گروه سیاسی مشرق _ محمد شریعتمداری را همه به عنوان یک چهره اقتصادی می شناسد؛ چهرهای که در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 در جمعیت دفاع از ارزش ها به دنبال ریاست جمهوری ری شهری بود. شریعتمداری از دیگر چهره های مطرح شده در جبهه اصلاح طلبان برای کاندیاتوری است، او در خصوص کنار کشیدن خود از کاندیاتوری در انتخابات گفته است: اگر هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق و حسن خمینی کاندیدا شوند او کنار خواهد کشید.

**** مهمترین محورهای سخنان محمد شریعتمداری، کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری در گفتگو با نسیم را به انتخاب مشرق، را ملاحظه می کنید:
- همه کشور بعد از 4 سال به این سمت حرکت میکند که باید در اداره قوه مجریه تجدید و نو شود.
- همه آنهایی که در مظان این مسئولیت هستند، متناسب با آن شرایط زمانی خاص و براساس برنامه هایی که برای حل مشکلات کشور و تیمی که دارند احساس میکنند که با شرایط روز تطبیق دارند و بر همین اساس خود را در مظان مسئولیت قوه مجریه قرار میدهند و مردم را نسبت به راهکارهای خود برای حل مشکلات کشور آگاه میکنند.
- من باتوجه به اینکه نزدیک به 30 سال است که در قوه مجریه خدمت کردم و نزدیک به 15 سال وزیر و قائم مقام وزیر بودم و در حالت کلی در جریان و کوران مسائل و مشکلات قوه مجریه بودم و این هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه اقتصادی، شرایط امروز کشور را به این صورت می توانم تشریح کنم که امروز به عناصری که به ایجاد آرامش در هشت سال کمک کنند برای اداره کشور نیازمندیم چراکه امروز کشور به آرامش نیاز دارد و این لازمه رسیدن به پیشرفت و عدالت است.
-کسانی میتوانند کشور را به آرامش برسانند که در کارنامه خود یک حرکت متعادل بر جای گذاشته باشند و مردم از آنها یک حرکت تعادلی دیدهاند و اگر کسی در کارنامه خود چنین چیزی میبیند مناسب اداره امور کشور است و اگر نیست از همین امروز از صحنه رقابت خارج شود چراکه شرایط امروز کشور هیچگونه افراطیگری را قبول نمیکند.
-تمام کسانی که در کارنامه خود افراطیگری را بر جای گذاشتند من خواهش میکنم به خاطر منافع ملی ایران از کاندیداتوری در انتخابات صرفنظر کنند.
-باید عملکرد کاندیداهای انتخاباتی در زمینه اعتدال و افراط را مشاهده کرد و اداعاها در این مورد را نباید پذیرفت.
-کارآمدی قوه مجریه در زمینه حل مشکلات اقتصادی و روابط خارجی یکی دیگر از نیازهای امروز کشور محسوب میشود.
- کاندیداهای انتخابات باید این را در نظر داشته باشند که آیا قدم و یا حرکت مثبتی در زمینه روابط خارجی و مشکلات اقتصادی داشتند یا خیر و آیا مشکلات اقتصادی و روابط خارجی کشور را میدانند و برای آن راهحلی دارند؟
-امروز تقریبا متوسط درآمد کشور 100 میلیارد دلار است و نسبت به دولت گذشته 4 برابر شده است و باید بینیم این مقدار رشد در زمینه میزان شاخصهای اقتصادی،شغل، سرمایهگذاری خارجی و غیره چه بوده است.
-امروز به کسانی احتیاج داریم که نگاه اعتدالی داشته باشد و در راستای ایجاد وفاق و استفاده از نیروهای مجرب و کارشناس که جمهوری اسلامی را در قواره موجود قبول دارند، صرف نظر از دیدگاههای سیاسی خود حرکت کنند.
-در دورههای گذشته هم افراد و گروههای سیاسی، پیشنهاد حضور در عرصه انتخابات را به من داده بودند و به عمل اعتدالی ما آگاهی داشتند.
-ما در سال 76 با اینکه کاندیدای اصلاحطلبان محمد خاتمی بود ولی برنامهای را تدوین و تنظیم کرده بودیم و تا به الان این برنامه را به روز نگاه داشتیم.
-با اکثر بزرگان نظام که صحبت کردم، تقریبا تمامی آنها بر این اعتقاد بودند که بنده ثبوتا کلیه شرایط را برای حضور در عرصه انتخابات دارا هستم.
