به گزارش ویژه نامه نوروزی مشرق، به اعتقاد دانشمندان تاجیک در قرنهای اخیر که هستی این ملت با چالشهای جدی روبهرو شده بود از مؤثرترین عوامل حفظ آن یاد و خاطر نوروز دانسته میشود.
در سال 2010 سازمان ملل نوروز را جشن جهانی اعلام کرد و کل تاجیکستان را شادی و سروری زیاد فرا گرفت.
حتی احساس میشود که تاجیکها این امر را یک نوع پیروزی عظیم معنوی در سطح جهانی پذیرفته بودند. چرا که حفظ و احیاء نوروز در طول قرنها یک عنصر همیشگی پیکار معنوی این ملت و فرزندان فرزانه آن در راستای نگهداری و بازآفرینی هویت تاریخی آنان بوده است.
به خصوص در قرنهای اخیر که ادامه هستی ملت تاجیک با بحرانهای جدی روبهرو شده بود، یاد و خاطر این جشن شکوهمند و احیاگر را مثل آخرین شمع افروخته در شبهای طوفانی در فانوس وجودش حفظ میکرد تا راه خود را به سوی آینده پیدا کند و در مسیر تاریخ پا به ورته بینشانی نگذارد.
در آستانه دست یافتن به استقلال ملی تاجیکستان و سپس در سالهای استقلال، جشن نوروز باشکوه روز افزون سال به سال میزان رشد و کمال و به ثمر رسیدن این استقلال را به نمایش گذاشت و توجهی خاص در سطح دولتی و برنامههای رسمی تجلیل این جشن باستانی به احیای دیگر سنن نوروزی مساعدت کرد بهطوری که عدهای از صاحبنظران معتقدند که بزرگداشت نوروز در تاجیکستان به حد زیادی برای احیاء این جشن در منطقه و شهرت و مقبولیت آن در عرصه بینالمللی مساعدت نمود.
از نگاه «رستم وهابنیا» شاعر و دانشمند تاجیک، نوروز ماهیتا از ابتدای پیدایش خود خصلت بینالمللی و بشری داشته و ابتکار سازمان یونسکو یک نوع تصدیق واقعیت تاریخی بوده است.
اگر به مشهورترین روایت پیدایش نوروز توجه شود که همانا بنیاد نهادن این جشن به دست جشمید میباشد، قلمرو جمشید تقریبا برابر بهگستره تمدن روزگار وی دانسته میشود و جمشید در این روز است که نشسته بر تخت زرین آسماننورد خود از ایران بهبابل میرود. قلمرو نوروز و پهنه گسرتش آن در میان مردم و ملتهای مختلف جهان در تمام درازای تاریخ بهگونهای است که نمیتوان بینالمللی و جهانی بودن این جشن را نادیده گرفت.
به باور وی آنچه این جشن باستانی را دارای ماهیت مشترک برای کل بشر میکند، نکتههای دقیق علمی و معنوی میباشد که مجموع آنها امکان میدهد تا این پدیده نادر بهعنوان یک بخش کامل تمدن با نام و نشان «فرهنگ نوروز» شناخته و معرفی شود.
وهابنیا که با خبرنگار فارس در دوشنبه صحبت میکرد، گفت: از نظر علمی و طبیعی، فرهنگ نوروز بر پایه دقیقترین نتیجههای دانش کیهانشناسی و گاهشماری استوار بوده با حساب دقیقتر از ثانیهها زمان آغاز تحولات طبیعی جهان را با شکوه و جلال خاص ثبت و منتشر میکند.
از این رو سرشتا آن نمیتواند در یک تنگنا و گوشهای از این کیهان محدود بماند، بلکه در سر تا سر آن مثل نورهای آفتاب پرتو میافکند.
از دید معنوی فرهنگ نوروز از هیچ نوع پدیده یا مظهر خاصی منشأ نمیگیرد که بتواند با فرهنگهای بشری موجود در تمام گوشههای دیگر جهان به مخالفت و انکار دچار شود.
آنچه در فرهنگ نوروز قابل انکار و مخالفت است مظاهر بدی و اهریمنی است که برای همه انسانها نامطلوب و غیرقابل پذیرش میباشد و به این دلیل است که با وجود تحولات مختلف فرهنگی، عقیدتی، اعتقادی و آئینی این جشن باستانی در میان مردم فارسیزبان پایدار مانده و بیش از این توسط آنها به ملل دیگر انتقال یافته است.
از این جاست که تمام سخنوران پارسیگوی چه صاحبان آثار حماسی، چه غنایی و چه عرفانی در ستایش نوروز، سنن و ارزشهای فرهنگ نوروز سخن گفتهاند و از نکات معنوی آن سود جستهاند.
ظاهرا از آن زمانی که در کشورهای فارسیزبان و مسلمان فرهنگهای سیاسی به اصطلاح نزدیک به جهان معاصر بهوجود آمده است، ادیبانی برای بیان مستقیم این تناسب و همسازی فرهنگ تقویمی (باستانی و اسلامی) احساس نیاز کردهاند و این معنا را به طور صریح مورد تأکید قرار دادهاند.
