشی دانشگاه از 5700 در سال 86 به 10500 در سال 87 و 15700 در سال 88 رسيد. اين افزايش امتياز باعث شد که رتبه پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ايران از رتبه هشتم کشوری در سال 86 به رتبه هفتم در سال 87 و رتبه چهارم کشور در سال 88 ارتقا پيدا کند. به عبارت ديگر پرشتاب ترين رشد پژوهش در کشور را در دو سال آخر دانشگاه علوم پزشکی ايران تجربه کرديم. اين افزايش امتياز ناشی از افزايش انتشار مقالات دانشگاه علوم پزشکی ايران بود که تعداد آنها از 387 در سال 86، به 529 در سال 87 و 806 مقاله در سال 88 افزايش يافته بود. خوشبختانه مقالات علمی از ماندگارترين توليدات هر دانشگاه و موسسه علمی تحقيقاتی هستند که حتی پس از تغيير نام، انحلال يا ادغام آن موسسه به حيات خود ادامه می دهند. به عنوان مثال وابستگی سازمانی آقايان واتسون و کريک در مقاله معروفشان در مجله نيچرکه به خاطر کشف ساختار DNA جايزه نوبل را برايشان ارمغان آورد مربوط به آزمايشگاهی در دانشگاه کمبريج است که بعدها نام آن تغيير يافت اما در آن مقاله معروف هنوز همان نام اوليه ديده می شود. در مورد دانشگاه علوم پزشکی ايران قابل توجه است که معتبر ترين نمايه نامه های بين المللی که مقالات علمی را ثبت می کنند مانند SCOPUS هنوز نام Iran University of Medical Sciences را به عنوان يک موسسه علمی دانشگاهی در فهرست موسسات خود حفظ کرده اند و جالب اينکه عليرغم دو سال و نيم وقفه در توليد مقالات علمی اين دانشگاه هم اکنون در نمايه نامه SCOPUS بين کل دانشگاه های علوم پزشکی کشور رتبه هفتم را به خود اختصاص داده است.
جناب دکتر! با توجه به شواهدی که از رشد مناسب دانشگاه در سال های قبل از ادغام ارائه کرديد و در آن زمان هم خود شما مسئوليت معاونت تحقيقات و فناوری را داشتيد؛ به نظر شما آيا در سال های بعد از ادغام دانشگاه اين رشد ادامه پيدا کرد؟
اگر بخواهم به سئوال شما دقيق پاسخ بدهم بايد بتوانيم تمام مقالات و ساير توليدات علمی که از طرف اعضای هيئت علمی و دانشجويان و کارکنان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ايران در طول سال های بعد از ادغام با وابستگی سازمانی دانشگاه تهران يا دانشگاه ايران منتشر شده اند را استخراج و بعد اظهار نظر کنيم که چنين کاری تا کنون انجام نشده است. اما براساس نتايج ارزشيابی منتشر شده در سايت معاونت تحقيقات و فناوری وزارت بهداشت که فقط گزارش سال 89 را بعد از ادغام شامل می باشد تعداد کل مقالات دانشگاه علوم تهران در طی سال 89 برابر 3103 مقاله بوده در حالی که جمع جبری مقالات دو دانشگاه در سال 88 برابر 3244 مقاله بوده است، به عبارت ديگر کل مقالات دو دانشگاه در سالی که ادغام اتفاق افتاد افزايش نيافته است و براساس اين آمار به نظر می رسد که روند رشد پژوهش دانشگاه بعد از ادغام ادامه پيدا نکرده است. البته بررسی های کارشناسی دقيق تر با استخراج اطلاعات سال های 90 و 91 برای تحليل اين موضوع و عواملی که احتمالا باعث اين توقف رشد شده است، ضروری است.