-با وجود اینکه اعتقاد به تاثیرگذاری احزاب و گروههای سیاسی در اداره امور کشور دارم ولی معتقدم در عرصه انتخابات ریاستجمهوری مذاکرات مستقیم کاندیداها با مردم به شدت در برهم زدن صفبندیهای سیاسی موثر است ولی ما این مسأله را در عرصه انتخابات مجلس احساس نمیکنیم.
-خاستگاه رأی من کسانی هستند که نسبت به دولت و شخص آقای خاتمی اقبال نشان دادند و خصوصا کارآمدی دولت خاتمی را ممتاز میدانند.
-اگر اصلاحطلبان را یک طیف در نظر بگیریم، کسانی به من رأی میدهند که از معتدلین جریان اصلاحات باشند. همچنین من در بین اصولگرایان معتدل هم صاحب رأی هستم.
-من عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، مجاهدین انقلاب و کارگزاران و احزاب عضو جبهه اصلاحات نبودم و پایگاه رأی من در طرفداران دولت اصلاحات است.
-من معتقدم در سال 88 جریان اصلاحات کاندیدای اول خود را وارد عرصه انتخابات نکرد و میرحسین موسوی نامزد اول اصلاحات نبود و آقای خاتمی کاندیدای اول اصلاحات بود اما بالاخره در یک سیاستورزی عقلایی به این نتیجه رسیده بودند که میرحسین موسوی میتواند جریان اصلاحات را هدایت کند.
-اتفاقاتی که در سال 88 پیش آمد، سو تفاهماتی را در برخی ایجاد کرد و فکر کردند حضور اصلاحطلبان در انتخابات با یک برنامهریزی از پیش تعیین شده و هماهنگ با سرویس جاسوسی سیا و موساد صورت گرفته و امروز هم بر چنین عقیدهای هستند؛ عده ای هم معتقدند که برخی در انتخابات سال 88 با اینکه موسوی صاحب رأی در انتخابات بود ولی شخص دیگری را به ناحق در مسند جایگاه ریاستجمهوری نشاندند.
-آنچه در سال 88 زیر پا رفت اعتدال بود. بسیار ساده لوحانه است دنیای غرب که این همه هزینه میکند برای مقابله با جمهوری اسلامی در جریان انتخابات 88 ساکت نشسته باشد و کاری انجام ندهد و قطعا در همین خیابانهای تهران آتش سوزاندند و از دید نیروهای امنیتی پنهان بودند.
-عدهای هم هستند که معتقدند باید اصلاحاتی صورت بگیرد. میبینیم که وقتی محمد خاتمی میآید و میگوید؛ "یک سری حقوقی مردم دارند و یک سری حقوق حکومت"، برخی میآیند و به این عقیده ناسزا میگویند چراکه معتقدند تمامی حقوق برای مردم است و حکومت هیچ حقی را ندارد؛ این افراد نیز در انتخابات شرکت نمیکنند.
-باید این را قبول کنیم که دو نحله فکری و جریان اصلاحات و اصولگرایی در کشور همچنان وجود دارند ونباید بگوییم که یکی از این جریانات مرده است و دیگر وجود خارجی ندارد.
-اگر اصلاحطلبان به یک ائتلاف مشخص و اجماعی بر روی یک یا دو نفر برسند سیاستورزی عاقلانهای را انجام دادهاند.
-اگر افرادی مانند محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی و آقای ناطق نوری در انتخابات شرکت کنند من به نفع آنها کنار میکشم.
-برخی اعتدال را به معنی انفعال تعریف میکنند؛ بلکه ابدا اینطور نیست و کسانی که این معنی را مطرح میکنند و میگویند فتنهگران با شعار اعتدال به صحنه میآیند قصد به انحراف کشاندن جامعه را دارند.
-من هیچ نسبتی با جریان افراطی اصلاحات که قصد براندازی جمهوری اسلامی را دارن، ندارم و اگر از من حمایت کنند من رسما اعلام میکنم از من حمایت نکنید.
-احتیاج به رأی کسانی که در تقابل با نظام جمهوری اسلامی در داخل و بیرون نظام بودند را ندارم.
-مواضعم در قبال اتفاقات سال 88 روشن و صریح بود و با فونت 80 نیز درروزنامهها چاپ شد.
-"بعد از سخنرانی 29 خرداد رهبر معظم انقلاب هر نوع حرکتی خلاف فرمایشات ایشان را حرکت در مسیر ضد انقلاب میدانستم.
