گروه سیاسی مشرق _ محمدرضا باهنر، امروز، چهارشنبه 22 اسفند را در یک ماه عسل سیاسی با رسانه های اصلاح طلب به سر برد.
گفتگوی اول این چهره سیاسی با اشاره به مظلومیت آیت الله هاشمی از روزنامه اصلاح طلب آرمان روابط عمومی سردرآورد و گفتگوی همزمان دوم نیز که مزیّن به تصویری نقاشی شده از باهنر بود در لابه لای صفحات روزنامه اصلاح طلب شرق کشف شد.
باهنر که بحث کاندیداتوری وی برای انتخابات آتی به شدت مطرح است در گفتگو با شرق نیز به خاطره ای از امکان تعاملش با محمد خاتمی اشاره می کند و در عین حال خاطراتی را از فتنه سال 88 نقل می کند که اگرچه شاید دیرتر از موقعی که باید، بیان می شوند اما خوانش دوباره آنها خالی از لطف نیست.
در ادامه منتخبی از گفتگوی باهنر با روزنامه شرق را می خوانید:
***
_ من فعلا نایب رییس مجلس هستم اما به هر حال در سیستم تصمیم گیری های کلان عمومی یک چهره تشکیلاتی به حساب می ایم. سعی کردم اصول و ضوابط تشکیلات را رعایت کنم. تقریبا تمام عمرم را بعد از انقلاب در مجلس گذراندم و الان یک ربع قرن از حضور من در مجلس می گذرد. قاعدتاً در تصمیم گیری های کلان تاثیر گذار هستم، حالا شاید این تصمیم گیری های کلان در جامعه و رسانه ها بیشتر به عنوان نقش سیاسی برداشت شود. در حالی که درگیری های من در مسایل و برنامه ریزی های اقتصادی خلیی صریح تر از سیاسی است.
_ من فکر می کنم تغییر یک مسوول حداقل 20 درصد کار را به تاخیر می اندازد یا اینکه در ان مشکل ایجاد می کند.
_ من بارها با اقای احمدی نژاد جدل سیاسی کردم نه در بحث استیضاح، در بحث عزل هایی که ایشان داشتند. می دانید که اقای احمدی نژاد در مساله عزل وزرا از بعد از انقلاب رکورددار هستند. هیچ رییس جمهوری این تعداد وزیر عزل نکرده است. من بعضی اوقات می گفتم شما زمانی حق دارید وزیری را عزل کنید که مطمئن باشید جانشین او قدرتش حداقل 20 یا 30 در صد بیشتر از وزیر قبلی است.
_(سوال) این نگرانی ناشی از سخنان اقای احمدی نژاد درباره «دولت بی پایان» بود؟
حرف همیشه زده می شود اما قانون ارجح بر همه امور است. اینقدر بر این موارد تکیه نکنید. بگذارید تمام شود و به خیر بگذرد.
_ ادبیات اقای عسگر اولادی و سازمان بحثش را قبول دارم، اما اینکه بخواهیم وارد ریز بحث بشویم و نظرات ایشان را در مورد افراد بخواهم تحلیل کنم، نظر خاص خودم را دارم، اگر فرض کنیم یک فردی به زعم بنده یک گناه نابخشودنی دارد و بعضی ها فکر کنند گناه کرده و نابخشودنی نیست، آن سازمان بحث و باز شدن فضا مطلوب است و باید از ان استفاده کرد. اصلاً معنا و مفهومش این نیست که گفته های اقای عسگر اولادی را من قبول دارم.
_ من بارها و بارها نظراتم را گفته ام اما خود این سازمان و سیستم بحث اقای عسگر اولادی را «خیر» می دانم. چرا که باز شدن این بحث سبب بررسی ها دور از احساسات می شود و می توان به نتیجه رسید.
_ یک هفته بعد از انتخابات بود. بعد از آن تجمعات و قبل از خطبه های مقام رهبری در نماز جمعه به همراه چند نفر با ایشان (موسوی) دیدار کردیم. مفصل بحث کردیم. من به اقای مهندس موسوی گفتم آقای مهندس هر نظامی اپوزیسیون دارد و نظام ما هم می تواند داشته باشد. اشکالی ندارد و نه تنها مضر نیست که مفید هم هست اما اپوزیسیون بر دو نوع است، اپوزیسیون خارج، بیرون از نظام و اپوزیسیون داخل نظام. گفتم به نفع شماست که اپوزیسیون داخل نظام باشید و اپوزیسیون بیرون از نظام نباشید.
_ قبل از داستان فتنه، گروه خونی ام به اقای موسوی نمی خورد که بتوانم به ایشان رای بدهم.
_گفتم اقای مهندس (موسوی)، 20 سال در این صحنه نبودید، پنج، شش ماه است آمده اید به میدان. 13 میلیون رای خوب به دست آورده اید. قدر این 13 میلیون را بدانید. دنیا که به آخر نرسیده، حتی به ایشان گفتم، اگر حزب تشکیل بدهید من عضو حزب شما نمی شوم. من رقیب شما می شوم اما اگر اپوزیسیون داخل نظام شوید من از حزب شما دفاع می کنم. از روزنامه و سایت شما دفاع می کنم. حتی من گفتم معتقدم شما باید به عنوان یک اپوزیسیون داخل نظام یک کرسی در رسانه ملی داشته باشید.