آيا تجربه ادغام دو دانشگاه در دو سال و نيم گذشته در حوزه معاونت تحقيقات و فناوری، دستاوردهای مثبتی هم برای شما و همکارانتان به همراه داشته است؟
بلی حتما. ابتدا بايد بگويم که قبل از ادغام نيز همکاری تنگاتنگی در حوزه تحقيقات و فناوری بين دو دانشگاه وجود داشت و ما در موارد متعددی از تجربه ها و راهبردهايی که دوستان و همکارانمان در دانشگاه علوم پزشکی تهران به کار گرفته بودند، الگوبرداری می کرديم و هر زمان که احتياج به مشورت داشتيم بسيار صميمانه از راهنمايی شان برخوردار می شديم. متقابلا ممکن بود که برخی از راهبردهای ما در آن رشد شتابان پژوهش برای دوستانمان در دانشگاه علوم پزشکی تهران مفيد باشد، که حتی قرار بود آقای دکتر فتوحی در همان زمان حول و حوش ادغام بازديدی از معاونت تحقيقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ايران داشته باشند. به نظرمن در طی مدت بعد از ادغام و همين الان يعنی بعد از احيای دانشگاه علوم پزشکی ايران نيز بهترين همکاری هم در سطوح مديريتی و هم در سطوح کارشناسی در حوزه معاونت تحقيقات و فناوری برقرار است. استفاده از نرم افزارهای تخصصی از قبيل پژوهشيار و سامانه تشويق مقالات، وجود ساختارهای سازمانی تسهيل کننده امور مراکز تحقيقاتی مانند دفتر هماهنگی مراکز تحقيقاتی و مديريت امور عمومی، فرآيندهای کارشناسی متدولوژی طرح ها و اولويت بندی طرح های تحقيقاتی از جمله مواردی هستند که به نظرم هم برای اعضای هيئت علمی و هم برای کارشناسان پژوهشی دانشگاه تجربيات ارزشمندی به همراه داشته اند. ولی به نظرم از همه مهمتر تعامل بسيار مثبتی است که بين مديران حوزه معاونت تحقيقات و فناوری دو دانشگاه شکل گرفته است که چشم انداز روشنی را در زمينه تداوم همکاری های پژوهشی بين دو دانشگاه رقم می زند و بنده شخصا اميدوارم مرزبندی ها و اتفاقات جديد لطمه ای به اين روابط وارد نکند و فکر می کنم همه ما وظيفه داريم که اين تعامل سازنده را برای آينده کشور حفظ کنيم.
جنابعالی، برای رشد پژوهش دانشگاه در شرايط بعد از احيا چه برنامه ای داريد؟
حدود 50% از امتيازات پژوهشی و مقالات دانشگاه قبل از ادغام مربوط به مراکز تحقيقاتی بود. يکی از استراتژی های اصلی آينده ما گسترش کمی و کيفی مراکز تحقيقاتی و پژوهشکده ها است. براساس تفاهم نامه ای که در سال 1389 بين معاونت تحقيقات و فناوری و رياست وقت دانشگاه علوم پزشکی ايران امضا شد ما تعهد کرده بوديم که در طی پنج سال تعداد مراکز تحقيقاتی دانشگاه را به 60 مرکز تحقيقاتی افزايش دهيم و همچنين سه مرکز رشد را در دانشگاه تاسيس کنيم. در حال حاضر دانشگاه دارای 27 مرکز تحقيقاتی است و در طی مدت بعد از امضای تفاهم نامه يادشده تنها 3 يا 4 مرکز جديد در حوزه های مربوط به دانشگاه علوم پزشکی ايران موافقت اصولی گرفته اند. الان فکر می کنم که بايد به سرعت مراکز تحقيقاتی و پژوهشکده ها و مراکز رشد جديدمان را تاسيس کنيم. از نظر ارتقای کيفيت مراکز تحقيقاتی موجود، خوشبختانه در طی مدت بعد از احيا دو جلسه با رياست محترم دانشگاه و روسای مراکز تحقيقاتی دانشگاه داشته ايم تا برای ارتقای کمی و کيفی پژوهش های دانشگاه برنامه ريزی کنيم. روسای مراکز تحقيقاتی دانشگاه طی نامه ای به وزير محترم بهداشت تعهد کردند که با حمايت مسئولين در طی پنج سال آينده دانشگاه را بين سه جايگاه اول دانشگاه های علوم پزشکی کشور ارتقاء دهند. من اميدوارم که بتوانيم با پشتيبانی مناسب از اين انگيزه های والا دستاوردهای علمی مهمی را در عرصه ملی و بين المللی به دست بياوريم.