-اظهارات و عملکرد کسانی که در سال 88 اتهام تقلب را به نظام وارد کردند جامعه را آزرده خاطر کرد و موسوی در انتخابات 88 فکر میکرد که تمامی ایران در تهران است.
-از نظر بالا بودن میزان شاخصهای اقتصادی و با ثبات اقتصادی بالا دولت خاتمی بهترین دولت بعد از انقلاب است. در حوزه ساخت زیربناها، دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی پیشتاز بوده است.
-در دوره دولت آقای خاتمی مردم امکان مشارکتشان در عرصه سیاسی واقعیتر شد چراکه قبلتر از آن چنین نبود وتا به امروز نیز این نوع سیاستورزی در جامعه مقبول است.
-در صورت پیروزی در انتخابات کابینه من را تنها اصلاحطلبان تشکیل نخواهند داد، همانطور که کابینه دولت آقای خاتمی اینطور نبود و از همه گروهها در آن موجود بود.
-کسانی که امروز شعار دولت وحدت ملی و فراجناحی را میدهند هیچ سابقه و عملکردی در این زمینه نداشتند ومن از معدود کسانی بودم که در هشت سال وزارت در دولت اصلاحات، از راست راست تا چپ چپ در تیم کارشناسی من حضور داشتند.
-دلیل طرح دولت وحدت ملی از سوی هاشمی رفسنجانی با توجه به شرایط فعلی را باید از خود وی سوال کرد.
-بدم نمیآید اگر گزینه هاشمی رفسنجانی در انتخابات باشم.
-من مانند بقیه کاندیداهای انتخابات شماره حسابی را اعلام میکنم که هرکسی مایل بود کمک کند.
- فعالان اقتصادی اگر میخواهند به بهبود فضای کسب و کار کمک کنند، بنده را در عرصه انتخابات یاری دهند.
-کاندیداها اگر میخواهند برنامههای خود را اعلام کنند باید این برنامهها را نسبت به اسناد بالادستی و برنامه پنجم توسعه اعلام کنند.
-تمام برنامههای کاندیداهای ادوار گذشته را استخراج کردم و اشتراکات آنها را بیرون آوردم.
-کاندیداها باید تیم فکری و کارشناسی خود را به مردم معرفی کنند.
- "اینکه برخی میگویند حضور من در عرصه انتخابات با نداشتن رأی کافی، سهم خواهی از دولت است باید بگویم؛ این مسأله بعد از نتیجه انتخابات مشخص میشود."
-"رقیب من در انتخابات کاندیدای دولت است و اگر با نامزد دولت به مرحله دوم بروم پیروز انتخابات هستم".

**** مهمترین محورهای سخنان محمد شریعتمداری، کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری در گفتگو با نسیم را به انتخاب مشرق، را ملاحظه می کنید:
- همه کشور بعد از 4 سال به این سمت حرکت میکند که باید در اداره قوه مجریه تجدید و نو شود.
- همه آنهایی که در مظان این مسئولیت هستند، متناسب با آن شرایط زمانی خاص و براساس برنامه هایی که برای حل مشکلات کشور و تیمی که دارند احساس میکنند که با شرایط روز تطبیق دارند و بر همین اساس خود را در مظان مسئولیت قوه مجریه قرار میدهند و مردم را نسبت به راهکارهای خود برای حل مشکلات کشور آگاه میکنند.
- من باتوجه به اینکه نزدیک به 30 سال است که در قوه مجریه خدمت کردم و نزدیک به 15 سال وزیر و قائم مقام وزیر بودم و در حالت کلی در جریان و کوران مسائل و مشکلات قوه مجریه بودم و این هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه اقتصادی، شرایط امروز کشور را به این صورت می توانم تشریح کنم که امروز به عناصری که به ایجاد آرامش در هشت سال کمک کنند برای اداره کشور نیازمندیم چراکه امروز کشور به آرامش نیاز دارد و این لازمه رسیدن به پیشرفت و عدالت است.
-کسانی میتوانند کشور را به آرامش برسانند که در کارنامه خود یک حرکت متعادل بر جای گذاشته باشند و مردم از آنها یک حرکت تعادلی دیدهاند و اگر کسی در کارنامه خود چنین چیزی میبیند مناسب اداره امور کشور است و اگر نیست از همین امروز از صحنه رقابت خارج شود چراکه شرایط امروز کشور هیچگونه افراطیگری را قبول نمیکند.
-تمام کسانی که در کارنامه خود افراطیگری را بر جای گذاشتند من خواهش میکنم به خاطر منافع ملی ایران از کاندیداتوری در انتخابات صرفنظر کنند.
