به گزارش مشرق به نقل از فارس، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، «احمد شهید»، اخیرا گزارش دیگری را در خصوص ایران منتشر کرده است که همانطور که انتظار میرفت، وضعیت حقوق بشر در ایران را بسیار بد گزارش داده است.
طبعا با توجه به سابقه آقای شهید در خصوص نگاه مغرضانه به ایران، نمیتوان انتظاری غیر از این هم داشت. این گزارش هم بنا ندارد از جمهوری اسلامی ایران در برابر اتهامات شهید دفاع کند چرا عملکرد حقوق بشری مدعیان حقوق بشر در جهان، خود بهترین دفاع از ایران و ایرانی است؛ عملکردی که بشریت در ویتنام، عراق، افغانستان، پاکستان و دیگر نقاط جهان شاهد آن بوده است.
ادعاهای آقای شهید در خصوص مسائل حقوق بشری ایران از یک منظر به دو دسته تقسیم میشوند. برخی از این ادعاها فردی و موردی است و به حقوق فردی اشخاص بازمیگردد. مشخص نیست با توجه به اینکه آقای شهید برای تهیه این گزارش به ایران نیامده است با چه لوازم و بر اساس کدام متدولوژی به نتایج فعلی دست یافته است؟ بههر حال، این دست ادعاها بهشدت قابل مناقشه هستند و امکان چندانی برای تحلیل آنها وجود ندارد.
اما بخش دیگری از ادعاها از سوی احمد شهید متوجه ایران شده است که جنبه مبنایی دارد. بهعبارت دیگر اختلاف نظر ایرانیان بلکه تمام مسلمانان با دیدگاه غربی در این خصوص محرز است چرا که از اساس، مبانی اسلامی برخی مبانی حقوق بشری غربی را تایید نمیکنند. در اینجا فرصت چندانی برای بحث درباره مبانی حقوق بشر غربی وجود ندارد که برای مداقه درآن، نیاز به واکاوی مبانی حقوق طبیعی بشر و حقوق پوزیتیویستی است. با این حال فیالجمله میتوان گفت که احمد شهید در شیوه گزارشدهی خود، اصول و مبانی خاصی را ملاک قرار داده و آنها را فراگیر فرض کرده است. واقعیت آن است که این مبانی را نمیتوان فراگیر دانست. مذهب، فرهنگ، تاریخ، جغرافیای سیاسی و اقتصادی و ... همه بهصورت متغیرهای مستقل، مبانی حقوق بشری را چون متغیری وابسته تحت تاثیر خود قرار میدهند.
البته آقای شهید و دوستان و همفکرانش از این واقعیت مسلم ناآگاه نیستند؛ با این حال، اینگونه نگاه به مقوله حقوق بشر از آن رو صورت میگیرد که در قواعد آمره نظام بینالمللی، قدرت است که هنجارها را بهوجود میآورد و از آنجا که قدرت و ثروت در این نظام بینالمللی در دست بازیگران غربی است، در واقع آقای شهید از الگوی تدوین شده توسط منافع قدرتهای بزرگ تبعیت میکند.
در اینجا برخی محورهای گزارش جدید احمد شهید که جنبههای سیاسی و مبنایی دارند، مورد بررسی کوتاه قرار میگیرند.
* برخی محورهای گزارش احمد شهید علیه ایران
یکی از مسائل سیاسی که احمد شهید در گزارش خود علیه ایران مطرح کرده است، بحث «انتخاب رجل سیاسی» به عنوان رئیسجمهور است. وی رجل سیاسی را بهمعنای مذکر بودن اختیار کرده است حال آنکه رجل سیاسی معنایی وسیعتر دارد. رجل سیاسی بهمعنای شخصیت سیاسی شناخته شده و موجه از منظر عامه است. در صورتی که یک زن دارای صلاحیت لازم برای تصدی سمت ریاستجمهوری باشد، بعید است که تنها به استناد مونث بودن نتواند رئیسجمهور شود.
از سوی دیگر، در جهان سیاست غلبه تعداد سیاستمداران مرد بر سیاستمداران زن امری مورد پذیرش است و دستکم از آن میتوان بهمثابه فراروایت غالب یاد کرد. در ایالات متحده آمریکا هم تاکنون هیچ زنی رئیسجمهور نشده است. در چین، روسیه، فرانسه و بریتانیا هم تعداد غالب سیاستمداران با مردان است. وقتی وضعیت در این پنج کشور صاحب حق وتو چنین است، اعتراض شهید به چیست؟
یکی دیگر از جنبههای سیاسی گزارش احمد شهید به حمایت از عاملین ناآرامیهای پس از انتخابات ریاستجمهوری 88 بازمیگردد. شهید خواستار آزادی سران فتنه از حبس خانگی شده است. این بخش از گزارش شهید، بیشتر به دخالت سیاسی در امور داخلی ایران شبیه است تا گزارش حقوق بشری. البته طرفهای غربی پیشتر نیز حمایت آشکار خود را از عوامل ناآرامیهای پس از انتخابات اعلام کردهاند و حمایت شهید نیز جای تعجب چندانی ندارد.
ادعای سیاسی دیگر گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، به ابراز نگرانی از آزاد نبودن انتخابات ریاستجمهوری آتی در ایران بازمیگردد. این ادعا اخیرا از سوی برخی جریانات داخلی هم مطرح شده بود که با انتقاد مقام معظم رهبری مواجه شد. شهید در این گزارش میگوید که چرا هیچ سازمان بیطرفی بر انتخابات ایران نظارت نمیکند؟ این در حالی است که ساز و کار قانونی لازم برای نظارت بر انتخابات ایران و رسیدگی به تخلفات احتمالی کاملا روشن است و بیش از 30 سال است که به فعالیت مشغول است.