از جمله آنها ادیبالممالک فراهانی (1860-1917) میباشد که در شعری با اشاره به این نکته گفته است:
بیا که عید عرب جفت شد بهعید عجم،
رسید لشکر نوروز و اضحی از پی هم.
2 روز فرخ توأم به یکدیگر گشتند،
چنان که دولت و دین شد بهیکدیگر توأم.
لوای آل خلیل و درفش افریدون
فراشتند بهیک جا بر آسمان پرچم...
نکتهای که بیشتر از همه مورد توجه این سخنوران بوده است، همان برابری، اعتدال و عدالتی است که تحت مضمون برابری و اعتدال کیهانی و طبیعی و به این واسطه، معنوی فرهنگ نوروز نهفته است.
برابری، عدالت و تناسبی که صلح و آسایش و پیروزی و خرمی را به ارمغان میآورد.
«امیر معزی» دولت پیروز و عدل ممدوح خود را با سرشک ابر نوروزی و باد فروردین قیاس میکند:
دولت پیروز و عدل عالمافروز تو هست
چون سرشک ابر نوروزی و باد فرودین.
باد نوروزی با باغ همی صلح کند،
من و تو هر دو چرا بیهوده باشیم بهجنگ؟
امروز درحالی که ملتهای دارای تمدنهای خاص باستانی در برابر طوفان هویتزدای جهانیشوی شدیدا احساس نگرانی میکنند از طرف چنین مرجع معتبر بینالمللی به رسمیت شناخته شدن جشن باستانی نوروز و اعتبار جهانی پیدا کردن آن تاجیکها را به آینده درخشان فرهنگ ملی خود خوشبین و مطمئن میکند.
بنابراین از راه تدوین برنامههای مفصل و آگاهانه نهادینه و فراگیر کردن فرهنگ نوروز از جمله تدابیری است که هم برای هدایت صداقت مندان به این ارزشها در مسیر سازندگی، ایجاد وحدت معنوی و فرهنگی در سطح ملی و هم برای پدیدار و ثابت کردن سرشت بشردوستانه فرهنگ ملی در سطح بینالمللی بسیار سودمند و یک فرصت مغتنم میباشد.
در حالی در تاجیکستان از نوروز در سطح دولتی و مردمی چنین شناختی حاصل شده است، برخی از دوایر مذهبی و عمدتا دوایری که تحت تأثیر برخی از کشورهای اسلامی قرار دارند به صورت غیررسمی با تجلیل نوروز در تاجیکستان و منطقه مخالفت میکنند.
این در حالی است که بیشتر دانشمندان اسلامی تاجیک در مورد جشن نوروز دیدگاههای متعادل و منطقی دارند.
«اسلام الدین فیضعلی» دانشمند مطرح دینی و عضو شورای علمای حزب نهضت اسلامی تاجیکستان ضمن گفتوگو با فارس به بررسی چرایی ماندگاری نوروز، ماهیت و سنتهای آن پرداخت و گفت: مبارزه با نوروز نتیجه نخواهد داد چرا که سنتهایی که ریشه در فطرت مردم دارند و هدفشان خیر است، دوام میآورند.
به این سنتها حتی قطع نظر از پیشرفتهای مختلف علمی، فناوری و صنعتی مردم همواره توجه دارند.
نوروز از این دست شگفتیهاست و اگر ریشه در سنتهای مردم نمیداشت تا به حال به باد فراموشی سپرده شده بود.
این شخصیت اسلامی تاجیک در ادامه تصریح کرد: سنتهایی که با اخلاق بشر عجین بشوند حتما پایداری خواهند یافت که از این نظر برنامههای نوروزی و مشخصا انجام امور خیر نظیر پاکسازی منازل و روستاها و شهرها، نهالکاری، بخشایش یکدیگر، عیادت بزرگسالان و بیماران و غیره جایگاه عملکردهای اخلاقی و اجتماعی را داشته و و مردم و جامعه از آنها نفع خواهند برد.
به باور بیشتر صاحبنظران اسلامی تاجیک در مقابل هم قرار دادن دین و سنتهای ملی به هیج وجه صلاح نیست و به نتیجهای نخواهد رسید.
همینطور ذکاوت فوقالعاده بزرگان علم و ادب گذشته تاجیکها و اقوام ایرانی، بیش از همه و پیش از همه در همین خلاصله میشود که آنها اسباب و علل ستیز و پرخاش را چون موی از خمیر فرهنگ باستانی این مردم جدا کردند و یک فرهنگ انسانساز و انسانیتپذیر را بهمیراث گذاشتند.
بهطوری که امروز از جمله بههیچ صورت نمیتوان از فرهنگ نوروز واسطه ستیز و خصومت ساخت. بلکه این فرهنگ چون حکمت یزدانی سراپا خیر است، پرچم خردورزی، بشردوستی، اعتقاد، صلح و آسودگی است و چه سعادتی است که آن همچنین شناسنامه ملی است که بهواسطه آن همه مرزهای جهان بهنشان دوستی و احترام باز میشود.
منبع: فارس
به اعتقاد دانشمندان تاجیک در قرنهای اخیر که هستی این ملت با چالشهای جدی روبهرو شده بود از مؤثرترین عوامل حفظ آن یاد و خاطر نوروز دانسته میشود.