-باید عملکرد کاندیداهای انتخاباتی در زمینه اعتدال و افراط را مشاهده کرد و اداعاها در این مورد را نباید پذیرفت.
-کارآمدی قوه مجریه در زمینه حل مشکلات اقتصادی و روابط خارجی یکی دیگر از نیازهای امروز کشور محسوب میشود.
- کاندیداهای انتخابات باید این را در نظر داشته باشند که آیا قدم و یا حرکت مثبتی در زمینه روابط خارجی و مشکلات اقتصادی داشتند یا خیر و آیا مشکلات اقتصادی و روابط خارجی کشور را میدانند و برای آن راهحلی دارند؟
-امروز تقریبا متوسط درآمد کشور 100 میلیارد دلار است و نسبت به دولت گذشته 4 برابر شده است و باید بینیم این مقدار رشد در زمینه میزان شاخصهای اقتصادی،شغل، سرمایهگذاری خارجی و غیره چه بوده است.
-امروز به کسانی احتیاج داریم که نگاه اعتدالی داشته باشد و در راستای ایجاد وفاق و استفاده از نیروهای مجرب و کارشناس که جمهوری اسلامی را در قواره موجود قبول دارند، صرف نظر از دیدگاههای سیاسی خود حرکت کنند.
-در دورههای گذشته هم افراد و گروههای سیاسی، پیشنهاد حضور در عرصه انتخابات را به من داده بودند و به عمل اعتدالی ما آگاهی داشتند.
-ما در سال 76 با اینکه کاندیدای اصلاحطلبان محمد خاتمی بود ولی برنامهای را تدوین و تنظیم کرده بودیم و تا به الان این برنامه را به روز نگاه داشتیم.
-با اکثر بزرگان نظام که صحبت کردم، تقریبا تمامی آنها بر این اعتقاد بودند که بنده ثبوتا کلیه شرایط را برای حضور در عرصه انتخابات دارا هستم.
-با وجود اینکه اعتقاد به تاثیرگذاری احزاب و گروههای سیاسی در اداره امور کشور دارم ولی معتقدم در عرصه انتخابات ریاستجمهوری مذاکرات مستقیم کاندیداها با مردم به شدت در برهم زدن صفبندیهای سیاسی موثر است ولی ما این مسأله را در عرصه انتخابات مجلس احساس نمیکنیم.
-خاستگاه رأی من کسانی هستند که نسبت به دولت و شخص آقای خاتمی اقبال نشان دادند و خصوصا کارآمدی دولت خاتمی را ممتاز میدانند.
-اگر اصلاحطلبان را یک طیف در نظر بگیریم، کسانی به من رأی میدهند که از معتدلین جریان اصلاحات باشند. همچنین من در بین اصولگرایان معتدل هم صاحب رأی هستم.
-من عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، مجاهدین انقلاب و کارگزاران و احزاب عضو جبهه اصلاحات نبودم و پایگاه رأی من در طرفداران دولت اصلاحات است.
-من معتقدم در سال 88 جریان اصلاحات کاندیدای اول خود را وارد عرصه انتخابات نکرد و میرحسین موسوی نامزد اول اصلاحات نبود و آقای خاتمی کاندیدای اول اصلاحات بود اما بالاخره در یک سیاستورزی عقلایی به این نتیجه رسیده بودند که میرحسین موسوی میتواند جریان اصلاحات را هدایت کند.
-اتفاقاتی که در سال 88 پیش آمد، سو تفاهماتی را در برخی ایجاد کرد و فکر کردند حضور اصلاحطلبان در انتخابات با یک برنامهریزی از پیش تعیین شده و هماهنگ با سرویس جاسوسی سیا و موساد صورت گرفته و امروز هم بر چنین عقیدهای هستند؛ عده ای هم معتقدند که برخی در انتخابات سال 88 با اینکه موسوی صاحب رأی در انتخابات بود ولی شخص دیگری را به ناحق در مسند جایگاه ریاستجمهوری نشاندند.
-آنچه در سال 88 زیر پا رفت اعتدال بود. بسیار ساده لوحانه است دنیای غرب که این همه هزینه میکند برای مقابله با جمهوری اسلامی در جریان انتخابات 88 ساکت نشسته باشد و کاری انجام ندهد و قطعا در همین خیابانهای تهران آتش سوزاندند و از دید نیروهای امنیتی پنهان بودند.