آقای شهید در حالی این ادعاها را علیه ایران مطرح میکند که برخی متحدین غرب در همین منطقه از جهان، تاکنون یک انتخابات جدی هم برگزار نکردهاند!
یکی دیگر از محورهای سیاسی گزارش احمد شهید، حمایت از جداییطلبی در قالب تاکید بر حقوق اقلیتهای ایرانی است. در این گزارش بهروشنی از هموطنان عربزبان و بلوچ نام برده شده است و نسبت به تضییع حقوق آنان ابراز نگرانی شده است.
در خصوص خوزستان اخیرا در مصر هم همزمان با سفر رئیسجمهور ایران به این کشور، اجلاسی از سوی گروهی از جداییطلبان برگزار شده بود. بهنظر میرسد اینگونه تبلیغات در خصوص خوزستان نفتخیز کاملا برنامهریزی شده باشد. کسانی که با تاریخ این منطقه آشنایی دارند بهخوبی میدانند که خوزستان بخشی جداییناپذیر از سرزمین ایران است. در جریان جنگ تحمیلی، همین اعراب خوزستان برای مقابله با دشمن متجاوز به سرزمینشان، جانفشانیها کردهاند. آنچه بهنام دفاع از حقوق اعراب خوزستان گفته میشود، در واقع دلسوزی برای مردم این منطقه نیست بلکه رهگذری است برای دامن زدن به تفکرات جداییطلبانه.
در خصوص بلوچستان هم همین ادعاها مطرح شده است. این مساله قابل قبول است که در منطقه سیستان و بلوچستان محرومیت جدی وجود دارد و دولتمردان باید بهفکر رفع آن باشند اما چگونه میتوان از مسائل این استان، برای ابراز ناراحتی از مرگ عبدالمالک ریگی استفاده کرد؟ نیروهای آمریکایی در افغانستان کمر به قتل تکفیریهایی بستهاند که هر کدام یکصدم ریگی هم جنایت نکردهاند، پس چگونه شهید از اعدام ریگی انتقاد میکند؟
فرقه ضاله بهائیت نیز یکی دیگر از بهانههای انتقاد حقوق بشری احمد شهید از ایران بوده است. این فرقه که از همان ابتدای پیدایشش یک سرش به اجنبی وصل بود و یکی از بزرگترین شخصیتهای ملی کشورمان یعنی «میرزا تقیخان امیرکبیر» در مقابله با آن پیشتاز بود، همواره مورد حمایت مدعیان غربی حقوق بشر بوده است. در کنار این فرقه ضاله، احمد شهید تلاش کرده است از حقوق همجنسگرایان در ایران هم دفاع کند! هر دوی این مناقشات حقوقی شهید علیه ایران ناشی از تفاوتهای مبنایی است. در حقوق اسلامی، همجنسگرایی و فرق ضاله تکلیفشان مشخص است. مردم ایران مسلمان هستند و طبیعی است که با این دو موضوع از منظر حقوق اسلامی برخورد شود.
از دیگر مسائل مبنایی مورد اشاره احمد شهید، بحث حکم اعدام و تفاوت حقوق زن و مرد است. وی بنابر نوعی از دیدگاه غربی، از اجرای حکم اعدام در ایران انتقاد کرده است و این در حالی است که هنوز حتی در برخی ایالات آمریکا هم حکم اعدام جاری است. این مساله هم جنبه مبنایی دارد. ما و غربگرایان هرگز بر سر این مساله با هم به توافق نخواهیم رسید چرا که دیدگاه ما اصولا با دیدگاه آنان متفاوت است. از منظر مسلمین، خداوند خالق انسان است و اگر بهخاطر خطایی که از او سر زده است، در دین خود حکم به اعدام او دهد، این نهتنها عین حق است، بلکه در نهایت در عالم عقبی دقیقا در راستای منافع حقیقی همان شخص خاطی است. در اسلام، حق و تکلیف تنها مبنای دنیوی ندارد بلکه شارع مقدس حقوق و تکالیف را با نگاه جامع به هر دو دوره حیات انسان وضع کرده است، هم حیات مختصر دنیوی و هم حیات ابدی اخروی.
در خصوص تفاوتهای حقوق زن و مرد نیز دقیقا همین ایراد مبنایی به گزارش احمد شهید وارد است. شهید هرچند به پیشرفتهای گسترده زنان پس از انقلاب اسلامی ایران اعتراف کرده اما ایران را متهم میکند که با زنان رفتار تبعیضآمیز دارد. تعدد زوجات، لزوم اذن صدور گذرنامه برای زن از سوی همسر و ... از این دست مسائل هستند که آقای شهید آنها را خلاف حقوق بشر انگاشته است. این در حالی است که باز هم در دیدگاه اسلامی، زن و مرد هر دو مخلوق خدا هستند و این خداوند است که در شریعت مبین بهبهترین شکل روابط آن دو را با هم تنظیم کرده است.
یکی از نکات آخر و سیاسی گزارش احمد شهید، تلاش وی برای تبرئه تحریمکنندگان ایران است. از منظر آقای شهید، تحریمکنندگان ایران تلاشهای انساندوستانهای داشتهاند تا تحریمها آسیبی به مردم ایران نزند. وی در این گزارش به مشکلاتی که تحریمها ممکن است برای عامه مردم ایران ایجاد کند، اشارهای نکرده است. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران غربی اذعان میکنند که این تحریمها بیش از هرچیز مردم ایران را هدف قرار دادهاند. بههر حال، ظاهرا تحت فشار قرار دادن مردم ایران با تحریم، چندان با برداشتهای احمد شهید از حقوق بشر تناقض نداشته است.