_ گفتم 13 میلیون رای خوب به دست آورده اید خرابش نکنید. جوابش همین شد که می بینید. پنج ساعت بعد از آن جلسه بیانیه شماره 3 را دادند که من "ال می کنم و بل می کنم" و بعد بحث های زیاد دیگری شد.
_ می توانیم آن را هم در یک جلسه با هم باز کنیم که تا کجا ها ما جلو رفتیم و ایشان راه ندادند. ما دنبال حل قضیه بودیم.
_ شاید اغراق نباشد .هیچ کس در کشور به اندازه من به آرای عمومی مردم مراجعه نکرده است. یعنی بنده حداقل هفت دفعه از مردم رای گرفتم.
_ من در مسیر حل مشکلات به ایشان (موسوی) گفتم 60 هزار صندوق در کشور هست، شما پنج درصد از انهایی را که فکر می کنید تخلف در انها رخ داده انتخاب کنید و شورای نگهبان گفته به انتخاب شما دوباره باز شماری کنیم. اگر اختلاف معناداری پیدا کردیم ادامه می دهیم، پنج درصد بعدی را می شماریم و ادامه می دهیم، به اینجا که رسیدیم گفت نه من صندوق ها را کار ندارم قبل از انتخابات تخلف شده است. مثلا یک جرم اتفاق افتاده و اگر بخواهیم پیگیری کنیم ممکن است ان شخص محکوم هم بشود اما این باعث ابطال انتخابات نمی شود. حتی تا آنجا جلو رفتیم، می دانید آدم حیفش می آید، یک عده گفتند فرض کنید انتخابات را باطل کردیم و مجددا انتخابات برگزار کردیم و شما(موسوی) رای نیاوردید آن وقت چه؟ گفت من دوباره شلوغ می کنم.
_ ایشان(موسوی) گفت دوباره رای ام را از شما و از حکومت می گیرم. این دیگر می شود بجنگ تا بجنگیم، می شود مقابله، یعنی لشکر کشی.
_ (سوال) مشکل اصلی کشور را در چه محورهایی می دانید؟
بحث شما را می توان به دو، سه ، بخش تقسیم کرد؛ یکی مشکل مردم که خانواده ها مشکل دارند، یکی سطح عمومی قیمت ها که بالاست و در زبان عامیانه می گویند تورم بالاست و یکی هم اشتغال است.
_ یک سال کار کردیم برای هدفمندی، دولت کار کرد، مجلس کار کرد، کارشناس ها و ... خیلی از این کارها کردیم و سبد سیاستی اجرا شد اما یک تکه هایی از آن حذف شد و نمی شود، یک منبع آب 10 هزار لیتری هم اگر یک سوراخ داشته باشد دیگر اسمش منبع اب نیست، اسمش آبپاش است.
_ من به جرات بگویم این هدفمند یارانه ها جزو آرزوهای همه دولت های گذشته و همه مجالس گذشته بود اما جرات نمی کردند این کار را راه بیندازند. چون کار بسیار مهم و خطیر و حساس بود، مجلس آمد پشت سر قضیه، کار کردیم و خوب هم شروع شد. وقتی این هواپیما از زمین بلند شد در ناوبری آن دستکاری شد. می خواهم بگویم الان مشکل کشور کارآمدی است. برای اینکه ساختارها سرجای خودشان نیستند. من واقعاً معتقدم قانون اساسی ما هیچ بن بستی را در نظام نگذاشته و همه چیز مشخص و معلوم است. کی باید قانون را بخواند و کی باید تعریف کند و کی باید نظارت کند و کی باید اجرا کند؟ دولت چقدر اختیار دارد و مجلس چقدر؟ اختیار دارد و مجلس چقدر؟ همه اینها مشخص است.
_ تصور اقای رئیس جمهور اینست که قوه مجریه یعنی رییس جمهوری و لاغیر.
_ رییس جمهور چیزی را می تواند اجرا کند که شورای نگهبان گفته است و اگر رییس جمهور بگوید من می گویم شورای نگهبان چگونه تفسیر کند، این انحراف از ساختارهاست. البته ایشان هنوز این جمله را نگفته اند ولی در عمل این را می خواهد. خیلی جاها نشانه اش وجود دارد.
_ اصلاً این طور نیست که دولت بخواهد کاری بکند و مجلس اراده اش آن نباشد و مجلس کوتاه بیاید، مجلس کار خودش را می کند. حالا ایشان می گویند مجلس دیگر در راس امور نیست و مربوط به زمان امام بوده که اینها ادبیات ایشان است و این اتفاق نمی افتد و مجلس در راس امور هست و اقدام می کند و نتیجه هم می گیرد.
_ آقای احمید نژاد بودجه را دیر تحویل می دهد که مجلس وقت رسیدگی نداشته باشد. چون اعتقاد دارد بودجه ای که خودش می بندد بهتر از چیزی است که قانوگذار تصویب می کند.
_ سال آخر دوره آقای خاتمی بود و هر دو عضو شورای تشخیص مصلحت بودیم، اما در یک بحث جدی ما با هم موافق بودیم بعد از اتمام جلسه اقای خاتمی گفت ببین باهنر ما خوب می توانیم با هم کار کنیم. من گفتم بله ولی دیر متوجه شدی، هفت سال از ریاست جمهوری گذشته. اگر زودتر متوجه شده بودید خیلی کارها می توانستیم بکنیم.