-عدهای هم هستند که معتقدند باید اصلاحاتی صورت بگیرد. میبینیم که وقتی محمد خاتمی میآید و میگوید؛ "یک سری حقوقی مردم دارند و یک سری حقوق حکومت"، برخی میآیند و به این عقیده ناسزا میگویند چراکه معتقدند تمامی حقوق برای مردم است و حکومت هیچ حقی را ندارد؛ این افراد نیز در انتخابات شرکت نمیکنند.
-باید این را قبول کنیم که دو نحله فکری و جریان اصلاحات و اصولگرایی در کشور همچنان وجود دارند ونباید بگوییم که یکی از این جریانات مرده است و دیگر وجود خارجی ندارد.
-اگر اصلاحطلبان به یک ائتلاف مشخص و اجماعی بر روی یک یا دو نفر برسند سیاستورزی عاقلانهای را انجام دادهاند.
-اگر افرادی مانند محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی و آقای ناطق نوری در انتخابات شرکت کنند من به نفع آنها کنار میکشم.
-برخی اعتدال را به معنی انفعال تعریف میکنند؛ بلکه ابدا اینطور نیست و کسانی که این معنی را مطرح میکنند و میگویند فتنهگران با شعار اعتدال به صحنه میآیند قصد به انحراف کشاندن جامعه را دارند.
-من هیچ نسبتی با جریان افراطی اصلاحات که قصد براندازی جمهوری اسلامی را دارن، ندارم و اگر از من حمایت کنند من رسما اعلام میکنم از من حمایت نکنید.
-احتیاج به رأی کسانی که در تقابل با نظام جمهوری اسلامی در داخل و بیرون نظام بودند را ندارم.
-مواضعم در قبال اتفاقات سال 88 روشن و صریح بود و با فونت 80 نیز درروزنامهها چاپ شد.
-"بعد از سخنرانی 29 خرداد رهبر معظم انقلاب هر نوع حرکتی خلاف فرمایشات ایشان را حرکت در مسیر ضد انقلاب میدانستم.
-اظهارات و عملکرد کسانی که در سال 88 اتهام تقلب را به نظام وارد کردند جامعه را آزرده خاطر کرد و موسوی در انتخابات 88 فکر میکرد که تمامی ایران در تهران است.
-از نظر بالا بودن میزان شاخصهای اقتصادی و با ثبات اقتصادی بالا دولت خاتمی بهترین دولت بعد از انقلاب است. در حوزه ساخت زیربناها، دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی پیشتاز بوده است.
-در دوره دولت آقای خاتمی مردم امکان مشارکتشان در عرصه سیاسی واقعیتر شد چراکه قبلتر از آن چنین نبود وتا به امروز نیز این نوع سیاستورزی در جامعه مقبول است.
-در صورت پیروزی در انتخابات کابینه من را تنها اصلاحطلبان تشکیل نخواهند داد، همانطور که کابینه دولت آقای خاتمی اینطور نبود و از همه گروهها در آن موجود بود.
-کسانی که امروز شعار دولت وحدت ملی و فراجناحی را میدهند هیچ سابقه و عملکردی در این زمینه نداشتند ومن از معدود کسانی بودم که در هشت سال وزارت در دولت اصلاحات، از راست راست تا چپ چپ در تیم کارشناسی من حضور داشتند.
-دلیل طرح دولت وحدت ملی از سوی هاشمی رفسنجانی با توجه به شرایط فعلی را باید از خود وی سوال کرد.
-بدم نمیآید اگر گزینه هاشمی رفسنجانی در انتخابات باشم.
-من مانند بقیه کاندیداهای انتخابات شماره حسابی را اعلام میکنم که هرکسی مایل بود کمک کند.
- فعالان اقتصادی اگر میخواهند به بهبود فضای کسب و کار کمک کنند، بنده را در عرصه انتخابات یاری دهند.
-کاندیداها اگر میخواهند برنامههای خود را اعلام کنند باید این برنامهها را نسبت به اسناد بالادستی و برنامه پنجم توسعه اعلام کنند.
-تمام برنامههای کاندیداهای ادوار گذشته را استخراج کردم و اشتراکات آنها را بیرون آوردم.
-کاندیداها باید تیم فکری و کارشناسی خود را به مردم معرفی کنند.
- "اینکه برخی میگویند حضور من در عرصه انتخابات با نداشتن رأی کافی، سهم خواهی از دولت است باید بگویم؛ این مسأله بعد از نتیجه انتخابات مشخص میشود."
-"رقیب من در انتخابات کاندیدای دولت است و اگر با نامزد دولت به مرحله دوم بروم پیروز انتخابات هستم".